برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.
بنی صدر: سخن را از فلسطین و جنایت اسرائیل در غزه شروع کنیم. اسرائیل یکرشته دعاوی دارد که همه روز از همه رسانه بطور تکرار می شود. آنها عبارتند از اینکه حماس با حمله های موشکی به شهرهای موجودیت اسرائیل را تهدید می کند. حماس از مردم غزه بعنوان سپر استفاده می کند و در بیمارستانها و مساجد و خانه ها پایگاههای موشکی مستقر کرده و اسلحه ذخیره می کند. حماس کودکان فلسطینی را سپر بلا کرده، حماس تونل به خاک اسرائیل زده است و ما اسرائیلیها باید تونلها را از بین ببریم. در تمامی خبرهایی که گفته می شد این دعاوی را تکرار می کنند. اما هرگز نمی گویند که حماس چه می گوید. آیا هیچ حرفی نمی زند و ساکت است؟ از اینرو سئوال کننده مسائل یکطرفه بذهنش می آید و اعمال اسرائیل را توجیه می کند. به گفته های حماس بعد می پردازم اما همین ادعاهای اسرائیل تناقضهایی آشکار دارند. از جمله اینکه دستاویز جنگ اینبار، کشته شدن سه جوان اسرائیلی بود که می گفتند حماس اینکار را کرده است. اما آیا این ثابت شده است؟ نه. حتی مطبوعات اسرائیل که بنظر می رسد در اینمورد بیشتر جد دارند که حقایق بگویند تا مطبوعات غرب این ادعا را ندارند. حال فرض کنیم حماس اینکار را کرده است. اما طبق قاعده حقوقی مجازات باید با جرم نسبت داشته باشد. حمله وحشیانه به غزه واکنش متناسب است با کشته شدن سه اسرایئلی؟ همانطور در مورد موشکهایی که فلسطینی ها پرتاپ می کنند آیا این ویرانسازی سیستماتیک غزه با اینکار تناسب دارد؟ چنان فاجعه ای است که گوینده سازمان ملل به گریه افتاد چون خود هر روز شاهد این جنایات است. فرض کنیم که صحبتهای آقای نتانیاهو درست است و جنگ اسرائیل با حماس است و نه با مردم غزه. صحنه نبرد بین قوای اسرائیل با حماس کجاست؟ خودتان فیلمبرداری کنید و نشان دهید تابحال من که چنین صحنه نبردی ندیده ام. هر چه می بینیم بمباران خانه و بیمارستان و مسجد و کشتن انسانهای غیرنظامی از خرد و کلان است. کشتن بچه هایی که در ساحل بازی می کنند صحنه نبرد با حماس است؟ گلوله باران مدارس صحنه نبرد با حماس است؟ شما از بیرون می بینید که موشک از آنجا صادر شده اما ناظر سازمان ملل که در انجا حضور دارد این را نمی بینند؟ این چه چشمی است که شما دارید و غیر شما ندارد. این صحنه های وحشتناک نشان می دهد که جنگی در کار نیست بلکه یکطرفه است.
