٭ هیگل: اسرائیل حق دارد به ایران حمله کند. معامله اسلحه با اسرائیل علامت روشن به ایران است:

 در 21 آوریل 2013، چاک هیگل، وزیر دفاع امریکا وارد اسرائیل شد. با های و هوی تبلیغاتی هم وارد اسرائیل شد و گفت: در آنچه به برنامه اتمی ایران مربوط می شود، امریکا و اسرائیل، «عینا یک نظر و احساس » را دارند. هرگاه اسرائیل تصمیم به حمله نظامی به ایران را بگیرد، حق دارد که چنین کند.

     یادآور می شود که بهنگام منصوب شدنش به مقام وزارت دفاع، بر او خورده می گرفتند که به اندازه کافی حامی اسرائیل نیست. بسیاری در واشنگتن این سفر را فرصتی تلقی می کنند که با استفاده از آن، او باید بتواند منتقدان خود را خاموش کند.  در واقع، هیگل وقتی می گوید در باره برنامه اتمی ایران، امریکا و اسرائیل عینا یک نظر و احساس را دارند یعنی این که در کشور اختلاف نظر ندارند و درباره چند و چون و زمان حمله گفتگو می کنند. 

 ●  هدف از سفر هیگل به اسرائیل اهمیت تمام دادن به به فروش اسلحه جدید به اسرائیل است. از این رو است که هیگل اصرار می ورزد که فروش این اسلحه به اسرائیل دادن «علامت روشن» به ایران در باره حمایت امریکا از اسرائیل است. 

     مقامات دیگری قبلا گفته بودند که فروش اسلحه به اسرائیل «بمعنای حمایت امریکا از حمله اسرائیل به ایران نیست». اما فروش این اسلحه به اسرائیل در این زمان و باوجود تهدید مستمر ایران به حمله نظامی، چه معنای دیگری می تواند داشته باشد. سخن هیگل معلوم می کند معنای دیگری نمی تواند داشته باشد. 

٭ فروش 10 میلیارد دلار اسلحه به متحدان امریکا در منطقه هشدار به ایران است:

 ☚  در 21 آوریل 2013، دبکا فایل گزارش کرده است: پیش از ورود هیگل، وزیر دفاع امریکا، به اسرائیل، او به روزنامه نگاران گفت: فروش 10 میلیارد دلار اسلحه به سه متحد امریکا در منطقه، «هشدار کاملا روشنی به ایران است که گزینش نظامی برای متوقف کردن فعالیتهای اتمی این کشور، همچنان روی میز است». این سه کشور اسرائیل و عربستان و امارات متحده عربی هستند و هیگل در سفر به این سه کشور، عزم امریکا را بر جلوگیری از مجهز شدن ایران به اسلحه اتمی ابراز خواهد کرد. منابع نظامی دبکا فایل می گویند این سه کشور کشورهائی هستند که به تنهائی و یا به اتفاق یکدیگر می توانند به ایران حمله کنند. 

 ●  در همان زمان، کمی قبل از هیگل هواپیمای حامل هیگل بسوی خاورمیانه به پرواز درآید، منابع ما در امریکا به ما گفتند، عمل تروریستی 15 آوریل در بوستن با سفر وزیر دفاع در این سفر به منطقه، مقارن شد. از این رو، امریکا بر اینست که بیش از ایران، بر سوریه و القاعده است که باید متمرکز شد.  

● در سطوح مختلف، امریکا و اسرائیل و عربستان، با آنکه از خطر مجهز شدن ایران به سلاح اتمی آگاهند، اینک با خطر حضور القاعده در سوریه و صحرای سینا و عراق روبرو هستند که تهدید بشمار است برای اسرائیل و لبنان و اردن.

● مدت دو سال است که پوتین، رئیس جمهوری روسیه، هشدار می دهد حمایت روسیه از رﮊیم سوریه بخاطر دلبستگی به بشار اسد و رﮊیم او نیست. بلکه بخاطر استقرار القاعده در دمشق و دیگر شهرهای ایران است. با استقرار در سوریه، این امکان را پیدا می کند که به منطق جنوبی روسیه، بخصوص چچنی، نفوذ کند و مسکو و دیگر شهرهای روسیه را تهدید کند. 

 ●  استراتژی حکومت اوباما این بود که با از میان برداشتن رهبران القاعده، این سازمان بی سر می شود و در معرض انحلال قرار می گیرد. ترور بوستون معلوم کرد که استراتژی او کارساز نیست. زیرا کشتن سران القاعده و حمله به مراکز آنها توسط هواپیماهای بدون خلبان، مانع از آن نشد که تروریستهای القاعده در شهرهای امریکا دست به ترور بزنند. 

 ●  بنا بر قول منابع نظامی و ضد ترور، کمک پوتین به اوباما در مبارزه با تروریسم، نه بخاطر ایران که به خاطر سوریه است. در حقیقت، تهران و دمشق و القاعده، سه موضوع اصلی گفتگوهای مسکو و واشنگتن هستند. رﮊیمهای ایران و سوریه و حزب الله لبنان نیز بیش از پیش، حضور القاعده در سوریه را دست آویز می کنند. دمشق می کوشد نظر امریکا را نسبت به جنگ داخلی سوریه تغییر دهد. 

 ●  فروش وسیع اسلحه از سوی امریکا به متحد خود در خاورمیانه، بدون تردید، اهمیت خود را در تقویت جبهه مخالف مجهز شدن ایران به اسلحه اتمی دارد. اما فروش اسلحه و تحصیل قابلیت بکار بردن آنها چند سال بطول می انجامد. اما رویدادهای جاری بسرعت جانشین یکدیگر می شوند و مسئله ایران را با مسئله سوریه، بلحاظ اهمیت، جانشین می کنند. موضوع اول گفتگوهای هیگل با موشه یالون، وزیر دفاع و نتان یاهو نخست وزیر اسرائیل، سوریه است.

انقلاب اسلامی: عربستان و امارات متحده توان بکار بردن اسلحه ای را که می خرند، ندارند. در گزارش نیز بود که چند سال طول می کشد تا بیاموزند چگونه می توان این اسلحه را بکار برد. مگر این که صورت عربستان و امارات باشد و محتوی نظامیان امریکائی که این اسلحه بر ضد ایران بکار می برند. فروش اسلحه هم بخاطر اقتصاد امریکا است و هم بار کشورهای نفت خیر کردن هزینه های نظامی است و هم بردن و خوردن ثروتهای نفت و گاز این کشورها. ایرانیان نباید هیچگاه این واقعیت را از یاد ببرند که نفت و گاز مناطق مشترک خلیج فارس که نیمی از آن متعلق به مردم ایران هستند را می برند و با درآمد آن، اسلحه می خرند و انبار می کنند به بهانه خطر مجهز شدن ایران به سلاح هسته ای!

نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۲۷ از ۱۶ تا ۲۹ اردیبهشت