نسل امروز درست چندی پس از وفات حکیم ابوالحسن بنی صدر با پرسشی ناگهانی مواجه شد: “بنی صدر که بود؟”
روایت های رسمی، متناقض و حکومتی که وی را به طور مستمر خائن به وطن، متوهم، شکست خورده، اسیر قدرت و فراری با لباس زنانه می شناختند، ناگهان رنگ باختند و جای خود را به شخصیتی فرهیخته، دانشمند، حکیم، صادق، متعهد، مبارز برای استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی دادند. یگانه انسانی که چه در عرصه ایده و اندیشه و چه در سپهر سیاسی و عمل در نقش های متعدد در اقتصاد، فرهنگ، روابط اجتماعی و جامعه شناسی و نیز عرصه دفاع از مام میهن توانست الگویی راستین از خویش برای نسل های بعدی به جا بگذارد.
پیام های متعدد شخصیت های برجسته ایرانی و انیرانی در مراسم ختم و نیز بزرگداشت وی و همچنین مصاحبه ها همه حاوی نکته ای دیگر بودند. رونمایی از بیش از هفتاد اثر مکتوب وی در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، فلسفه، دین و اندیشه راهنما، سیاست و فرهنگ و جامعه شناسی این پرسش را برانگیخت که “آیا حقیقت در مورد وی و شناخت جایگاه وی به کمال نمایان شده است؟”
حال اگر بنا را بر آغاز تغییر تلقی و رویکرد تازه نسل جوان به اهمیت شناسایی بینش و اندیشه و منش بنی صدر بدانیم، به یک دستاورد مهم وی که خود یگانه الگو و بدیل آن میراث است خواهیم رسید. اما پیش از آنکه این میراث را شناسایی کنیم اشاره ای کوتاه به درک بهتر ما از حقیقت این میراث ضروری است.
بنی صدر کجا ایستاده است؟
پیش از این، نگارنده این مطلب در نوشتاری تحت عنوان “کوه یخ استبداد” با بهره گیری از اسطوره های ایرانی که در آن دوزخ، تاریک و سرد شناسایی شده است، رشته کوههای یخ اهریمنی را جولانگاه و عرصه تاخت و تاز انسانهایی دانست که با ازخودبیگانگی و غفلت از حقوق پنجگانه به انجماد سازی و متمرکزتر نمودن هر چه بیشتر بخش های مختلف این ناسامانه اهریمنی می پردازند.
در سپهرهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با ترکیب تمامی نیروهای محرکه با زور و خشونت و از طریق توجیه و تهدید و توهین و بکارگیری ابزارهای سرکوب از سپهر فردی، خانواده تا اجتماع، مفاهیم و معانی اساسی زیست و حیات جامعه و طبیعت را به خطر فروپاشی سوق می دهند. مفاهیم مهمی چون حق، اختیار، استقلال، آزادی، عدالت، رشد، سیاست، وطن دوستی و حتی هنر، زیبایی، فرهنگ و نظیر اینها به استمرار مفاهیم خود را در این عرصه تاریک و سرد و میرا از دست داده بودند. در چنین شرایطی شکستن و بیرون رفتن از دیوارهای شیشه ای اکراه به حضور در فراخنای بیکران لااکراه جسارت و شجاعت و سالها جهاد و تلاش می طلبید.
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
حضور بنی صدر بیرون از این رشته کوه یخ اهریمنی که در طول تاریخ، بر گرد اندیشه راهنمای انسانها، امرهای واقع مستمر، بیان های قدرت و روابط انسانها بسان عنکبوت تاروپود بسته بود، امکان مشاهده گری و درک ریشه های مفاهیم اساسی و شاکله هستی شناسی را برای وی پدیدار نمود.
میراث بنی صدر
حضور در تماشایی که از آنها سخن به میان آمد برای حکیم بنی صدر این امکان را پدیدآورد که بتواند با پژوهش های مستمر در تاریخ، فلسفه، حقوق، اقتصاد و همچنین از راه بکار بستن روش تجربی و عملی در طول زندگی خویش در روابط فردی خانوادگی، اجتماعی نوعی از سبک زندگی برگرفته و پرداخته از دانش و بینش انسان ایرانی ایجاد کند و این سبک زندگی را به جامعه جهانی پیشنهاد کند. سبک زندگی که در آن حقوق پنجگانه براساس موازنه عدمی، محور اندیشه راهنمای انسان حقوند باشد.
در این سبک زندگی و حضور مستمر در این سبک زندگی است که انسان حقوند امکان خلق و ابتکارِ رشدیاب می یابد و در مسیر رشد حقوند، تمامی انسانهای دارای حقوق، بدون تعارض و تضاد می توانند در حوزه و سپهر عمل خویش به طور روزمره خلق کنند و نوروز که جشن زندگی در حقوندی است را میسر بسازند.
در این سبک زندگی است که بنی صدر امکان یافت که حق را نه به قدرت که به ویژگی هایش معرفی و به جامعه ارائه نماید. پیش از این هیچکدام از فلاسفه غربی هم نتوانستند نسبت به واژه حق تعریف دقیق خالی از تناقضی بیابند.
در این سبک زندگی است که بنی صدر سیاست را نه روشی برای کسب و حفظ و تمرکز قدرت و سلطه بر خود و دیگران که منشی برای دستیابی به آزادی ها و استقلال جوامع برپایه موازنه عدمی از طریق توحید اجتماعی در پذیرش حق اختلاف توامان با حق اشتراک در سپهرهای مختلف شناخت و توانست در بزنگاه های تاریخی ضمن اتخاذ تصمیمهای مهم تاریخی به طور مستمر در طول چهل سال گذشته هشدارهای لازم را به مردم ارائه نماید.
در این سبک زندگی است که بنی صدر توانست برای نخستین بار تعاریف دقیق اختیار، استقلال و آزادی را با نقد تمامی تعاریف گذشته که عمدتا برپایه عقل قدرتمدار برمبنای موازنه مثبت و ثنویت ارایه شده بودند به جامعه جهانی عرضه دارد.
در این سبک زندگی است که بنی صدر توانست اندیشه موازنه عدمی را بسط و گسترش بدهد.
در این سبک زندگی است که بنی صدر کرامت انسانی را گوهر قرن پیش رو شناسایی نمود.
در این سبک زندگی است که به بنی صدر امکان خلق و ابتکار بحث آزاد به عنوان روشی ساختمند برای امکان نقد حقوند و زدودن تاریکی ناحق و روشن ساختن حق بر موضوع مورد بحث را فراهم آورد.
در این سبک زندگی است که به بنی صدر امکان داد هویت هر فرد را خلقِ دائمی او در فراخنای استقلال و آزادی وی تعریف کند و از منظر این هویت هنرمندی پدیدار می گردد تا بتواند افق های گسترده بی کران را به روی بشریت بگشاید که به او بگوید به راه شادی بیا.
در این سبک زندگی است که بنی صدر توانست مفاهیم اساسی و ستونهای اسلام بیان آزادی را جایگزین اسلام از خودبیگانه شده در بیان قدرت کند و مفاهیمی چون توحید عناصر وجود، بعثت دائمی، تعمیم امامت و میزان عدالت را با زدودن قرن ها الینگی شرح و بسط دهد.
در این سبک زندگی است که می توان به اقتصاد تولیدمحور با بهره گیری از یگانگی تمامی نیروهای محرکه اعم از انسان، دانش، فن، سرمایه، کارمایه و نظیر این و ترکیب آنها با حق تعریف شده در همین سبک زندگی بکار جست.
در این سبک زندگی است که بنی صدر توانست با نقد حقوند عملکرد خویش و در میان گذاردن با جامعه خویش به انسان ایرانی اسطوره ایستادگی و مقاومت در برابر مثلث زورپرست داخلی و خارجی گردد.
در این سبک زندگی است که بنی صدر امکان طرح دموکراسی شورایی برای روش اداره جامعه را با مبنای موازنه عدمی فراهم آورد.
در این سبک زندگی است که پیمان حقوندی را انشا کرد و بدان به طور روزمره عمل نمود و بر پایه آن با تمامی انسانها و هستی هوشمند پیمان بست و استقامت جست و متعهد ماند و سند چشم انداز پیروزی حقوندان را ترسیم کرد.
در این سبک زندگی است که می توان به سواد حقوند که امکان ایجاد تغییر مستمر انسان به سمت رشد و توسعه در جامعه با بکار بستن دانشهای دهگانه خود می باشد را هموار نمود.
در این سبک زندگی است که به وی این امکان را داد که بتواند خشونت زدایی را روش مستمر زندگی در برابر جهانی که جولانگاه انواع خشونتها و نابرابری هاست بنماید و روش های سی گانه خشونت زدایی را پیشنهاد داد.
در این سبک زندگی است که بنی صدر هفت شهر عشق را مراحل حضور در فراخنای استقلال و آزادی و روابط چهارگانه انسان با خویش، جامعه، طبیعت و خالق هستی هوشمند بیرون از هر گونه تبختر، تبعیض و خشونت شناساند.
در این سبک زندگی است که می توان نوروز این سالجشن انسان و طبیعت را به مثابه فرهنگ حقوندی و استقلال و آزادی انسان نمود.
در این سبک زندگی است که می توان کتاب قانون اساسی حقوندان بر پایه حقوق پنجگانه را به انسان ایرانی در آستانه حضور در نوسده ارائه نمود. بر همین پایه توانست به این باور برسد که حقوق یکدیگر را ایجاب می کنند و حق استقلال و آزادی از یکدیگر جدایی ناپذیرند.
و بالاخره در این سبک زندگی است که می توان فرزندانی رشید، دانشمند، توانا و دوست پرورش داد تا آنها نیز با حضور در عرصه لااکراه حقوندی بتوانند رشد یابند و هنر زندگی در حقوندی را به سایر فرزندان بیاموزند.
آری، میراث حکیم بنی صدر نه تنها به شهادت بسیاری پاسداری از حقوق تمامی انسانها و استقلال و آزادی و انقلاب مردم ایران در بهار انقلاب که معرفی سبک زندگی حقوندی برای نسل جوانی است که می کوشد ایرانی آباد، آزاد، مستقل با جمهوری حقوندان بسازد. سبکی از زندگی که خود تا واپسین لحظات عمر خویش بر آن استوار ماند و خلق کرد و همه انسانها را در دوستی و شادی و بهروزی به آن تماشا خواند و خود در دل تمامی انسانهای حقوند که این سبک زندگی را روش خویش سازند شهید جاودان باقی ماند.
امید پایدار – هشتم آذر 1400
مرکز پژوهش های حقوندی