back to top
خانهنویسندگانمحمود دلخواسته: آقای اسماعیلیون، از خانم مسیح علینژاد انتظاری نیست، ولی از...

محمود دلخواسته: آقای اسماعیلیون، از خانم مسیح علینژاد انتظاری نیست، ولی از شما چرا

Delkhasteh-Mahmoud-1« آقای اسماعیلیون! سرنوشت ایران در ایران و بدست ایرانیان است که رقم می خورد و انقلاب در حال انجام می گوید که قتل شجاعانه، مظلومانه و غربیانه مهسا، دختر کردستان و دختر ایران، پر سوم سیمرغ فردوسی را آتش زد. این بما می گوید که وجدان تاریخی ایرانیان فرمان سرنگونی استبداد مذهبی را صادر تا آن را در کنار استبداد پهلویسم، که سبب ساز انقلاب بهمن شد، دفن کند. ولی برای اینکه این مبارزه هر چه زودتر و با خسارت کمتر همراه شود باید روشهایی بکار رود که این امکان را ایجاد کند.»

در حاشیه کنفرانس هالیفاکس (1) که از زیر بخشهای سازمان نظامی پیمان ناتو می باشد، تظاهرات تشکیل دادن امری سوال بر انگیز است.

آقای اسماعیلیون! از خانم علینژاد، انتظار عرق ملی داشتن انتظاری بیجاست. چرا که اینها فرزندان خمینی بودند و ذوب شده در فردی که ملی گرایی و وطن دوستی را خلاف اسلام تعریف می کرد و سالهای شخصیت سازی خود را در چنین باوری گذرانده اند و از چنین فردی هوچیگری و تظاهر و فریب و دروغگویی را آموخته اند. ولی از شما چنین انتظاری نمی رفت که در حاشبه کنفرانس نظامی ناتو تظاهرات تشکیل دهید و هموطنانی به آنجا دعوت شوند که هیچ معنی و تفسیر سیاسی چنین کاری را نمی دانستند و اینگونه وطن را هر چه بیشتر در خطر حمله نظامی قدرت های خارجی قرار دهید. آیا شرکت کنندگان در تظاهرات هیچ می دانستند که از نتایج تلویحی این نظاهرات دخالت نظامی در وطن می تواند باشد؟

آقای اسماعیلیون! از خانم علینژاد که کارمند رسمی دولت آمریکا می باشند و بنا بر این نمی توانند عمل و گفتاری در خلاف منافع دولت آمریکا انجام دهند و همیشه با جریانها و شخصیتهای طرفدار حمله نظامی به وطن رابطه بر قرار کرده اند، انتظاری نیست. ولی از شما این انتظار بود و هست که انقلاب آزادیخواهانه و استقلال طلبانه 401 را که آخرین انقلاب جنبشهای 130 ساله ایرانیان می باشد تا حاکمیت وطن را از شاه و شیخ سلب و به مردم بر گرداند، تابع متغیر سیاست قدرتهای غربی نکنید و اینگونه هم استقلال وطن را نقض و هم به اعتماد به نفس انقلابیون را که به تواناییهای عظیم خود امید بسته اند، ضربه نزنید.

آقای اسماعیلیون! از خانم مسیح علینژاد که دارای استعداد «موج سواری» هستند و فرصت طلب بی پرنسیبی که همیشه همچون کشتی بی لنگر با باد قدرت در بادبانهایشان حرکت می کنند و اینگونه یک زمان خاتمیست می شوند و یک زمان جنبش سبزی و یک زمان بنفش می شوند و هوادارن خود را به رای خواندنی در سال 92 می کند که نقض حقوق انسان و حقوق شهروندی آنهاست می خوانند و یک زمان طرفدار سینه چاک تحریم و حال سالهاست که به طرفداران حمله نظامی آمریکای به وطن نزدیک می شوند، انتظاری نیست. ولی از شما، انسان درد دیده ای که صلیب خونخواهی جگر گوشه هایتان را بر دوش می کشید این انتظار هست که همراه موج سوار فرصت طلب نشوید . یا حداقل اجازه ندهید که از شما سوء استفاده کنند.

آقای اسماعیلیون! از خانم علینژاد که همیشه از دیگران استفاده ابزاری کرده اند، (2) تا جایی که دختر نوجوان 16 ساله ای، خانم رویا پیرایی، را که بنا بر قوانین فرانسه هنوز کودک محسوب می شود، و تازه یکماه است مادر را از دست داده و در عزا و شوک عمیق است، از ایران و محیط طبیعی خود خارج می کند و او را به کاخ الیزه برای چند ساعت نمایش می آورد (3) و هیچ برایش مهم نیست که بعد از آن، نوجوان، چگونه باید در غرب زندگی کند؟ آنهم کودکی که دیگر نمیتواند به ایران بر گردد و باید در تنهایی و دوری از خانواده و در غربت، شوکهای فرهنگی را در حالت عزا تجربه کند. ولی از شما این انتظار هست و بود که از چنین فردی که مبارزه سیاسی را به محل در آمد بس هنگفتی تبدیل کرده است ومبارزه را به بیزینس و استفاده ابزاری از مردم روش کارش است، دوری کنید، تا خطها و جریانها، شفاف در مقابل مردم قرار بگیرند.

آقای اسماعیلیون! از خانم علینژاد که سالهاست خواستار هر چه بیشتر کردن تحریمهای اقتصادی که بیشترین ضربه را به فقیر ترین اقشار جامعه زده است و رانتخوارهای ولایی را چاق تر، انتظار اخلاق نیست، ولی از شما این انتظار هست که اجازه ندهید تا کسی که در رفاه کامل در غرب زندگی و در عمل، کوشش در فقیر تر شدن فقرا کرده است، از شما نیز استفاده ابزاری کند.

آقای اسماعیلیون! از خانم علینژاد انتظار علم و آگاهی و سواد سیاسی مورد نیاز نیست و این را هر بار که دهان باز کرده اند نشان داده اند. ولی شما نیک می دانید که دولتهای غربی هر گاه که می باید که بین منافع خود و دفاع از حقوق انسان یکی را انتخاب کنند، همیشه و بدون حتی یک استثناء، منافع خود را انتخاب کرده اند. نمونه آخر همین محمد بن سلمان است که نه تنها بایدن که او را جنایتکار خوانده بود ولی چون منافع آمریکا ایجاب کرد، به عربستان رفت و او را از انزوا در میان کشورهای غربی خارج کرد و اینهم کافی نبود، دستگاه قضایی آمریکا، حکم صادر کرد که خانواده مقتولی که بدستور محمد بن سلمان قصابی شد، اجازه شکایت از بن سلمان را نخواهد داشت.

آقای اسماعیلیون ، از خانم مسیح علینژاد که دست همکاری با برنار هانری لویی (از طریق ایشان بود که به کاخ الیزه راه یافت)، صهیونیست افراطی که طرح راستهای افراطی اسرائیل را برای تجزیه کشورهای خاورمیانه، بخصوص ایران را پیش می برد و از کسانی بود که لیبی را دچار آن فاجعه کرد و پروژه ایجاد کشور کردستان با جدا کردن کردستان ایران از مام وطن رادر حال اجرا دارد، ذره ای ن فاجعه کرد و در پی ایجاد کشور کردسانآن انتظار وطن دوستی نیست. ولی از شما چنین انتظاری هست و هیچ میل ندارم تا در وطن دوستی و دفاع از تمامیت ارضی وطن در شما ذره ای شک کنم. پس این انتظار می رود که با چنین افرادی نزدیکی نکنید و اینگونه جامعه ملی را دچار ابهام.
آقای اسماعیلیون، از خانم مسیح علینژاد انتظار شعور و درک سیاسی و ژئو پولیتیک نیست، ولی شما باید بدانید که استقرار دموکراسی درون زا در ایران و نفس ظهور و تولد ایران مردمسالار در وطن مستقل و آزاد، نه تنها خطری برای مستبدان نفتی عرب خلیج فارس و نه تنها خطری جدی برای اسرائیل (همانطور که آقای خامنه ای بدون دشمن – آمریکا- کردن نمی تواند زندگی کند، نتانیاهو نیز بدون رژیم ایران نمی تواند زندگی کند. در واقع، ایران، آمریکای نتانیاهو و دیگر راستهای افراطی اسرائیل است.) و نیز آمریکا. از جمله به این دلیل که از طریق استفاده از لولوی رژیم ایران بوده است که تا بحال صدها میلیارد دلار اسلحه به شیخهای عرب فروخته است و بدون چنین فروشی بسیاری از کارخانه های اسلحه سازی آمریکا از کار بیکار می شوند.

آقای اسماعیلیون ، تا این زمان که با شما صحبت می کنم و بر اساس اطلاعاتی که دارم، بر خلاف خانم مسیح علینژاد شما را انسان مستقلی یافته ام. بنا بر این باید بدانید که زمانی که غرب دست به چلبی سازی می زند و شما نیز با اینگونه کارها به یاری آنها می شتابید، آلتر ناتیو وطنی، مردمی و واقعی و مستقل را با مشکل روبرو می کنید. بنا بر این پیشنهادم این است که قدمی در راستای پروژه چلبی سازی بر ندارید و با این خانم سخت خود شیفته که در مصاحبه به نیو یورکر خود را رهبر جنبش (4) خواند، همکاری نکنید و پیش از اینکه دیر شود و همراه این خانم در باتلاق فرو روید پا پس بکشید. پیشنهاد اینجانب این است که در فعالیت سیاسی، روشهایی را بکار برید که امکان دخالت غرب و اسرائیل و استبدادهای منطقه در انقلاب ایرانیان برای مردمسالاری در وطن مستقل و آزاد، به حدا اقل برسد و نه اینکه به حداکثر. امیدوارم در این مورد نیک بیاندیشید و مطالعات لازم را انجام دهید. چرا که بر خلاف خانم مسیح علینژاد، تا آنجا که می دانم، شما را اهل مطالعه و اندیشه یافته ام.

آخر اینکه آقای اسماعیلیون! نیک می دانید که زمانی که مردمی که در جنبش می باشند، وقتی چشم به دخالت خارجی ببندند، از میدان مبارزه خارج شده و به تماشاگر تبدیل می شوند و این یعنی در تصمیمات، ایرانیان نقش نعش بازی کردن را بر عهده گرفتن وسرنوشت خود را تابع نیاز و مناقع قدرتهای خارجی قرار دادن.

آقای اسماعیلیون، سرنوشت ایران در ایران و بدست ایرانیان است که رقم می خورد و انقلاب در حال انجام می گوید که قتل شجاعانه، مظلومانه و غربیانه مهسا، دختر کردستان و دختر ایران، پر سوم سیمرغ فردوسی را آتش زد (5) این بما می گوید که وجدان تاریخی ایرانیان فرمان سرنگونی استبداد مذهبی را صادر تا آن را در کنار استبداد پهلویسم، که سبب ساز انقلاب بهمن شد، دفن کند. ولی برای اینکه این مبارزه هر چه زودتر و با خسارت کمتر همراه شود باید روشهایی بکار رود که این امکان را ایجاد کند.

در داخل ایران، وجدان تاریخی و مبارزاتی ایرانیان از طریق تجربه و خطا و تجربیات را با آنها در میان گذاشتند، راه خود را به جلو باز می کند. در خارج از ایران و در آن راستا، پیشنهاد می کنم که به 14 پیشنهادی که بنی صدر (6) حدود 13 سال پیش عرضه کرد مراجعه کنید. از جمله این پیشنهادات:

۱پس گرفتن شناسائی از دولتهای سرکوب گر. دست کم، فروکاستن آن تا حد روابط کنسولی.

۲ – خودداری از شناسائی گروه های مخالف رژیمهای سرکوبگر (نه مانند لیبی) و عدم حمایت سیاسی و مالی و تبلیغاتی کردن از آنها و درست کردن آلترناتیو. این کارها جلوی رشد آلترناتیوهای مستقل که لازمه پروسه دمکراتیک است، را می گیرد.

۳ترک سیاست حمایت از بخشی از رژیم در برابر بخشی دیگر. در مورد ایران، غرب بطور سیستماتیک از میانه روها و عملگراها حمایت کرده است.

۴خودداری از حمله نظامی و حتی تهدید به حمله نظامی؛ زیرا در صورتی که یک جامعه خود را تحت چنین تهدیدی احساس کند، صرف‌نظر از میزان مخالفت‌ها، علیه رژیم خود بسیج نخواهد شد.

۵خودداری از حمایت سیاسی و نظامی و مالی و تبلیغاتی از گروه های مسلح و به استخدام خود در نیاوردن آنها.

۶رفتار بدون تبعیض با همه استبدادها بدون توجه به منافع ملی. اگر استبداد بد است، در همه کشورها بد است. داشتن استاندارد دو گانه باعث بدبینی مردم کشورهایی که برای دمکراسی مبارزه می کنند، می شود.

۷خودداری از فروش اسلحه، به خصوص اسلحه ای که در سرکوب جنبش مردم کاربرد دارند.

پیشنهادها به دولتهای خارجی در قلمروی اقتصادی:

۸ممنوع کردن اعطای قرضه به دولتهای سرکوبگر و جلوگیری از چنین اقدامی توسط بانک‌ها و نهادهای اقتصادی.

۹ممنوع کردن بانک‌ها و شرکت‌های اقتصادی از اداره پولهای سران رژیم های سرکوبگر

۱۰ردیابی و شناسایی دارائی های رهبران فاسد و هم‌دستان آن در اقتصاد بین‌الملل، ضبط و واریز کردن اموال آنها به حساب ملتها، وقتی که حاکمیت ملتها در کشورهایشان مستقر شود.

۱۱موظف کردن بانک‌ها و سایر سازمان‌های اقتصادی به شفاف‌سازی روابط اقتصادی خود با این کشورها، بقصد جلوگیری از رانت خواری و خریدهای سری نظامی.

۱۲شفاف‌سازی قیمت کالاهایی که به این کشورها فروخته می‌شوند؛ به‌منظور جلوگیری از رانت‌خواری و کاهش سطح فقر که امکان مقاومت مردم در برابر استبداد را بیشتر می کند. (در مورد ایران کالاهای وارداتی اغلب حداقل سه برابر قیمت واقعی به مردم فروخته می‌‌شود).

۱۳مبارزه بین المللی با قاچاق مواد مخدر که یکی از منابع مهم درآمد رژیمهای سرکوبگر است (دولت ایران نمونه بارز این اقدام است). این مبارزه، بسود تمامی بشریت است.

۱۴ – شفاف‌سازی قراردادهای نفتی با استفاده از فناوری موجود به‌منظور نشان دادن قیمت فروش نفت و نیز شفاف‌سازی میزان فروش مخفیانه نفت و اینکه چه میزان از این پول به حساب‌های رهبران رژیم های سرکوبگر واریز می‌شود، اهمیت این تدبیر از آنجاست که رژیمهای استبدادی در بودجه خود از جامعه هایشان مستقل هستند.

مخلص

محمود دلخواسته

m_delkhasteh@yahoo.co.uk

 

(1)

https://www.nato.int/cps/en/natohq/news_148979.htm

(2)

چندی پیش یکی از اساتید دانشگاه لندن به اینجانب گفت که زمانی که خانم مسیح علینژاد به لندن آمدند، همکارانم کمک زیادی به ایشان کردند. ولی کم کم متوجه شدند که ایشان از همه استفاده ابزاری می کنند و به همین علت رابطه خود را با ایشان قطع کردند و اینکه نمی دانستند که به چه فرد سخت خود شیفته ای کمک می کرده اند.

(3)

https://www.radiofarda.com/a/france-president-iranian-women/32127609.html

(4)

https://z-upload.facebook.com/newyorker/posts/10159193544853869

البته بعد که متوجه شدند که بد جوری بند را آب داده اند، مصاحبه ای مهندسی شده با مصاحبه گری که بمانند مصاحبه گران درباری و ولایی مصاحبه می کردند انجام دادند. و در مصاحبه مطابق روش معمول برای فریب دادن، مشغول گل آلود کردن آب شده و اینکه همه رهبر هستند و من رهبر هستم و تو رهبر هستی و او رهبر است و ما رهبریم و شما رهبرید و آنها رهبرند. البته اگر مصاحبه گر به حداقل وظیفه خود عمل می کرد از این خانم سوال می کرد که چگونه شد که با این نوع نگاه و باوری دموکراتیک، در مصاحبه با نیویورکر از رهبری همگانی و این آن و آنها سخنی نگفته اید و خیلی صریح و شفاف خود را رهبر معرفی کرده اید؟

(5)

https://news.gooya.com/2022/10/post-69373.php

(6)

https://www.csmonitor.com/Commentary/Global-Viewpoint/2011/1109/How-to-overthrow-Iran-s-regime-without-war-or-sanctions

(7)

https://iranglobal.info/node/24010?fbclid=IwAR2b3Tv4G8OL6kDxItUFde25JSONnmSukLAbc5BJVqtPdtWVzTMpbesMJY4

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید