عصر جدید:    از سویی آقای خامنه ای قبول کرده است که مذاکرات از قبل وجود داشته است و از سوی دیگر آقای روحانی گفته است تحریمها اثر داشته است. این گفته ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.

بنی صدر: اینها از زمان گروگانگیری رابطه محرمانه داشته اند آنزمان به ایرانگیت و اکتبرسورپرایز انجامید که در باره آنها کتابهای زیادی نوشته است. بعد هم اسناد ویکیلیکس منتشر شد که ارتباطها را نشان می دهد. از جمله اینکه آقای علی اکبر ولایتی، با طرف امریکایی در ارتباط بوده است. بیماری آقای خامنه ای را هاشمی رفسنجانی در صحبت های محرمانه به اطلاع امریکایی ها رسانده است. پس این ارتباط وجود داشته است. بعد هم مسقط فاش شد و حالا به این جا رسیده است که توافق نهایی باید در روز های آینده انجام بگیرد و به امضای دو طرف برسد، این داستان هم که علنی شد و بر همگان آشکار گشت، این اسنادی هم که ویکی لیکس تازه منتشر کرده است مربوط به دولت سعودی که مسلم می کند که این دولت، پر فساد است و در جنگ ایران و عراق که سندهای محرمانه حکایت می کردند که دولت سعودی بوده که آقای صدام حسین را قانع کرده به حمله به ایران، چراغ سبز امریکا را دارد، بخشی از خرج آن جنگ را هم عربستان و شیخ های نفتی پرداختند.

حال هم یک سوی این وضعیت بحرانی (نظامی – جنگی) را در منطقه بر عهده دارد. اتحاد سعودی ها با اسرائیل را هم، اول بار، ما بر ملا  کردیم و حال هم که علنی شده است. در مدت این دو سال هم مبلغ 15 میلیارد ، دولت سعودی به اسرائیل کمک کرده است که این مطلب را هم دستگاه خود امریکا لو داده است. پس وضعیتی که رژیم های منطقه دارند، واقعا شرم آور است. پنداری ذره ای از غرور انسانی و ملی، در میان انان وجود ندارد. هم اکنون هم در قضیه اتمی، انگار که اصلا این مردم ایران وجود خارجی ندارند! بدون اطلاع آنان، بدون خواستن نظری از آن ها، می برند و میدوزند، بعد هم خواهند گفت: جشن بگیرید که ما پیروز شدیم. این مربوط به آقای خامنه ای، چون مرتب این ارتباط محرمانه آن ها رو میشود، اشاره کردم و یاد آور میشوم که یک امر واقع، مستمر است، یک ارتباط پنهانی مداوم است.

 اما مسئله دوم. متنی را هم برای من فرستاده اند که متن جالبی است و من برای شنوندگاه شما می خوانم که موضوع سئوال دوم شماست . 1- آیا آقای روحانی راه گم کرده است و یا عمدا به بی راه می رود؟ 2- آیا اولویت با لغو تحریم هاست و یا با تغییر ساختارها؟ 3- آیا اولویت با لغو تحریم هاست یا ریشه کن کردن فساد. در چند روز گذشته آقای روحانی مطالبی را بیان کردند مبنی بر این که رفع همه مشکلات در گرو رفع تحریم هاست، (تحریم ها باید بروند تا سرمایه بیاید ….) ایا از سر جهالت حرف ها را زده اند و یا پشت این سخنان، اهداف دیگری پنهان است؟ در یکی از جنگ های اسلام  به افراد قشون دستور دادند که ان ها که موی سفید دارند، موهای خود را حنا بگذارند تا در نزد دشمن پیر جلوه نکنند، من امیدوارم ایشان با این حرفها، ته مانده و باقی این کشور را هم به باد ندهد. براستی اگر کد خدا (آقای روحانی در زمانمبارزات انتخاباتی خود امریکا را کد خدای دنیا معرفی کردند) این حرف ها را فهمیده باشد، نزد خود چه محاسبه ای می کند، امتیاز میدهد و یا امتیاز می گیرد؟

آیا هر سازی بنوازد، حریفش نباید برقصد، آنهم رقص درست و حسابی؟! ممکن است گفته شود که کد خدا، خودش از همه چیز و همه جا خبر و اطلاع دارد، اما اینکه او خبر دارد با اینکه شما آن را بفرمائید، فریاد بزنید، تفاوتی نمی کند؟! از طرفی شما که هر گونه- بله را به کد خدا گفته اید، اینکه او ناز می کند و شما نیازمند هستید، تقصیر کیست؟. خدا لعنت کند انان را که با رفع تحریم مخالفند، بفرمائید که شما تا کنون در تغییر ساختارها چه قدمی برداشته اید؟! آنان را بیان کنید. خانه را از بن و پایه باید درست کرد و یا از ایوان؟! شما برای برداشتن فساد چه قدمی برداشتید؟ دولت قبلی چقدر درآمد داشت، آن پول ها کجا هستند؟ لیست فاسدان در کدام بایگانی است؟ آیا اگر پولی هم بدست شما بیاید، همان سرنوشت را پیدا نخواهد کرد؟! اگر خیر، شفاف بگوید که چگونه؟! چه فکر و برنامه ای برای جیب برها کرده اید؟آیا آقای روحانی میداند که در انبارهای اقتصادی ایران، موش های بزرگ و کوچک لانه کرده است؟ نباید ایشان اول به فکر موش ها باشند و سپس به فکر گندم؟! آیا فریاد زدن و گفتن به مردم که ما میخواهیم که گندم بیاید، توهین به شعور مردم نیست؟! بعد بیتی نیز از مولوی آورده است که:

 اول ای جان دفع شر موش کن              وانگهان در جمع گندم جوش کن

گر نه موشی دزد در انبار ماست            گندم اعمال چل ساله کجاست

ریزه ریزه صدق هر روزه چرا؟                 جمع میناید درین انبار ما

خوب این نشان میدهد که فرستنده نامه میداند که وضعیت چیست و نیک میداند که بدون تغییر ساختارها ، یعنی در ساختار کنونی، شما هر چقدر پول بریزید، تورم را بالاتر خواهد بود که خود باعث فساد بیشتر میشود. حال من به یک به یک، سئوال های بالا جواب میدهم.

عصر جدید: البته آقای بنی صدر این موش ها اینقدر بزرگ هستند که دکل های بسیار بزرگ را میبلعند!

بنی صدر : (همینطور است-با خنده) سابقا ضرب المثلی می گفتند که: اول چاه رو بکن، بعد منار رو بدزد، اما این دکل از منار هم بلند تر است و خدا می داند در کدام چاه جا می شود. بهرحال:  1- آیا آقای روحانی راه گم کرده است و یاعمدا به بیراهه می رود؟ البته خود ایشان در متن می گوید که فرض کنیم که امریکا میداند، شما چرا می گویید؟ در این جا من حق را به آقای روحانی میدهم، بلحاظ این که، آن کسی که تحریم کرده است، حساب و کتاب اقتصاد ایران، دستش بوده و میداند که چه بر سر اقتصاد ایران آمده است، نه از باب تحریم هاست که این را میداند بلکه از باب ویرانگری که خود رژیم در اقتصاد ایران کرده است، میداند. آخراین 700 میلیارد دلاری که ایشان می پرسند، این پول ها در دوره احمدی نژاد چه شده است؟ این پول ها که به هوا نرفته است. این پول ها در تخریب اقتصاد ایران خرج شده است. هر گونه مقاومت را در این اقتصاد از بین برده است.

چون این اقتصاد بدون مقاومت شده است، این تحریم ها در این اقتصاد موثر افتاد.این مسئله که به کار بردن این درآمد عظیم در تخریب اقتصاد بکار رفته است را آقای روحانی بسیار درست گفته است. در دروره آقای احمدی نژاد 57 اقتصاد دان ایرانی به آقای احمدی نژاد نامه نوشتند و هشدار دادند و او به جای اینکه گوش کند، عمل کرد و همان تخریب انجام شد. پس آن تخریب را طرف ایرانی خود کرده و خود نیز گفته است. و اگر هم نمیگفت، بر خلاف تحریم کننده، معلوم بود. چون شما اقتصاد درونی و داخلی ندارد، ایران دارای اقتصاد خارجی است. نفت را به خارج میفروشد و در عوض کالا و خدمات دریافت می کند. پس حساب و کتاب در دست انها قرار دارد. حال چرا آقای روحانی این چیز ها را به زبان می آورد، به این دلیل ساده که این آقایان، اقتصاد را تخریب کرده اند، تحریم ها نیز بسیار موثر است، تازه طرف مقابل آمده و مدعی شده است که، نه خیر این ما بودیم که تحریم ها را دور زده ایم! ما تحریم ها را بی اثر کردیم، ما حتی از تحریم ها استفاده کردیم و … خوب، کسی که متصدی امور مردم است و عده ای نیز وجود دارند که اینگونه ذهنیت دارند، چه کار باید انجام بدهد؟ اگر نخواهد حقیقت را به مردم بگوید و برود این قرارداد بدتر از ترکمنچای را امضاء کند؟ او بخاطر اینکه ذهن مردم ایران، روشن بشود، باید می گفت که وضعیت چیست. من از این جهت، ایرادی بر او وارد نمی کنم. یک حکومتی باید بتواند وضعیت را شفاف بیان کند. این ایراد به ایشان وارد است که شفافیت را کامل بیان نکرده اند، مثلا می گویند که تحریم ها را بر میداریم و سرمایه پیدا می کنیم و ایران را بهشت خواهیم کرد. خوب چرا این تحریم ها کارگر شدند؟ یک قسمتش را می گویند که، بله، در دوره آقای احمدی نژاد هفتصد میلیارد گم شد و این فساد ها شد و اینها را می گویند.

اما این فساد، خود، نتیجه است. چرکی است که از دمل حاصل می شود. خود دمل را چرا نمی گوئید. همین ساختاری که موضوع سئوال این هموطن گرامی است، این را بهش نمیپردازید؟ چکار می کردید شما؟ شفاف سازی یعنی این. باید بیایید و بگویید، ساختار اقتصاد ایران این است. در این ساختار پول نفت آمده و این ویرانی هار را به بار آورده است. حالا ما مواجهیم با اقتصادی که هیچ توان مقاومت ندارد، توان پاسخ گفتن نیازهای مردم را هم ندارد. به جوانهای ایران هم نمیتواند کار بدهد و باید این ساختار به این ترتیب تغییر بکند. شفاف سازی این است و این آقا نکرده. چون همانطور مانده، حق با نویسنده این نامه است. پول وقتی وارد این ساختار بشود عینا به این میماند که شما به آن دمل مواد چرکین برسانید، چرک بیشتر میدهد بیرون و فساد بیشتر تولید می کند، تورم بیشتر ایجاد می کند. اما در همه اینها آقای روحانی تنها نیست در اینکه به طرف امریکایی بگوید که تحریم نفس ما را به بند آورد. وقتی مجلس طرح تصویب می کند که محتوی اصلیش لغو تحریم ها است، حالا در این طرح می گوید که به وقت عمل به توافق برداشته بشود  یا موقع اجرای توافق. آقای خامنه ای روز سه شنبه باز  گفته است به اینکه وقتی که توافق میشود اینها باید در آن توافق نامه بیاید. خوب این که می آید و این معلوم است. نمیشود که نیاید. اما همان وقت برداشته بشود یا اینکه نوشته بشود هر وقت ایران توافق را اجرا کرد؟ حالا فرض کنیم ، ایشان می گویند همان وقت برداشته بشوند. تازه بنا بر مصوبه مجلس که بنا بر نظر خود ایشان تصویب شده است شورای امنیت ملی میتواند تصمیم بگیرد که این، وقتی اجرا شد برداشته بشود. خب وقتی شما، آقای خامنه ای می گوئید باید تحریم ها برداشته شود، توی این متنی هم که در مجلس تصویب کرده اند کلمه ای از حفظ دست آوردهای اتمی هم نیست چه برسد به دست آوردهایی که نباید برداشته شوند. میگوید تحریم ها باید بدین ترتیب برداشته شوند. حالا تحریم ها اهمیت اول را یافته، خود آقای خامنه ای هم، به آنها اهمیت اول می دهد. حالا چرا بگوئیم تقصیر آقای روحانی است، نه همه شان تقصیر دارند. اما روحانی مقصر این وضعیت اقتصادی نیست ولی آقای خامنه ای هست. ایشان باید مسئولیت این خطای عظیم را بپذیرد. حالا هر جای دنیا بود همچه آدمی را که این بلاها را سر اقتصاد ایران و سر کشور آورده است دادگاهی می کردند. چرا نباید از او پرسید شما آمده اید این وضعیت را درست کرده اید و حالا آمده و می گوئید تحریم ها اول باید برداشته شوند، یعنی به طرف مقابل دارید می گوئید مسئله اصلی که رژیم باهاش روبرو است همین تحریم ها است. آن هم می گوید بهایش سنگین است باید بپردازید تا بردارم . این سئوال اول ایشان.

 سئوال دوم ایشان می گوید اولویت با لغو تحریم ها است یا تغییر ساختار ها؟ ببینید، اول، من یک بحث اساسی بکنم. اولویت یعنی تقدم و تاخر قائل شدن. پای زور را به میان می آورد، قدرت را به میان می آورد. در حالت طبیعی اولویت این، برآن و آن بر اینی وجود ندارد و مبنای کار می شود استقلال و آزادی. اقتضای اینکه یک کشور استقلال اقتصادی داشته باشد و آزادی انتخاب اقتصادی داشته باشد، این است که آن کشور اقتصاد تولید محور داشته باشد و طبیعتا در این اقتصاد ،تحریم هارا به طور طبیعی لغومی شود کرد، باید کردچون شما الآن بخواهید ساختار تغییر بدهید یک بخشی از این ساختار چیست؟ همین تحریم ها است. گفتم که این اقتصاد خارجی است. بودجه دولت وابسته به صدور نفت و ورود کالا است چون درآمد نفت است و حقوق گمرکی که از واردات می گیرد. نمی شود که شما ساختار را تغییر بدهید، این بخشی از این ساختار است، ساختار باید تغییر بکند مبنا باید استقلال و آزادی باشد و این مبنا هم ایجاب میکند که اقتصاد تولید محور باشد. پس اگر آقای روحانی میخواست که این پول نفت دردی از اقتصاد ایران دوا کند ، می باید همان لحظه اول تغییر ساختار اقتصاد ایران را شروع می کرد. تغییر بودجه،تغییر اعتبارات بانکی ،تغییر ساختار ها، تغییر واردات و صادرات و این تغییر رابطه پول با مردم ایران.به چه معنا؟ به این معنا که در حال حاضرکار دولت دوتا و به اعتباری سه تا است. دوتا داخلی و یکی خارجی. داخلی، این است که حاصل کار مردم زحمتکش را منتقل می کند به آنهایی که قدرت دستشان است. یک قسمت کوچکی در بخش خصوصی و بقیه هم مافیا های نظامی مالی. یک قسمت کار دیگرش در درون، تصدی فروش نفت و توزیع واردات در داخل است. خب، حالا این توزیع قدرت خرید در جامعه سبب می شود که پول به جای اینکه به سرمایه بدل بشود، تبدیل به قدرت خرید می شود و میرود درون بازار، این است که تورم بوجود می آورد. خوب همه اینها را باید تغییر بدهد. حالا بخواهد اینها را تغییر بدهد باید:

 ا- خلع ید از بیت رهبری، که عبارت از اموال رهبری باشد و سپاه پاسداران و بنیاد مستضعف و دیگر بنیاد ها. 2- بازار پولی را از دست مافیاهای نظامی مالی خارج کند و بعد شروع کند به تغییر ساختار بودجه و اینها و در همان زمان،مسئله اتم را نه از راهی که رفته بلکه از راه خود مردم حل کند. شما وقتی این چیزها در لوزان را پذیرفتید در واقع چیزی از آن دست آوردهای اتمی باقی نماند که اگر مانده بود توی مجلس می گفتند باید اینها حفظ میشد. پس همه را میخواهید بدهید. خب،آقای این را روز اول می گفتید این یک کار خطایی شد. حالا میلیاردها و میلیاردها بابتش رفته ولی معنی از هر جای ضرر برگردی یعنی این،ولی حالا ما برای اینکه این بهانه را از قدرتهای خارجی بگیریم،شفاف سازی می کنیم و این مسئله در داخل و با مردم ایران حل می شد و آن شفاف سازی تحریم ها را بی محل می کرد و آن تحریم ها برداشته میشد. اما خب، این رژیم نمیخواهد از طریق مردم مسئله را حل کند از راه قدرت خارجی میخواهد حل کند و آن وقت بهای سنگین دارد که آن هم مردم ایران باید بپردازند. خوب یک ملتی که هر چه باهاش میکنند دم نمیزند طبیعتا اینکار را باهاش می کنند باز هم دم نمی زند. خب، این هم سئوال دوم ایشان.

 سئوال سوم این است که آیا اولویت با لغو تحریم ها است یا ریشه کن کردن فساد؟خب، وقتی آن تغییرات ساختاری که عرض شد، البته دوباره به هموطنان عزیز خاطر نشان می کنم که یک برنامه کاملی تحت عنوان برنامه عمل تهیه شده و  انتشار یافته که  هم اکنون هم در سایت انقلاب اسلامی موجود است اگر بخواهند میتوانند مراجعه کنند و ببینند راه حل وجود داردو ما الآن مجال اینکه برنامه را  که دارای ابعاد سیاسی- اقتصادی- اجتماعی – فرهنگی است،با شما در میان بگذارم نداریم.خب، حالا می گوید لغو تحریم اولویت دارد یا مبارزه با فساد؟ باز اولویت معنی ندارد به دلیل اینکه اگر شما تغییراتی که عرض شد انجام دادید و مافیاها بی محل شدند و اقتصاد مجال رانتخواری ایجاد نکرد که متاسفانه در حال حاضر فساد ساختاری که این اقتصاد بدان گرفتار است این است که بنا بر بر آوردها  چهل درصد تولید ناخالص ملی رانت است. خب، شما این تغییرات ساختاری را انجام بدهید آن فساد از بین می رود. رانت میل می کند به صفر و قاچاق ها بی محل میشوند و چون  در درون کشور جوان، کار گر، دهقان، کارکنان دستگاه های دولتی  غیر دولتی، اینها از طریق کار در آمد حاصل می کنند، آن پول، به عنوان سرمایه نقش پیدا می کند و اثر تورمیش را از دست می دهد تورمی هم که سرمایه داری ایجاد می کند خیلی کم و قابل حل خواهد بود. پس راه حل اینست که برای اصلاح کشور اقتصاد داخلی را ترمیم کرد. مساله خارجی را حل کرد و به دنباله آن تحریم ها را بر کنار کرد و کاری کرد که رابطه ایران با نیروی خارجی محور اصلی اقتصاد کشور نباشد و اقتصاد هم مصرف محور نباشد. بقیه ساختارها هم باید چنان تغییر کند که رانت و فساد بی محل شوند. آیا این رژیم تواناست که این کار را بکند؟ بر ما روشن است که توانای این کار نیست این رژیم و از کودتای سال شصت و دولت آقای رجائی تا امروز این اقتصاد فاسد مصرف محور وابسته به خارجی را نگاه داشتند.

اینرا می گویم که مردم ایران بدانند! درد اصلی آنها چیست؟ آن تغییری که باید انجام بگیرد کدامست؟ کدامیک از کسانی که تا به امروز در رژیم بودند و ماندند و از این رانت ها استفاده نکردند؟ اینها نفع دارند در ادامه این سیستم و تغییری نمی خواهند بدهند. می خواهند که حاکم بمانند و ملت در مشکلات روزمره خود وابسته به دولت باشد و تکان نخورد. در صورتیکه هر چه قدر که ملت دیرتر تکان بخورد این بیماری سخت تر و مانند سرطان فراگیرتر خواهد شد. کشور به تدریج بیابان می شود و نه کاری هست و نه منابعی. بین جامعه جوان ایران و نوع تغییری که لازم است برای بهبودی وضعیت اجتماعی, رابطه مستقیم وجود دارد. با آوردن آقای روحانی و رفتن پای صندوق رای برای مجلسی که کارش لابد سیب زمینی فروشی است، چه تغییری ایجاد کرده ای؟ رای به چه چیزی داده ای؟ بعضی ها به شما می گویند که اگر شما نروید پای صندوق رای این آدمهائی که الان هم در مجلس هستند باز هم وارد مجلس می شوند.  اما این را نمی گویند که اگر شما تحریم عمومی کردید به نوعی که همه جهان بفهمند که شما این رژیم را تحریم کرده اید، آنوقت شما نقش پیدا می کنید در دنیا و با استقلال و آزادی به حساب می آئید! همین رژیم هم مجبور می شود که شما را به حصاب بیاورد.  زیرا اگر این رژیم حد اقل شما را حساب می آورد، رئیس مجلس آنطور عملکرد از خود نشان نمی داد. می گفتند به ایرانیها که این موشی که به انبار شما افتاده از روی انفعال و بی کاری شما سود گرفته است. سری به این انبار هستی خود بزنید و این موشها را از هستی خود برانید.

  شاد و پیروز باشید.

در مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر : جمعه ۵تیر٩۴ برابر با 2015-06-26