یکی از تبعات جنگ از رسمیت افتادن قانون است
فارغ ازاینکه قانون درست باشد یا نباشد، تبعیت از قوانین یا حتی اعتراض به آن مختص جامعه متمدن است، جنگ برهم زننده تمدن انسانی است،متجاوز اولین کاری که می کند به رسمیت نشناختن قوانین،مناسبات و حقوق جامعه مورد تجاوزش است.
وضعیت فوقالعاده جنگی مناسبات خودش را با اتکا به زور حاکم می کند،خلع و نصب سلیقهای،دادگاه صحرایی،حبس و بند بدون مستند،اعدام و کشتار بدون توضیح و…
جامعه دانشگاهی اگرچه درهمه تاریخ زیستش تحت فشار،سرکوب و تعدی بوده اما بهنظر میرسد تا امروز هرگز غصب نشده بود.
قبلتر اگرچه فشار و سرکوب امنیتی هزینههای زیادی بر او تحمیل می کرد،اما داخل دانشگاه کماکان براساس قوانینی اداره می شد که امنیت و حق حیات،حق اظهار نظر و بطور کلی دانشجو بودن را به رسمیت می شناخت و به گواه تاریخ مجریانی داشت که تعلق خاطری به جامعه آکادمی و منزلتش داشتند،دربرابر تعرضات با همه توان از جایگاه و شان و منافعشان هزینه می کردند تا دانشگاه کماکان دانشگاه باقی بماند.
هرچند سالهای اخیر اداره دانشگاه دستخوش تغییرات جدی شد اما حداقل هنوز ظاهرِ برپایه قانون اداره شدن رعایت می شد.در یورشهای یک ماه گذشته اما رویه تازهای از ادارهکنندگان دانشگاه دیدیم.اجازه ورود نیروهای امنیتی به داخل دانشگاه، اجازه ضرب و شتم دانشجویان توسط نهاد غیر دانشجوییِ بسیج دانشجویی داخل دانشگاه،اجازه ورود نیروهای نظامی داخل دانشگاه، بازداشت دانشجویان توسط نیروی حراست دانشگاه و تحویل به نهاد امنیتی،ارایه اطلاعات شخصی دانشجویان و خانوادهشان به نهادهای امنیتی برای تماس و ارعاب و …
بر اساس شنیدهها از دوستان دانشجوی دور و نزدیک، پروژه سرکوب گسترده دیگری که درحال حاضر به شکلی هماهنگدر دانشگاهای کشور درحال اجرایی شدن است، فراخواندن دانشجویان به کمیته انضباطی، ارعاب، تحقیر، توهین و اتهام زنی بدون هیچگونه مستندات با هدف گرفتن اقرار و تعهد از دانشجویان است.در این موج احضار سراسری حتی رویه منطبق با آئیننامه انضباطی مصوب وزارت علوم نیز رعایت نمی شود.درواقع همه شرایطی که طبق ماده ۶۷ و تبصرههای آن درشیوهنامه اجراییِ آیین نامه انضباطی مصوبه وزارتین در مرداد ۹۸ درمورد احضار دانشجویان،باید توسط کمیته انضباطی رعایت شود نادیده گرفته شده و احضاریههایی غیرقانونی برای دانشجویان ارسال شده است.دانشجویان احضار شده یا بصورت شفاهی فراخوانده شدهاند و یا اگر احضاریه مکتوبی به آنها ارایه شده است با ضربالعجل کمتر از ۵روز بدون ثبت نهاد یا فرد گزارش دهنده و یا حتی ذکر دلیل احضار و نوع تخلف با متنی کلی و غیر دقیق بعنوان”برای توضیح پارهای مسایل”احضار شدهاند. ناگفته معلوم است، پرونده انضباطی که در مرحله اول مطلقا تمامی قوانین را نقض کرده قرار نیست حتی پایبند به آیین نامه و قوانین مصوبی باشد که در خیل اعتراضات و نارضایتی دانشجویان توسط وزارت علوم مصوب شد.
برخلاف خیال خام سرکوبگران، تاریخ جنبش دانشجویی نشان داده است که غیرممکن است دانشجویان دربرابر سرکوب تمکین کنند و بدیهی است که این رفتار کمکی به ساکت کردن صدای اعتراض بر حق دانشجویان نخواهد کرد. امری بدیهی است که این تلاش مذبوحانه برای ارعاب و سرکوب دانشجویان بیاثر است،که اگر قرار بود سرکوب موثر باشد در ادامه ۱۶آذر۳۲ شاهد ۱۸تیر۷۸ و نزدیکتر مهر۱۴۰۱ نبودیم.
نکته حائز اهمیت و تاریخساز اما در این میان عملکرد وزارت علوم است.تا کنون شاید با انکار،دروغ و تظاهر به بیخبری یا ناتوانی از مقاومت دربرابر سرکوبگر وحشی امکان شانه خالی کردن از زیر بار تصمیمات ضددانشجو بود.
کمیتههای انضباطی و عملکردشان اما مستقیما در اختیار وزارت علوم است و این واقعیت امکان به نعل و میخ زدن را از وزارت علوم سلب میکند
حال همه منتظریم تا ببینیم این وزارتخانه که ماهیتا باید در خدمت دانشجو باشد،آیا با اصلاح رویه مانع قانونشکنی می شود و احضار فلهای دانشجویان را متوقف می کند، یا با لجاجت، بر این بیقدر دانستن قانون اصرار می کند، به همراهی دستگاه سرکوب درجایگاه متجاوز غاصب قرار گرفته، به دانشگاه اعلان جنگ می کنید.
دانشگاه خانه ماست.
ما چارهای جز دفاع دربرابر متجاوز نداریم.
شما اگر خادم، میهمان عزیز و اگر خائن دشمن متجاوز هستید.
این یک تهدید نیست، یک هشدار است برای نتیجه محتوم تجاوز.
ما دانشجویان نسلی بیشماریم متشکل از دانش آموختگان قدیم، دانشجویان امروز و دانش آموزان، که دانشجوی فردا …
ما بیشماریم، بیشمار، شجاع و خلاق.
تغییر ساحت تقابل از کنش مدنی به جنگ عریان شاید که در این لحظه و امروز به زیان ما، اما در گذر زمان به زیانتر شماست.
ما صاحبان خانه و آشنا به زیر و بم آنیم.
دیگر خودتان می دانید و دستگاه آکادمیتان