برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.

 … می شود همان مشکل اولی که گفتم.  رهبر بی محل می شود. پس این باید با قدرت خارجی حل بشود ولو ایران را ببرد زیر بار همچه تعهدهای سنگینی.حالا او رفته زیر بار این تعهدها و به اصطلاح همین راه حل را پیش گرفته است. حالا اگر همین هم بخواهد در محدوده رژیم به عمل بیاید ایران را نسبت به دنیای خارج متعهد نگه میدارد. اما معهذا مشکل این است که آن مقام مسئله ساز  آقای رهبر و مقام مسئله حل کن آقای رئیس جمهور است. این آن چیزی است که نه تنها آقای رهبر را  بی محل می کند بلکه جامعه را آگاه می کند از مزاحم بزرگی که مانع رشد و زندگی سالم مردم ایران است.علت دعوا این است. اولی به لحاظ اینکه خود را نماد و تجسم قدرت میداند اما در واقع  آلت قدرت است و نگران وجود خود و این قدرت هست که قدرت هم میل به تمرکز و بزرگ شدن دارد. این مقابلش یک آدمی ،هر که هم  می خواهد باشد، به عنوان رئیس جمهور است که این آدم هر عملی در حل مسئله ای و یا هر کار مفیدی انجام بدهد آن اولی را بی محل می کند و دوم اینکه اولی باید به مردم توضیح بدهد و آن اولی باید مراقب قدرت مطلقه باشد که کم و زیاید نپذیرد، در نتیجه آن با این در تضاد میشود . سوم ، آن مسئله می سازد و این یکی باید حل کند.حالا حل هم نکرد و مثل آقای احمدی نژاد مسئله بر مسئله افزود،آلت فعل آن اولی شد، می رسد به جائیکه این دومی می بیند نه،مثل این قضیه اتمی، آخر قابل تحمل نیست و این طرف باید به مردم جواب بدهد،این همه کاسه کوزه ها سر او شکسته است. الآن هر چه زشتی گفتار و کردار این قدرت هست، این  بر دوش آقای احمدی نژاد بار شده است در حالیکه منشاء همه اینها آقای خامنه ای است که رهبر تشریف دارند. او دیده است که دارد زیر این بار از پای در می آید و گفته است نه.یک بار که سر تغییر وزیر  قهر کرد و رفت ده روز  در خانه اش نشست. چونکه آن آقای رهبر این طرف را به حال خودش نمیگذارد و از ترس اینکه او را بی محل بکند دائم  در کارش دخالت می کند که این وزیر باشد آن نباشد این همکار باشد و آن نباشد. با روحانی هم همین کار را دارد می کند. از آن اول آقای خمینی با من همین کار را شروع کرد و با بعدی ها هم همین کار را کرد. بعد هم آقای خامنه ای همان رویه را  می رود .علت تضاد این است و آشتی هم نمی پذیرد، مگر اینکه مقام ریاست جمهوری حذف شود،چون آقای خامنه ای صحبت از حکومت اسلامی فرموده اند و اگر معنایش این باشد که این مقام را بردارند . در این صورت تضاد با خود او شروع می شود . یک دفعه به عنوان متصدی امور دولت باید مسائل را حل کند و یک دفعه هم به عنوان تجسم قدرت مسئله بسازد. همه استبداد های فراگیر این گونه از پای در آمدند. برای اینکه این تضاد حل نمیشود تا انحلال آن قدرت. حالا موضوع سئوال دوم شما این است ،یکی از مسائلی که آن مقام تجسم قدرت و در واقع آلت قدرت ساخته،بحران در منطقه است.البته در این بحران سازی او تنها نیست،دولت سئودی هست،اسرائیل هست،امریکا هست، با هم این مسئله ها را ساخته اند. از روز اول هشدار ندادم؟  عرض نکرد، آقا این که اسمش را برجام گذاشته اید،در واقع قرارداد اسارت بار، اولا مسائل اقتصادی را حل نمیکند برای اینکه عوامل ایجاد کننده مسئله بحران اقتصادی کشور،بحران اتمی نبوده و تنها این بحران سبب تشدید شده است. آن عوامل در درون ایران است،باید اقتصاد مصرف محور، رانت محور را برداشت و به جای آن اقتصاد تولید محور را گذاشت و آن هم  محتاج به این است که این ولایت مطلقه نباشد . اولش این است و کارهای دیگری هم هست که در موقع خودش صحبت  کردیم و گفتیم. باز من عرض نکردم که این بحران تمام نشده بحران چهارم شروع شد؟ خوب مردم باید توجه کنند نمیشود که همه اش بایستند و تماشاکنند. الآن می گویند تعداد کشته های ایران در سوریه شده است هزار دویست نفر. آن وقت که این هشدار داده شد کمتر از این بود،خیلی کم تر. بنا بر این، جنگ است دیگر، نمیشود گفت ایران در این جنگ یک دخالت جزئی دارد،دخالت جزئی نیست. امریکائی ها آمدند در افغانستان و عراق ،در آنجا سالها جنگ بود،چقدر کشته دادند؟ چقدر قشون بردند؟ حالا این آقا تعدادی که برده است اصلا با تعدادی که امریکائی ها بردند قابل مقایسه نیست،تا حالا هزار و دویست تا کشته داده است،پس جنگ است. من این جواب را به آقای خامنه ای که گفته بود اگر در سوریه نجنگیم باید در کرمانشاه و همدان بجنگیم دادم، گفتم ،این باید نیست و وجود ندارد مگر اینکه شما خود را ببرید در آن مدار بسته مسلط زیر سلطه زندانی کنید. هر گاه شما یک سیاست بر مبنای استقلال و آزادی در پیش بگیرید،نه تنها مجبور به جنگیدن در اینجا و یا آنجا نیستید بلکه میتوانید در منطقه عامل صلح باشد و بنا بر نص قرآنی بگوئید که صلح حقی از حقوق انسان است و باید همه انسانها در هر کجای از جهان از آن برخوردار باشند.خوب در آغاز انقلاب هم همینطور بود. شما اگر گروگانگیری نمیکردید و گروگانگیری را وسیله تسویه حسابهای داخلی نمیکردید وسیله اینکه امریکا محور سیاست  داخلی و خارجی نشود نمیکردید،چرا جنگ هشت ساله پیش می آمد؟. جنگ هشت ساله پیش نمی آمد استبداد هم نبود،رشد هم بود و وضعیت منطقه هم غیراز این بود که الآن هست،جنگی هم نبود که شما بگوئید اگر من آنجا نجنگم این جا باید بجنگم. پس آنچه که عامل جنگ است این است که شما در داخل مسئله بر مسئله افزوده اید، این قدر مسئله بر مسئله افزوده اید ، مسئله قومی یک مسئله،بر آنها که قبلا شمرده ام این را هم بیافزائید، برای اینکه شما زور و دروغ را کرده اید روش اصلی اداره کشور ،در نتیجه اینکه  مسائلی که در درون ایجاد می کنید می خواهید در بیرون و با سیاست خارجی جبران کنید.چون در درون پایه ندارید ،دو پایه در بیرون لازم دارید، با یکی سازش می کنید،روس و چین و  یکی هم که با او ستیز و سازش می کنید،اروپا و امریکا است و یکی هم آن پایه خودت است که این نیروهای سرکوب و پایه های قدرت است که بر آن سوارید،این شد سه پایه. حالا، هر وقت با آن پایه رابطه خارجی کم و زیاد پیدا کنید این پایه داخلی هم می شکند ،رژیم هم از پای در می آید. حال اینکه هر گاه شما بخواهید پایه را حاکمیت مردم ایران بشناسید، یعنی ولایت مطلقه فقیه منحل بشود، و مردم ایران به مثابه شهروند حقوق پیدا کنند و در رهبری امور خویش شرکت پیدا کنند آن وقت مسائل داخلی و خارجی  حل می شوند و روابط خارجی میتواند بر مبنای استقلال و آزادی بر قرار بشود و ما هم در جنگی نباشیم، نه در خاورمیانه و نه به طریق اولی در کرمانشاه و همدان. اما اگر نخواهید مسائل داخلی را حل کنید به ناچار نمیشود بدون بحران زندگی کرد،حالا بحران اتمی حل شده و از زبان آقای خامنه ای می گویم زنده باد بحران جنگ در منطقه. حالا همین نیاز را حکومت سعودی پیدا کرده است. نه به شدتی که ولایت مطلقه فقیه دارد چون سعودی ها همچه ولایتی را برای خود قائل نشده اند،فقط بخور ببر زیاده از حد دارند از آن درآمد فروش روزی ده میلیون بشکه نفت که صادر و تبذیر و اصرافی که می کنند . این است که آنها با اسرائیلی ها گاوبندی می کنند ،سعی می کنند رژیم های عرب را استبدادی نگه دارند چون خودشان هستند و جبهه بندی درست کنند و این رابطه تضاد بنا بر این،مسلط زیر سلطه را  به سود خودشان بر قرار کنند،عملا هم به سود آنها است برای اینکه آنها می برند و اینها هی مینشینند، می گویند ضربه هایی که سعودی ها از ما خوردند دولت سعودی را فلج میکند! آخر آدم عاقل  آنها از شما ضربه خوردند و تمام منافع ما از منابع مشاع  خلیج فارس را می برند و می خورند و شما جرئت نداری به آنها بگوئید چرا خوردید و چرا بردید؟

مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر. جمعه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۵