از این می گذرم که بانی حماس کی بود و این ارفاق را به آقای نتانیاهو می کنم. اما تناقض دیگر ا اینکه سرائیل نمی گوید چرا حماس به اسرائیل موشک پرتاب می کند؟ شما پاسخی برای دلیل او دارید؟ اصلا گذاشته اید که طرح بشود که این حماس چه می خواهد ؟ چرا شما این خواسته های او را بر نمی آورید؟ نه، تا حالا که کسی از شما نشنیده است. حالا آن ده خواست حماس را من می خوانم، برای اینکه من می بینم این سئوال می گوید هموطنان ما اصلا نمی دانند، اطلاع ندارند که حماس اصلا چه می گوید : یک طرفه، این طرف را می شنوند و آن رژیمی هم که می آید و می گوید ساحل غربی رود اردن را باید مسلح کرد یعنی اینکه حماس و جهاد اسلامی بر آنجا مسلط شود. من دفعه پیش نگفتم که آقای خامنه ای مرادش این است که آنجا هم دست حماس و جهاد اسلامی فلسطین بیفتد؟ عینا به زبان آورد، من این ها را خوب می شناسم. این ها دست آویز می خواهند نه اینکه مردم فلسطین به حقوقشان برسند. و گرنه چگونه است که این آقا در تمام خطبه هایی که در نماز جمعه روز قدس خواند کلمه حقوق بر زبانش نیامد.بله این حماس این ها را می خواهد :
1 – آزادی برای غزه به معنای پایان دادن به هر گونه عملیات نظامی زمینی و هوایی و دریایی
2- خروج نیروهای نظامی اسرائیلی از غزه ،تا کشاورزان فلسطینی بتوانند از زمین های خود تا دیوار های اسرائیلی بهره برداری کنند. اینها، مردم غزه، حق ندارند در زمین های خود کشت و کار کنند.
3- آزادی فلسطینی هایی که ابتدا به عنوان مبادله زندانیان با گیلاد شالید سرباز اسرائیلی آزاد شدند اما دویاره در آغاز جنگ غزه دستگیر شدند.
4- پایان دادن به محاصره اقتصادی و باز کردن مرز های غزه.
5- قرار گرفتن بندر و فرودگاه بین المللی غزه زیر کنترل سازمان ملل متحد.
6- گسترش محدوده ماهیگیری ساحل غزه و نظارت سازمان های بین المللی بر مرز.
7- پذیرش آتش بس ده ساله و بسته شدن آسمان غزه به روی هواپیما های اسرائیلی.
8- اجازه سفر مردم غزه به بیت المقدس برای زیارت مسجد الاقصی.
9- پایان دادن به مداخله در سیاست داخلی فلسطین و تشکیل دولت واحد.
10- باز کردن منطقه صنعتی غزه.
این ده تا خواست برای زندگی کردن حداقل است، نه بیشتر.
حالا من حماس را انتقاد کنم ،که حق هم هست. این است که چطور شما این ها را یادتان هست اما این حقوق انسان، رعایت حقوق انسان، رعایت حقوق شهروندی مردم فلسطین یادتان نیست؟ این خواست را اگر مطالبه می کردید افکار عمومی مردم دنیا نمی توانست لاقید بماند. ولی خوب اگر شما این درخواست را بکنی خودت هم باید رعایت بکنی و نمی کنی. مشکل شما هم همین است، شما حاضر نیستید که مردم خودتان را به عنوان مردم شهروند حقوقمند بپذیرید. پس صدای شما به جایی نمی رسد برای اینکه، طرف مقابل، خیلی راحت می گوید که آقا این ها، خودشان با خودشان بدتر از این می کنند که ما با این ها می کنیم. علاوه بر این ، خوب، فلسطینی ها حقوق ملی دارند. حق دارند در وطن خویش در استقلال و آزادی زندگی کنند. این را هم شما جزء آن خواست هایتان نیاورده اید. چرا؟ چون همچون خواستی ناگزیر با دموکراسی همراه است باید حق حاکمیت مردم را بپذیرید و نمی خواهید بپذیرید. می گوئید شما منتخب آن مردمید، آقا تا قیامت که منتخب مردم نیستید. بعد هم شما را انتخاب نکرده اند که شما با زور اسلحه رقبای خود را از منطقه برانید. با این همه، آنچه که حماس می خواهد این ده تا مسئله است. شما اسرائیل چگونه مردمی را طی سالها محکوم به مرگ با زجر و شکنجه کرده اید؟ این نقطه از لحاظ جمعیت، سالها است که متراکم ترین و یا جزء مترکم ترین نقاط جهان است. خوب شما کارخانه برق این ها که می زنی، آب آشامیدنی را که بر روی آنها می بندی، آخر شما شمر زمانه شده اید؟ بعد هم می گوئید که موشک می پراند. آخر این ها حق دفاع ندارند؟ شما فقط حق دفاع دارید؟ آن تناقض اساسی عینا همین است. اگر اسرائیل حق بر دفاع از خود دارد که گیریم، کشور را از همین فلسطینی ها دزدیده . واقعیت را باید همانطور که هست گفت، آقا این جا وطن مردم فلسطین بوده. شما آمدی به زور صاحب آن شده اید، حالا شما حق دفاع از خود را دارید اما صاحب خانه حق ندارد؟ آن هم در یک منطقه خشک لم یذرع که زمین های قابل کشتش را هم شما تصرف فرموده اید. این چه جور منطقی است که شما دارید، بله روشن است که منطق زور است. اسرائیل حق دفاع دارد فلسظینی ندارد؟ شما حق حیات دارید فلسطینی ندارد؟ این هم یک تناقض دیگر. شما می گوئید که کودکان را سپر کرده، خوب اگر این کار بدی است ، شما چرا کودکان را می کشید؟ خوب این که کاری نداشت، اگر راست می گفتید و شما نبودید که بهانه و دلیل میتراشیدید برای جنایت، این سازمان ملل، یک هیئتی را می گفتید اقلا محل هایی که کودکان هستند را تحت نظارت بگیرید تا در این جا ها بچه سپر نشود. مشکل بود؟ نه مشکل نبود، اما شما بهانه و دست آویز می خواهید، میدانید که دروغ می گوئید. وقتی شما در ساحل، چهارتا بچه را می کشید، وقتی مدرسه را به گلوله می بندید و این همه آدم می کشید، خوب میدانید چه دارید می کنید. می خواهید النصر بالرعب بکنید، ایجاد وحشت و ترس بکنید. می خواهید تحقیر را به این ملت تحمیل بکنید. می خواهید در این مردم عقده حقارت ایجاد بکنید. تا این ها زندگی در تسلیم را بپذیرند. همان کارهایی را که هیتلر با شما کرد شما می خواهید با این ها بکنید. قصد واقعی شما این است.
ما الان با این واقعیت که مثل روز روشن است روبرو هستیم، در کشورهای که قدرت خارجی برای تغییر رژیم مداخله کرده است، این کشورها به روز سیاه افتاده اند. از افغانستان و عراق گرفته تا لیبی و سوریه و پیشتر از همه این ها این فلسطین نگونبخت، فلسطین را به یاد داشته باشید که روز اول نه انگلیس و امریکا به تنهائی، بلکه این دولت های فاسد عرب با پخش اعلامیه توسط هواپیما بین مردم فلسطین به مردم آن کشور پیام دادند که شما خانه های خود را ترک کنید، تا ما بتوانیم با بمباران و جنگ با دشمن مبارزه کنیم و شما از بین نروید و پس از جنگ و بیرون کردن دشمن خانه های خود را باز پس بگیرید! هنوز هم هست که باز گردند و صاحب خانه خود شوند! آن رفتن سببب این شد که اسرائیل بی زحمت ( در بعضی جاها با کشتار هر کجا که مردم ترک خانه نکرده بودند مثل دیریاسین، آن ها را مجبور به فرار کنند) صاحب فلسطین شود. پس مداخله خارجی تنها راه حل نیست و سبب مشکل شدن حل مسئله و حتی نا ممکن شدن حل مسئله میشود.
حال در عراق دو مسئله وجود دارد، از یک طرف کشورهایی قرار دارند که داعش را درست کرده و مجهز نمودند و از طرف دیگر قدرت های هستند که با تصرف عراق این وضعیت را درست کردند که داعش زا است. در سوریه و عراق در حال حاضر اینگونه است که قدرت های خارجی اعم از جهانی و منطقه ای حضور دارند و تا وقتی که این حضور وجود دارد همین آش است و کاسه و مسئله قابل حل نخواهد بود. من خود یک تجربه روشن دارم و آن این است که وقتی افکار عمومی مطمئن شد که حقوق انسان رعایت می شود، منزلت انسان رعایت می شود کرامت انسان رعایت می شود ، دیگر از گروههای مسلح حمایت نمی کنند و از خود میرانند و گروههای مسلح به مانند برف آب می شوند. وجود داعش به این علت است که این اطمینان در بخش بزرگی از جامعه امروز عراق وجود ندارد و در نتیجه بخشی از جامعه از این گروه حمایت می کند و تمام آن ساخته قدرت خارجی نیست، پس عراق احتیاج به دولتی دارد که اولا خود حقوقمند باشد و ثانیا حقوق مردم را رعایت کند، حقوق شهروندی آنان را به تمام و کمال رعایت کند، وقتی این کار انجام شد، حمایت مردم از گروههای مسلح قطع می شود. البته باید توجه داشت که این عمل فقط با گفتن نیست بلکه اجرای آن شرط است یعنی گروههای مسلحی که در نقاط مختلف کشود وجود دارند، از یکسو حمایت های حکومتی را از دست بدهند و از سوی دیگر کشورهای همجوار هم مداخله در امور عراق نکنند. با این حال گروه داعش در حال پیشرفت است، این اعمال که جنایت می کنند و تازه این جنایات را هم انتشار میدهند دقیقا همان سیاست النصر بالرعب است. خوب بانی این سیاست در دنیا امروز کیست؟ آقای خمینی است و آقای خامنه ای. ایران بهتر است که خود ترک این سیاست بکند، آنوقت تبدیل می شود به الگو و صد هزار برابر در کشورهای منطقه درخشونت زدایی اثر پیدا میکند. در حال حاضر میبینیم که اثر ایران عکس خشونت زدایی است، توجه کنید این عراق کسی دارد به نام البغدادی خوب مگر ما نداشتیم آقای صادق خلخالی؟ محمدی گیلانی؟ لاجوردی؟ ما آقایان نیری و پور محمدی که چند هزار نفر را در سه شب کشتند را نداشتیم که الان سالگرد آن کشتار نیز هست! عزیزان خشونت را با خشونت نمیتوان زدود ، بلکه با خشونت زدایی میتوان بر خشونت غلبه کرد، خشونت زدایی هم احتیاج به الگو دارد و قواعدی که به کار برد.
ما رژیمی داریم که در منطقه معرف است به خشونت گستری، تا بدانجا که در نماز عید فطر و نه در هر نمازی، راه حل های عرضه می کند که خشونت است و زور . این است که کشورهای ما به منطقه ای که در آن قدرت های غرب بتوانند مردم های این مناطق را به جنگ علیه یکدیگر برانگیزند و کشتار کنند تبدیل شده اند. توجه کنید که یکی از عوامل پائین بودن قیمت نفت نیز همین عامل است، وقتی داعش نفت را غارت می کند چرا باید قیمت آن فزونی یابد؟! این داستان به حدی به غربی ها مزه کرده است که در امریکا کسی که من نام او را الان به خاطر ندارم گفته است : برای اینکه روسیه و ایران به زانو در بیایند باید قیمت نفت را به 60 دلار کاهش بدهیم.
دنیای اسلام احتیاج به الگو دارد، من در انقلاب هم همین امید را داشتم و هنوز هم همین امید را دارم که اگر مردم ایران الگوی باشند از جامعه شهروندان که قواعد خشونت زدایی در آن به عمل دراید آنوقت این ملت که ملت بزرگ ایران باشد میتواند نقش تعیین کننده ای در خشونت زدایی در کشورهای منطقه بازی بکند .
شاد و پیروز باشید
برگرفته از مصاحبه آقای بنی صدر با رادیو عصر جدید 2014-08-01