انقلاب اسلامی در هجرت: در پی انتشار تصاویر حیرت آور تلسکوپ فضایی جیمز وب در زمان بحران کنونی اروپا، که جامعه ها گرفتار جنگ اوکراین، گرانی، و گرمای استثنایی هستند سردبیر روزنامه لوموند این سئوال را مطرح می کند که آیا باید به اینگونه ابرپروژه های فرامرزی و بسیار پرهزینه مربوط به علوم بنیادی ادامه داد یا نه؟ در زیر ترجمه این مقاله را می آوریم:
لوموند: سرانجام! بیش از سی سال پس از آنکه اخترشناسان تصور می کردند روزی لسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) را در مدار قرار می دهند، این تلسکوپ فضایی که حاصل همکاری آژانس های فضایی آمریکا، اروپا و کانادا است، اولین تصاویر خود را در روزهای دوشنبه 11 و سه شنبه 12 ژوئیه ارائه کرد. و چه تصاویری: سحابیها، خوشههای کهکشانها، عدسیهای گرانشی… که قبلاً آنها را ندیده بودیم!
این کاری بزرگ بود! اما برخی خواهند گفت سیاره زمین در حال سوختن است، اما ما به محل دیگری بسیار فراتر از زمین نگاه می کنیم. ناگفته نماند که تلسکوپ «جیمز وب» طی سه دهه شاهد 20 برابر شدن هزینه هایش بوده است. با اضافه کردن هزینه های عملیاتی، این صورتحساب به 9.5 میلیارد یورو می رسد یعنی کمی بیشتر از بودجه بازی های المپیک 2024 در پاریس. بدین ترتیب، ورود به رده پروژه های “بیش از حد بزرگ که نباید شکست بخورد” صورت گرفت. پروژه ای که چند بار نیز از فروپاشی اش جلوگیری شد. سئوال این است : آیا نباید به فکر تمرکز مجدد تلاشهای تحقیقاتی برای حل بحرانهایی بود که زمین در حال مواجهه با آنهاست؟
افتخار انسانیت
انتقادات مشخصی از مدیریت این ابرپروژهها، پرسشهایی در مورد ردپای کربن و اثرات جانبی منفی این نوع فعالیتهای تحقیقاتی، و همچنین درخواستهای متعدد برای پروژه های کاربردی تر، بدون شک موجه هستند. اما، در این عصر که اصل “هر چه لازم باشد به هر قیمتی باید انجام شود”، حاکم است تحقیقات بنیادی، بلندپروازانه ترین نوع آنها، بیهوده نیستند. این افتخار بشریت است که در این چالش ها می تواند فرصت غلبه بر رقابت ها و حتی اختلافات خود را پیدا کند. مواردی از این پروژه های پر افتخار عبارتند از: پروژه JWST امروز، رصدخانه های نجومی دیگر مانند رصدخانه های ESO، ایستگاه فضایی بین المللی، آشکارسازهای امواج گرانشی LIGO و Virgo، شتاب دهنده بزرگ CERN و جانشین آن که در سال 2050 قادر به مشاهده شکست ذرات بسیار بنیادی خواهد بود، و یا پروژه ITER، برای مهار گداخت هسته ای در آینده ای نامشخص.
جنگ در اوکراین، برخی از پروژه های بزرگ را مختل کرده است: همکاریهای علمی بینالمللی مرتباً توسط چنین درگیریهایی، به گروگان گرفته میشوند، و برخی از قدرتهای بزرگ، تکروی علمی را راه دیگری برای علامتگذاری قلمرو خود در جهان میدانند. اما این همکاری های فرامرزی، افق های دیگری را ارائه می دهند. دستیابی به این همکاریها اغلب مستلزم چندین دهه تلاش هماهنگ و پیوند بین نسل ها و ملت هاست.
آیا این فکر، سرگیجه آور نیست که ماموریت بعدی کاوشگر سیاره اورانوس، تنها در سال 2044 به محدوده این سیاره یخی می رسد و برخی از کارپردازان این ماموریت، مانند سازندگان کلیساهای بزرگ قرون وسطی ، می دانند که نتیجه کار خود و اورانوس را نخواهند دید.
جستوجوی دانش به خاطر خود دانش، افقی است که تسلیم کردن آن به دین مدرن یعنی “راهحلگرایی” ضروری نیست. در حالی که اغلب در سطح ریاضی دانان بزرگ، ریاضیات به عنوان یک بازی ذهنی ناب محسوب می شود، آیا باید مانند عمل وزیر تحقیقات فرانسه احترام به مدال فیلدز را به فایده اجتماعی ریاضیات تقلیل داد؟
فعالیت علمی قطعاً بخشی از ثروت ملتهاست و قدرت ملتها نسبت بی ارتباط با به رتبه علمی شان نیست. در تعیین بودجه بعدی تحقیقات فرانسه این امر نباید فراموش شود، خصوصا زمانی که تورم به زودی تلاشهای اخیر در بالا بردن بودجه تحقیقات را از بین میبرد.
اما داستان فراتر از این است: نتایج این پروژه فرصتی برای هر انسان است که جایگاه خود را در کیهان زیر سوال ببرد و به سکوت ابدی فضاهای نامتنهایی گوش دهد. و شاید به مدد این دانش، و وجود موارد بیشماری که هنوز برای کشف باقی مانده است، کره آبی ما، این پناهگاه شکننده ای که در کیهان در حال حرکت است را بیشتر گرامی بداریم.