برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.
بنی صدر: در انچه به انتخابات مربوط می شود اگر ناظری به گذشته رسیدگی کند و مکانیسم آن را توضیح دهد فهم انتخابات اسفند ساده می شود. در گذشته رویه ای عمل می شد که در انتخبات پیشرو هم دارد صورت می گیرد. اول انتخابات طراحی می شود به ترتیبی که ترکیب مجلس همان شود که رهبری می خواهد. سپس رهبر کلمه رمزی را بکار می برد که اینبار کلمه رمز نفوذی است. در اجتماع سران سپاه در شهریورماه، آقای خامنه ای گفته است که دشمن در کار نفوذ در ارکان نظام است و سپاه باید از آن جلوگیری کند و اطلاعات سپاه باید مرتب، رصد کند و نفوذی ها را بیابد. این کلمه رمز بود. نفوذی ها را یافتن یعنی: دفع شر مزاحمین، بترتیبی که انتخابات آنطوری انجام بگیرد که آقای خامنه ای میخواهد. بعد از اینکه ایشان این حرف را زد، نوبت به شاخه تبلیغاتی ایشان رسید که وارد عمل شوند و داد سخن راه بیندازند در مورد نفوذی ها و خطر آنها برای نظام! کسانی که زمینه تبلیغاتی را فراهم کردند بعد نوبت به مجلس فرا رسید. به همین مجلس مافیاها! درون این مجلس، ذوب شدگان در ولایت وارد عمل شدند که ای داد و بیداد، نفوذی ها خطرعظیمی برای نظام و مملکت شده اند و فهرست بیست نفری و در موقعیت دیگری، لیست دوازده نفری ، هم یافته شده است. کار این افراد در مجلس که تمام شد نوبت به ائمه جمعه و جماعت رسید! که این افراد وا اسلام ها در نماز جمعه ها سربدهند، که چه نشسته اید که این نفوذی ها در حال نفوذ کردن هستند، نتنها در نظام بلکه در حوزهای دینی. امروز وفرداست که کلک اسلام و روحانیت و نظام و غیره را همه بکنند! چه کسانی عامل وارد کردن نفوذی ها بدرون نظام هستند؟ حالا که این کارها را انجام دادند نوبت رسید به سرداران سپاه که خط و نشان بکشند که نفوذی ها را چنین و چنان خواهیم کرد. اول از همه فرمانده کل سپاه فرمایشات فرمودند که در این سی و چند سال، دشمن(آمریکا) چهار فتنه بزرگ را ایجاد کرده است تا بتواند این نظام را سرنگون کند، اولین ان ها فتنه جنگ بوده است و دومین آن ها فتنه 2 خرداد، سومین آنها فتنه 88، چهارمین آنها فتنه اتمی. خوب حالا از این دید که به مسئله نگاه بکنیم، خواهیم دید که این آقای سپاه در واقع، خود کرده را فتنه میخواندو به پای دیگران مینویسد! چرا که ان جنگ در خرداد 60 در حال پایان پذیرفتن بود، کودتا انجام گرفت که در ان کودتا سپاه آلت فعل کودتاچیان بود. هشت سال جنگ ادامه پیدا کرد برای اینکه سپاه ستون فقرات رژیم ولایت فقیه بشود و بزرگ بشود، بعد از مرگ آقای خمینی، این سپاه دیگر به ستون فقرات بودن بسنده نکرد و به بزرگ شدن خود ادامه داد و به مانند اختاپوس بر روی کشور افتاد. فتنه بعدی هم که باز اینان فتنه مینامند یعنی انتخاب آقای خاتمی، وقتی انجام شد که اروپائی ها قطع رابطه کردند، بعد از محکوم شدن آن ها دردادگاه میکونوس، حتی در ان زمان، صحبت از جنگ و حمله به ایران شد و آقای خامنه ای برای اینکه از ان مخمصه خارج شود، اجازه فرمودند که آقای خاتمی به ریاست جمهوری انتخاب بشود، یعنی فضا را باز کردند والا آقای خامنه ای تمایل به ناطق نوری داشت، منتها در ان موقعیت مردم به پای صندوق ها رفتند به گمان اینکه، اگر به آقای خاتمی رای بدهند شاید این رژیم اصلاح شود! که اصلاح که نشد، هیچ! بلکه بدتر نیز شد. یعنی آن مقداری از