back to top
خانهنویسندگانکاوشگر: سپاه پاسداران، دزدان انقلاب، ویرانگران ایران، چپاولگران اموال ملت – بخش...

کاوشگر: سپاه پاسداران، دزدان انقلاب، ویرانگران ایران، چپاولگران اموال ملت – بخش نخست

sardaran sepahمعرفی بزرگ دزدان سپاه پاسداران

با افشای نوار جدید گفتگوهای سردار محمد علی جعفری و سردار صادق ذوالقدر نیا معاون اقتصادی سپاه در، نام بسیاری از سرداران سپاه و خورد و بردهای آنان به میان آمد و در این گفتگو سردار جعفری و ذوالقدر نیا برخی راهکارهای ماست مالی کردن و مخفی سازی اختلاس ها و دزدی ها را برای جلوگیری از آگاهی قوه قضاییه و افشای احتمالی آن و همچنین ممانعت از رفتن پرونده به خارج از حیطه سپاه که احتمالا اموال آن از سوی قوه به خزانه دولت واریز می شد را مطرح می کنند.

در این گفتگو نام ها به صورت نا کامل مطرح می شد، اما برای کسانی که با مفاسد این نهاد “انقلابی و جهادی” آشنا هستند ، نشانگر عمق فساد در نیرویی است که سردار محمد علی جعفری که تا سال 98 فرمانده کل سپاه بود و دستی خانوادگی در فساد دارد از جمله 6 پرونده مفاسد همسرش در شهرداری تهران (خانم بشر دوست) و دهها پرونده سنگین فساد مالی فرزندش محسن جعفری نجف آبادی یکی از مفسدان و غارتگران بانک سرمایه که پرونده اش پوشیده ماند.

محمد یکی از فرزندان سردار محمد علی جعفری نجف آبادی داماد سردار مرحوم احمد متوسلیان می باشد یعنی با دختر احمد متوسلیان ازدواج کرده است وبرادر همسرش یعنی حیدر متوسلیان، نیز همسر زینب طائب دختر حسین طائب رییس اطلاعات سپاه می باشد

این گفتگو علاوه بر فساد و عمق اختلافات، بیان می کند که در این نهاد انقلابی، چند جریان مخالف با یکدیگر در کنار هم قرار گرفته اند تا اموال ملت را هر کدام بر اساس قدرت و توانایی حیف و میل نموده و با کمال میل همانگونه که رهبری گفته بود که اموال و دارایی ها از آن مستضعفان است و در مورد مستضعف نیز معنایی جدید بیان نمود یعنی همان همراهان دزد و غارتگر و جهادی انقلابی که علاوه بر خاندان خود و وابستگان، شامل حال سرداران سپاه و برخی روحانیون وابسته در مافیای تناسلی روحانی- نظامی می گردد، خواهد شد .

بیان نام افرادی چون قاسم سلیمانی، قاآنی، محمود سیف، مسعود مهردادی، جمال آبرومند، خراسانی، رحمتی ، عیسی رضایی، کاظمی،قالیباف،ذرندی پور، حسین مردیها، ابراهیمی ، و… که همگی از سرداران بلند پایه سپاه هستند بیان می دارد که دست همگی در مفاسد ودزدی واختلاس از اموال ملت در دست هم هست وتا جایی که می توانند می برند ومی خورند چون خود را صاحب انقلاب و ایران می دانند.

محمدعلی جعفری در بخشی از گفتگو از اینکه با بدهی بیش از هزار میلیارد تومانی هولدینگ یاس به سپاه قدس، قاسم سلیمانی نیز درگیر ماجرا شده خوشحالی می‌کند و می‌گوید:

“قاسم تازه دارد می‌فهمد که چه بلایی سرش آمده تو یاس.”

همچنین بنا به گفته آقای ذوالقدرنیا، محمدباقر قالیباف، از فرماندهان سابق سپاه و شهردار پیشین تهران، به دنبال اعمال نفوذ برای حل و فصل پرونده فساد مالی هولدینگ یاس بوده است.

همان زمان نیز قضیه تغییر سردار سلیمانی و جریان پرونده سازی برای قاسم سلیمانی توسط محمد علی جعفری و محمد حسین باقری ازیک سو و حسین طائب از سوی دیگر به میان آمد که در مقاله ای با عنوان :

فساد در سپاه – بخش دوم، توسط کاوشگر در تاریخ 19 مهر 1397، در نشریه انقلاب اسلامی در هجرت، به نگارش در آمد و به مطالبی اشاره میکند که از سوی خامنه ای بیان شده بود اما به نظر نمی رسد او در جریان باشد زیرا به محض انتشار، فوری از روی خبرگزاری انتشار دهنده حذف شد که این مسئله نشان می دهد این توطئه ای بود که توسط دیگران می خواستند از زبان خامنه ای بیان دارند، اما گویا با برخوردهایی از درون بیت به نتیجه نرسید.

به همین دلیل بود که مطلب برداشته شد، دیگران هم در این مورد هیچ سخنی به میان نیاوردند و به نظر می رسد برنامه حذف سلیمانی توسط آقاسید مجتبی و حسین طائب و برخی دیگر از سرداران از جمله جعفری و باقری برنامه ریزی شده بود که این توطئه گویا به بن بست رسید به عنوان مطلب منتشر شده،توجه فرمایید:

اواخر هفته اول اردیبهشت ماه سال 1397، بر خروجی جستجوی گوگل خبری از خبرگزاری آریا(خبرگزاری وابسته به اصولگرایان نزدیک به هیأت مؤتلفه )، در مورد احتمال تغییر سردار سلیمانی دیده شد.

عنوان خبر خبرگزاری آریا این بود: «خامنه‌ای به دنبال جانشینی برای سردار سلیمانی است»:

و در خبر اینگونه آمده بود:

به گزارش خبرگزاری آریا مقام معظم رهبری وفرماندهی کل قوا با محوریت رویکرد تحولی وانقلابی و روحیه پاسخگویی در مقابل امت اسلامی، تدابیری را اتخاذ کردند.

«ایشان با تقدیر از گزارش کاری نیروهای مسلح توسط سرداران باقری و جعفری و با در نظر گرفتن مسایل اخیر پیرامون سردار سلیمانی و با تأکید بر اقتدار و امنیت عزت و توانایی کافی در زمان لازم به عنوان اهداف اصلی نیروهای مسلح بر ضرورت کادرسازی و جانشین پروری در نیروهای مسلح پرداختند».

«در این راستا ولی امر مسلمین و فرمانده کل قوا امام خامنه‌ای درباره راهکارهای راهبردی برای دفاع از کیان انقلاب و نظام اسلامی و صیانت از استقلال و تمامیت ارضی کشور و با مهم خواندن سلامت کاری و جسمی سردار سلیمانی و اثرات آن در فعالیتهای چند وظیفه‌ای ایشان در امور سوریه و عراق ملاحظاتی را برای جایگزینی فرمانده نیروهای قدس و یا ادغام نیروهای قدس با سپاه پاسداران مطرح نمودند»

«ایشان همچنان به تشریح اهمیت پاسخگویی همه مسوولان انقلاب به مطالبه طلبی مردم پرداختند و بااشاره به نامه نگاریها و درخواست رییس دولت نهم از سردار سلیمانی برای جوابگویی و شفاف ساختن اتهامات اختلاس از نیروهای سپاه قدس و مراودات کاریش با ایشان و برافروختن تناقضهای جاری و تاثیر آن بر روابط سپاه و اعتماد ملی پرداختند».

«در این خصوص، فرمانده کل قوا درباره اقتدار وقدرت مدیریت وچند وظیفه‌ای سرلشگر باقری رییس کل نیروهای مسلح و سردار جعفری رایزنی‌هایی کردند»

به جز مطلب فوق دو مطلب زیر:

بنا به نوشته آشنا در مقاله سه جبهه در «بیت» خامنه‌ای و شکستن «بت» سلیمانی توسط جبهه سید مجتبی به تاریخ پنج شنبه, 15 اسفند 1398 در نشریه انقلاب اسلامی در هجرت و نیز مقاله منتشره از شاهد به نام سه جناح در درون نیروی قدس، بخش دوم به تاریخ شنبه, 02 اسفند 1399، آمده است تا نشان دهد چه کسانی در حذف قاسم سلیمانی تلاش می کردند.

 

در همین رابطه مشخص می کند که برخی ها تلاششان بر این بود که شر قاسم سلیمانی را باید بکنند تا در آینده مشکلی ایجاد نکند و به همین دلیل هم در جریان اتهامات حمید بقایی تلاش کردند با پرونده سازی برای حمید بقایی نشان دهند که قاسم سلیمانی پول های کشور را بدون حساب و کتاب به عنوان رشوه به برخی از سران کشورهای افریقایی می دهد و البته در مطالبی دیگر خبرگزاری های نزدیک به سپاه از جمله فارس، دفتر سیاسی سپاه پاسداران ، همزمان دخالت های سپاه قدس در سوریه را قبل از تشکیل داعش منتشر ساختند تا موجب دخالت های او در سپاه و به نوعی موجب ایجاد داعش در سوریه شوند.  

   در 6 بهمن ماه سال 98، دو رسانه سپاه پاسداران ضمن انتشار گزارشی درباره فعالیت‌های نیروی قدس، تأیید کردند که نیروی قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی از زمان آغاز اعتراضات مردم سوریه در «اوایل سال ۲۰۱۱- دو سال قبل از تشکیل داعش» در سرکوب این اعتراضات نقش داشته، به پلیس این کشور درباره چگونگی سرکوب اعتراضات و اقدامات اطلاعاتی و امنیتی علیه معترضان آموزش داده و اسلحه و تجهیزات سرکوب در اختیار آنها گذاشته است».

در گزارشی که خبرگزاری فارس و همچنین سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران روز یک‌شنبه ششم بهمن ماه منتشر کردند به صراحت اشاره شده است که سال ۲۰۱۱ و در جریان اعتراضات مردم سوریه برضد بشار اسد، زمانی که هنوز درگیری‌های نظامی در این کشور شروع نشده بود، نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی سلیمانی علاوه بر «توجیه و آموزش» نیروهای پلیس سوریه برای سرکوب مردم معترض، به تجهیز آن برای سرکوب اعتراضات اقدام کرده و در همان سال به تعدادی از نیروهای سوری نیز در ایران آموزش کار امنیتی- اطلاعاتی داده است.

این نخستین بار است که سپاه پاسداران به صراحت نقش نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی قاسم سلیمانی در سرکوب اعتراضات مردم سوریه علیه بشار اسد طی سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ را تأیید می‌کند.

مقام‌های جمهوری اسلامی پیش از این هدف از حضور نیروی قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران، در سوریه را جنگ با داعش عنوان می‌کردند و این درحالی است که داعش در سال ۲۰۱۳ دو سال بعد از حضور این نیرو در سوریه اعلام موجودیت کرد.

در این گزارش که سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران، مرکزی که تحت نظر نماینده خامنه‌ای در سپاه پاسداران اداره می‌‌شود،(حجهالاسلام حاجی صادقی و سرداریدالله جوانی)،روز یک‌شنبه ششم بهمن آن را منتشر کرد، تأکید شده که سال ۲۰۱۱ و قبل از آغاز درگیری‌های نظامی، «با هماهنگی مسئولان نیروی قدس، کارشناسانی از نیروی انتظامی به توجیه و آموزش پلیس سوریه در برخورد با شورش‌های خیابانی پرداختند( همان پیشنهادی که قاسم سلیمانی در جریان اعتراضات مردم عراق داده بود).»

در این گزارش همچنین ارسال تجهیزات ویژه سرکوب اعتراضات به سوریه به عنوان بخشی از فعالیت نیروی قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران، طی سال ۲۰۱۱ در سوریه عنوان شده و آمده است: «کمبود تجهیزات پلیس سوریه از جمله مشکلاتی بود که کار آنان را در مدیریت بحران دشوار ساخته بود و به همین دلیل در مقاطع اولیه برخی تجهیزات به آنان ارائه شد.»

در گزارش سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران تاکید شده‌است: «هرچند ورود سریع بحران به فاز مسلحانه و جنگ، مجال چندانی برای اقدام انتظامی باقی نگذاشت، اما این کمک‌ها در مقاطع بعدی کم و بیش تداوم یافت.»

در این گزارش همچنین آمده است که «اعزام تعدادی از افسران امنیتی سوریه به ایران به منظور آموزش مدیریت بحران و کار اطلاعاتی‌امنیتی در شرایط بحران از دیگر اقدامات مستشاری نیروی قدس در آن برهه» بود.

در این گزارش سرکوب مردم معترض سوریه با استفاده از «برخورد نظامی» به جای «برخورد انتظامی» پذیرفته شده و آمده که «جمع‌بندی کارشناسان ایرانی این بود که برخورد اولیه نظام [سوریه] با معترضان فاقد پشتوانه کافی اطلاعاتی بوده و برآورد درستی از بحران و ریشه‌های آن وجود نداشت، در نتیجه به جای برخورد انتظامی برخورد نظامی صورت گرفت و این موضوع به نوبه خود به وخامت اوضاع[سوریه] افزود.»

این گزارش همچنین به صراحت پنهانکاری در خصوص این اقدامات را تأیید و اعلام کرده است که «ابتدا حضور نیروی قدس در سوریه و اقدامات آن در این کشور بعد رسانه‌ای نداشت، اما با تشدید بحران و ضرورت حضور پررنگ‌تر در سوریه به تدریج مقامات سپاه از این واقعیت پرده برداشتند.»

علاوه براین، اعزام نیروی قدس به سوریه، برای سرکوب اعتراضات در سال ۲۰۱۱ در گزارش منتشر شده از سوی سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران «تصمیم عالی‌ترین مقامات نظام» و هدف آن را جلوگیری از «سقوط نظام سوریه» یعنی دولت بشار اسد عنوان کرده است.

در این گزارش همچنین آمده که نیروی قدس زمانی به سوریه اعزام شد که با آغاز اعتراضات در این کشور «اوضاع بحرانی» و «هم صحنه میدانی و هم وضعیت روانی کاملا به نفع مخالفان و علیه دولت سوریه رقم خورده بود»؛ در چنین شرایطی «جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت با جدیت در کنار سوریه بایستد و مانع سقوط نظام شود.»

در همین رابطه ویدیوئی از علی عبدالله ایوب وزیر دفاع سوریه منتشر شد که در آن به نقش قاسم سلیمانی در کشتار مردم سوریه اذعان کرده و گفته بود: او در کشتار شهرک «باب عمرو» در شهر حمص نقش داشته که طی آن تمام این شهرک را با خاک یکسان کرده و «جنایت‌های بی‌سابقه‌ای» را علیه ساکنان آن مرتکب شد. ایوب تأکید کرد که سلیمانی در کشتار مردم سوریه از زمان آغاز انقلاب در این کشور در سال 2011 نقش داشته است.

در همین رابطه سردار محمود چهارباغی فرمانده توپخانه سپاه در گفتگویی سخن از برخورد و گلوله باران نیروهای مسلح مخالف سوریه نمود و مدعی شد که باید میان نیروهای مسلح مخالف سوریه و داعش تفاوت قائل شد و مدعی شد که در سال 2011 که گروههای مسلح مخالف بشار اسد در محلی جمع شده بودند سردار سلیمانی دستور داد محل تجمع آنها را با توپخانه نقطه زن گلوله باران نمایند و او از خوشحالی بالا و پایین می‌پرید. گروههای مسلح مخالف بشار اسد با نیروهای داعش فرق داشتند و دو سال قبل از ظهور داعش با نیروهای بشار اسد درگیر بودند. با وجود این واقعیتها که خود از آنها سخن می‌گویند، مدعی هستند که برای دفاع ازحرم و درگیری با داعش به سوریه رفته اند!!

نگاهی به فساد ریشه دار سرداران، همسران، فرزندان و وابستگان آنها

تا زمانی که این به اصطلاح سرداران و نه سربازان در جنگ بوده به قول معروف آب ندیده بودند وگرنه شناگران ماهری بودند و قطعا اگر در زمان شاه هم به مقاماتی می رسیدند جزء مافیای اقتصادی و فاسد آن دوران می شدند .

جنگ که تمام شد بنا به دستور هاشمی رفسنجانی و خامنه ای برای حفظ قدرت سرکوب و جمع آوری اموال و دارایی هایی که خواهان آن بودند به مقامات و مناصب بالای کشور رسیدند و هر آنچه که خواستند کردند زیرا حاکمیت و ولایت نیازمند این نیروهای جنایتکار و خیانتکار بود و در این راه (خورد و برد اموال ملت)، دست آنها را باز گذاشت تا هر کاری که خواستند انجام دهند ولی مطیع فرامین رهبری باشند و در سرکوب مردم به هیچ مسئله ای به جز وفاداری به رهبری و حفظ حاکمیت، فکر نکنند و برخی از سرداران و سپاهیان دوران جنگ به این ذلت تن ندادند و از غافله وارد شدگان در مرداب فساد دور شده و تلاش نمودند با کارهایی آبرومند زندگی خود را حفظ نمایند و برخی از زنان و فرزندان انان نیز. وارد هیچ کار خلاف و اختلاس و سوء استفاده ای نشدند .

اما وقتی به مفاسد سرداران بلند پایه ای چون سرداران محسن رضایی، مرتضی رضایی، علی شمخانی، رحیم صفوی همامی،قاسم سلیمانی، محسن سجادی نیا، مسعود مهردادی، محمد باقر قالیباف، ، احمد وحید دستجردی ، رستم قاسمی، محمد علی جعفری، حسین طائب، ، جمال آبرومند، حسن پلارک و… که از بزرگان سپاه پاسداران هستند، بنگریم به عمق فساد در این نهاد به اصطلاح انقلابی با حمایت رهبری پی خواهیم برد.

البته نادیده نباید انگاشت که این مفاسد در میان روحانیون بلند پایه حاکمیت نیز به خوبی مشاهده می شود و بنابراین می توان دریافت که گویا در این کشور فساد مالی، اخلاقی، قتل، جنایت ، شکنجه و خیانت به شعارها و ارزوهای ملت،کوچکترین مجازاتی ندارد و بلکه برعکس پاداش کلانی برای آنها نیز محاسبه می گردد زیرا انقدر غرق در مفاسد شده اند که برای از دست ندادن ان به هر جنایتی تن می دهند و حتی دیده شده در خیابان خود یا فرزندانشان نیز به مردم به صورت مستقیم تیراندازی می کنند تا به قول خودشان مخالفان (مردم)که همانا از نظر آنها وابستگان به امریکا و اسراییل هستند را بکشند تا در قدرت بمانند.

به گفته یکی از قضات و دادستانهای انقلابی آقای غضنفرآبادی: اگر کسی در جریان اعتراضات اقدام مخرب داشت، می‌توان به او تیراندازی کرد/ به جز نیرو‌های امنیتی، افراد دیگر هم مجوز شرعی برای برخورد دارند.

در این سلسله مقاله به فهرستی از سرداران می پردازیم که برخی ازآنها مقام سرلشکری سپاه پاسداران را دارند و برخی دیگر از سرتیپ های این نهاد انقلابی می باشند.

ادامه دارد

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید