بالاخره بعد از بیست سال رفت و آمد و برو بیا و هدر دادن ده ها میلیارد دلار؛ برای غنی کردن اورانیومی که حتی یک گرم آن مورد استفاده نبوده و نیست و به هیچکار بجز ساخت بمب اتمی نمی آید؛ روز یکشنبه گذشته با همکاری مورا و مالی متنی به نام متن نهایی تهیه شده تا آمریکا و ایران پاسخی مثبت یا منفی به آن دهند.
آمریکا که یک طرف عقد است به عاقدین بدون فوت وقت جواب مثبت داده است که بله ما موافق متن نهایی عقد قرارداد هستیم و ایران هر چه زودتر پاسخ دهد.
ایران یعنی اقا خامنه ای هنوز پاسخی نداده است و تا فردا ۲۴ مرداد فرصت پاسخ دادن دارد. اقا باقر کنی کسی که خود صد درصد در زمان روحانی ضد قرارداد وین( برجام) بوده است، حالا در دوران رئیسی مسئولیت کاری را بعهده گرفته است که با آن مخالف بوده است. هم اکنون او بعد از برو بیا و خرج کردن میلیونها دلار برای هر نشست و پولدار کردن هتل ها حالا با یک متن زور چپانی بنام متن نهایی مواجه شده است.
در این متن هیچ کدام از چهار شرط اصلی ایران یعنی آقای خامنه ای مورد توافق قرار نگرفته اند. این چهار خواسته که از آن اطلاع داریم عبارتند از:
سپاه پاسداران از لیست تحریم ها بیرون بیاید. آمریکا گفته تا سپاه از اعمال تروریستی دست نکشد از تحریم خارج نمی شود.
پرونده مکان هایی مورد مناقشه ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای باید بسته شود. بطوریکه رئیسی قاطعانه گفت فقط زمانی که ادعاهای پادمانی حل و فصل و بسته شود توافق نهایی قابل دست یافتن است.
هیئت مذاکره کننده غرب با این خواست ایران مخالفت کرده و به هیئت خامنه ای گفته این دعوای شما و آژانس است و باید مشکل خود را با آژانس بینالمللی انرژی هسته ای حل کنید و هیچ ربطی به برجام ندارد. البته آژانس هم کسی نیست مگر همین کشورهای قدرتمند.
خواست مهم چهارم این بوده که باید بایدن ضمانت بدهد که رئیس جمهور آینده آمریکا به تعهد برجامی خود پایبند بماند نه مثل ترامپ انرا پاره نماید. بایدن گفته ما نمی توانیم برای رئیس جمهور آینده تعیین تکلیف کنیم. هیئت مذاکره کننده ایران تقاضا کرده که لااقل برای دوران خودت تعهد بده که بایدن جواب داده چه چیزی را تعهد بدهم من که دارم احیای برجام را تایید می کنم.
اینها چهار شرط اصلی ایران بوده اند که هیچ جواب مثبتی برای این چهار شرط اصلی ایران دریافت نکرده است.
ظاهرا غرب در مورد تحریم های نفتی و سرمایهگذاری شرکت های خارجی امتیازاتی فنی به ایران داده است.
آمریکا قبول کرده از ۱۵۰۰ تحریم که شامل ایران شده است مقدار زیادی از تحریمهایی که در ارتباط با پرونده اتمی بوده اند را لغو کند.
حالا باید ایستاد دید که رهبر عظما چه تصمیم می گیرد!
واقعیت امر این است که جمهوری اسلامی هم در داخل در بن بست و مورد تنفر مردم می باشد و هم در خارج منزوی و مطرود است. به تازگی جمهوری اسلامی برای عضویت غیر دائمی شورای امنیت سازمان ملل خود را کاندید کزده بود که از ۲۰۰ کشور عضو سازمان ملل فقط سه کشور به او رای دادند. سه کشور عبارت بودند از ایران، کره شمالی و سوریه، این یعنی انزوا و بی آبرویی جمهوری اسلامی در جهان.
وضعیت ایران را آنانی که در ایران زندگی می کنند، خود با پوست و گوشت و استخوان لمس می کنند و می دانند چه زجر و دردی می کشند.
اقای خامنه ای اگر متن نهایی را قبول کند، در اینصورت هیچ امتیازی دریافت نکرده است. با توسری خوری تسلیم غرب شده است. با قبول متن نهایی ایران باید بساط تروریستی خود را در منطقه جمع کند. باید برای عدم پولشویی به پالمر و FATF بپیوندد. باید تمام اورانیوم غنی شده را به روسیه یا کشور دیگری منتقل کند و باید سانتریفیوژهای پیشرفته اش را نابود سازد.
اگر متن نهایی را قبول نکند، او بخوبی می داند بدون رفع تحریمها و دسترسی به درآمد کلان ناشی از صادرات نفت نخواهد توانست بر مشکلات اقتصادی و اجتماعی غلبه پیدا کند. با مشکلات اقتصادی و اقتصاد فروپاشیده کشور و احتمالا با اعترآضات گسترده و شورش های بنیان کن مردمی روبرو خواهد شد که مدت هاست با اعتراضات پی در پی اقشار مختلف جامعه روبرو شده است.
با تحریم های گسترده اقتصادی و غیر اقتصادی در آینده و محاصره اقتصادی و نظامی چه می خواهد بکند؟ با رفتن پرونده اتمی به سازمان ملل و بازگشت تحریم های اروپاچه می خواهد بکند؟
اقای خامنه ای بد طوری در بن بست خود ساخته ای گرفتار شده است. بن بستی که ترجیح می دهد در آن بماند ولی گره اش با مردم باز نشود تا با وقت کشی مردم ایران را هر چه بیشتر در باتلاق لجنزار فلاکت و سیه روزی غوطه ور و خفه نماید. جمهوری اسلامی ارمغانی بجز شکست و شکست و شکست برای ایران و ایرانیان نداشته است.