ولایت مطلقه هم که هنوز انجام نگرفته بود و به عمل در نیامده بود، در حکومت هشت ساله این آقا ، به عمل در امد و در همین حکومت بود که سپاه باز هم گنده تر شد و هر روز به قول خود آقای خاتمی : هر 11 روزی، 9 بحران برای او ساختند. بعد هم مهندسی انتخابات ریاست جمهوری و مجلس بعدی را ایشان تصدی کردند و آقای احمدی نژاد را به ریاست جمهوری رساندند! از ان به بعد هم این داستان بسط و گسترش پیدا کرد و سپاه تبدیل به این سپاهی که می بینیم شده است. بعد هم فتنه 88 باز هم تقلب همین سپاه و مهندسی آنان در انتخابات بود جنبش همگانی مردم را باز همین سپاه سرکوب کرد، باز هم بزرگ تر شد. این بحران اتمی هم ، در واقع بمب اتم سازی بوده است که باز همین سپاه براه انداخته است و کار را به تسلیم و قرارداد وین رسانده است که بدتر از ترکمن چای بود و حالا سپاهی که از آن چهار فتنه ، دم میزند، بی خود تاریخ نمیگوید. میخواهد بگوید که وظیفه ای را بر عهده گرفته است تا نگذارد فتنه دیگری بدست نفوذی ها تدارک دیده شود. پس در واقع میگوید که سپاه مسئول مهندسی انتخابات است ، البته با همدستی شورای نگهبان و آنهم وارد عمل شد بعد از فرماندهان سپاه نوبت به شورای نگهبان رسید و اقای جنتی هم به میدان آمد که اجازه داده نخواهد شد به کسانی که به ولایت فقیه باور ندارند به مجلس راه پیدا کنند. پس بطور خیلی کوتاه که من برای شما عرض کردم از شهریورماه یعنی از آن قرارداد وین به اینطرف هم رهبر ان کلید را زده با اسم رمز نفوذی ها و هم ارگانهایی که باید مداخله می کردند، فراموش کردم که بگویم اطلاعات سپاه که مامور رصد بود عده ای روزنامه نگار را هم توقیف کرد و گفت اینها نفوذی بودند و پولهایی را که از طریق صرافها و دیگر افراد دریافت می کردند برای اینکه در درون دستگاه اطلاعاتی و وسایل ارتباط جمعی، نفوذی های دشمن را وارد کنند و تبلیغانی انجام بدهند و نظام را به خطر بیندازند. اینها همه انجام گرفته است، بنابراین ما همه ارگانهای مامور به مهندسی انتخابات را میشناسیم. من برای شما توضیح دادم و خود آن ها نیز یک به یک وارد عمل شدند و گفته اند که ماموریت ها، کدام ها هستند. اما توجه شنوندگان را جلب میکنم به اینکه: این داعشی که شما در عراق و سوریه و در جاهای دیگر هم در حال ریشه زدن است، این داعش نه خیال کنید که تفکری است که جدید پیدا شده است! خیر- قبل از داعش، آقای مصباح این تفکر را اظهار کرده است با آن نظریه ولایت مطلقه فقیه، که در واقع از خود بیگانه شده ولایت مطلقه آقای خمینی هم هست! آقای مصباح نظریه ساز یک قدرت مطلقی است که دوات اسلامی را تدارک می بیند، بطوریکه جمهوریت بطور کلی حذف شود. این دید این آقا بود از ان وقتی که آقای ناطق نوری را نامزد کرده بودند، این دید اظهار شده بود. در طی این دوره بلند مدت، افرادی را در قم تعلیم و تربیت داده است و جبهه پایداری که اعضای آن معتقد به این طرز فکر است، این افراد وظیفه دارند که ضمینه ساز دولت اسلامی باشند. الا اینکه ایشان در ایران موفق نشد، البته هنوز دست برنداشته اند ، نه ایشان و نه افرادی که در سپاه و مجلس دارند، البته آقای البغدادی از این افراد و آقای مصباح سبقت گرفت و در موسل آن را اعلام کرد. بنابرای مسئله نفوذی که میگویند، نفوذی همین آدم ها هستند که نفوذ کردند، درآغاز . اگر خوب دقت کنید در ابتدا این افراد ضد بهائیها بودند. خود آقای خامنه ای یکی از ان ضد بهائی هاست . همینطور مشاور ایشان، آقای ولایتی. در همین جبهه پایداری، خیلی از اعضای آن،یا مشکوک هستند به بهائی گری و یا ضد بهائی هستند. حال شما میگوئید که چطور این افراد را پیدا کردند؟ باید بگویم که قدرت اینکاره است! به ظاهر اضداد را در کنار هم می نشاند، همه را از خود بیگانه و از جنس خود میکند. همینطور که کرده است. حالا ،پس، این انتخاباتی که در پیش است که انتخابات مجلس خبرگان یکی از آنها است، آقای هاشمی رفسنجانی آمد و گفت یک هیئتی معین شده تا اشخاص با صلاحیت را برای جانشینی آقای خامنه ای تشخیص بدهد. خوب این برای چندمین بار است که ایشان مستقیم و غیر مستقیم، خبر از مرگ احتمالی آقای خامنه ای میدهد. چون جانشین برای این است که وقتی طرف مرد جانشین او بشود. حالا این آقای احمد خاتمی آمد ابرو را درست کند ،زد چشم را هم در آورد. گفت خود رهبر این گروه را معین کرده است. خوب، خود رهبر چه صلاحیتی دارد این کار را بکند و یک گروهی را تعیین بکند که برای او جانشین تعیین بکند. یکی از آن افراد آن گروه این آقای شیخ محمد یزدی است که شده است رئیس مجلس خبرگان . گروهی که از این افراد تشکیل شده است، آن کسانی را که میتوانند به عنوان جانشین آقای خامنه ای تعیین بکنند معلوم است از چه قماشی است.حالا ببینیم که اگر این گروه، چند نفری را معین کرد، از جمله آقا مجتبی فرزند این آقا،آن مجلس خبرگان باید یک ترکیبی پیدا کند که یکی از اینهایی که این گروه برای جانشینی نامزد می کند را بکند رهبر. پس ترکیب آن مجلس از حالا معلوم است که چگونه باید باشد. خوب، حالا ، به اصطلاح، نوعی از تحمیل جانشین میشود همین. فرض کنیم مجلس همان ترکیبی که اینها می خواهند پیدا کرد و آمد گفت بله این عده سنجش کردند و دیدند آقا مجتبی به لحاظ اینکه مجتهد است و درس خارج هم خوانده و گفته و در محضر پدر هم تجربه آموخته بر دیگران مرجح است. اگر بخواهد چنین از آب در بیاید ،مجلس باید یک ترکیبی پیدا کند که یک همچین حرفی گفتنی باشد. همان طور که در مورد خود آقای خامنه ای با نامه جعلی و قول جعلی که بله آقای خمینی گفته است شما به عنوان جانشین خامنه ای را دارید شد، حال اینکه دروغی آشکار و اظهر من الشمس است برای اینکه مگر همین آقای خمینی نبود که به این آقا نامه نوشت و آن تشر های شداد و غلیظ را به او زد؟ مگر همین آدم نبود که می رفت در پشت بام و از دست آقای خمینی گریه می کرد؟ حال چگونه این آدم را به جانشینی خودش معرفی کرد؟ آن نامه جعلی را هم دادم اینجا دو کارشناس بین المللی دیدند و گفتند این جعلی است و خط آقای خمینی نیست. مسئله این است . حالا یک سئوالی از مردم ایران. آقای هاشمی رفسنجانی می آید و می گوید این مجلس خبرگان خیلی مهم است. چرا مهم است؟ برای اینکه احتمالا باید جانشین رهبر تعیین کند. دلیل دیگری برای اهمیتش نیست. یک حرفی هم زده و گفته نظارت بر رهبر، آن که حرف خنده داری است برای اینکه، فرض کنیم همه اعضای مجلس شدند از تیپ آقای رفسنجانی و آقای حسن خمینی که آقای هاشمی رفسنجانی این جوان را علامه هم خواند.خوب، اینها چگونه می خواهند نظارت کنند؟ هم اکنون هنوز آن نظارت شروع نشده خود این آقای هاشمی رفسنجانی در مقام تملق از همین آقای خامنه ای بیسواد گفته که این مرجع تقلید است و هیچ کس در قلمرو اسلام به صلاحیت او برای رهبری نیست! خوب حالا این آقا می خواهد بر کسی که می گوید هیچ کس از او بهتر نیست نظارت بکند،خوب این نظارت معنا ندارد. تازه به اینکه آن شیخ صادق لاریجانی گفت نه، این حرف اصلا غلط است، نظارت یعنی چه؟ در قانون اساسی چنین چیزی نیست. دروغ بسیار رسوایی می گوید برای اینکه طبق اصل 109 آن قانون کذایی می گوید به اینکه مجلس خبرگان میتواند رهبر را عزل کند، خوب اگر نظارت نکند از کجا بداند که رهبر آن صفات را هنوز دارد یا ندارد، کار خظا می کند یا نمیکند؟ اگر نظارت نکند چگونه بفهمد. به هر حال. بنا بر این، اهمیتش فقط بر می گردد به انتخاب جانشین برای آقای خامنه ای.خوب شما مردم ایران از خودتان نمی پرسید این آقای هاشمی رفسنجانی، دو جمله گفته است برای این مجلس جدید. یکی اینکه یک گروه تعیین شده برای رهبر جانشین تهیه کند که تازه این آقا( احمد خاتمی) آمده گفته آن گروه را خود رهبر تعیین کرده است وگزارش کارش را هم نه به مجلس خبرگان بلکه به خود رهبر می دهد. یکی هم، گفته نظارت بر رهبر، بعد از اینکه این حرف را زده است،آقای انبار لویی او را تهدید به حصر خانگی کرده و گفته است ممکن است سرنوشت آقای منتظری راپیدا کند،این آقای فیروز آبادی، دامپزشکی که شده فیلدمارشال نیروهای مسلح ایران هم به ایشان حمله میکند، خوب این مجلس به چه کار می آید؟ تازه این آقا،(هاشمی رفسنجانی) رهبر ساز هم بوده یعنی خامنه را او رهبر کرده است. کدام نماینده ای جرئت نطق کشیدن دارد؟ آخر شما مردم تا کی می خواهید بین حقی که خودتان دارید و مصلحتی که قدرت می سنجد که سخنگو هایش امثال همین آقای رفسنجانی هستند مرتب این مصلحتی را که قدرت می سنجد حاکم کنید بر حقی که خودتان دارید و بروید پای صندوق ها و رای بدهید به این مجالسی که برای شما جز درد سر ایجاد نمیکند کاش درد سر بود. بلا ایجاد می کند چنانکه تا بحال کرده اند. از آن مجلس اول بگیرید که کودتا کرد تا این مجلس آخری که الآن هست. ببینید که این مجلس تا آقای احمد نژاد بود که ثروتهای ملی را بر باد میداد خود این اعضای مجلس هم در خورد و برد شرکت داشتند. بعد هم آن آقا که رفت همین تازگی این بازی را سر قرار داد وین انجام داد. دیدید که مثل آلت فعل. یک بودجه هایی تصویب می کند که از آنها جز تخریب ایران هیچ کار دیگری ساخته نمیشود. این بودجه ها ویرانگر ایران هستند. مردم ایران، اگر کشورتان بیابان شد، اگر این صنعت خوابید، اگر این کشاورزیتان به این روز افتاد،اگر شما در زیر خط فقر هستید،اگر اقتصاد ایران چنان ناتوان شد که این قرار داد بدتر از ترکمانچای به ایران تحمیل شد، همه زیر سر این بودجه است. البته این نظام بانکی و سامانه اعتبارات بانکی و این دروازه های باز و اینها را به آن اضافه کنید . خوب این بودجه ها را کی تهیه میکند؟ این حکوکت ها. کی تصویب می کند؟ این مجلس. شما خودتان نمیدانید که اقتصاد شما چقدر تولید می کند؟ از خودتان نمی پرسید که این بودجه ای که گنده تر از اقتصاد ملی است از کجا تامین می شود؟ مدتی هم که در تحریم بود. این پولی که خرج می شود از کجا می آید؟ این ها اسکناس است که چاپ می شود، به اصطلاح وام و قرضه به عهده نسلهای آینده است. تنها این نیست که بر عهده نسلهای آینده است ،اقتصاد را ویران می کند. قدرت خریدی است که برای رانت خواری فرصت ایجاد می کند و رانت خواری ویرانگر اقتصاد است.خوب،آن مجلسی که نمایندگانش جرئت ندارند حرف بزنند. آقا ( رفسنجانی)نماینده مجلس خبرگان است جرئت ندارد حرف بزند.گفتم، او بانی کودتای خرداد شصت هست،بانی ادامه جنگ هشت ساله هست، این آقای خامنه ای را رهبر کرده است، دو دوره هم رئیس جمهور بوده و حالا هم رئیس مجلس تشخیص مصلحت است.خوب چرا به خودتان زحمت میدهید و می روید پای صندوق؟ یک تحریم همگانی بکنید تا این دنیا بداند شما این رژیم را، این ولایت مطلقه را قبول ندارید. یک نقدی از این حرفهای آقای مصباح در باره ولایت مطلقه فقیه الآن در سایت انقلاب اسلامی در هجرت هست،لطف کنید آن را دقیق بخوانید و ببینید اینها چه خوابی برای حال و آینده شما دیده اند .بعد اگر خواستید تصمیم بگیرید، تصمیم به حق خودتان بگیرید. آن که مجلس خبرگان است ،در تمام مدتی که هر کدام از این اعضای مجلس ماهانه چندین میلیون خرج و برجشان است به کنار،در تمامی مدت از دوره آقای خمینی تا الآن، این ها جز تصدی فساد چه کرده اند؟ آن قدم خوبی که این مجلس خبرگان تا کنون برداشته و شما مردم از آن خبر شده اید کدام است؟ این انتخاب آقای خامنه ای است یا عزل آقای منتظری ؟ کدامش؟ شما فکر می کنید مجلسی که تازه از غربال نظارت استصوابی شورای نگهبانی که توسط آقای جنتی خط و نشان کشیده است بگذرند، این هایی که از غربال بگذرند و بشوند نمایند و فرض کنید عمر آقای خامنه ای سر بیاید ،خیال می کنید چه کس را جانشین ایشان خواهند کرد؟ فرض کنید ادم خیلی خوبی را هم رهبر کنند. او چه توانائی دارد وفتی ساختار قدرت این هست که هست؟ یا باید با این ساختار سازگاری کند یا می بیند صبح بلند شد و می گویند آقای رهبر فوت کرد و مراسم عزاداری هم برپا می کنند. ابومسلم خراسانی رفت پیش امام صادف و گفت ما بنی امیه را برافکندیم و حال شما بیائید تصدی کنید. آن امام نپذیرفت گفت نه من مال شما هستم و نه شما مال من هستید. چون می دانست وفتی یک نیروی نظامی کس را متصدی امر می کند یعنی می خواهد از او پوشش درست کند. آن امام عقل آزاد داشت و گفت من بنده قدرت نمی شوم. هرگاه ان عقل را اقای خیمنی داشت ابن بساط نبود. اما بنده قدرت بود. بنده او بدتر است. می خواهد همه جا حاضر باشد. هر گاه مردم ایران بخواهند به خود نقشی دهند تصمیم برحق می گیرند و از رژیم سلی مشروعیت می کنند.
اه مردم ایران بخواهند به خودشان نقشی بدهند با توجه به این ترتیب مهندسی که توضیح دادم خیال خود را راحت می کنید و از این مدار بسته بد و بدتر بیرون می آیید و تصمیم بر حق میگیرید و صلب مشروعیت می کنید از این رژیم و راه را باز میکنید برای تحول از طریق یک تحریم کامل و همه جانبه .
اینکه شما مردم ایران چه میکنید تصمیم با شماست، آنچه که به من مربوط میشود این است که آنچه را حق است با شما در میان بگذارم. می دانم که توجیه خواهند کرد و خواهند گفت اگر رای ندهید گروه مصباح قدرت را در دست خواهند گرفت و باید به آقایان حسن خمینی و هاشمی رای دهید. ساختار را باید تغییر داد و تا ایران از بن بست ویرانی و مرگ رها شود.
امیدوارم که شما یک بار هم که شده تن به آزمایش بدهید و در ذهن خودتان این جمله را هک کنید که مصلحت را همیشه قدرت می سنجد ، مصلحت یعنی عمل به زور. حق را همواره انسان دارد. نگذارید حق شما را بگیرند.
شاد و پیروز باشید.
در مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر . جمعه -94-09-27