back to top
خانهابوالحسن بنی صدرمقالات و مصاحبه هاسازماندهندگان حمله به سفارت عربستان چه کسانی بودند و سه هدف آنها...

سازماندهندگان حمله به سفارت عربستان چه کسانی بودند و سه هدف آنها چه بود؟ در گفتگو با بنی صدر

Banisadr1رادیو عصر جدید: گویا تا این نظام ایران را برباد ندهد از پای نمی نشیند و بحران از پی بحران می آفریند. هموطنان عزیز ما در ایران سئوالهای متعددی را مطرح کرده اند، ما تلفیقی از این سئوالات را انجام داده ایم  که  خدمت شما می خوانم و اهم انها را در اختیار شما می گذاریم و به گفتار ها و تجزیه تحلیل های شما گوش می دهیم. آقای بنی صدر با سلام پیش بینی شما به حقیقت پیوست و نظام جمهوری اسلامی پس از پذیرش شکست در برنامه هسته ای خود، ساز بحران با عربستان و همسایه های منطقه ای اش را کوک کرده است . متاسفانه انسان ستیزان حاکم بر ایران  نزدیک به چهار دهه است که با سیاست خائنانه بحران خلق کن و حکومت کن که با گروگانگیری در سفارت آمریکا شروع شده است ضمن پرت کرده حواسها از مشکل اصلی که همان ولایت فقیه است و سلب مسئولیت از خود نسبت به ویرانیهایی که بوجود می آورند موفق به جلب همراهی بخشی از مردم در مقاطع  آغاز و پایان بحران می شوند. لطفا تحلیل خود را در رابطه با ایجاد این بحران و مسئله جانشین پس از فوت آقای خامنه ای و تاثیر آن در روابط قوای داخل کشور های ایران و عربستان و همچنین منطقه را بیان بفرمائید .

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.

 

بنی صدر: در آنچه که مربوط می شود به مدارهای خشونت که رژیم های منطقه خصوصا ایران و عربستان که مشابهت های بسیار با هم دارند پدید آورده اند یک وضعیت سنجی هم اکنون در سایت انقلاب اسلامی هست و یک مصاحبه هم انجام شده که در آمریکا و چند کشور انتشار یافته و به زبان انگلیسی است . حال این فرصت را مغتنم می شمارم برای پاسخ دادن به سئوال شما هموطنان عزیزم که کامل می کند آنها را و از وجه دیگری آن ارزیابی و وضعیت سنجی را بررسی می کند و همچنین اثرات آنرا .

آنطور که از ایران گزارش کرده اند حمله به سفارت عربستان را گروهی انجام داده اند که عنوان خود را اخوان الرضوان (برادران بهشت) قرار داده اند. خوب اینها که هستند؟ اینها همین چماقداران رژیم هستند که به مناسبت نوع عملی که انجام می دهند اسمی را روی خود می گذارند. گروههای زور مدار را هم که سابقه آنها را هموطنان من دارند که آنها هم همین کار را می کنند و انواع و اقسام اسامی را دارند هروقت لازم شد تحت یکی از این نامها عمل می کنند . خوب آنها چه هدفی داشتند ؟و ایا نمی دانستند که این حمله به سفارت موقعیت برد را از رژیم می ستاند و او را گرفتار موقعیت باخت می کند؟ چرا می دانستند و من احتمال نمی دهم که این حداقل شعور را نداشتند چنانکه در مورد گروگانگیری مگر بارها خاطر نشان نشد که سرانجام این با شکست انجام خواهد شد و باید هزینه سنگین بابت آن پرداخت ! چرا .اما کو گوش شنوا ؟مگر در مورد جنگ خاطر نشان نشد ؟مگر در مورد بحران اتمی گفته نشد ؟ گفته شد .اما چرا عمل نکردند؟ چرا اقتصاد ایران را ورشکسته کردند تا تحریمها او را از پای در آورد ؟ برای اینکه یکی از ویژگی های اینگونه رژیم ها بحران سازی است و اینها با بحران سرپا هستند . هدفی هم که این حمله به سفارت داشته در زمان حمله گفتند به به و نگفتند این کار نفوذی هاست ولی روز بعد که مشخص شد در دام افتاده اند و ان ارزیابی هائی که می کردند و ان نتیجه ای که فکر می کردند نداشته عده ای از آنها که اینگونه خیال می کردند گفتند این کار را نفوذی ها کردند ولی در ان لحظه اول فرمانده نیروهای انتظامی گفته این حمله سازمان یافته بوده . حال باید از او پرسید اگر همین عده جمع می شدند جلوی منزل آقای خامنه ای و با کوکتل مولوتف به آن خانه حمله می کردند شما می گذاشتید انجام شود و بعد می گفتید سازمان یافته بوده یا همه را به مسلسل می بستید؟  اینها نشان می دهد که سازمان یافتگی در درون رژیم انجام گرفته است . این چه هدفی را داشته است؟ این سه هدف مشخص داشته است و از دید آنهائی که آن را سازمان داده اند به هر سه هدف رسیده اند :

هدف اول این بوده که به دنیای خارج بگویند که این حکومت آقای روحانی هیچکاره است،  که به آن رسیدند. هر چه او رشته کرده بود اینها پنبه کردند.

هدف دوم تشدید بحران در منطقه بود که به آن هم رسیدند.

 هدف سوم ایجاد جو مناسب برای مهندسی انتخابات بوده که به این هدف هم با آنچه که تا الان می بینیم رسیده اند و این مهندسی ادامه دارد.

 

 در حال حاضر چه می بینیم ؟ یکی حملات مداوم و روزمره خصوصا به آقای هاشمی رفسنجانی و آقای حسن خمینی. آقای حسن خمینی را که لجن مال هم کردند حالا چه به انتخابات راه بدهند یا نه. بنابر آن قرار قبلی هرگاه سه مرجع می گفت که آقای حسن خمینی مجتهد است شورای نگهبان می بایست او را بعنوان مجتهد می پذیرفت. بعد این را تغییر دادند و گفتند نه، باید امتحان بدهند. حالا یک شیوه عجیب و غریب بکار برده اند که گفته شده شیطان هم این چیزهائی را که شما بلدید بلد نیست و عقلش به این چیزها نمی رسد و واقعا هم این طور است. اول گفتند که به همه پیامک می فرستیم اما برادر آقای حسن خمینی گفت که به برادر من پیامکی نرسیده! بعد گفتند به همه اعلام شده. باز گفتند به ایشان اعلام هم نشده. بعد گفتند از همان روز اول گفته شده بود آنهایی که لازم نبوده امتحان دهند مشخص شده اند و بقیه می بایست در تاریخی که شورای نگهبان معلوم کرده بود در قم امتحان می دادند و آقای حسن خمینی نرفته و این امتحان را نداده است. بعد این آقا را ویروس که کردند، عایشه که کردند، کسی که از طریق او قرار است نقشه فتنه جدید به عمل بیاید کردند. تا حالا که صحبت از رد شدن اوست به این دلیل که امتحان نداده است بنابراین به معنای انصراف تلقی می شود.حالا فرض کنیم که آقای خامنه ای هم مداخله کند که بگذارید او نامزد باشد. خوب ایشان در عمل درب و داغان شده و از او چیزی در نمی آید نه در مجلس خبرگان کاره ای شود و نه بعدها برای رهبری مزاحم دستگاه آقای خامنه ای شود.

 

 

همین کارها را با آقای هاشمی رفسنجانی روزمره می کنند البته این آقا هم از فساد و خیانت و جنایت کم نکرده است. هر روز یکیش را جلو می کشند حتی بنا بر خبری که دیروز در ایران منتشر شده صلاحیت او را رد هم کرده اند : البته تا کنون که دارم با شما صحبت می کنم هنوز نتوانسته ام از صحت این خبر مطمئن شوم . گفته اند در بیت آقای خامنه ای راجع به ایشان دو نظر هست. یک نظر این است که ریشه فتنه و فساد این آقاست، باید این را کند و دور انداخت. تا بقیه هم پی کار خود روند و آینده نظام خصوصا اگر مسئله جانشینی پیش آمد تضمین شده باشد و درون نظام مزاحم نمانده باشد. نظر دومی هم وجود دارد که گفته اند آقای خامنه ای با این نظر دوم موافق است و آن این است که بگذارند این آقا انتخاب شود و به مجلس خبرگان برود ولی در آنجا در حال انزوا و تحقیر نگه داشته شود. به این ترتیب در واقع در حالت فلج و خنثی او را نگه دارند که هیچ کاری از او ساخته نباشد. چون حذف و رد صلاحیت او دردسر و هزینه سنگین دارد ولی راه دوم این هزینه را ندارد و این آدم را خنثی هم می کند.

 

معنای همه این حرفها این است که مجلس خبرگان خصوصا نقش مهمی را باید تصدی کند که آن عبارت است از تعیین جانشین در صورتی که آقای خامنه ای چشماز جهان ببندد. با توجه به طولانی بودن مجلس خبرگان و اینکه آقای خامنه ای بنا بر اطلاعاتی که مرتب انتشار می یابد بیمار است و یکبار هم به بیمارستان رفت و عمل کرد، خوب این احتمال که مسئله جانشینی مطرح بشود بیشتر از گذشته است. والا این همه قال و مقال در باب مجلس خبرگان راه نمی افتاد. خود آقای خامنه ای و بیت او و گروههائی مثل آقای مصباح یزدی برنامه شان این است که البته آنها  به پای سپاه نمی رسند چون سپاه به هیچ رو نمی خواهند اجازه و اختیار تعیین رهبر را به دیگری واگذار کند و می گوید این در اختیار من است چنانکه اقای خامنه ای هم به ضربه شصت من رهبر شده [سپاه این ادعا را دارد]. والا با یک نامه تقلبی و یک قول تقلبی، یک روضه خوان را چگونه میشد رهبر کرد؟ ما رهبر کردیم، بعد هم رفتیم قم و از مراجع قم برای او استشهاد گرفتیم که ایشان مرجع است. این هم از آن حرفهای ناشنیده و نادیده درتاریخ شیعه که به ضرب چوب و چماق بروند و به مراجع بگویند بنشینید و استشهاد کنید و آنها هم این کار را بکنند که این آقا مرجع است. کجا درس خواند و کی درس خواند و مرجع شد ؟ خدا داند! مرحوم منتظری که گفت آقا تو که سواد نداری!

 

 خوب، پس این سه هدف را توضیح دادم که آن عملیات برای این سه هدف بوده است و به این سه هدف رسیدند. حالا آقای روحانی میتواند کاری کند که آن برنامه باطل بشود و اینها نتوانند به هدفهایشان برسند؟ آن وقتی است که این افراد اخوان الرضوان شناسایی بشوند و  نه به آن ترتیبی که محاکمه های قلابی می کنند که بله یک عده ای را محکوم کردیم که هیچ معلوم نیست کی بودند و چه کردند، در یک محاکمه علنی و شفاف کارگردانان اصلی اینها معلوم شود. چون این اولین حمله با کوکتل مولوتف نیست،چهارمین حمله است. قبلا، یک بار به شرکت نستله حمله کردند تحت عنوان اینکه مال اسرائیل است، یک بار به سفارت یمن حمله کردند در دورانی که دولت دست آن طرف بود، به عنوان اینکه عامل عربستان است. یک بار به شرکت هواپیمایی عربستان سعودی حمله کردند و هر سه بار هم با کوکتل مولوتف بود و این چهارمین حمله از این نوع است. آن سه تا را گفتند اخوان الرضوان کردند. اما در مورد این آخری سکوت است، هیچ معلوم نیست که اینها فرشتگان بودند؟ اجنه بودند؟ و یا به قول آقای علم الهدی نفوذیها بودند. او که گفته است خود عربستان آتش زده است. خوب اگر خود عربستان میتواند در تهران تظاهرات راه بیاندازد و بعد سفارت را آتش بزند و بعد از آن استفاده کند و آن جنایت خودش را که اعدام 47 نفر که روز بعد هم یک زن هم بر آنها اضافه شد و شد 48 نفر را با این ماجرای سفارت بپوشاند و سازمان ملل را بر انگیزد که ایران را محکوم کند و بعد هم جلسه اتحادیه عرب را تشکیل بدهد و … وای بحال این رژیم. پنداری مثل روزهای آخر رژیم شاه شده است. شاه هم می گفت اینها که در تهران تظاهرات می کردند فلسینطی بودند.

 

   به هر رو، این سه هدف را که توضیح دادم و گفتم که به این هدفها رسیده اند حالا از آن سه تا هدف تشدید بحران، متاسفانه انجام گرفته است و بعدش هم رژیم ایران مدعی است دولت سعودی هم-، من می گویم دولت سعودی، توجه شنودگان را به این نکته جلب می کنم که این رژیم را من یک رژیم مطلوب مردم عربستان نمیدانم، چنانچه رژیم ایران را مطلوب مردم ایران نمیدانم _ این رژیم می گوید که دولت سعودی به سفارت ایران در یمن موشک زده است. به هر حال، واسطه ها هم نتوانستند هیچ کاری انجام بدهند و بحران در حال تشدید است. خوب، جنگ هم، هم در یمن جریان دارد و هم در سوریه. امروز هم یک منظره دیدم در مورد جنگ در یمن که واقعا انسان از خودش می پرسد این انسانیت کجا رفته است؟ آخر این دین، کجا به شما اجازه میداد تا یک مردمی را این چنین شهرهایشان را ویران کنید و خودشان را گرفتار گرسنگی و فقر و بیماری بکنید؟ آخر این چگونه انسانیتی است؟ برای چه این کارها را می کنید؟ فرض کنیم، آقای دولت سعودی شما غلبه فرمودید، آخر این ویرانه ها در تاریخ برای شما ننگی است. این همه مرگ و ویرانی؟. این نفت را بفروشی به زیر سی دلار ،بعد هم بیائی تبدیل کنید به بمب و بریزید سر عرب؟ خوشمزه این است که می گوید ایران حق ندارد در کشورهای عرب مداخله کند! خوب شما چه حق دارید این کار را بکنید؟ به صرف اینکه کشوری عرب است به شما اجازه میدهد که بمب بر سرشان بریزید؟ یکی از آن جنگهایی که الآن جریان دارد و دفعه پیش هم ازش صحبت کردم ولی حالابا این موضعی که یک مقام دولت سعودی گرفته خیلی ایرانیها را باید به فکر وادار کند. آن آقا گفته است کاری خواهیم کرد که ایرانیها در کوچه – خیابانهای شهرهای عربستان گدایی کنند. این کار را چگونه میتواند بکند؟ با جنگ نفت. الآن که داریم حرف می زنیم نفت کشورهای اوپک به زیر سی دلار آمده و  همین امروز بیست و نه دلار و خرده ای است. چقدر دولت سعودی به خودش و مردم کشورش و کشورهای نفت خیز زیان میرساند فقط بابت این جنگ اقتصادی که با ایران دارد انجام میدهد؟ این دفعه اول هم نیست.

 

