داستانی از مولانا و درس هایی از آن برای امروز، مصاحبۀ مرتضی عبداللهی با حمید رفیع در تلویزیون سپیدۀ استقلال و آزادی:
در این مصاحبه به نکات زیر پرداختم:
داشتن نظر و اختلاف نظر بر خلاف برداشت بعضی، یک جرم نیستند، یک حق برای انسان هستند. توهین، تهمت، دروغ و تهدید، نطر نیستند، چماق سانسور اند.
دین یا مرام را انسان با شناخت و اختیار خود انتخاب می کند. بنابراین دین و مرام، نمی توانند ارثی باشند، بلکه چنین روش ارثی ای، خلاف استقلال و آزادی انسان است. دین ارثی علت تأسیس دستگاه های استبداد دینی بوده که بنام دین انسان ها را استبداد زده ساخته اند.
ترس مهمترین وسیلۀ بقای هر استبداد بوده و هست. شباهت این وسیلۀ استبداد در بین نسل انقلاب ۱۳۵۷ و نسل جنبش کنونی، ایجاد باوری جمعی در بین بخشی از مردم با پخش مطالبی، با ترکیب کمی حقیقت و کلی دروغ و تهمت، و با ایجاد کینه است، که می تواند انسان ها را از چون و چرا کردن، تحقیق در مورد صحت مطلب، سنجیدن اعمال خویش با حقوقی چون استقلال و آزادی انسان بازدارد و آنها را وسیله سازد. در این مورد درسی از مولانا را مطرح ساختم.
شاد باشید.
حمید رفیع