سردار محمد باقر قالیباف و شبکه ارتباطات خانوادگی او:
سردار محمد باقر قالیباف که به جز حمایت‌های سید علی خامنه‌ای به دلیل آشنایی و حضور در جلسات وعظ او از قبل از انقلاب و همشهری بودن او، وابستگی‌های سببی فرزند او با سردارمحسن رضایی از یک سو و حمایت‌های علنی و پنهانی همسر خطرناک او، خانم زهرا السادات مشیر الاستخاره که با رفت و آمد با زنان بیت رهبری و تشکیل جلسات با همسران دیگر سرداران مبتلا به مفاسد اقتصادی و سیاسی، روابط و حمایت‌های خاصی برای خود، همسر و وابستگان شجره قالیبافیان فراهم ساخته و چون دم جهت دهی هواپیما، برای فرود این سردار در مناسب و مراکز خاص عمل می‌نماید. علاوه بر آن، با تشکیل مؤسسات و انجمن‌های مختلف خیریه، چنگک و تارهای ارتباطی خود رادر میان خانواده‌های دیگر وابسته به بیت رهبری و سرداران سپاه چون (محمد صادق خرازی، برادر عروس خامنه‌ای) و بنیاد تعاون سپاه پاسداران و ستاد اجرایی فرمان امام و رهبری ( محسن سجادی نیا، همان محمود سیف معروف که همسر شهرزاد میرقلیخانی بود)، شهرداری تهران محمد هادی ایازی (پدر عروس علی مطهری نماینده مجلس)، سرداراحمدی (پدر داماد خود)، سردار هاشمی تشکری پسر خاله، سرداران محسن بهرامی و احمد نوریان همسران خواهر، سردار مهرداد مسعودی و دهها شرکت وابسته به داماد محمدشریعتمداری (رضوی)، فرو کرد تا از قبل آن هزاران میلیارد از سرمایه‌های کشور را در میان خانواده‌های متصل به خود تقسیم نماید.
سید محمد صادق خرازی
در همین رابطه تنها به مسئولیت‌های یکی از عوامل این موسسه و همکار با زهرا السادات مشیر اشاره می شود.
نماینده ایران در سازمان ملل
سفیر ایران در فرانسه
دبیرکل حزب ندای ایرانیان
نایب رئیس هیات مدیره نشر کتاب هرمس
نایب رئیس هیات مدیره موسسه شهرکتاب
نایب رئیس هیات مدیره موسسه سیمای توسعه و اندیشه
عضو هیات امنا‌ی دانشگاه غیر انتفاعی حافظ شیراز
عضو هیات مدیره و هیات امنا‌ی جهان اعلان ایرانیان
بدین‌سان، این شجره خبیثه با شجره‌های دیگر اتصال پیدامی‌کند: یک سر این شجره خبیثه سردار محسن رضایی است که با ازدواج پسر او با نوه خمینی، با این خانواده وصل می‌شود؛ از سو ی دیگر به خانواده‌های موسوی اردبیلی و جوادی آملی پیوند می‌خورد. بدین‌سان، میخ نظامیان را در تابوت روحانیون فرو کرده‌اند و با این ازدواج سیاسی – نظامی – اقتصادی، شبکه تارعنکبوتی قدرت پدید آورده‌اند.
سردار چماقدار، «رییس» قوه مقننه، محمد باقر قالیباف، در شهریور سال ۴۰ در طرقبه به دنیا آمده است. پدرش حاج حسین قالیباف از کسبه قدیم و مادرش خیرالنساءبوژمهرانی اصالتا نیشابوری بود. در مدرسه‌ای در مشهد درس می‌خواند؛ معلمی داشت به نام الاستخاره که اتفاقا پسر الاستخاره نیز از دوستان محمد باقر بود و همین امر موجب ازدواج او با دختر الاستخاره یعنی زهرا السادات مشیر الاستخاره شد. شش ماهی از محمد باقر بزرگتر بود (زهرا السادات مشیر الاستخاره متولد فروردین ماه سال ۱۳۴۰) و به همسری او درآمد. از آن به بعد، محمد باقر زیر نظارت و تربیت خانم مشیر استخاره قرار گرفت؛ هر آنچه را طلب می‌کرد برای خواهران و برادران و پسرخاله‌هایش از محمد باقر در مقامات مختلف دریافت می‌کرد. در دوران تصدی شهرداری تهران، برای فرزندانش هر آنچه را خواست، گرفت تا مبادا محمد باقر مقام از دست بدهد و دست آنها از ثروت مردم کوتاه شود.
او ۳ برادر و ۲ خواهر دارد که یکی از برادرانش بنام حسن قالیباف در عملیات کربلای ۴ به دلیل فرماندهی نابخردانه مسئولان سپاه کشته شد. حاج محمد باقر از سال ۵۶ و در ۱۶ سالگی در جلسات وعظ سید علی خامنه‌ای و هاشمی نژاد و دیالمه شرکت می‌کرد و تحت تاثیر گفته‌های آنان قرار داشت. سال ۵۷ وارد بسیج شد و به کردستان رفت و در جنگ کردستان شرکت کرد. از سال ۵۹ وارد سپاه شد و به عنوان نیروی اطلاعات و عملیات به جبهه رفت. کم کم مقام و مسئولیت‌اش در جبهه به فرماندهی گردان و تیپ امام رضا ارتقا یافت تا اینکه سال ۱۳۶۱، در ۲۱ سالگی، فرمانده لشکر نصر خراسان شد، یعنی تنها ۴سال بعد از ورود به بسیج و دو سال بعد از ورود به جنگ کلیه مراحل فرماندهی لشکر را طی کرد و فرمانده لشکر شد. بی‌دلیل نیست که در دوران جنگ و به خصوص بعد از پیروزی خرمشهر که جنگ را دادند به دست بچه ها، تقریبا در کلیه عملیات، سپاه شکست خورد و اگر هم به پیروزی رسید با دادن کشته‌های فراوان بود مانند پیروزی درکربلای ۵ با حدود ۱۳ هزار کشته که فریاد پیروز شدیم آنها گوش فلک را کر کرد. آری، سردار محمد باقر تنها با دو سال آموزش و تجربه به فرماندهی لشکر نصر خراسان رسید.
سردار محمدباقر قالیباف در سال ۱۳۶۲ وقتی ۲۲ ساله بود با خانم زهرا سادات مشیر الاستخاره ازدواج کرد و صیغه عقد این زوج توسط خمینی خوانده شد.
بعد از اتمام جنگ از سال ۱۳۶۷ به فرماندگی قرارگاه نجف درآمد سپس به جانشینی نیروی مقاومت بسیج رسید و در نهایت به درجه سرداری نائل آمد. او در سال ۱۳۷۶با حکم خامنه‌ای به فرماندهی نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. به فرانسه رفت و در امتحانات خلبانی ایرباس شرکت کرد. سپس در شرکت هواپیمایی ایران ایر بصورت افتخاری خلبان شد.
در جریان حمله به کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ او بعنوان فرمانده نیروی هوایی سپاه به همراه سردار سلیمانی نامه‌ای محرمانه به رئیس جمهور نوشتند. به خاتمی نوشتند که کاسه صبرشان لبریز شده است. به او اخطار دادند اگر ناآرامی‌ها کنترل نشود وارد عمل خواهند شد. این در حالی بود که، به قول خودش، با موتور و چوب درخیابان‌ها به دانشجویان و معترضین حمله می‌کرد.
سردار قالیباف در سال ۱۳۷۹ بعد از استعفای سرتیپ هدایت لطفیان بخاطر حوادث کوی دانشگاه به فرماندهی نیروی انتظامی کشور منصوب شد. در سال ۱۳۸۴ بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری با رأی شورای اسلامی اصولگرای شهر تهران، با حضور محمدی گلپایگانی رییس دفتر خامنه‌ای در جلسه – برای دلجویی از کنارگزاردن او در انتخابات و حمایت آقا مجتبی از محمود احمدی نژاد و رئیس جمهور شدن احمدی نژاد- به عنوان شهردار پایتخت انتخاب شد و در سال ۱۳۸۸ مجدداً با حکم این شورا و همچنین در سال ۱۳۹۲در حالیکه شورا کاملا اصولگرا نبود بار دیگر در جایگاه خود ابقا شد.
قالیباف در دومین تلاش خود برای ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۲ با کسب ۶ میلیون رأی در مقابل ۱۸ میلیون رای حسن روحانی دوم شد.
در مناظره انتخابات بود که حسن روحانی افشا کرد که در جریان جنبش هجده تیر سال ۱۳۸۲، قالیباف بعنوان فرمانده نیروی انتظامی تصمیم داشته با کشیدن دانشجویان به صحنه، به آنها حمله گاز انبری کند. در سال ۹۶ بار دیگر کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد ولی جبهه اصولگرایان او را مجبور به کناره گیری به نفع سید ابراهیم رییسی کرد. بعد از آن، توسط خامنه‌ای به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام در آمد تا نوبت به ریاست او بر قوه مقننه برسد، مجمع تشخیص مصلحت معمولا جایگاه نیروهایی است که عمق فساد و خیانت آنها بالا رفته و مورد انتقادات شدید قرار می گیرند و به همین دلیل خامنه‌ای آنها را به آن مجمع می‌فرستد.
۱۰ سال بعد از حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸، در سال ۱۳۸۸ نیز که جنبش گسترده مردم کشور در اعتراض به کودتا به روش مهندسی انتخابات ریاست‌جمهوری، تهران و بسیاری از شهرها را فرا گرفت، محمدباقر قالیباف که شهردار شده بود، امکانات شهرداری را در خدمت سرکوب چندماهه اعتراضات مردمی گذاشت، اخبار و گزارشاتی مبنی بر قرار دادن سالن‌ها و مراکز مختلف وابسته به شهرداری تهران در اختیار اوباش و چماقداران در خیابان‌های شهر به خوبی گویای همکاری قالیباف با سرکوب گران است.
شبکه فساد سردار قالیباف:
سردار محمد باقرقالیباف در هر منصب و مقامی که قرار می‌گرفت، اموال ملت ایران را از آن خود فرض می‌کرد و به اتفاق همسرش و افراد شبکه تارعنکبوتیش، اموال مردم را غارت می‌کردند. البته حاکمان بالاسر او نیز آگاه بودند و حمایت می‌کردند. به همین دلیل است که با وجود مفسده‌های فراوان نه تنها به دادگاه و محاکم قضایی کشیده نشد بلکه مقام ریاست مجلس را هم دستخوش گرفت. در زیر به چند نمونه از مفاسد او که تا حدی افشا شده‌اند، اشاره می شود:
●اول: باجگیری از قاچاقچیان، یکی از پرونده‌های مهم این سردار فاسد به هزینه انتخاباتی او در سال ۱۳۸۴ بر می‌گردد: او با قاچاقچیان مواد مخدر و سوختی وارد معامله شده بود تا آنها را آزاد کند یا مجازات آنها را کاهش دهد و آنها در ازای این محبت، بخشی از هزینه‌های ستاد انتخاباتی او را پرداخت نمایند.
در جریان مناظره‌های انتخاباتی سال ۹۶، حسن روحانی گفت این پرونده در شورای عالی امنیت ملی مطرح بوده، اما او جلوی به جریان افتادنش را گرفته است.
عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت محمد خاتمی، نیز بارها تلاش کرد این پرونده را به شبکه‌های اجتماعی بکشاند. او حتی گفت برادر قالیباف در ارتباط با این پرونده بازداشت شده، اما نه خبرنگاران جرئت پیگیری بیشتر داشتند و نه قوه قضاییه اعتنایی کرد و حاضر شد این اتهامات را پیگیری کند.
● دوم: اختلاس در اموال شهرداری تهران،در جریان زد و بندهای سردار قالیباف با سرداران بدنام سپاه پاسداران در ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد تعاون سپاه پاسداران، او به همراه سردار عیسی شریفی علاوه بر عقد قرارداد ۲۰ هزار میلیاردی با سپاه پاسداران در خورد و بردهای شرکت رسا‌تجارت‌مبین (یاس )دخیل بود و در واقع عیسی
شریفی قائم مقام ۱۲ ساله او در جلسات این شرکت همراه با سردار مسعود مهردادی و سردار محسن سجادی نیا و سردار بتولی شرکت می‌کرد و قرار و مدارها را می‌گذاشتند تا برنامه ریزی کنند بردن و خوردن اموال مردم را.
یکی از اعضای شورای شهر تهران هم که نسبت به وجه قضائی و مخاطب این پرونده شرکت رسا تجارت مبین (یاس) حساسیت دارد و نمی‌خواهد اسم وی آورده شود، به شرق گفت:
کارگزاری رسا تجارت مبین با هدف ورود به سرمایه‌گذاری بخش خصوصی ایجاد شد و خود قالیباف در آن حضور داشت اما عیسی شریفی از طرف ایشان در جلسات آن حضور می‌یافت.
و حالا هم یکی از اتهامات شریفی قائم‌مقام سابق شهردار تهران مربوط به همین شرکت کارگزاری و اقدامات آن است که البته تنها او نبود و از اواخر سال گذشته چند نفر از افراد مرتبط با این شرکت دستگیر شدند.
این عضو شورای شهر ادامه داد: در مراجعه برای صدور پروانه که نقد آن ٢٣ درصد تخفیف دارد شهرداری پول نقد را نمی‌گرفت و مردم را به کارگزاری‌ها معرفی می‌کرد.
چون طبق بخش‌نامه قالیباف پول نقد باید به خزانه می‌رفت و شهرداران مناطق هم نمی‌خواستند پول از دست آنها بیرون برود. در این میان، کارگزار هم ٢٠ درصد از این پول کم می‌کرد و خب برای مالک، این ۴٣ درصد تخفیف صرفه داشت. بعد کارگزار این پول را در خرید زیر قیمت و قسطی خانه‌هایی که در طرح‌های شهری بودند، به دست می‌آورد.
وی گفت: از سوی دیگر برای بدهی شهرداری به پیمانکاران هم کارگزاران را دخیل می‌کردند. کارگزار با پیمانکار جلسه می‌گذاشت و اعلام می‌کرد پولی وجود ندارد و وضع شهرداری را هم که می‌بینید، به شرطی پول می‌دهم که اولا از ٢٠ یا ٣٠ درصد از پول کم کنید یا این پول را سه‌ساله می‌دهم یا فلان آپارتمان را به‌جای آن می‌دهم و آنها هم راضی می‌شدند و پولی بابت مابه‌التفاوت در این میان هم به کارگزار می‌رسید. ایجاد این کارگزاری برای این بود که چنین پولی به‌جای اینکه به جیب دیگران برود، برای اهداف مهمی که داشتند به کار برود، ولی بعدا دیدند وضعیت در این کارگزاری از آنچه خود پیش‌بینی کرده بودند فراتر رفته و این‌گونه بود که وارد موضوع شدند.
(نقشه بسیار ماهرانه سرداران محمد باقر قالیباف، عیسی شریفی از یک سو و سرداران محسن سجادی نیا و مسعود مهردادی به گونه‌ای بود که حتی یک ریال از درآمد‌های شهرداری تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران وارد خزانه دولت نشود و هر چه خواستند با این اموال انجام دهند که در طول سال‌های مختلف شاید به صدها هزار میلیارد تومان بالغ شد. تنها نوک این کوه یخی را مطرح می‌سازند و می‌گویند بین ۱۳ هزار تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است).
گفتنی است که سه سال پیش برخی از اعضای شرکت‌های وابسته به بنیاد تعاون سپاه از جمله سردار عیسی شریفی و سردار محسن سجادی نیا و سردار مهرداد مسعودی و سرداربتولی دستگیر شدند اما از قالیباف که از عوامل شریک در این کارگزاری بود خبری نشد و قوه قضاییه او را نادید گرفت .
● سوم: املاک نجومی، سردار محمد باقر قالیباف که متوجه شده بود ادامه کار او بر شهرداری تهران به زودی به پایان خواهد رسید در عملیاتی کاملا انقلابی و بسیجی‌وار، دستور داد تا به تمام یاران و دوستان و وابستگان املاکی واگذار شود که آنها در صورت نیاز با فروش آن بتوانند چند برابر پولی که بابت این املاک داده اند را به دست آورند. ماجرا از سوی یاشار سلطانی افشا شد اما به جای اینکه قالیباف مورد محاکمه قرار گیرد، یاشار سلطانی به زندان محکوم گشت! جالب اینکه سازمان بازرسی کل کشور نیز که دستگاه قالیباف را متهم شناخته بود، به دستور، عقب نشینی کرد و از این ماجرا کنار کشید .
●چهارم: دزدی‌ها از بانک‌های وابسته: در جریان خورد وبردهای بانک‌های وابسته به شهرداری تهران از جمله بانک‌های سرمایه و شهر، برخی از نزدیکان و شرکای فرزند او الیاس قالیباف به همراه داماد محمد شریعتمداری سوء استفاده‌های کلان نمودند اما کسی پیگیر این اختلاس‌ها نشد و تنها داماد محمد شریعتمداری که کارش به جاهای باریک کشیده شده بود به زندان محکوم گشت.
● پنجم: واگذاری‌های شهردار به همسرش، در جریان واگذاری چندین قطعه زمین و هلوگرام تراکم‌های سیار شهر تهران و کمک‌های مالی نقدی بین ۶۰ تا ۲۵۰ میلیارد به مؤسسه‌ای که خانم سردار مسئول آن بود، کسی نتوانست پیگیر شود زیرا علاوه بر همسر ایشان برخی از سرداران سپاه و همسرانشان در عملیاتی هماهنگ اموال مردم را به سرقت بردندتا جایی که الویری از شکایت‌های شورای شهر تهران در ۱۲ پرونده فساد مالی همسران سردار محمد علی جعفری و سردار قاسم سلیمانی می‌گوید که قوه قضاییه به آنها رسیدگی نمی‌کند حال بماند پرونده‌های همسر سردار قالیباف که با خانم‌های بیت رهبری نشست و برخاست دارد.
● ششم: پرونده قرارداد مسئله ساز و غیر قانونی با سپاه: سردار محمد باقرقالیباف بدون اطلاع شورای شهر تهران قراردادی به مبلغ ۲۰ هزار میلیارد تومان با سپاه پاسداران منعقد ساخت که برای او تا حدی مسئله ساز شد اما به دلیل توجیه های سردار بسیجی مهدی چمران به انحراف کشیده شد، با نگاهی به اسامی امضا کنندگان قرار داد به خوبی می‌توان برخی از مفسدان را که بدون اطلاع مردم تهران ۲۰ هزار میلیارد تومان را بین خود رد و بدل نموده اند شناخت: از سوی شهرداری تهران سردار محمد باقر قالیباف و سردار عیسی شریفی و از سوی سپاه پاسداران سردار محمد علی جعفری و سردار مهرداد مسعودی و سردار آبرومند.
● هفتم: قرارداد مخفیانه بوستان مادر: یک پرونده جنجالی دیگر درباره شرکت «تجارت الماس مبین»،(شرکت بالاسری رسا تجارت مبین ) پرونده بوستان مادر است. این بوستان هفت هکتاری که در منطقه ۵ تهران واقع شده و ارزش آن ۵۰۰ میلیارد تومان برآورد شده بود، سال ۹۲ به شرکت «مبین سازه ارند» وابسته به «تجارت الماس مبین»به مبلغ ۴۰ میلیارد تومان واگذار می‌شود. شهرداری تهران مدعی بود که این شرکت از شهرداری تهران طلبکار است و این ملک تهاتر شده است. این شرکت قرار است «پروژه پردیس نور» با زیربنای ۴۰۰هزار متر مربع را در محل بوستان مادر بسازد.
شرکت «مبین سازه پارند» علاوه بر این پروژه، پنج پروژه بزرگ دیگر را هم در تهران اجرایی می‌کند.این شرکت «انقلابی» علاوه بر پروژه مادر، پروژه برج‌های مسکونی ۱۲ بلوکه پردیس در خیابان کاشانی، پروژه نگین ایران زمین در شهرک غرب تهران با ۸۰۰۰۰ متر مربع زمین و پروژه ۱۵۰۰ متر مربعی مجتمع تجاری، اداری خیابان اشرفی‌اصفهانی و…را در دست اقدام داشته است.
●هشتم: پرونده‌های خورد و برد الیاس قالیباف: این آقا زاده که به قول پدرش یک معلم ساده است در کنار داماد محمد شریعتمداری با کمک مادر مهربانش، زهرا السادات مشیر الاستخاره دهها میلیارد تومان از تراکم‌های سیار شهر تهران را که رایگان در اختیار داشتند برای به دست آوردن زمین جهت مؤسسه شمس الشموس به بنیاد مستضعفان واگذار نمودند و زمین دریافت کردند اما کسی نتوانست پیگیری کند زیرا این آقا زاده خود می‌گوید کاره‌ای در این مجموعه که متعلق به مادرش است ،نبوده است.
گفته می‌شود، قالیباف تاکنون چندین جلد کتاب تالیف یا ترجمه کرده است. مهمترین آنها، کتاب حکومت محلی یا استراتژی توزیع فضایی قدرت سیاسی در ایران و کتاب ایران و دولت توسعه گرا و کتاب تاریخ سیاسی پس از جنگ جهانی اول هستند. با نگاهی به سخنرانی افتتاحیه او در مجلس معلوم می‌کند بی‌سوادی ازبر و روی او می‌بارد. همانگونه که شایع است سخنرانی او را خانم الاستخاره ، آقایان زمان آبادی و ایازی تهیه کرده بودند.
قالیباف بعد از سال‌ها تلاش بالاخره در یازدهمین دوره انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ با کسب ۱/۲۶۵/۲۸۷ رأی از تهران راهی مجلس شد و بنا به دستور بیت رهبری به ریاست آن برگزیده شد تا ضلع سوم مورد نیاز خامنه‌ای در قوای سه گانه (رئیس جمهور بعدی)، عنوان رئیس جمهور پیدا کند.
شبکه محمد باقر قالیباف:
بر اساس عملکرد باندهای گوناگون در کشور، هر زمان که یکی از چهره‌های فسیل رﮊیم جابجا می‌شود، به دنبال خود، نیروهای همفکرو همراه را به قول معروف با اتوبوس و یا قطار جابجا می‌کند تا در محل جدید نیز همان روابط و پنهانکاری‌ها را ادامه دهد. محمد باقر قالیباف نیز همین روش را بکار می‌برد؛ همواره در طول سال‌های گذشته یارانی در شهرداری تهران، ستاد اجرایی فرمان امام خمینی، سپاه پاسداران، بانک قوامین، بنیاد تعاون سپاه پاسداران، بنیاد تعاون نیروی انتظامی، شورای شهرتهران، نیروی انتظامی و… داشته و با خود جابجا می‌کند.
یاران قالیباف عبارتند از: سردار عیسی شریفی قائم مقام قالیباف که از نیروی هوایی سپاه با او بود، محمد هادی ایازی(پدر عروس علی مطهری)، سردار محمد جوادتشکری ( پسر خاله همسر محمد باقر قالیباف)، سردار نبی الله رودکی نماینده اسبق مجلس، سردار مهرداد مسعودی رییس اقتصادی بنیاد تعاون سپاه که دستگیر و بعد آزاد
شد، سردار مهدی تشکری عاشمی( رییس سازمان ترافیک شهرداری تهران و پسرخاله همسر قالیباف)، سردار بسیجی مهدی چمران رییس شورای شهر سابق، سردار سیف الله سجادی نیا (محمود سیف)، سردار بتولی معاون ستاد کل نیروهای مسلح سابق، سردار محمد طلایی ( فرمانده انتظامی تهران بزرگ و نماینده سابق شورای شهر تهران)، سردار حسین طلا(فرماندار اسبق تهران و نماینده سابق شورای شهر تهران)، سردار پرویز سروری(عضو هیات شفافیت! و همکار الیاس قالیباف و نماینده اسبق مجلس)، سردار عبدالحمید رئوفی‌نژاد(استاندار اسبق کرمان و زنجان) ، سردار محسن بهرامی(باجناق محمد باقر قالیباف)، سردار احمد نوریان (باجناق محمد باقر قالیباف) و…
ادامه دارد