  به هموطنان خودم یاد آور می شوم که در جنگ هشت ساله هم، همین کار را کرد قیمت نفت در آن زمان حتی به زیر ده دلار هم آمد. اما توجه بکنید که  با توجه به کاهش ارزش دلار در این فاصله زمانی، حالا زیر سی دلار مساوی زیر ده دلار آن زمان است. این از جنگ نفت که سر جایش است. جنگ منطقه ای هم که در کشورهای مختلف سر جایش است و در ،عراق سوریه، یمن شدت دارد ولی در جاهای دیگر هم جنگ است. در افغانستان جنگ است، در فلسطین جنگ است در لبنان هم کمابیش جنگ است، و بخشی از آنها یعنی افراد حزب الله می آیند در سوریه و می جنگند، آنها هم متقابلا در آنجا عملیات انتحاری و غیر انتحاری انجام می دهند. با این بحران جنایت آدمکشی دولت سعودی و حمله کوکتل مولوتف به سفارت، یک جنگ سومی هم اضافه شده است که این جنگ دیپلماتیک تبلیغاتی است. هر دو طرف می کوشند تا کشورهایی را بسیج کنند.خصوصا دولت سعودی سعی می کند تا ممکن است ایران را به انزوادر بیاورد. این را هم، همه خیلی آشکار می بینند که دولت سعودی از تک و تاب نیافتاده است، موفقیت خیلی به دست نیاورده است اما جنگ است دیگر. آدمی نباید بگذارد کار به جنگ برسد وقتی رسید دیگر اختیار از دست دو طرف بیرون می آید. امروز نتوانسته برسد، فردا ممکن است یک وضعیتی پیش بیاید و به دلخواهش برسد. اینها همگی بستگی دارد که در ایران، آیا آنچه که دنیا به عنوان دولت ایران تلقی می کند یک دولت باشد و یا نه یک دولت نباشد و یک دستگاه مدیره ظاهری باشد،شکل و ظاهر و پوشش و یک دولت دیگر باشد   که دستگاه آقای خامنه ای است که هم آن دولت را دارد و هم بر این حاکم است،هردو. اگر این دو دولت شد یک دولت و آن دولت حساب – کتاب پیدا کرد و توانست مهار کند به اصطلاح این گرو های خودسر و نفوذی و و و را در واقع اگر دولت بر سپاه پاسداران و بسیج حاکم شد، چون بخش مهمی از این ها نیرو از بسیج می گیرند و می برند این کارها را انجام میدهند و اسم می کذارند رویش. آن وقت، ایران میتواند بلکه از این دام و مدار بسته بیرون بیاید،اما اینها ایجاب می کند که مردم ایران یک خودی نشان بدهند. یک اظهار وجودی بکنند. این که آینده ولایت فقیه چه میشود، این ولایت فقیه مرده است و رفته برای اینکه هیچ اثر وجودی جز در ویرانگری و مرگ ندارد. یک بار هم گفته ام آقای خامنه ای لطف کند و بیاید بگوید و این بیلان ولایت فقیه را اعلام کند. بله، گروگانگیری، جنگ هشت ساله، اعدامها، داغ و درفش ها، خیانت ها، فساد ها و جنایت ها، اینها همه هست. فقر عمومی مردم ایران هست، آسیب ها و نابسامانی های اجتماعی هست. اما کدام سازندگی از محل ولایت فقیه انجام گرفته است؟ ایران در محاصره آتش هست و ایران با اعتبار در منطقه وجود ندارد. با گفتن دروغهای مختلف نمی توان این حقایق را پوشاند. خود اینکه عربستان 47 نفر را اعدام کرد برای این بود که امریکا را وادار کند که همراهش شود. پس اگر جنگی پیش آید جنگ با عربستان نیست بلکه با برادر بزرگ او امریکاست. این کشورها تحت الحمایه امریکا که در آنجا پایگاه دارد هستند و امریکا هم به تکرار می گوید که از عربستان حمایت می کند. سادات در جنگ رمضان حمله کرد و موفق شد قشون اسرائیل از طرف دیگر امد و وارد مصر شد. به سادات گفتند ما می بایستی جلو می رفتیم قبل از اینکه اسرائیل بتواند عمل کند. چرا اینطور عمل کردی؟ او پاسخ داد وفتی حمله کردم طرف من اسرائیل بود اما بعد متوجه شدم طرف ما امریکاست. با اسرائیل می توان جنگید اما با امریکا نمی توانیم. پس بمردم دروغ نگویید مه می توانیم در جنگ بر عربستان پیروز شویم.  

 

اگر راه حلی وجود دارد در بیرون رفتن از مدار خشونت است و اینکار باید از داخل کشور شروع شود و اینهم دو راه حل بیشتر ندارد. در مصاحبه با نشریه امریکائی گفتم ضد دین ترین رژیمهای منطقه دو دولت ایران و عربستانهستند. دو راه حل اینست یا خود خامنه ای بیاید بگوید من دست از ضدیت با ایران و اسلام بر می دارم و ولایت فقیه بقول آقای منتظری شرک است و استعفا می کنم و از امروز رژیم ولایت فقیه باطل است و قانون اساسی باید تغییر کند. البته این آرزوست. احتمال آن نزدیک به صفر است. هر چند که هر انسانی می تواند تحول کند. اما راه حل دوم این است که خود مردم ایران عمل کنند. مردم گمان می کنند که بحران تمام شده است و می توانند نفسی راحت بکشند. اما مردم اشتباه می کنند که می توانند نفس راحت بکشند. خامنه ای در سخنانش جواز داد که رد صلاحیت بکنند. حال که انتخابات است باید بگویم که چند وسیله برای عمل به حق است. یکی انتخابات است که خودش حق نیست بلکه رسیدن به حق حاکمیت است. در درون نظامی که فقیه حاکم است رای دادن یعنی چشمپوشی کردن از حق خود و قبول ولایت فقیه. مورد دوم از راه مراجعه به آرای عمومی و همه پرسی است و سوم اعمال حاکمیت از طریق شورا. اینها همه روش هستند و اصل حق حاکمیت است. تا زمانی که مردم حق حاکمیت ندارند در دنبا به حساب نمی ایید. چند نفر می ایند و با ککتل ملتف انداختن یک بحران بزرگ بوجود می آورند و مردم هم تکان نمی خورند. اگر بحساب بودید می امدید بیرون می گفتید چرا بنام ما اینکارها را می کنید. این است که نظام همچنان مردم را در مدار خشونت نگه می دارد.

شادو پیروز باشید

از مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر جمعه ۱۳۹۴/۱۰/۱۸

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید