الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احداً الا الله و کفی بالله حسیبا (احزاب،۳۹)
آنان که پیام های الله را می رسانند و ازاو اندیشناکند و جزاو از هیچ کس بیمی به خود راه نمی دهند و بسنده است که الله به شمارش درآورد
کاروان شهید رفت از پیش / وانِ ما رفته گیر و می اندیش / کز شمارِ دو چشم یک تن کم / وز شمارِ خِرد هزاران بیش
درگذشت پیر هُژیرِ راه رهایی میهن؛ آموزگار خستگی ناپذیر «استقلال و آزادی»؛ آنکه دمی از یادآوری «حق ذاتی» انسانی به ایران و ایرانی بازنمی ایستاد تا «ملتی به حقوق خود عارف بگردند و بدان عمل کنند»؛ او که «جنبش همگانی» تکیهٔ دائمی کلام شیوایش بود؛ او که عمری در بازیابی و بازشناسیِ «دین به مثابه بیان آزادی» از «انواع بیان های قدرت»، کوشش گران ارجی به انجام رسانده بود؛ همو که «رشد» را «بر میزانِ داد و وداد» جُسته و یافته بود... بی هیچ گفتگو بر هواخواهان و آموزندگانِ این راه و آن روش تلخ و جبران ناپذیر است.
گرچه بنی صدر افزون بر آنچه آمد، آموزندهٔ «امید» نیز بود و چه خوش می گفت که حتی «انضباط» و «انگیزه» نیز از ثمرات شیرین و جدایی ناپذیر آزادی است….
ازین رو امید ما به قادر متعال آن است که میراث ارجدارِ آن پیر خجسته پِی نه تنها به رهایی میهن گرفتار در انواع مِحَن از بلای بی پیر بیداد و بیخ و بارِ تلخ و مُخرب آن، بل به درانداختن طرحی در اساس نوین بر سقفِ فلکِ زیست انسان در هر کجای جهان، بیانجامد؛ ان شاء الله.
باشد تا جویندگان و خواستاران راه روشن او، «اتحاد و تعالی» جویند و بارِ گران سنگ اندیشه و کنش او را تا به مقصدِ مقصود پی گیرند. ایدون باد!
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین
جمعی از دانشجویان و فرزندان معنوی استاد شادروان ابوالحسن بنی صدر
مهرماه ۱۴۰۰ خورشیدی