back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oروحیه مردم تا 16خرداد، روحیه بیزار از رﮊیم و نمایش انتخاباتی او...

روحیه مردم تا 16خرداد، روحیه بیزار از رﮊیم و نمایش انتخاباتی او است:

 چرا نباید به مردم اجازه داد در «انتخابات» نقش پیدا کنند؟ چرا احمدی نژاد در حصار مأموران خامنه ایست؟ چرا باید مردم را از گرفتار شدن به سرنوشت سوریه ترساند؟:

 

☚یاس و نامیدی را در چهره تک تک مردم ایران، بعد از رد صلاحیت ها، قابل مشاهده است. در حال حاضر، ایران چهره انتخابات ریاست جمهوری را ندارد. مردم با رخوت و بی حالی در مورد انتخابات سخن می گویند و کمتر کسی اظهار آمادگی برای رفتن به پای صندوق رأی می کند. 

     اکثرا به دنبال کاندیدایی هستند در تقابل با خامنه ای باشد. او را نمی یابند و میگویند در انتخابات شرکت نمی کنند. خامنه ای مردم را دلداری می دهد و می گوید: اگر کاندیدای اصلحی را نمی یابید، بیایید رای سفید به صندوق بیندازید. اما در 14 خرداد رشته خود را پنبه کرد وقتی گفت:

   «هر رایی که شما به یکی از این نامزدهای محترم بدهید، رای به جمهوری اسلامی دادید. رای به هر نامزدی رای به جمهوری اسلامی و رای اعتماد به نظام و سازوکار انتخابات است. این که شما وارد عرصه انتخابات می شوید در واقع دارید، چه کسی که نامزد است و چه آنکه مثل من و شما انتخاب میکند، نفس عملش اعتماد به جمهوری اسلامی و سازوکار انتخابات است. در درجه دوم هم رای کسی است که هر کسی تشخیص داده برای آینده کشور مفیدتر از دیگران است».

     به این ترتیب، هر رأی که به صندوق انداخته شود نه تنها رأی به نظام است، بلکه رأی به «ساز و کار انتخابات» نیز هست. تحقیر یک ملت بیشتر از این نمی شود. خطاب به مردم می گوید: نه تنها شما به یک کارگزار در 8 چهره رأی می دهید بلکه رأی می دهید که همان «حق» انتخاب میان منصوبان خامنه ای را نیز ندارید. چراکه ساز و کار انتخابات، یعنی ساز و کاری از صندوق بیرون آمدن نام کارگزار مرجح خامنه ای. 

 ☚ در شماره پیش اطلاع دادیم که در جلسه سران سپاه و مقامات واواک و نیروهای انتظامی و بسیج، آنها به خامنه ای  گفته اند پیشگیری بهتر از درمان است و اگر هاشمی وارد انتخابات شود وضعیت بدتر از سال  88 خواهد شد. در آن زمان امکان دارد که قادر نباشیم کشور را آرام کنیم. فقر مردم در روستاها و شهرها و شهرستانها بیشتر شده است و احتمالا  همه میخواهند به هاشمی رای بدهند و در این صورت یا باید کشور را به هاشمی و اصلاح طلبان بدهیم یا باز صندوق های رأی را عوض کنیم و مردم  را سرکوب کنیم. اینک که  در تشییع جنازه طاهری امام جمعه اصفهان که جانبدار میرحسین موسوی بود و در مقام اعتراض به تقلب بزرگ استعفاء کرد، جمعیت بزرگی شرکت کرد و شعار مرگ بر دیکتاتور داد، همانها به خامنه ای گفته اند، رد صلاحیتها چه اقدام بموقعی بود. بخصوص که در 60 شهر ترکیه نیز بخشی از مردم دست به جنبش زده اند و این جنبش می تواندبه ایران نیز سرایت کند. سخنرانی خامنه ای در 14 خرداد، برای اولین بار، بیش از اندازه، مردم ستائی در برداشت. او سه عامل را دلیل پیروزی خمینی دانست: باور به خدا و باور به مردم و باور به خود. آیا از یاد برده است که خمینی در خرداد 60، سه نوبت گفت: مردم بگویند بله من می گویم نه؟ آیا تا پیش از انتخابات از آغاز تا پایان مهندسی شده امثال مصباح یزدی و دیگر نزدیکان به او نمی گفتند مردم رأی ندارند. ولی فقیه را خدا بر می گزیند و رأی رأی او است؟ آیا اینگونه تعیین صلاحیت ناباوری مطلق به مردم نیست؟ نظامی کردن شهرهای بزرگ، در فصل «انتخابات» گویای باور به مردم است؟ تلقی آگاهان از صحبتهای او اینست که او می خواهد مردم را تاپایان انتخابات قلابی، آرام نگاه دارد. 

 ☚ از سوی دیگر واواک با اعلام دستگیری گروههای تروریستی که قصد وارد کردن کلت به داخل کشور را از مرزهای کرمانشاه و سیستان داشته اند، برآنست که در مردم این ترس را الغاء کند که هرگاه دست به جنبش اعتراضی بزنند، ممکن است کار به رویاروئی های مسلحانه بکشد و ایران سوریه بگردد. واواک از سوئی مأمور شد شورای نگهبان را به رد صلاحیت مشائی و هاشمی رفسنجانی مجبور کند و  از سوی دیگر در جامعه انواع ترسها را القاء کند. بنا بر اطلاع، 12تن را توقیف کرده اند که مسئول دفتر نقدی، رئیس بسیج، نیز یکی از آنها است. واواک و اطلاعات سپاه می گویند این عده انبار اسلحه و مهمات داشته اند و قرار داشته اند «انتخابات ریاست جمهوری را به آشوب و خون ریزی بکشانند.

 ☚ «شورای نگهبان» به عدم صلاحیت هاشمی رفسنجانی به بهانه ناتوانی جسمی رای داد و صلاحیت سعید جلیلی را تصویب کرد حال اینکه به لحاظ ناتوانی، جلیلی ناتوان تر است.  یک پایش را از دست داده است است و تنی رنجور دارد. 

 ☚ قرار بود احمدی نژاد، بنا بر برنامه تنظیم شده، به سفر خارجی برود. و در بازگشت، بعد از یک هفته، مجددا به سفر خارجی برود. اما با اعلان اسامی تصویب صلاحیت شده ها، تا امروز، او به سفر خارجی نرفته است. از آنجا که در روز دستگیری سعید مرتضوی، در فرودگاه، با شنیدن دستگیری مرتضوی، او با صدای بلند – که یکی از مسئولان امنیتی کشور شنیده  و نقل کرده است –  گفته بود: من می روم به سفر و اگر تا فردا مرتضوی آزاد شد که هیچ وگرنه در کشوری پناهنده می شوم و آبروی این نظام را می برم ( خبر صحت دارد )، همه می گویند به دستور خامنه ای ممنوع السفر شده است. تا انتخابات نباید به هیچ کشور خارجی سفر کند. حسابی تحت محافظت است و احتمالا به سفر به خارج، تا آخر دوره ریاست جمهوری خود، نتواند برود. و اگر هم اجازه سفر پیدا کند، در محاصره خیلی از افراد سپاه و اطلاعات سپاه و واواک سفر کند تا اگر خطایی از او سرزد، به سرعت او را، بیهوش، به ایران بازگردانند.

     دور محمود احمدی نژاد هم به پایان رسید. او خود به خوبی می داند فرجام کارش فرا رسیده است و بد سرنوشتی در انتظار او و یارانش می باشد. احتمال می رود بسیاری از نفرات درجه اول وابسته به او اگر از ایران فرار نکنند و خانواده خود را به کشورهای خارج نفرستند بعد از دوره ریاست جمهوری او باید بد طوری پاسخگوی لگد پراکنی های آقا محمود باشند. زیرا به قول معروف حسابی آبروی نظام و ولی مطلقه و روحانیت و سپاه را برده است و جمع کردن آبروی ریخته شده ممکن نیست. 

 ☚ در باره نوار تقلب در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 1388، اطلاع دقیق تری  بدست آورده ایم: نواری که در مورد افزودن 8 میلیون رأی بر آرای احمدی نژاد، وجود دارد و به خاطر انتشار خبر وجودش، بازتاب فیلتر و مسئولان آن دستگیر شده اند، حاوی اطلاعات مهمی در باره «مهندسی آن انتخابات» و افزایش آرا بر آرای محمود احمدی نژاد. به نقل از یکی از اساتید حاضر در صدا و سیما که میگوید بخشی از آن را شنیده  است ( نقل به مضمون)، 

–  مجتبی خامنه ای به احمدی نژاد می گوید که باید 8 میلیون رای بر آرای شما افزوده شود. 

– احمدی نژاد می گوید: آیا مقام معظم رهبری این کار را اجازه داده اند؟ این کار خلاف است و من موافق نیستم. 

– بعد شخص دیگری افزودن 8 میلیون رأی را توجیه می کند. 

– احمدی نژاد خطاب به او می گوید: آقای بادامچیان شما چرا این حرف را میزنید. من بدون دستور رهبری هرگز دست به این کار نخواهم زد. 

– مجتبی خامنه ای می گوید: حضرت آقا در جریان امر قرار دارند. 

– و احمدی نژاد سکوت می کند.

 ☚ تهدید و توجیه 5 ساعته محمود احمدی نژاد در زیر زمین وزارت امور خارجه توسط مجتبی خامنه ای و میر حجازی و حسین طائب و محسنی اژه ای که از درنده خوترین افراد امنیتی و قضایی کشور هستند، به خاطر بوده است که او را از افشای این نوار و اسناد دیگر پشیمان کنند. تا این زمان موفق بوده اند. زیرا احمدی نژاد دم فرو بسته است.

 ☚ 10 روز از آغاز تبلیغات کاندیداهای ریاست جمهوری گذشته است و انگار خاک مرده بر روی ستادهای آنها ریخته اند. سوت و کور هستند. هیچ نشانی از حرکت مردم برای شرکت در انتخابات دیده نمی شود. تک و توک افراد دیده می شوند که از یکدیگر می پرسند: به چه کسی باید رای داد و وفتی می شنوند چرا می خواهی رای بدهی؟ می گوید که به مهر شناسنامه برای فلان کار نیازمند هستم. هر یک توجیهی دارند از این نوع: رفتن به دانشگاه و نظامی بودن خانواده وگزینش برای ورود به کار و اخراج نشدن از کار و قطع نشدن حقوق و نیاز به کوپن هایی که در آینده می دهند و رد نشدن دریافتی یارانه و… همه این مسائل نشان می دهد که مردم نسبت به هیچ کدام از کاندیداها نظر مثبتی ندارند و تنها برخی ها به دلایل گوناگون خود را مجبور به شرکت کردن در انتخابات می دانند.

 

٭ از 8 نامزد ریاست جمهوری، 5 نامزد از سپاه هستند:

 ☚ از 8 نامزد که همگی از یک جنس، جنس دست نشانده خامنه ای و سپاه، قالیباف و جلیلی و رضائی و غرضی (عضو اطلاعات سپاه بود که فرزند آیت الله طالقانی را ربود و زندانی کرد و بحران ساخت. او را معاون سیاسی استانداری کردستان کردند و روزی به شورای انقلاب آمد و گفت: کردستان را از دست رفته بدانید. سپس به او استانداری خوزستان دادند و در این مقام بود که با گسیختن شیرازه لشگر خوزستان و دستگیر کردن افسران و درجه داران و شکنجه آنها، زمینه ساز حمله ارتش عراق به ایران شد) عضو سپاه بوده اند. حسن روحانی نیز زمانی عضو فرماندهی سپاه بوده است. 

● دلیل حضور ولایتی در «انتخابات» بعنوان نامزد، قوت گرفتن انجمن حجتیه ایها در رﮊیم ولایت مطلقه فقیه است. باوجود این، او و حداد عادل مأموریتشان دو دوره ای کردن انتخابات به قصد زمینه سازی، برای بیرون آوردن نام قالیباف و یا جلیلی از صندوق رأی است.

● عارف که خود را نامزد «اصلاح طلبان قانون گرا» (تبری جوئی از میر حسین موسوی و کروبی و «اصلاح طلبان ساختار شکن و فتنه گر») می داند، هنوز تکلیفش معلوم نیست. قرار است «بزرگان» یعنی هاشمی رفسنجانی و خاتمی تکلیف او را معین کنند. هرگاه بنا شود او برود و روحانی بماند، نامزدها بازهم یکدست تر خواهند شد. او رفت و روحانی ماند.

 

٭ نکات گویای چند و چون انتخابات مهندسی شده این دوره :

 

 ☚ خامنه ای، برای ایجاد حماسه ای سیاسی، خود به میدان آمده است و هر روز با تهدید و التماس از مردم می خواهد به نظام رای دهند حتی اگر رای سفید به درون صندوق ها بیندازند. در 14 خرداد، کلمه مردم در سخنرانی او، از کلمه دشمن بیشتر شد. از مردم می خواست بروند رأی بدهند، اما در مقام تحقیر مردم «انتخاب» کردن و رأی دادن را نه حق که تکلیف می خواند. در مقام تحقیر مردم و توهین به آنها، می گفت: رأی دادن بمعنای قبول ساز وکار انتخابات قلابی نیز هست!. 

 ☚ تا کنون مذاکرات نظام با آیات عظام به جز همان چند نفر حقوق بگیر بیت به نتیجه نرسیده است و برخی از آیات عظام و مراجع تقلید عدم حضور خود در انتخابات این دوره را اعلام کرده اند.

☚6 تن از کاندیداهای تایید صلاحیت شده در مجمع تشخیص مصلحت زیر دست هاشمی رفسنجانی هستند که اعتبار او تایید نشده است: عارف و روحانی و جلیلی و رضایی و ولایتی و حداد عادل. 

 ☚ سانسور سخنان کاندیداها به شدت اعمال می شود و کاندیداهایی که مدعی شرکت در انتخابات آزاد و دموکراتیک هستند جرات اعتراض به صدا و سیما را ندارند. به خصوص همان دکتر عارفی که مدعی دوم خردادی دیگر است و رضایی که در پارک لاله در سخنرانی خود می گفت مطمئن باشید در برابر ظلم و ستم خواهم ایستاد و او که روزی فرمانده کل سپاه و از سردسته های ستمگری بود، اینک، جرأت نمی کند، به زبان خود اجازه بدهد از تنگنای سانسور مقرر، بیرون رود.

 ☚ عارف می گوید این انتخابات حماسه ای شبیه دوم خرداد 76 خواهد شد!.

 ☚ غرضی که خودش هم باور نمی کرد تایید صلاحیت شود گفته است که من ستادی تشکیل ندادم زیرا نمی دانستم تایید صلاحیت می شوم. او خود را ضد تورم  می نامد و درمانده در کار تشکیل ستاد انتخاباتی و بی آنکه بداند تورم چیست، می خواهد ایرانیان را از دست تورم خلاص کند!.  

 ☚ ائتلاف دو به اضافه یک از خنده دارترین ائتلاف های جهان از کار درآمد. در ظاهر، هیچ کدام از قالیباف و ولایتی و حداد عادل حاضر نیست به نفع دیگری کنار برود و از او حمایت کند.(او اما اکنون انصراف خود را رسما اعلام نموده) در نتیجه، مظفر که سخنگوی این ائتلاف بود استعفا کرد و گفت اینها قول داده بودند دو نفر به نفع نفر دیگری کنار برود اما هیچ کدام نمی خواهند کنار بروند. حداد عادل می گوید اگر یکی از دوتن، روحانی و عارف، بسود دیگری کنار برود، ما هم کاری را که بایسته است خواهیم کرد. اما در باطن، هرسه مأمور شده اند نامزد بمانند تا ببینند وضعیت چگونه پیش می رود. اگر مانعی برسر دو دوری شدن انتخابات و مهندسی آن در دور دوم، پیش نیامد، هرسه نامزد بمانند. 

 ☚ طرفه این که در آخرین نظر سنجی ها، قالیباف اول است و بعد ولایتی است. روحانی در رده های بعدی قرار دارد. در 16 خرداد، سایت الف، نیز، این نظر سنجی را انتشار داده است:

● محمدباقر قالیباف ۲۳.۷ درصد و علی اکبر ولایتی ۱۰.۹ درصد و محسن رضائی ۱۰.۸ درصد و سعید جلیلی ۱۰.۴درصد و محمدعارف ۶.۶ درصد و حسن روحانی ۶.۵ درصد و غلامعلی حدادعادل ۴.۴ درصد و محمد غرضی ۱.۶ درصد. 

● در این نظر سنجی سئوال شده است: اگر هاشمی و خاتمی از یک کاندیدا حمایت کنند شما به چه کسی رای خواهید داد؟ ۵۴.۱ درصد گفته اند به کاندیدای خودمان و ۲۹.۲ درصد گفته اند به کاندیدایی که این دو حمایت کنند رأی خواهیم داد.

●همچنین سئوال شده است: اگر احمدی نژاد از نامزدی حمایت کند چه میزان بر رای شما تاثیر گذار است؟ ۶۷ درصد گفته اند بی تاثیر است و ۹.۳ درصد گفته اند به کاندیدایی که احمدی نژاد حمایت کند رای می دهیم.

 ☚ در 16خرداد، سایت انتخاب نتایج آخرین نظر سنجی بدست آمده از محبوبیت و مقبولیت کاندیداهای نهمین انتخابات ریاست جمهوری در دانشگاهها را انتشار داده است:

  این نظرسنجی طی روزهای اخیر انجام شده و ظاهراً مناظره های انتخاباتی، تاثیر شگرفی در انتخاب گزینه مطلوب داشته است. نتایج این نظرسنجی به شرح زیر می باشد: 

● حسن روحانی 26 درصد 

● محمدرضا عارف 20 درصد

● محسن رضایی 19 درصد

● فالیباف 12 درصد

● ولایتی 10 درصد

● جلیلی 9 درصد

● حداد 3 درصد

● غرضی 1 درصد

   اما تأمل در این سه نظر سنجی، در یک هفته مانده به «انتخابات»، واقعیت های بس گویائی را آشکار می کنند:1 – حتی کسانی در دادن نظر شرکت کرده اند، هیچیک از این 8 تن را لایق برای تصدی ریاست جمهوری نمی دانند. در سطح جامعه، به نفر اول، قالیباف، 22 درصد شرکت کنندگان در دادن پاسخ به نظر سنجی ها رأی می دهند و در سطح دانشگاه ها، به نفر اول، روحانی، 26 درصد رأی می دهند. 2 – در هر دو نظر سنجی، نامزدهائی که نقش «دکور» را بازی می کنند، بر پاسخ دهندگان شناخته شده اند. 3 – نامزدهائی که هویتشان یکسان است، نیز بر پاسخ دهندگان به نظر سنجان آشکار است: در جمع، آنها را دارای یک هویت می دانند. باوجود این، میان آنها، اختلاف رنگها را نیز تشخیص می دهند. 4 – سنجش های افکار وقتی در فضای سیاسی بسته و با وجود خطری که گفتن «در انتخابات شرکت نمی کنم» (بلحاظ اینکه قوه قضائیه مأمور سرکوب ممنوع کرده است) گویائی ندارد. باوجود این، 5 – وجدان عمومی جامعه تا تاریخ انجام سنجش های افکار، جانبدار تحریم انتخابات است:

 

٭ تحریم کنندگان و آنها که در انتخابات شرکت نمی کنند:

 

 ☚ تا تاریخ 18 خرداد 88، تمامی سازمانها و شخصیتهای دموکرات جانبدار استقرار دولت مردم سالار، در داخل و خارج از کشور، انتخابات قلابی 24 خرداد را تحریم کرده اند.

 ☚ جنبش سبز، با این استدلال که شرکت در انتخابات یعنی اعلان پشیمانی از شرکت در انتخابات 88 و رأی دادن به موسوی و کروبی و جنبش بعد از آن در اعتراض به تقلب بزرگ و ابراز ندامت و انکار حق مردم بر برخورداری از انتخابات آزاد، مردم را فرا می خواند، در این «انتخابات»، شرکت نکنند. 

 ☚ مجاهدین انقلاب اسلامی نیز با صدور بیانیه ای این «انتخابات» را مشروع نمی داند و در آن شرکت نمی کند.

 ☚ خانواده های کروبی و میر حسین موسوی اطلاعیه ای را انتشار داده و در آن، ساخته های رﮊیم را در باره موافقت این دو با شرکت در انتخابات، تکذیب کرده اند.

 ☚ این متن که سحام نیوز (16 خرداد 92) با تصویری از کروبی انتشار داده است نیز گویا است:

    آقایان از تداوم قهر و نارضایتی مردم به خوبی مطلع‌اند و می‌خواهند انتخاباتی فرمایشی و دستوری ترتیب دهند و با رد صلاحیت و ابطال حوزه‌ها و پرکردن صندوق‌ها از رای‌های بدون صاحب، و برخورد و دستگیری و ایجاد رعب و وحشت و امنیتی کردن کشور، پروژه تکراری انتخابات ۸۸ را بار دیگر پیاده کنند. آقایان از تداوم قهر و نارضایتی مردم به خوبی مطلع‌اند و می‌خواهند انتخاباتی فرمایشی و دستوری ترتیب دهند و با رد صلاحیت و ابطال حوزه‌ها و پرکردن صندوق‌ها از رای‌های بدون صاحب، و برخورد و دستگیری و ایجاد رعب و وحشت و امنیتی کردن کشور، پروژه تکراری انتخابات ۸۸ را بار دیگر پیاده کنند. 

 ☚  در 18 خرداد 92، سخنان موسوی خوئینی ها، دبیر کل روحانیون مبارز انتشار پیدا کرد. او به اعضای «کمپین ائتلاف عارف ـ روحانی برای فردای ایران» گفته است: «نظر بنده درباره انتخابات همان چیزی است که در آبان ماه سال گذشته گفته ام و تاکید کردم که من با شرکت در انتخابات در هر حال و به هر قیمتی موافق نیستم و چنین مشارکتی به زیان جریان اصلاحات و به زیان تفکر اصلاح طلبانه است». 

 

 شماره ۸۳۰ ار ۲۷ خرداد تا ۹ تیر ۱۳۹۱

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید