حدود سه ماه از خیزش مردم ایران برای عدالت و آزادی میگذرد. تداوم این خیزش و نیز رنج و شکنجه و حبس و خونی که مردم ایران بابت آن پرداخت کرده و میکنند، نشاندهنده این واقعیت است که نهضت عدالتجویی و آزادیخواهی مردم ایران از مشروطه تا کنون مسیر تکاملی را پیموده و به اوج خویش نزدیکتر میشود.
مبارزه با هر نوع از دیکتاتوری و زندگیخواهی و زندگیجویی، در این جنبش، گواه تکامل خواستههای منطقیِ مردم رنجدیده و ستمدیده ایران در طول بیش از یک سده تلاش آزادیخواهانه است.
در این میان نوجوانان و جوانان، دانشجویان و دانشآموزان نقش کلیدی را در این جنبش ایفا میکنند و به درستی تشخیص دادهاند که قلب جهان مدرن و راه عبور از هر نوع استبداد و رسیدن به برابری و رهایی، خیابان است و بنابراین، قلب تپنده این جنبش را خیابان قرار دادهاند. در این راه نیز صدها کشته و هزاران زخمی و بازداشتی را تقدیم کرده و شریان خیابان را با خون خویش پر نبض و پر تپش نمودهاند. آنها با جسارت و خوشفهمی و تیزبینی خویش، راه را به ما نشان میدهند: «ما از دانشآموزانی که کف خیابان خون میدهند، آموزش میگیریم». علاوه بر این، ما معلمان نیز طی بیش از بیست سال گذشته و بهخصوص چند ماه اخیر، هزینههای زیادی دادهایم. تعداد کثیری از همکاران ما بازداشت و زندانی شدهاند و تعدادی نیز به خون غلطیدهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران، در تمام این مدت سعی کرده است که ضمن رصد و شناخت جریانی که هر روز و هر لحظه در جامعه گستردهتر میشود و تمام جغرافیای ما را در مینوردد، از این جنبش حمایت کند و نقش تاریخی خویش را ایفا نماید. امروز که در آستانه روز دانشجو هستیم، این شورا اعلام مینماید که از فراخوانهای اعتراضی اقشار مختلف حمایت کرده و از همکاران گرامی درخواست مینماییم که در کنار دانشجویان و دانشآموزان خود قرار گیرند و حامی آنها باشند.
وعده ما روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر سال ۱۴۰۱ همراه با اقشار و گروههای مختلف در کف خیابان و به طور خاص جلوی دانشگاه ها.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۱۲ آذر ۱۴۰۱
معلمان زندانی تنها نیستند:
رسول بداقی، اسماعیل عبدی، اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی، هاشم خواستار، مسعود فرهیخته