back to top
خانهابوالحسن بنی صدرمقالات و مصاحبه هاپنج جنگ بین ایران و عربستان و چرائی آنها در گفتگو با...

پنج جنگ بین ایران و عربستان و چرائی آنها در گفتگو با بنی صدر

banisadrعصر جدید: علت تنش با عربستان چیست و آیا به جنگ خواهد انجامید یا نه؟

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.

بنی صدر: قبلا در باره روابط این دو کشور استبدادی با هم گفتگو کرده ایم. 4 جنگ بین این دو کشور وجود دارد. جنگ نطامی مستقیم و از طریق گروههای مسلح؛ جنگ اقتصادی جنگ تبلیغاتی و جنگ دیپلماتیک . حالا آقای خامنه ای جنگ مذهبی را هم بر اینها افزوده اند. علت این جنگ این است که نظام ولایت فقیه می خواهد کمربند سبز یا حلال شیعه را به هر قیمتی ایجاد کند. حالا اگر شده کمربند مرگ و ویرانی نتیجه اصرار بیش از اندازه ای است که از زمان آقای خمینی تا امروز رژیم دارد و جنگ هشت ساله ایران و عراق هم نتیجه این اصرار بود. طرف مقابل هم دم خود را با دم اسرائیل گره زده و می خواهد بر منطقه مسلط شود و دعوا سر سلطه است. البته نه تنها سلطه منطقه است بلکه اگر توجه کنید می بینید هر دو رژیم در درون خود هم ضعیف هستند و احساس بی ثباتی می کنند. هجوم به بیرون از مرزها و راه انداختن جنگها خود نتیجه این ضعف درونی است. ما می دانیم که این رژیم از درون خود پاشیده و با مردم خود هم از خرداد شصت بلکه زودتر قطع رابطه کرده است، رابطه این رژیم با مردم زور و دستگاههای سرکوب است. رژیم سعودی هم در عربستان عین همین است. پس این دو رژیم ناتوان از درون؛ نیازمند بحران در بیرونند برای اینکه برجا بمانند.

 حالا هرکس شک داشت که این رژیم بحران ساز است با این پیام آقای خامنه ای باید که شکی برای او باقی نمانده باشد. ایشان می گویند دولت سعودی در سرزمینهای مسلمان خونریزی و ویرانگری می کند. مگر شما آقای خامنه ای و رژیم شما غیر از این می کنید؟ شما که در وطن ما ایران همین کار را می کنید! روز اول در سوریه یک جنبش صلح آمیز بود و اسلحه دست کسی نبود و این رژیم اسد بود که مردم را به گلوله بست و زمینه برای مداخله از بیرون ساخت. پس در این جنایتی که دولت سعودی می کند شما هم شریکید. شما چه وقت بر حق ایستادید؟ و چه وقت مردم دنیا توانسته باشند ببینند شما در یک طرف بر حق  ایستاده اید و دولت سعودی در طرف دیگر زور می گوید؟ شما زور می گویید آنها هم زور می گویند و قربانی هم مردم منطقه هستند . اما باز خوب که تامل کنید می بینید بسیاری بوده اند که فکر می کردند که بحران اتمی هم با برجام وین و دادن 150 تعهده که از ما گرفتند هم بلاخره تمام شد و بسیاری گفتند که جلوی جنگ هم گرفته شد. همان وقت هشدار داده شد که این حکومت بدون بحران نمی تواند زندگی کند. یک روز دو روز یه تجربه دو تجربه از اولی که این رژیم خواسته در درون استبداد را بر مردم ایران تحمیل کند در بیرون مرزها بحران ساخته، هنوز این بحران تمام نشده بحران جدید جایگزین کرده است.

 یک وقت می گویید رژیم سعودی به حقی از حقوق تجاوز کرده که کرده؛ خوب دوبار کشتار کرده زائران ایرانی را! پس به حق تجاوز کرده و شما باید در مقام احقاق حق عمل کنید. بطوری که آقای روحانی هم گفت که حمله به سفارت سبب شد که احقاق حق کشتار ایرانی ناممکن شود و زمین ماند. خون آنها ریخته شد و کسی هم نتوانست احقاق حق کند. چون شما نمی خواهید احقاق حق بشود، شما دست آویز میخواهید برای دعوا! بنابراین این کشتار هم دست آویز خوبی بود و دعوا براه افتاده است. احقاق حق یک روش دارد ودستآویز کردن روش دیگری که شما در حال حاضر به آن میپردازید. یکی دیگری از امور واقع مستمر همین است که گروههای که قدرت مدار هستند و یا سازمان هایی که قدرتمدار هستند و یا رژیم های که قدرت مدار هستند، بسا خود اسبابی را فراهم میکنند که کشتی، کشتاری، اعدامی انجام بگیرید تا آن ها مجوز پیدا کنند برای اینکه بگویند که جنگ پایان ناپذیر است و یا آشتی ناممکن است و…..همان کاری که شما آقای خامنه ای کردید! شما حالا از کشورهای مسلمان خواسته اید که مکه و مدینه را از چنگ سعودی ها خارج کنید چرا که آن ها حج را نا ممکن کرده اند آنطوری که در اسلام مقرر است! شما کی از این کشورها احقاق حق کرده اید؟! به کدام یک از آن ها پیام داده اید که حقوق مردم ایران زایل شده است و در مقام احقاق این حقوق برآیند؟ شما این کشتار که انجام شد، آقای خامنه ای، از کدامیک از این کشورهایی که امروز فراخواندی که بیایند به این شجره ملعون پایان دهند، کی خواستید که احقاق حق آن قربانیان جنایت سعودی ها را بکنید، کجا و چه وقت؟ قبلش، در دوره آقای خمینی هم عینا همین بود، آن وقت هم دست آویز شد، کشتار شد و آقای خمینی در صدد احقاق حق بر نیامد، او هم وسیله و دست آویز می خواست که آن هم شد و او گفت اگر با صدام آشتی کنیم با آل سعود نمی کنیم. همچه که سرش زا زمین گذاشت آقای هاشمی رفسنجانی و همین آقای خامنه ای که امروز می گوید شجره خبیثه،با آنها آشتی کردند، رفیق هم شدند. حالا تا اینجا که گفتم را نتیجه بگیریم.  آقای خامنه ای ولایت مطلقه ای را تصدی می کند که کارش ساختن بحرانهای بس خونین و ویرانگر است و ساخته است، این یکم و دوم اینکه در منطقه، دو طرف در صددند که بر این منطقه مسلط بشوند حاصل این ویرانی منطقه رویارویی شده  است، خصوصاکمربند سبز که حالا شده کمر بند خون و مرگ و ویرانی و سوم، اینکه، رژیم با حق ضد است و  اصلا علت وجودیش ضدیت با حق است. در درون کشور، آقای خامنه ای شما حقوقی را قبول دارید؟ این دین که شما به نام او  به مسلمانهای دنیا خطاب کردید، این دین حقوقی برای انسان قائل هست؟ اگر هست، شما در ایران این ها را رعایت می کنید؟ شما برای مردم به عنوان جامعه ایرانی ،جامعه مسلمان یک حقوق جمعی قائل هستید؟ هرگاه این حقوق را قائل هستید کجا این را عنوان کردید و کجا رعایت کردید؟ شما وقتی می گوئید من ولایت مطلقه دارم یعنی حق هر انسان و هر شهروند ایرانی بر شرکت در رهبری کشور خویش را انکار می کنید. می گوئید این حق را شما ندارید، خوب وقتی یک انسانی حق رهبری را ندارد چگونه به دیگر حقوق خویش عمل کند؟  ولایت مطلقه شما ناقض حق است. ناقض پنج دسته حقوق است: حقوق انسان، حقوق شهروندی او، حقوق ملی او و حقوق او در جامعه جهانی به عنوان جامعه ایرانی و حقوق طبیعت که آنرا ویران کرده و ایران را بیابان کرده اید. پس اگر در نامه شما سخن از حق نیست به این دلیل است که وجود شما ناقض حق است.

 هر گاه بیائید و  بگوئید سعودی ها  حقوق انسان را رعایت نمی کنند،می گویند خوب شما رعایت می کنید؟ شما که متجاوزتر هستید. هرگاه بخواهید راجع به حقوق ملی  بگوئید که سعودی ها در خود عربستان و دیگر کشورهابه حقوق ملی مردم  عمل نمیکنند،خوب خود شما بدتر از آنها هستید. هر چه شما بخواهید به آن طرف بگوئید، این جامعه های مسلمان می بینند شما الگوی بدتری هستید. پس این است که یک نامه می نویسید و در آن از غیض و غضب هرچه بخواهید هست اما از حق هیچ نیست. این است که شما ، حق در برابر ستم نیستید. معکوس حسین ابن علی در کربلا هستید. نه تنها چون گاندی گفته معلم بشریت است که به انسانها آموخت اگر یک اقلیت کوچکی بر حق بایستند بر یک ارتش بزرگ  پیروز می شوند، هر تجربه ای که بشر کرده است همین را می گوید. شما مردم ایران، در کشور شما هم، ما ایستادیم بر حق که دست اینها رو شد. ما ایستاده ایم بر حق و قطع داریم که این ها رفتنی هستند. از روی هوا که حرف نزدم وقتی که گفتم ما می رویم که بمانیم و شما می مانید تا بروید، چون بر حق ایستادیم. این قاعده است. در همه جامعه  های دنیا، هر جا نایستی بر حق، زور، در افراطی ترین شکلش خلاء را پر می کند. هم اکنون، غرب با این مشکل بزرگ روبرو است. این که راست افراطی در جامعه های غرب دارد رشد می کند و بزرگ می شود به این دلیل است که، آنهایی که باید بر حقوقی که مدعی بودند بایستند شل شدند، وگرنه چگونه ممکن بود در امریکا، آدمی مثل ترامپ نامزد ریاست جمهوری بشود و یا این راست های افراطی در جامعه های غرب  این درصد از آرا را پیدا کنند؟

 امر خیلی خیلی مهمی که هر ایرانی باید به آن توجه بکند این است. شما در نامه نروید دنبال اینکه او چرا گفته است شجره خبیثه، او بد گفته و آن مفتی عربستان هم که وسیله کار سعودی ها  است گفته اینها کافرند. فحش بده، فحش بستان. نه، بروید سر این که ببینید توی نامه ای که این آقا خطاب به مسلمانها نوشته است از حق و حقوق چه  هست؟ حالا که این نیست، خلاء را چه پر کرده است؟ آن وقت می فهمید طبیعت این رژیم چیست و چرا صدای ایشان در دنیای مسلمان انعکاس حق را ندارد، انعکاس ناحق و زور وستم را دارد و به اصطلاح به جای اینکه حق در برابر ستم قرار گیرد، شده است دعوای دو مذهب، که ربطی به هیچ کدام از این دومذهب  هم ندارد. و قربانی این دو تا چیست؟ شیعه و سنی. نه تنها در قلمرو خاور میانه، نه تنها در قلمرو دنیای اسلام بلکه در همه جای دنیا اسلام ستیزی و اسلام هراسی از کجا مایه می گیرد؟ از همین نامه. آخر شما می گوئید اسلام، یعنی قبول صلح و سلم، شما یک نامه ای خطاب به مردم مسلمان بلکه مردم دنیا نوشته اید، می نوشتید که بابا این رژیمی است که یک، دو، سه، چهار، به این حقوق تجاوز کرده است و حاضر نیست حتی پوزش هم بخواهد. تدارک هم لازم نیست بخواهید، از این مردم ایران احقاق حق کنید، بخواهید که ما را در احقاق حق یاری کنید. آن وقت وضعیت دیگری پیش می آمد. نه او میتوانست مفتیش را وا بدارد که بگوید شما کافرید و نه به اصطلاح بشود به  جنگ قدرت لباس جنگ مذهب پوشید و نه در این دنیا کسی میتوانست بگوید حق با طرف ایران نیست. شما دارید حق مردم ایران را ضایع می کنید. یا خودتان ایرانی ها را می کشید و یا می گذارید دیگران بشکند و شما می کنید دستمایه. اگر شما یک دولت حقوقمند بودید و کشور، کشور حقوقمند بود،دولت سعودی چگونه میتوانست به خود اجازه بدهد به یک ایرانی بگوید بالای چشمت ابروست چه رسد که کشتار کند. این را می دانم که آدمها خوششان می آید خروس بازی بشود،دعوا بشود و یک طرف بایستند و بگویند عجب تاختی برد به دولت سعودی ،گفت شجره خبیثه و آن طرف هم به این گفت کافر،حالا ببینیم چه پیش می آید؟ این ها،جانم، تماشا ندارد. اینها حقوق ملی ما است،حیات ملی ما است که بازیچه شده،در خطر شده است. یک دولت حقوقمند اگر قرار بود یک دادخواست تهیه کند، می رفت روی همین که این حقوق است و  دادخواست تهیه کند، میرفت روی اینکه این حقوق است، به حقوق ایرانیها تجاوز شده است، به این حقوق در خود عربستان تجاوز میشود در منطقه، در یمن، در سوریه، در عراق خون میریزند و جنایت میکنند و شما مردم مسلمان ساکت هستید. اما اگرمیخواستی همچنین دادخواهی را بنویسی خود میباید نماد حقوق میشدی، و نیستی، نماد ستمی نماد تجاوز به حقوقی. اصلا نفس اینکه شما آقای روضه خوان اینکه میگویی ولایت مطلقه دارم بر یک ملتی این تجاوز به حق است تجاوز به حیثیت انسانی است تجاوز به کرامت انسانی است تجاوز به فرهنگ ایرانی است تجاوز به غرور ملی این ملت است، نتیجه این تجاوز است که شما این تبلیغاتتان شده مشتی خرافه، صحبتهای ابلهانه غیر عقلانی پر از خشونت.

