سازمان معلمان ایران موکدا خواستار توقف اعدامها و پرهیز از اعمال خشونت در فضای کشور شد
اعدام شتابزده جوان ۲۳ ساله #محسن_شکاری از معترضین بازداشتی مهرماه، غمی بزرگ بر انبوه غم های ناشی از کشته شدن جوانانمان در میادین و خیابانهای شهرهای مختلف افزود.
اعمال خشونت شدید در برخورد با معترضین وحاکم شدن تفکر خشونت پرور، هم اکنون کشور را گرفتار بحران های گسترده و بی بازگشت کرده است. زندان ها از جوانان و نخبگان تحصیل کرده انباشته شده و نیز با اعمال شیوه های پلیسی _ امنیتی در مدیریت کشور بویژه در محاکم قضایی؛ شاهد نقش مخرب و ویرانگر اینگونه روش ها در اداره کشور هستیم که ضرورت بازنگری در نحوه حکمرانی و تقویت عقلانیت در اداره امور را اجتناب ناپذیر نموده است.
اتکا بر روش های خشونت بار و منسوخ در حکمرانی و دستگاه قضا؛ در شرایطی که بسیاری ازکشورها مجازات اعدام را از نظام قضایی شان حذف کرده اند ما را بر آن می دارد که از وکلا و حقوقدانان، فقها ، صاحب نظران ، فعالان مدنی و نهادهای مسئول بخواهیم تا در حذف حکم اعدام از قوانین جزایی کشور اهتمام ورزند.
سازمان معلمان ایران ضمن عرض تسلیت به پیشگاه ملت شریف ایران و خانواده معزز شکاری ؛ مراتب انزجار و اعتراض خود را از اعدام و سرکوب معترضین اعلام می دارد و خواهان آزادی بدون قید و شرط کلیه افرادی است که صرفا به دلیل شرکت در اعتراضات در زندان هستند. زیرا معتقدیم که رویه های خشن ، جز نفرت پراکنی و ایجاد خشم و کینه در آحاد ملت و ترسیم چهره ای غیرانسانی از نظام و برانگیختن اعتراضات جهانی و نهادهای حقوق بشری علیه حاکمان ایران دستاورد دیگری ندارد لذا بدینوسیله موکدا از مقامات قضایی خواستار توقف اعدامها و پرهیز از اعمال خشونت در فضای ملتهب کشور هستیم.
—————
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران علیه اقدامات بسیج این دانشکده که اقدام به تهدید و افشا پیام های خصوصی دانشجویان کرده بود.
سلامی از ما نخواهید شنید که جز غزل خداحافظی با شما حرفی نداریم.
بسیار پیش از این شما را شناختیم؛ زمانی که اعتراف کردید اگر اسلحه در دست داشتید، سر و سینه هم دانشکدهای هایتان را بینصیب نمیگذاشتید. میدانیم با این چوب پنبههایی که ارباب خونخوارتان در گوشتان فروکرده و این چشمبند های رنگارنگ از دروغ که دربرابر دیدگانتان نهاده از درک حقیقت عاجزید. اما اکنون که میبینیم این چنین بیشرمیتان را به نمایش میگذارید و در آتش کین اخراج از گروه “زبانها” میسوزید، لازم میدانیم بار دیگر یادآور شویم که دلیل اخراج شما همین بس که این چنین شرف را قورت میدهید، حیا را قی میکنید و با آنکه میدانید کپیبرداری از پیام افراد در آن گروه خلاف مرام نامه و تعهدات اعضای آن گروه است پس از آنکه اخراج شدهاید، با هزار ترفند و دوز و کلک و با صفحات پنهان عضو گروه میشوید تا بیش از پیش به ما ثابت کنید که بیمرامید و بیتعهد.
اما چرا در کمد خودتان را مخفی میکنید و از پشت شیشه ها میرقصید؟ ما که هزاربار گفته ایم تنها نگران زخم تازیانههای اربابتان بر پشتتان هستیم و درد مالبندها بر شانههایتان. شما که با اسلحه گفتگو میکنید، دیگر از چه میترسید؟ از شمار اندکتان؟ از خشم چه این چنین کبودید و کف بر لب دارید؟ حقا که گواه پندارهای حیوانیتان همین کردارها و گفتارهای بیشرمتان است.
حرفی باقی نمیماند بیش از این که رسواییتان چون سایهای در پی شماست.
والسلام.
———–
یانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم درباره اعدام معترضان حوادث اخیر
باسمه تعالی
«زنهار که خونى را به ناحق بریزى؛ زیرا هیچ چیز به اندازه خونریزى ناروا خشم و انتقام الهى را نزدیک نمیکند و بدفرجام نیست و نعمت را زائل نمیکند» (نهج البلاغه، نامه ۵۳).
اجرای حکم اعدام یکی از معترضان، آن هم در شرایطی که اقتضا میکند حکومت با شنیدن صدای اعتراض مردم در راه آرامکردن اوضاع گام بردارد، بخش عظیمی از جامعه بهویژه فرهیختگان و دلسوزان کشور را شگفتزده و وجدان عمومی را جریحهدارتر کرد. بیتردید در شرایطی که بهدلیل فقر، تورم، فلاکت و ناکارآمدی در اداره کشور، اکثریت مردم از حکومت ناراضی و نسبت به آن اعتراض دارند، صدور و اجرای حکم اعدام، آتش اعتراضات را شعلهورتر خواهد کرد.
صرف نظر از اشکالات فقهی و حقوقی که در روند دادرسی، صدور و اجرای ناگهانی این حکم وجود داشته است، اساساً اعدام راهکاری درست برای تأمین امنیت و کاستن از التهاب نیست؛ زیرا این کار به خشم و کینه جامعه میافزاید و ناآگاهی از فضای افکار عمومی جامعه و بیتوجهی مسئولان امر به مصالح کشور را نشان میدهد. افزون بر این مشکل اصلی این است که روند قضائی این محاکمات نتوانسته است افکار عمومی را قانع کند.
محاربه، که برای برخورد با معترضان به آن استناد میشود، عبارت است از بیرونکشیدن سلاح بهمنظور ترساندن مردم و جنگیدن با خدا و پیامبر، مشروط به این که قصد ترساندن، احراز شود و برای دفاع از خود نباشد. در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی نیز محاربه عبارت است از «کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها بهنحوی که موجب ناامنی در محیط گردد.» بنابراین شهروندانی که با استفاده از حق اعتراض به وضعیت ناعادلانه کشور، در برابر خشونت ماموارن مقاومت و از خود دفاع میکنند، را نمیتوان محارب دانست.
اعتراض به حاکمان و مقاومت در برابر برنامهها و روندهایی که ناعادلانه بهنظر میرسد، از حقوق غیرقابل تردید شهروندان است که در آیات قرآن نیز بر آن تاکید شده است. خداوند میفرماید: «لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» (نساء: ۱۴۸). «خداوند بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد، مگر از کسى که به او ستم شده باشد». این آیه به مظلوم اجازه دادخواهى و فریاد مىدهد. در آیه ۴۱ سوره شوری نیز مىفرماید: «وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِکَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ». «و هرکس پس از ستمدیدن، یارى جوید و انتقام گیرد، راه نکوهشى بر او نیست».
در چارچوب فقه و قانون مجازات اسلامی محاربه تنها در جایی است که فرد با قصد ایجاد خوف در جامعه دست به اقدام مسلحانه بزند. بنابراین اگر فرد معترض از سلاح سرد مانند چاقو استفاده و بدون خوف و با اراده اقرار کرده باشد، در صورتی که عمل او نه برای ترساندن مردم، بلکه از روی خشم و عصبانیت یا حتی درگیری با مأموران مسلح باشد، نمیتوان او را محارب دانست، و دست کم اطلاق محارب به وی جای شبهه دارد. وانگهی اگر کسی سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود، یا به قصد دفاع شخصی از سلاح استفاده کند محارب محسوب نمیشود.
افزون بر این در مورد اعدام اخیر چند ایراد دیگر نیز وارد است: نخست این که در این اقدام کسی کشته نشده و تنها در حد ایجاد جرح بوده است. دوم این که قصد اخافه (ترساندن) ثابت نشده است. سوم این که حتی با فرض صدق عنوان محاربه، تناسب میان جرم و مجازات رعایت نشده است؛ در حالی که در قرآن و در قانون چند مرتبه برای مجازات محارب تعیین شده، که یکی از آنها تبعید است، تا بتوان به تناسب، مجرم را به مجازات خفیفتر محکوم کرد. در نهایت این که در صدور احکام و اجرای مجازاتها لازم است بازتاب آن در نزد وجدان و افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد؛ زیرا به تعبیر امام علی(ع) «إنَّما یُستَدَلُّ عَلَى الصّالِحینَ بِما یُجری اللّه ُ لَهُم عَلى ألسُنِ عِبادِهِ» (نهج البلاغه، نامه ۵۳). نباید غفلت کرد که اگر جامعه حکمی را عادلانه نداند نهتنها با چنین احکامی مرعوب و متنبه نمیشود؛ بلکه چهبسا خشم و کینه توسعه یابد، شرایط پیچیدهتر شود و بازدارندگی مجازات بهطور کلی از بین برود.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در راستای انجام وظیفه و مسئولیت دینی، انسانی و اجتماعی خود، مخالفت شدید خود را با اعدام معترضان اعلام میکند و استناد به عنوانهایی مانند محاربه در برخورد با آنان را مایه خشم بیشتر مردم و بیاحترامی به دین و ارزشهای دینی میداند. همچنین از مسئولان نهاد قضایی میخواهد با إحساس مسئولیت در پیشگاه خداوند و مردم نهایت احتیاط و ملاطفت را در برخورد با معترضان در پیش بگیرند و زمینه آزادی آنان را فراهم آورند .