در مقدمه کتابها چنین می خوانی :
روش وضعیت سنجی و ویژهگیهای آن
وضعیت سنجی نخستین، به تاریخ 24 اسفند 1392 انتشار یافتهاست. و اینک، ما در 15 مهر 1397 هستیم. بنابراین، نخستین ویژهگی وضعیتسنجی، وقتی واقعیت نزدیک به همانکه واقع شدهاست، سنجیده میشود، ایناست که زمان، آینده، بر صحت آن شهادت بدهد. و میدهد.
اما برای اینکه زمان صحت آن را تصدیق کند، میباید که ویژهگی دومی نیز داشته باشد و آن ایناست که حاصل شناسایی امرهای واقع و در رابطه قراردادن آنها به ترتیبی باشد که امرها خود زبان بگشایند و واقعیت را همانسان که واقع شدهاست گزارش کنند. بنابراین، امرهایی که مطالعه میشوند، امرهای واقع مستمر باید باشند. شناسایی این امرها، بنوبه خود، به ویژهگیها که دارند، باید انجام بگیرد.
بنابراین، زمان و مکان یک وضعیت سنجی، هم زمان و مکانی است که، در آن، وضعیت سنجیده میشود و هم زمان و مکان مداومی است که گذشته و حال و آینده را در بر میگیرد. بنابراین، ویژهگی سوم را نیز مییابد و آن ایناست: یک وضعیت سنجی را هر زمان بخوانی، میباید آن را شناسایی وضعیت همان زمان بیابی. چنانکه پنداری از وضعیتی آگاهت میکند که، وضعیت حال حاضر، زمانی است که در آنی.
بدینقرار، ویژهگی چهارم یک وضعیت سنجی که به روش علمی انجام بگیرد، ایناست که ساختار رابطهها مستمر باشد. آیا باید بنابراین باشد که ساختارها تغییر نمیکنند؟ نه. اما برای اینکه ساختاری تغییر کند، باید امرهای مستمر در رابطه صفت مستمر را از دست بدهند. برای مثال، ولایت مطلقه فقیه و سلطه حزب سیاسی مسلح بر کشور و امرهایی از این دست، دیگر نباشند. باوجود این، رابطههای امرهای واقع مستمر، بنابر مداخله رویدادها که میتوانند امرهای واقع مستمر نباشند، تغییر میکنند. اطلاعها و دادهها میتوانند صحیح نباشند. بدینخاطر است که وضعیتسنجی به دقتی تا حد وسواس و شیکیبایی بسیار در تناقضزدایی از اطلاعها و دادهها و شناسایی رویدادهای تغییر دهنده یک وضعیت، نیاز دارد.
بدینقرار، کار وضعیت سنج یافتن نتیجهها و پیآمدهای قطعی و محتمل است: امرهای واقع در رابطه میباید، پیشاپیش، وضعیتی را گزارش کنند که پیآمد وضعیت موجود میشود. این قسمت کار است که خود محک درستی یا نادرستی یک وضعیت سنجی است. هرگاه روش علمی بکار نرفته باشد، وضعیت سنج یا وضعیتی را مطالعه نمیکند که حاصل وضعیت مورد مطالعه است و یا مسائلی را که یک وضعیت پدید میآورد را ناگفته میگذارد و یا این دو کار را میکند و زمان به نادرستی کارش شهادت میدهد. بنابراین، ویژهگی پنجم وضعیت سنجی این میشود: هر وضعیتی آبستن وضعیت بعدی است و مسائلی را پدید میآورد که باید شناسایی شوند.
و نیز، وضعیت سنجی وقتی هم به بعدی از ابعاد واقعیت اجتماعی میپردازد، برای مثال، بعد اقتصادی، نمیتواند با غفلت از بعدهای دیگر انجام بگیرد. بدینخاطر، هر وضعیت سنجی در برگیرنده بعدهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است. بدینترتیب که بعد مورد مطالعه، میباید خاصههای بعدهای دیگر را نیز گزارش کند. از اینرو، کار وقتی دقیق است که یک گروه دانا به ابعادهای گوناگون واقعیت اجتماعی انجامش دهند. دستکم وضعیت شناس، از آنان، پرسیدنیها را بپرسد. در نگارش این وضعیت سنجیها، شماری از همکاران شرکت کردهاند و اغلب آنها را میتواند کار جمعی تلقی کرد.
اما وضعیت سنجی برای شناسایی تنها نیست، بلکه باید این امکان را به ما بدهد که راهکار و یا راهکارهای بایسته را بیابیم و پیشنهاد کنیم. و نیز باید بتوانیم بکاربرنده راهکار را نیز بیابیم. هر راهکاری را هرکس یا هر مقامی نمیتواند بکار برد. و این ویژهگی ششم یک وضعیت سنجی به روش علمی است. چنانکه مسئله ساز، مسئله حل کن نمیشود. بسیار اتفاق میافتد کس یا جمعی که توانا به بکاربردن یک راهکار است یا هستند، بدان تن نمیدهد یا نمیدهند. از اینرو است که وضعیتهای فرآورده ویرانگریها و آبستن ویرانگریها، استمرار میجویند. بدینخاطر است که مسئولیت وسایل ارتباط جمعی بسیار سنگین است. زیرا هم باید جریان آزاد اندیشهها و دانشها و دادهها و اطلاعها را برقرار کنند و هم توانایی و سئولیت کس و کسانی را مرتب خاطر نشان کنند که توانا به بکاربردن راهکارها برای تغییر هستند.
این ویژهگیها و روششناسی در همانحال محکی در اختیار خوانندگان قرار میدهند برای آزمودن وضعیتسنجیها که میخوانند.
15 مهرماه 1397
ابوالحسن بنیصدر
جهت پیاده کردن کتابها به این آدرس مراجعه نمایید
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=1442:5-10-14&catid=9&Itemid=141