جوانی را کرده اند وزیر امور خارجه که خیال میکند سیاست خارجی یعنی نظیر فرمایشات آقای رهبر را پی در پی گفتن و تهدید کردن. خوب شما بگو آقای سعودی شما اگر اربابت نباشد مثلا اگر امریکایی ها پایشان را میکشیدند کنار و میگفتند ما کاری به کار دعواهای شما در منطقه نداریم شما میتوانستی از این هارت و پورتها بکنی؟ شما میدانید که اسلحه انبار کردن نیرو نمیشود، شما نه یک مردمی داری که اگر تجاوز نظامی کردی حمایت بکنند نه یک رژیم پاک و منزه ای داری، شما غرق فسادی ، هر چه قمارخانه هست توی دنیا شاهزاده های سعودی آنجا را قرق کرده اند، هر چه پول نفت مردم مسلمان بیچاره و گرسنه است 450 تا 500 میلیون عرب بی چیز و بی امکان، این پولها توی غرب انبار شده است، پس شما حمایت مردمی نداری، به عنوان کشور توانایی نظامی هم نداری به اصطلاح هم وطنان ما به اندازه دهنت حرف بزن. آقای خامنه ای هم تازه آقا داداش پیدا کرده که به او پایگاه هم داده است و دوتایی کافی نبودند، حالا این به اتکای او به این پارس میکند و او هم  به اتکای اون به این پارس میکند. این وضعیت منطقه است، حالا این دوتا آقا داداش اگر عقلی به سرشان بیاورند که بابا جنگ و ویرانی از جنگ جهانی دوم تا حالا شما مشغولید تو دنیا جنگ و ویرانی کافیتان نیست؟ نمیتوانید باهم بنشینید و بگویید اینها هم اگر رشد کنند، زندگیشاان خوب بشود برای شما چه ضرر دارد، بازرگانی با کشورهای پیشرفته میتواند بیشتر برای شما سود داشته باشد تا اینکه شما فقط کارتان این باشد که هستی و نیستی این مردم بیچاره را ببرید و بخورید. بنا بر این در واقع ما در دنیایی زندگی میکنیم که یک وقت گفتند جنگ سرد گویا تمام شد دو ابر قدرت شد یک ابر قدرت، ولی حالا نه، دوباره توی منطقه ما همون آش است و همون کاسه.

 کی میتواند به جنگها پایان بدهد بگیم روس و آمریکا باهم مینشینند که گفتم، اینکه اگر قرار بود اینها بنشینند این بساط اصلا رخ نمیداد. پس میماند مردم منطقه، به نظر من (البته همیشه این نظر را داشتم) بنا بر نقشی که ایران در حوزه بزرگ تمدن اسلامی دارد ، هر گاه این کشور که ایران است یک دولت حقوقمدار پیداکند، مردمش فرهنگ استقلال و آزادی پیدا کنند، حقوقمند بشوند میتوانند صلح را نه تنها به منطقه بلکه به همه جهان هدیه کنند. من به این مسئله همیشه باور داشتم کار مشکلی هم نیست این رژیم را جایگزین کردن با یک دولت حقوقمدار، یک شجاعت و همت و معرفت به حقوق خویش میخواهد و توانایی خود را به یاد آوردن میخواهد و یک برخواستن و بر حق ایستادن.

شاد و پیروز باشید

 

برگرفته از مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر بتاریخ جمعه ۱۹ شهریور ۱۳۹۵

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید