عصر جدید: یکسال از قرار داد وین می گذرد برای ثبت در تاریخ در آن زمان مصاحبه ای با شما انجام دادیم و شما هشدارهائی در باره برجام مطرح کردید که ما حال شاهد درست بودن آن تحلیل هستیم. اکنون نظر شما را یک سال بعد و وضعیت سنجی شما را در اینمورد خواستاریم.
برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.
بنی صدر: زمانی بستن شدن قرارداد وین 105 تعهدی را که ایران داده بود یدون اینکه طرف مقابل تعهد ضمانت داری را داده باشد باز شمردم. جمع ما این قرارداد را اسرات باز نامید. اقای روحانی و همراهان آن را پیروزی بزرگ خواندند و گفتند به لطف این قرارداد بیایانهای ایران را سبزه زار خواهند کرد. درپاچه ارومیه و تالابها را درست خواهیم کرد و از اینگونه اظهارنظرهایی که ایران را بهشت خواهیم کرد. اظهارنظرهای مختلفی در اینباره می شد. یکی موافقان و یکی مخالفان درون رژیم و یکی کسانی که در خط استقلال و ازادی بودند. آنچه موافقان گفتند، واقعیت پیدا نکرد.
امروز یادآور میشوم که قرارداد وین چنان اسارات بار بود که نه حکومت حاضر شد بعنوان لایحه به مجلس ببرد و نه آقای خامنه ای که بنابر این قانون اساسی قلابی مسئول سیاست خارجیست، این مسئولیت را پذیرفت و به گردن مجلس انداخت و مجلس هم حاضر نشد که صحبت های کمیسونی را که خود معین کرده بود را بشنود و در مدت 20 دقیقه، اجازه اجرای قراردادی را داد که نمیخواست بداند محتوی آن چیست! شورای نگهبان هم که مفاد قرار داد را باید یک به یک با قانون اساسی میسنجید، از این مسئولیت سر باز زد و آن اجازه نامه را تصویب کرد و گفت: این قرار داد با قانون اساسی و شرع مغایرت ندارد.
حال که یکسال گذشته است، آقای روحانی میگوید: اگر برجام تصویب نمیشد، نمیتوانستیم نفت صادر کنیم و تحریم ها شدید تر میشد، یعنی همان مدار بسته. دیگر از آن وعده های خوب خبری نیست. میگوید: بدتر میشد و مردم که همچنان در مدار بد و بدتر اسیر هستند. شما آقای روحانی یکسال پیش گفته بودی که ایران را بهشت میکنید! آقای ظریف میگوید که روی کاغذ تحریم ها را برداشته اند! اخیرا هم هشدار داده است به روند کند برجام!
اما طرف خارجی چه میگوید: امریکائی ها میگویند که تحریم ها را برداشته ایم . تحریم های مربوط به اتم را برداشته ایم. ولی در آنجا ما نگفته بودیم که بانک ها را مجبور میکنیم که با شما معامله کنیم. ما به بانک ها هم گفته ایم که دیگر منعی نیست. آیا خود بانک ها نمیخواهند و یا شما آقای امریکا و اروپا نمیخواهید که معامله کنند. این را الان بررسی خواهیم کرد. از ان طرف هم انتخابات امریکاست، آقای ترامپ چیزی در چنته ندارد جزء حرف های راست افراطی و تهوع آور، که روشن میکند که غرب چقدر از اندیشه راهنما خالی شده است. غربی که میگفت که من فرهنگ جهانشمول دارم و چنین و چنان میکنم، حال کارش به ان جا رسیده است که نامزد تنها ابر قدرت جهان، اینچنین آدمی است. برنامه کار او یک رشته تهدید هاست. چون چیزی در چنته ندارند میگویند که باید سر ایران را بتراشند. جمهوری خواهان هم فکر نمیکردند که چنین آدمی رای بیاورد و با او یکصدا شده و به جان ایران افتاده اند. یک لایحه بردند که تحریم هایی که در پایان امسال، خاتمه میپذیرد، 10 سال دیگر تمدید شود. لایحه بعدی عدم فروش هواپیما به ایران است. لایحه بعدی مربوط است به تحریم هایی مربوط به برنامه موشکی ایران است. آقای اوباما هم گفته است که این ها را وتو خواهد کرد. ولی در همین حال سخنگوی کاخ سفید گفته است: ایران باید بداند که اگر میخواهد در جامعه بین المللی پذیرفته بشود و تمام موانع برداشته شود، باید یکسری تعهدات دیگر نیز انجام بدهد: کمک به مبارزه با تروریسم، برنامه موشکی، حقوق بشر و سیاست ایران در منطقه. چهار دسته تعهدات جدیدی را آقای خامنه ای میبایست که میل بفرمایند.
دیده بان بین الملل مالی در کره جنوبی اجلاس تشکیل داده است ، ایران تقاضا کرده بود که ما چون قضیه اتم آنگونه حل شده است، ما را از جدول تحریمی ها خارج کنید. پذیرفته نشد. یکسال دیگر باید در ان جدول باقی بماند. شرط آن ها برای خروج ایران از جدول تحریمی ها، شفاف سازی مالی است یعنی ایران باید پولی را که در خارج از مرزها خرج میکند، دیگر نکند، به سازمان های تروریستی پول ندهد، حمایت نظامی نیز از اینگونه سازمان ها نکند. بعد آقای روحانی نامه ای از طریق شیخ کویت ، به شیخ نشین های خلیج فارس نوشت که ایران آماده است که با آن ها گفتگو کند و مسایل فی ما بین را حل کند. سپس شیخ بحرین خبر داد که: اینچنین نامه ای را آقای روحانی نوشته است و سخنگوی وزارت خارجه ایران تکذیب کرد و مجبور شد که بطور ضمنی بپذیرد که چنین نامه ای بوده است. نتیجه این نامه صحبت های آقای ترکی در اجتماع گروه رجوی که در آن جا سقوط رژیم ایران را آرزو کرد ، یعنی اینکه خیر ما طالب آشتی نیستیم. بعد از آن نامه آقای ظریف را به اروپا فرستادند. در نرورژ نشست و گفتگو هایی کردند و به اصطلاح یک نوع توافق هایی هم انجام گرفت. آمد به ایران و رفت نزد آقای خامنه ای و به دنبال آن معاونش که عبدالهاهیان باشد.، که در واقع سپاه از طریق او سیاست منطقه را در دست داشت، را برداشت یعنی اینکه به غرب بگوید ما آماده گشایش هستیم و بعد به دنبال آن، تغییر مقام های نظامی انجام گرفت . حالا ،هم اکنون در آن رژیم دو نظر هست، یک نظر که می گوید باید برویم روی حل مسئله مشکل در سوریه،در عراق، در یمن ،در بحرین و در واقع می گویند ما باید به توافقی که امریکا و روس با هم انجام میدهند بپیوندیم. تا حالا هم عملا این گونه بوده است یعنی هر وقت توافقی بین امریکا و روس انجام گرفته است رژیم ولایت مطلقه هم، از آن پیروی کرده است.
خوب، این یک قسمت. اما قسمت دیگر،مربوط می شود به همینکه ایران به اصطلاح شفاف سازی کند، یعنی رابطه اش را با سازمانهایی که پروریده است مثل سازمان های المهدی در عراق حزب الله لبنان، اینها را باید شفاف سازی کند و به اصطلاح بگوید ما دیگر به اینها پول و اسلحه نمیدهیم. اما خوب این کار آسانی نیست، درست در همین وقت که آقای وزیر خارجه در اروپا مشغول بود و به اصطلاح توافقات انجام میداد، آن آقای سید حسن نصرالله که با آن نظر سران سپاه جورش جور است ،آمد و خیلی واضح و روشن گفت ،ما از تحریم ها نمیترسیم برای اینکه پول و اسلحه ما را ایران میدهد،تا ایران پول دارد ما هم داریم. خیلی راحت و روشن، یعنی همه کاسه کوزه ها را به هم زد. شفاف سازی را او انجام داد، گفت ما این پول را می گیریم. خوب،حالا باید این پول را قطع کند؟،چه گونه قطع کند؟. نکند،این مشکلات را دارد.
برجام 2،اول که آقای روحانی از آن صحبت کرد یعنی در داخل موانع از پیش پای حکومت برداشته بشود تا او بتواند به اصطلاح به آن وعده هایی که میداد عمل کند،که آقای خامنه ای خیلی با عصبانیت گفت، دیگر برجام دو و سه و چهار نداریم. حالا معلوم شد که نه، داریم اما نه در داخل که در خارج داریم. به اصطلاح، قدرت خارجی اینک در واقع در برون مرزها تعیین می کند چه کار باید بکنند،چه کار نباید بکنند. این همان هشداری بود که در سال پیش عرض شد. حالا هم تکرار می کنم تا یک ملتی خود سرنوشت خویش را در دست نگیرد، استقلال و آزادی نداشته باشد، بر میزان موازنه عدمی با کشورهای دیگر رابطه بر قرار نکند، همین بلا سرش می آید که سر ایران دارد می آید. حالا این برجام دو را تا اینجا گفتم. این ها چهار دسته تعهدات است، آن ها میخواهند و می گویند باید اینها را عمل کنید. حالا آمده در زمینه به اصطلاح حقوق بشر یک نمایشاتی داده است، یعنی ما داریم برای زن یک منزلتی قائل می شویم . آمده و در والیبال به زنان اجازه دادند که در مسابقه برای تماشا وارد استادیوم بشوند . آقای مکارم شیرازی هم یک فتوا در باب حجاب داده است که دختران مسلمان اگر برای تحصیل ضرور بود که حجاب را بر دارند،میتوانند بردارند. این نمایشات رژیم را هم اعتصاب غذای خانم نرگس محمدی بر باد داد . مادری در اعتصاب غذا است، چرا؟ برای اینکه می خواهد بچه هایش را ببیند و می گویند نمیتوانی ببینی. خوب دنیا فهمید که این هم نمایش است و صحبت حقوق بشر نیست. به هر حال ،این نمایش هم نگرفته است و این رژیم در مانده و آقای خامنه ای مانده است میان دو سنگ آسیاب. یک طرف این تعهدات است ،عمل نکند، نه تنها وضعیت اقتصاد مردم که اسف بار است، بلکه خود رژیم و وضعیت اقتصادی آن اسفبار تر است برای اینکه بودجه ندارد.
حالا می رسیم به شفاف سازی بودجه. این های هوی که راجع به حقوق های نجومی راه افتاد و هنوز هم تمام نشده است در واقع نوعی نمایش شفاف سازی بوده است و معلوم شده دارند به خارجی ها می گویند داریم یک شفاف سازی اقتصادی می کنیم . اما، یک اقتصاد رانت محور مصرف محور مثل این کوه های یخ قطبی میماند که از دور نوکش پیداست و در واقع قسمت زیادش در زیر آب است این حقوقها هم ازآن کم تر پیداست . این یک جزئی از آن کل است، جزئی از آن خورد و بردها است. تازه ربطی هم به اینکه شما در سوریه چقدر خرج می کنید ،در عراق چقدر خرج می کنید ،در یمن و بحرین چقدر خرج می کنید، جاهای دیگر چقدر خرج می کنید ندارد. آن شفاف سازی که آنها می خواهند این ها است. و الا آن دزدی و خورد و بردا را اینها میدانند که بر می گردد توی بانک های خودشان،از آن بابت نگرانی ندارند،خوشحالی هم دارند. پول مفت این مردم می رود توی بانک های اینها،چه بهتر!. از دوره قاجار، مسعود میرزا،ظل السلطان،فرزند ناصر الدین شاه ،اول ایرانی است که پول به بانک های خارج سپرده است. از آن تاریخ تا امروز پول این مردم مثل سیل می آید به این بانکهای غرب. تنها ایران هم نیست،کشورهای نظیر ایران هم همین طور است. حالا چند سال پیش یادم است که می گفتند سالی دویست و پنجاه میلیارد دلار این نوع پولها به بانک های غرب می آید، حالا تنها از ایران نه، از کشورهای مثل ایران ،مثلا وقتی آن انتخابات در الجزایر شد و بعدش به آن سرکوب سر باز کرد و به اصطلاح جنگ داخلی فوق العاده وحشتناک و وحشیانه شد، آن وقت رقمی که دادند این بود که قرضه خارجی الجزایر 26 میلیارد دلار بود، پولی هم که سران آن رژیم دزدیده در بانک های اروپایی سپرده بودند هم همین اندازه بود. این به اصطلاح شفاف کردن آنی نیست که غرب می خواهد، آن پولهایی است که به اصطلاح غربی ها خرج می شود در أمور تروریسم
حالا شما وضع روحی و افکار عمومی کشورهای غربی را مشکل نیست آدم بفهمد، همین دیروز ، سالروز انقلاب فرانسه بود، در شهر نیس ،فردی با کامیون رفته توی جمعیت،84 نفر را کشته و به قول آقای اولان،50 نفر هم بین مرگ و زندگی اند. خوب، حالا شما به این افکار عمومی غرب هی بگوئید، این حزب الله لبنان تروریست نیست، این برای مبارزه با اسرائیل است، حماس سازمانی است که از موجودیت فلسطین حمایت می کند، از دید واقعی بسا حماس حق دارد از وطن خودش دفاع کند این قابل انکار نیست. حق دارد بکند اما از دید اینطرف که فشار می آورد به رژیم برای شفاف سازی، نه، میگوید مجموعه این وضعیت در منطقه این شده است که شهرهای من امنیت ندارند. من نمیتوانم به بانکها بگویم که با ایران معامله کنید یعنی دست شما را باز بگذارم برای تروریست پروری، البته و به عنوان به اصطلاح گفتن حقیقت در مقام جمله معترضه، غرب مسئول وضعیتی است که خود ایجاد کرده است. اون که هم در شهرهای غرب روی میدهد نتیجه سیاستی است که خود غرب، کی به شما گفته بود بروید این بلا را سر لیبی بیاورید؟ شما میخواستید تجربه لیبی را در سوریه تکرار کنی شد اینکه می بینی، ازش در آمد داعش، خوب اونوقتی که شما به عراق وافغانستان قشون کشی کردی هشدار داده نشد که این تروریست را گسترش میدهد؟
سرمایه داری از دید من هیچ ناراحت نیست ازاینکه تروریست توسعه پیدا کند برای اینکه او کلی به کامش است، چون اولا این سبب میشود که سرمایه ها از آن کشورها بیشتر به غرب فرار کند. ثانی به اینکه کسی دیگر نمی پرسد آقا خورد و بردت چه شد، حالا وضعیت بیکاری در غرب، وضعیت دست مزدها تو غرب، آزادی ها که دارد محدود میشود اینها همه به سود سرمایه داری است، پس او هیچ ناراحت نیست از توسعه تروریسم بلکه دشمنی است کاملا سودمند به حال سرمایه داری. مردم غرب هم میباید مثل مردم ما به دنبال اندیشه راهنمایی باشند که امکان بدهد به آنها از سلطه استبداد فراگیری که سرمایه داری است برهند، اگر نه همین وضعیت ادامه دارد. حالا فرض کنیم که داعش هم از بین رفت خوب این رابطه سلطه گر زیر سلطه چه میشود؟ این باز دو باره میزاید، به هر حال غرب در واقع نمیخواهد مسئولیت خودش را بپذیرد و همه مسئولیت را بر عهده کی میگذارد؟ رژیم ولایت مطلقه فقیه که بی تقصیر هم نیست، این شده که، آنچه داخلی است یعنی که در داخل باید انجام بگیرد تغییر ساختار دولت، تغییر ساخت اقتصاد از یک اقتصاد مصرف محور به یک اقتصاد تولید محور، الآن جایش را داده است به برجام دو که باید این می بود، البته آنها میگویند برجام دو از دید من نباید اسمش را برجام دو گذاشت برای اینکه این سیاست صحیحی است. اون که برجام گذاشتند درواقع برای پوشاندن عنوان واقعیش که قرارداد استعماری است، برای پوشاندن آن اسمش را گذاشته اند برجام، به هر حال، آنچه در ایران باید انجام بگیرد یک تغییر ساختار دولت است از یک دولت ولایت مطلقه فقیه محور به یک دولت حقوق مدار تابع اراده ملت و یک ملت مستقل و آزاد، دارای یک اقتصاد تولید محور، این اون هدفی است که میباید مردم ایران و دولت برگزیده آنها در یک انتخابات آزادی در پیش بگیرد هر روز تاخیرمصیبت بار است.
دفعه پیش گفتم، در وضعیت سنجی هاهم که در سایت انقلاب اسلامی منتشر میشود و همه هم واقعیت می یابد توضیح داده شده است، تا وقتی این رژیم هست خطر اینکه ایران هم سرزمینی بشود گرفتار ترور و کشت و کشتار همیشه هست، چنانکه از انقلاب به اینطرف هم بوده است حالا هم که تو منطقه این وضعیت است و این رژیم حالا دیگر آن بحران تمام نشده است ما گرفتا یک جنگ نظامی در منطقه هستیم، گرفتار جنگ تبلیغاتی هستیم، گرفتار جنگ اقتصادی شدید تشدید شده است، برای اینکه همین بانکهای غرب تعهدات جدید مطالبه میکنند، جنگ نفت را هم هنوز که عربستان رها نکرده است و جنگ تبلیغاتی هم به اینها اضافه کنید، بر اینها تازه اضافه میشود جنگ ترور که خود رژیم میگوید گروهی را دستگیر کرده است که قرار بوده است در شهر های ایران بمب گذاری کنند، غرب و شرق ایران هم که کارهای مسلحانه انجام میگیرد.
مردم ایران چشم و گوشهایتان را به این واقعیتها باز کنید، حالا اگر این رژیم تعهدات را هم پذیرفت به اصطلاح کاملا دست نشانده شد اونوقت تازه باید که قدرت های خارجی بزنند این رژیم برقصد. کما فی السابق بهای همه اینها را شما مردم ایران باید بپردازید. حالا شما پاسداران، شما افراد نیروهای انتظامی و سرکوب، بالاخره میخواهید بگویید که ایرانی هم نیستید؟ دین و اینها را که مدت ها است به توجیه زورگویی، جنایت و خیانت و فساد، تبدیل شده است تا کجا واقعا میخواهید بروید؟ این کشور به چه روزی باید بیفتد که شما به خود بیایید؟ و همینطور شما روحانیون، همینطور شما دانشگاهیان، همینطور شما قشرهای دیگر مردم ایران، کی میخواهید واقعا به خود بیایید؟ راه حل مسائل ایران در خود ایران است. تازه اون طرف جمهوریخواه میگوید که اینها کم است، آقای اوباما باید آنقدر فشار را شدید میکرد تا ایران را از پا در می آورد، ما اگر بیاییم این کار را میکنیم، غرب قضیه اش این است ، سلطه گر که کارش این است. در گروگانگیری آن بها را دادید، جنگ هشت ساله اون بها را دادید، بحران اتمی بها را دادید، حالا هم این جنگهای منطقه و این تعهدات، تا کی باید بپردازید؟ این را از خودتان سوال کنید.
شاد و پیروز باشید
برگرفته از مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر. جمعه ۲۵ تیر ۱۳۹۵