back to top
خانهدیدگاه هاشفاف و زلال حرف زدن و از سخن های چند پهلو دوری...

شفاف و زلال حرف زدن و از سخن های چند پهلو دوری گزیدن، نویسنده محمد جعفری (٨)

Jafari Marbini-Mohamed-1 

در قسمت قبلی مختصر توضیح داده شد که بفرض ساقط کردن رژیمی با دروغ دموکراسی، آزادی، عدالت و حقوقمداری در پی می آورد؟ که پاسخ من به این سئول منفی بود و دلایل آن هم بارها توضیح داده شده است. اینک توضیح داده می شود که دروغ انواع و اقسام دارد. انواع و اقسام دروغها دو نوعند: الف: دروغ های آشکار و ب: دروغ هایی که در ظاهر دروغ نامیده نمی شوند

الف: دروغهایی که روشن است و غالب مردم و یا اکثریت قریب تمامی مردم می دانند که مطلب و یا واقعه و یا سخن گفته و ذکر شده دروغ است و خوب همه می دانند که دروغ ام الخبائث است. اما چون آن دروغ صاف و زلال است و همه می فهمند که دروغ است، برای مردم کمتر خطر دارد زیرا با آگاهی از آن که دروغ است در مقابل آن پاد زهر ایجاد و از خطر آن جلوگیری می کنند و یا به دام آن نمی افتند. اما روحانیت شیفته قدرت حاکم و یا شریک در قدرت برای استفاده از دروغ که اساس پایداری وحفظ و نگهدارنده قدرت های سرکوبگر، مطلقه و غارتگر است و بدون دروغ یکسال و حتی کمتر از آن نمی توانند دوام بیاورند، جهت اغفال مردم ساده اندیش و معتقد به دین و ایمان، به دروغ یک کلمه مصلحت افزوده اند و گفته اند که « دروغ مصلحت آمیز» جایز بلکه واجب است و بعد هم آن را به تمامی عرصه های زندگی گسترش داده اند(1).

ب: دروغ هایی که در ظاهر به آن ها دروغ اطلاق نمی شود، اما از آنهائی که به آن ها دروغ اطلاق می شود، بشدت خطرناکتر و مضر تر است. زیرا محتوای آن در بر دارنده دروغ و حتی دروغ مضاعف است ولی در ظاهر دروغ نیست و برداشت مخاطب از آن چیزی است که خود در ذهن دارد و یا متداول است و لذا آن را راست می پندارد ولی بعد از اندک زمانی متوجه می شود که دروغ بود و فریب خورده است و یا با وجودی که عواقب آن دامنگیرش می شود اصلاً ممکن است که متوجه نشود که آن دروغ بوده است.  

این نوع از دروغ ها خود چند نوع اند:

ا- دروغ توریه یا توریت. (2) اساس این روش دروغ بر این پایه استوار است که با مخاطبین خود مسایل را به نحوى بیان می کنند که برداشتهاى مختلفى از آن درک شود، بدون اینکه ظاهراً مطلب دروغى را به مخاطبین خود گفته باشند. و یا زمانى که از شما مصاحبه‏اى بعمل مى‏آید یا مورد سئوال واقع مى‏شوید، پاسخ سئوال را به نحوى مى‏دهید که سئوال کننده از جواب شما چیزى را که خود مایل است بشنود از شما دریافت کند. هنگامى که شرایط زمانى و مکانى آماده باشد از این روش مى‏شود سود جست. این روش بیشتر به این علت بکار گرفته مى‏شود که مردم در همان زمان پى به نظر واقعى شما نبرند و عمق مطلب را در نیابند، در عین حالى که شما در جواب یا گفته خود، دست به گفتن دروغى نزده‏اید، ولى سئوال کننده و یا مخاطبین به دلیل شرایط خاصى که دارند و یا آماده شده است، عمق مطلب را در نمى‏یابند و به ظاهر آن بسنده مى‏کنند و راضى و خوشحال از اینکه شما آن چه را آنها خواسته و نظرشان بوده است بیان کرده‏اید.

اما توریه دروغ مضاعف است چرا؟ زیرا حق هر کسی است که آنچه را از دیگری می شنود، راست و حقیقت باشد و توریت اول حق مخاطب را که اطلاع از راست و حقیقت است از بین می برد و ثانیاً با استفاده از بی‌اطلاعی مخاطب سخنان را چنان می گوید که خود، منظور مورد نظر خویش را گفته باشد و مخاطب، از آن، مفهومی را که می‌‌خواهد و حقیقت ندارد برداشت کند. و این یعنی دروغ و فریب که می شود دروغ مضاعف. این دروغ مضاعف هم کلاه شرعی دیگری است در دست روحانیت.

بهای سنگین این دروغ مضاعف را مردم همه کشورها طی قرون پرداخته‌اند و امروز نیز می‌پردازند. این دروغ مضاعف و دروغ مصلحت آمیز و… همگی زاییده فقه بی‌اخلاق و زراد خانه فقه خشونت است که واقعیت و حقیقت راعوض نمی‌کنند. کار فقیهان در خدمت قدرت از کاری که ماکیاول می‌آموزد، بدتر است. زیرا ماکیاول به مردم درس دین و اخلاق نمی‌داد. بلکه پوست کنده و آشکار بنام قدرت سخن می‌راند و راه و روش قدرتمداری را می‌شناساند. ولی فقیهان و بویژه آقای خمینی بنام خدا، قرآن و پیامبر سخن می‌راند و عمل می‌کرد. و برای حفظ قدرت همه اینها و بسیاری از فوت و فن اغفال مردم را به فقیهان این عصر در عمل و نظر آموزش داد. البته از این دروغ مضاعف توریت، دیگران هم و بویژه سیاسیدن بدون اینکه بدانند به این نوع دروغ توریه و یا توریت گفته می شود، با مخاطبین خود عمل می کنند. هر کسی به اطراف خود بنگرد مثالهای زیادی را خواهد دید.    

امید است که این دروغ مضاعف و دروغ «مصلحت آمیز» و دروغی که در فوق آمد، با بر پائی حکومتی دموکرات ملی و مردمی که این جنبش و انقلاب نسبتاً همگانی و ملی و مردمی به ارمغان خواهد آورد، با کنار زدن روحانیت از حوزه رهبری و اداره کشور، و جدا شدن ساختار اداره کشور از ساختار روحانیت، و دخالت نکردن در امور یکدیگر از جامعه زدوده شود. جوانان دختر و پسر و ملتی که به جنبش و انقلاب برخاسته باید فقط به خود و ملت ستمدیده تکیه کنند و حتماً می دانند که اصول گرایان و همه اصلاح طلبان و دسته های مختلفشان به نوعی در تار عنکبوت قدرت تنیده شده شرکت دارند و آنها به خاطر داشته های خود، قادر نیستند که از تارعنکبوتی که در آن گرفتار آمده اند، خارج شوند. ترس بهم ریختن وضعیت و سقوط رژیم چیزی برای اصلاح طلبان بافی نمی گذارد و لذا باید این تار عنکبوت قدرت پاره شود و تا اصلاح طلبان و بویژه سران و رؤسایشان به خود بیایند. اینان در حصار قدرت، محصور شده اند. پس نباید از آن ها چشمداشتی داشت. و اگر هستند کسانی که هنوز چشم به راه اصلاح طلبان هستند، باید بدانند که آب در هاونگ کوبیدن و دست به خار مالیدن است.        

2-دروغ هایی که با بخشی یا قسمتی از حقیقت آمیخته است. این نوع از دروغها که با راست و با بخشی از حقیقت همراه است، مخاطب یا اصلاً متوجه بخش دروغ آن نمی شود، و یا کمتر به آن توجه می کند و آن را به چیزی نمی گیرد. هدف هم از این نوع گزاره، سخن، واقعه، جا انداختن قسمت دروغ آن در نزد مخاطبان است تا آن را به عنوان حقیقتی در نزد خود تلقی کنند. این قبیل دروغ های آمیخته با راست در نزد بسیاری از گروها و بویژه سیاسیون و رسانه های متمایل به آنها بسیار رواج دارد. هدف نهایی آن هم مغزشویی مردم است و چون آن ها با این دروغ در آن زمان به هدف خود رسیده اند، برایشان خیلی مهم نیست که در زمانهای بعد، مردم متوجه شوند آن مطلب دروغ بوده است. آقای خمینی در این نوع دروغ هم استاد اعظم بود( 3) ودقیقاً تا نشستن بر کرسی رهبری کشور هر جا لازم بود از آن استفاده می کرد. چرچیل در خاطرات خود گفته که من برای پیشبرد نظرات و امور خود با هر رئیس دولتی که ملاقات می کردم، به او دروغ می گفتم و بعد از مدتی که او می فهمید که دروغ به او گفته شده، من به هدف خود رسیده بودم.  

3-نوع دیگر از سخن و گزاره، پیچیده و چند پهلو حرف زدن، به عبات دیگر شفاف و زلال حرف نزدن و حرف دل خود را تماماً و درست بیان نکردن و غیر شفاف و زلال و یا پیچیده حرف زدن که از آن در زمانها مختلف می شود تعابیری مختلف کرد. این نوع از دروغ غالباً سیاسیون، گروهها، دسته ها و احزاب قبل از اینکه به قدرت برسند مورد استفاده قرار می دهند. و برای اینکه مخاطبین به نظر واقعی آنها پی نبرند، پیچیده، غیر شفاف، و مبهم سخن می گویند. تا اگر احیاناً شتر اقبال با آنها یار شد و در خانه اشان خوابید، بتوانند از آن دفاع کنند و یا بگویند که ما از اول همین را گفته بودیم. و در این نوع دروغها غالباً از ساده اندیشی، بی اطلاعی، کم اطلاعی و یا احساس مردم سوء استفاده می شود.

مبهم، شاف و زلال حرف نزدن گرچه به صورت دروغ نیست، اما به دروغ منتهی خواهد شد. و این تا حدودی مانند توریه است که گوینده در زمانهای متفاوت و یا نزد اشخاص و افراد مختلف می تواند بگوید که منظور من این بوده و آن نبوده است. شاید برای بعضی ها این سئوال مطرح شود که زمانی که جامعه در حال جنبش و انقلاب است حالا چه وقت پرداختن به دروغ و انواع و اقسام آن است؟ باید همه نیرو صرف از بین بردن و سقوط رژیم شود. ظاهر قضیه این است که بله چنین باید باشد اما در حقیقت این هم از همان نوع دوم دروغ است که در بالا توضیح داده شد. اما خوشبختانه به یمن جنبش سر تا سری ملت ایران که تداوم پیدا کرده و وارد ماه سوم خود شده است، نظر به اینکه مردم دروغ های کثیف حاکمیت و انواع آن را به عیان دیده و درک کرده اند، این حربه کثیف به میزان قابل توجهی از دستشان افتاده است. و امید است که با پیروزی مردم، این حربه به طور نسبتاً کامل از بین جامعه زوده شود. و باز امید که دروغ مضاعف و دروغ «مصلحت آمیز» و انواع دروغی که در فوق آمد، با برپائی حکومت دموکرات ملی و مردمی که این جنبش و انقلاب نسبتاً همگانی و ملی و مردمی به ارمغان خواهد آورد، با کنار زدن روحانیت از حوزه رهبری و اداره کشور، و جدا شدن ساختار اداره کشور از ساختار روحانیت، و دخالت نکردن در امور یکدیگر از بین خواهد رفت و از جامعه زدوده خواهد شد.

اما تا امروز اگر از مردم عادی که گاهی ممکن است بدون اراده، هدف و نیت خاصی غیر شفاف سخنی بگویند، بگذریم، بیشترین دسته ها، گروه ها، و احزاب که از این روش مبهم، غیر شفاف استفاده می کنند و سخن می رانند، مجاهدین، اصلاح طلبان و سلطنت طلبان است.

همه گروه ها و دسته و نحله های مختلف باید از هم اکنون شفاف و زلال بگویند که در آینده چه می خواهند و چه نوع از حکومتی را طالبند. آن کسانی که می گویند الآن وقت این حرفها نیست و فقط باید همه سخن و عمل را در ساقط کردن این رژیم بکار برد. به کجراهه ها می روند. چون اگر از هم اکنون برای جامعه ای که در جنبش و انقلاب است مشخص نکنند که بعد از سقوط رژیم، چه سیستم و رژیمی را می خواهند جایگزین رژیم گذشته کنند، و یا اینکه بگویند، بعداً به مردم مراجعه خواهد شد و هر رژیمی را که مردم خواستند، بر پا خواهند کرد، این حرفها مبهم و هدفدار است. اما اخیراً تلویزیون های خارج نشین اینترنشنال، من و تو و بویژه بی بی سی فارسی با وجودی که ظاهراً می گویند که ما بی طرف هستیم، اما این دروغ بزرگی است که به مخاطبین خود القا می کنند و به خود هم دروغ می گویند که بیطرف هستند. چون مردم غافل از این هستند که فریب به اتفاق این نوع تلویزیون و رسانه ها که در چهارچوب سیاست کلی آن کشورها عمل می کنند، و در آن محدوده برای وانمود کردن بیطرفی خود امکاناتی هم در اختیار دارند، که با آن بازی می کنند. دلایل و نشانه های زیادی از زمان رادیو بی بی سی تا امروز برای اثبات این مطلب وجود دارد. فقط در این رابطه به یک مثال قناعت می کنم و اگر لازم دیده شد، در فرصت مناسبتری مشروح به آن پرداخته می شود. بی بی سی فارسی برای این که وانمود بکند که بی طرف است. در هر دوره ای غالب افرادی را برای سئوال و پرسش و یا نطر خواهی انتخاب می کند، و آنها را به صحنه می آورد که می داند که آنها بیان کنند نظر آنها هستند. مثلاً در دوره اصلاحات حد اقل تا پایان دو دوره ریاست جمهوری آقای حسن روحانی – و حد اقل تا قبل از انتصابات انتخاب نمای اخیر که آقای ابراهیم رئیسی جنایت کار مسلم تاریخ به ریاست جمهوری منصوب شد – با چنین روشی عمل کرده است و به قول یکی از افرادی بی بی سی فارسی که روزی من از او پرسیدم که چرا این رسانه غالب کسانی را که برای مصاحبه و یا گفتگو می آورد، از اصلاح طلبان و یا از گروه های حامی اصلاح طلبان هستند؟ به من پاسخ داد که بله! متآسفانه بی بی سی همه تخم مرغ های خود را در سبد اصلاح طلبان گذاشته است. و امروز هم با همین روش سعی کرده که برای ملت ایران با زبان بی زبانی رهبر تراشی بکند. مثلاً دیشب (سه شنبه 22 آذر 1401) در برنامه 60 دقیقه خود، آقایی که او را از دانش آموختگان لیبرال معرفی می کرد مجری برنامه پرسید که آیا اینکه می گویند که این جنبش و یا انقلاب رهبر ندارد درست است؟؟ پاسخ داد: خیر! این حرف نادرستی است و شاهزاده رضا پهلوی و فرح پهلوی نشان داده اند که اینها رهبر واقعی ملت ایران هستند و هم مفصل با استدلاهای آب دوغ خیاری خود داد سخن داد که نه خیر رهبر وجود دارد و شاهزاده رضا و فرح پهلوی رهبر هستند و وجود دارند. کسانی که در خارج نشسته اند و به خیال خام خود رهبر تراشی برای ملت ایران می کنند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه باشد، باید بدانند که پشت به ملتی که در جنبش و انقلاب است عمل می کنند وآب به آسیاب رژیم مطلقه غارتگر می ریزند.

من در اینجا به آقای رضا پهلوی همچناکه در همه جا او را مانند هر ایرانی و شخصیت دیگرآقای رضا پهلوی خطاب کرده ام. اگر واقعاً آقای رضا پهلوی خواهان بازی کردن نقشی و کمکی در جهت آزادی و اختیار و استقلال ملت است، باید از حرفهای دو پهلو و چند پهلو که بعد سقوط رژیم مردم تعیین خواهند کرد که چه رژیمی را می خواهند، دست بردارد و راست و پوست کننده نظر واقعی خودش را شفاف بیان کند که این هم به نفع خود و هم به نفع ملت ایران است. اگر شما هم مانند دیگرانی که در ایران به دنبال دموکراسی و شرکت آحاد مردم در سرنوشت خویش هستند، هستید باید از این القاب واکنشی والاحضرت ولیعهد و شاهزاده که گویای نادیده گرفتن مردم ایران بمنزله صاحب حق حاکمیت است و ناخوانده در بر دارنده مفهومی به غیر از آحاد ملت نهفته است، دست بردارید. و به طرفداران خود هم نظر خود را شفاف و زلال بگویید و از سخنهای دو پهلو و چند پهلو دوری کنید که این هم به نفع خود و هم به نفع ملت ایران است. و بر تمامی قلم بدستان و کسانی نگران سرنوشت خود و ملت هستند، باید شفاف و زلال نظر و خواسته خود را بیان کنند و نگویند که آلان وقت گفتن این حرفها نیست، باید اینها به یاد بیاروند که تمامی گروه ها و دسته ها در انقلاب 57 می گفتند فعلاً باید همه در سرنگونی شاه متحد و یک زبان شویم و از سایر چیزها بپرهیزیم و امروز همه آنها بدون استثنا می گویند چه غلط و اشتباهی کردیم. نتیجه شفاف و زلال خواسته و نظر خود را بیان کردن این است که خوب ملت آگاهانه و از قبل موافق خواسته ها و نظر شما بود، بدان عمل خواهد کرد.

و اکنون هم چند نکته از باب یادآوری به هم میهنان خودم که در جنبش و انقلاب شرکت دارند، متذکر می شوم:

یکم: ما تجربه عراق و چلبی سازی را در پیش روی خود داریم، باید سخت از این تجربه عبرت آموخت و مواظب رهبری سازی ها که سخت در خارج از کشور وبا حمایت و کمک بیگانگان در جربان است، بود. که از این تیپهای چلبی مانند ساز، ایرانی ملی، مستقل و مردمی بر نمی آید.

دوم: باید مواظب کس و کسانی بود که سخت خود شیفته هستند و به هر در و تخته ای برای مطرح کردن و جان انداختن خود می زنند و بنام ملت ایران و یا سخنگوی ملت داد سخن می دهند و وقتی پرسیده می شود که آیا شما نگران این نیستید که از آمریکا پول می گیرید به عنوان وسیلۀ دست آمریکا مطرح شوید، پاسخ می دهد که خیر برای من مهم نیست و از هر کسی پول می گیرم و من می خواهم سخنگوی مردم باشم (4) و در جای دیگر می گوید خود را رهبر جنبش خوانده (5) و اخیراً هم طبق گزارشها با کمک برنار-آنری لوی صهیونیست مشکوک و توطئه گر به کاخ الیزه راه یافته است. اینان غافل از این امر مستمر هستند که از هرکسی و جائی که پول و امکانات می گیرد و تبلغ و تقویت می شود ، در نهایت چه بخواهد و چه نخواهد بنده و برده آنجا است و هر وقت بخواهد از ارباب خود ببرد تمامی اسرار را منتشر و او را بسکه پول می کنند. همچنانتکه تا به امروز در طول تاریخ چنین بوده است. بنابر این جوانان دختر و پسر و فریدونهای زمان و همه کسانی که در جنبش و انقلاب هستند، خود و از درون دستگاه و سیستم رهبری که هم اکنون هم تا حدودی در جریان است خواهند ساخت و اگر خارج نشینان به واقع به فکر ملت ایران و جنبش آنها هستند، مهمترین مسئولیت و وظیفه آنها این است که صدای ملتی که به پا خاسته است را بیش از پیش بگوش جهانیان در هر نقطه ای که هستند برساندند و صدای آنها باشند و البته نظرها و پیشنهاد های سازنده و بدیع خود را هم به داخل منتقل کنند و از رهبر سازی ها هم که به ضرر جنبش تمام خواهد شد، سخت پرهیز کنند.  

آخرین نکته اینکه ای ملت بزرگ ایران، در همه نقاط کشور و در هر کوی و برزنی بپا خیزید و به جنبش بپیوندید و تا از فشار کشتار و قتل و غارت و انواع جنایت از آن ها کاسته شود و از این طریق به کمک مردم ستمدیده سیستان و بلوچستان و کردستان برسید.

دیگر اینکه اگر لحظه ای از تظاهرات مسالمت آمیز و ضد خشونت در تمامی نقاط کشور کاسته شد، رژیم نفس کشیده و برخواهد گشت و به قتل عام تا به حال در جنبش بوده اند خواهد پرداخت. نیک بدانید که این رژیم مطلقه غارتگر تمامی کسانی که مخالف هستند، چه شیعه، چه سنی و چه هر دین و مذهبی، همه را کافر دانسته و جان و مال و ناموس آنها را برای ابواب جمعی خود حلال و مباح کرده است و اگر به ظاهر آن را عنوان نمی کند از ترس ناگهانی خیزش عموم مردم است ولی عملاً چنین کرده و می کند و طبق اطلاعات منتشر شده در زندانها و در کردستان به آزار جنسی دختران و با نوان پرداخته است. ای هموطنان عزیز من نیک بدانید علمی که از تجربه حاصل می شود، از کتاب و استاد حاصل نتوان کرد و این تجربه ای است که من در طول بیش از پنجاه سال با کار کوشش و تحقیق در مورد رژیمهای ملطقه استبدادی و بویژه این رژیم مطلقه غارتگر به دست آورده ام.  

آخرین نکته اینکه ای ملت بزرگ ایران، در همه نقاط کشور و در هر کوی و برزنی بپا خیزید و به جنبش بپیوندید و تا از فشار کشتار و قتل و غارت و انواع جنایت از آن ها کاسته شود و از این طریق به کمک مردم ستمدیده سیستان و بلوچستان و کردستان برسید.

دیگر اینکه اگر لحظه ای از تظاهرات مسالمت آمیز و ضد خشونت در تمامی نقاط کشور کاسته شد، رژیم نفس کشیده و برخواهد گشت و به قتل عام تا به حال در جنبش بوده اند خواهد پرداخت. نیک بدانید که این رژیم مطلقه غارتگر تمامی کسانی که مخالف هستند، چه شیعه، چه سنی و چه هر دین و مذهبی، همه را کافر دانسته و جان و مال و ناموس آنها را برای ابواب جمعی خود حلال و مباح کرده است و اگر به ظاهر آن را عنوان نمی کند از ترس ناگهانی خیزش عموم مردم است ولی عملاً چنین کرده و می کند و طبق اطلاعات منتشر شده در زندانها و در کردستان به آزار جنسی دختران و با نوان پرداخته است. ای هموطنان عزیز من نیک بدانید علمی که از تجربه حاصل می شود، از کتاب و استاد حاصل نتوان کرد و این تجربه ای است که من در طول بیش از پنجاه سال با کار کوشش و تحقیق در مورد رژیمهای ملطقه استبدادی و بویژه این رژیم مطلقه غارتگر به دست آورده ام.  

محمد جعفری 4 آذر 1401

mbarzavand@yahoo.com

نمایه و یادداشت

1-0نگاه کنید به کتاب «تحقیق در باب دوروغ مصلحت آمیز» که به تفصیل و مشروح در این موارد بحث شده که چسان روحایت دروغ را به تمامی عرصه های زندگی گسترش داده اند.

2- در زبان انگلیسی به توریه به نوعی بولشیت (Bullshit) گفته می شود. نگاه کنید به کتاب کوچک 67 صفحه ای که بخش مهمی از آن را بیان کرده است:  

On Bullshit Harry G. Frankfurt Published by Prinston University Press

  به نقل از لغتنامه دهخدا:

توریه (توریت) از نظر اصطلاح لغوى عبارت است از: پوشیدن حقیقت خبرى و ظاهر کردن غیر آن.

– اراده چیزى کردن و غیر آن ظاهر کردن

– پنهان کردن حدیثى و ظاهر ساختن غیر آن

– چیزى را اراده کردن که مقصود غیر آن باشد

– آنست که متکلم خلاف ظاهر کلام خود را اراده کند

– عبارتست از ابهام، یعنى استعمال لفظى که در آن دو معنى باشد، یکى نزدیکتر و دیگرى دور

3-نگاه کنید به کتاب پارس و…بویژه بخش کلید فهم زبان آقای خمینی ص 67-70 چاپ اول و ص 79-82 چاپ دوم.

4-https://www.bbc.co.uk/iplayer/episode/m001ccyh/hardtalk-masih-alinejad-journalist-and-campaigner

5- https://z-upload.facebook.com/newyorker/posts/10159193544853869

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید