بیانیۀ شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت شکنجه و ضرب و شتم سوران اسکندر لطفی، عضو ارشد انجمن صنفی معلمان کردستان و سخنگوی شورای هماهنگی، همچنین تائید حکم پنج سال زندان برای جعفر ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران:
زن، زندگی، آزادی،
ژن، ژیان، ئازادی،
به نام خداوند جان و خرد،
آید آن صبحی که صبح ظالمان گردد غروب!!
مردم شریف ایران، همکاران و دانش آموزان عزیز،
سال هاست که معلمان در قالب فعالیت های صنفی و در چهارچوب تشکل ها و کانون های مستقل علم مبارزه با تبعیض، تفریق و جهل در حوزه های مربوط به آموزش و پرورش کشور را برداشته و مسئولان را نهیب می زنند.
به دفعات و کرات، عواقب پیامدهای آموزش و پرورش ایدئولوژیک، واپسگرا و غیرعلمی گوشزد گردید، و به مسئولان نسبت به نتایج آن انذار داده شد. اما دریغ از گوش شنوا!!
ماحصل و دستاورد رویکرد غلط ایدئولوژیک در آموزش و پرورش به طور خاص، و ادارۀ کشور به شیوۀ عام، افتادن تشت رسوایی حاکمیت از بام بود و آن چیزی ست که هم اکنون نه تنها افکار عمومی مردم ایران، بلکه جهانیان را نیز به واکنش و نکوهش آن واداشته است.
رسالت یک حکومت، ایجاد زمینه و بستر مناسب برای پرورش استعدادها و بسط و توسعۀ کشور است، به گونه ای که حقوق آحاد ملت از هر قشر و طیفی، و با هر نگاهی محترم شمرده شود و قانون و قانون پذیری سرلوحۀ اندیشه و اعمال حکومت گران و مردم آن جامعه واقع شود و از آن باب آرامش و نیکبختی بر عرصه های مختلف زندگی مردم سایه گستراند.
متأسفانه انحصار طلبی، تنگ نظری و فساد در سیستم مدیریتی کشور به جایی رسیده که روز بروز حلقه های خودی نظام، تنگ و محدودتر و باعث بی پشتوانه ماندن حاکمیت گردیده است. و اکثریت قریب به اتفاق مردم در تصمیم گیری ها، برخورداری از امکانات و فرصت ها، به حاشیه رانده شده اند، و این امر سبب بروز نارضایتی های عمده، بالاخص در دو دهۀ اخیر گردیده است. و هر بار این اعتراضات با قهری ترین و خشونت بارترین وجه ممکن سرکوب شد، تا جایی که در شهریور امسال، دُمل چرکین این رویۀ غلط و ناپسند با قتل حکومتی ژینا امینی، بیش از هر بار سر باز کرد و باعث خیزش عمومی مردم ایران علیه حاکمیت شد. و این اعتراضات بیش از دو ماه است که ادامه دارد و هر روز ابعاد آن گسترده تر می شود.
متأسفانه، حوادث اخیر بهانه ای شد برای فشار بیشتر بر فعالین صنفی شناخته شده و فرصتی برای سو استفادۀ جریان های خاص دست داد تا با معلمان نیک اندیشی که همواره این بحران ها را پیش بینی، گوشزد و هشدار داده بودند، به ناروا برخوردهای غیرقانونی شود.
در همین راستا پروژه سازی ها شروع شد و افراد خوشنامی، از جمله سوران اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی، محمد حبیبی، ژیلا خیر و …، یا بازداشت شدند، و یا با احکام سنگین مواجه گردیدند.
اخیراً سوران اسکندر لطفی، سخنگوی شورای هماهنگی، علیرغم گذاشتن وثیقه، در زندان تهران بزرگ، شکنجه و ضرب و شتم گردیده و حکم پنج سال زندان جعفر ابراهیمی، در دادگاه تجدید نظر تائید شد!
برای همیشه نمی توان با سناریو سازی و دروغ، چشم حقیقت و بصیرت مردم را بر واقعیات و حقایق بست.
بسیار حقارت آمیز است، دستگاه های امنیتی یک کشور که در دام سودجویان، افراد فاسد و بازجو- خبرنگاران متملق هرزه ای بیافتد که برای نیل به اهداف پلید خود، روشنفکران و اندیشمندان در حوزه های مختلف آموزشی، اجتماعی و سیاسی را قربانی کنند.
تمام مشکلات کشور ریشه در ناکارآمدی سیستم حکمرانی آن دارد و نسبت دادن آن به بیگانه، دخالت خارجی و …، سناریویی کاملاً نخ نماست و محلی از اعراب ندارد.
تا کی سر در برف فرو کرده و مشکلات دست ساختۀ خود را به غیر حوالت داده و با فرافکنی و فرار به جلو، از زیر بار مسئولیت ها شانه خالی می کنید؟
کانون های صنفی فرهنگیان، به ویژه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم نمودن کشتار مردم بی دفاع در جریان خیزش اخیر و اعمال شنیع و غیرانسانی از دستگاه قضائی و نیروهای امنیتی می خواهد هر چه زودتر معلمان بازداشتی، از جمله آقای سوران اسکندر لطفی، را آزاد نمایند، چرا که صبر معلمان برای ابد نیست.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز ناخرسندی از بازداشت و زندانی کردن فله ای معلمان، دانش آموزان و آحاد مردم و توسل به زور و شکنجه با هدف اعتراف گیری، برای چندمین بار هشدار می دهد، عواقب رویداد هر حادثۀ ناگورای را متوجه حاکمیت، به ویژه نهادهای امنیتی و دستگاه قضائی می داند و در برابر آن سکوت نخواهد کرد. همچنین این شورا انتظار دارد، پرونده های همۀ معلمان زندانی در دادگاه های قانونی، بدون اعمال نظرهای ناصواب و با رویۀ صحیح قضائی مورد بازبینی قرار گیرد.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران،
۶ آذر ۱۴۰۱