در سفر چند ماه پیش شی رئیس جمهور چین به عربستان کلید تحولی زده شد که روابط جدیدی را در صحنۀ سیاست بین المللی رقم خواهد زد. در این سفر، شین شی موفق شد تا عربستان را به از سرگیری روابط با ایران متقاعد کند. خواست چین از عربستان برای از سر گرفتن روابط با ایران به احتمال زیاد از جانب ایران صورت گرفته است. عربستان هم دلیل سردی روابط و به نتیجه نرسیدن گفتگوهای دوساله خود با ایران را عدم اعتماد به حاکمیت این کشور برای اجرای تعهداتی که میدهد اظهار کرده است. چین هم آمادگی خود را برای ضمانت و نظارت و اجرای تعهدنامه ها اعلام کرده است. این ضمانت بر اجرای تعهدات میان دو کشور از سوی قدرتی ثالث، که معمولا باید توسط نهاد های بین المللی صورت گیرد، ورود چین به عنوان یک ابرقدرت سیاسی به منطقۀ خاور میانه را کلید زد. این اقدام سیاسی را می توان دروازۀ ورود این کشور برای حل و فصل دیگر مسائل بین المللی تلقی نمود. از آنطرف عربستان که در آستانۀ برقراری روابط آشکار با اسرائیل بود و بدون نظر آمریکا آب نمی خورد، با این کار عملا به آمریکا دهن کجی کرد.
برای ایران، روابط نزدیک با عربستان بسیار سودمند است، زیرا در حال حاضر، این کشور مانعی بر سر راه هر تحولی به سود ایران، یا به طور کلی در راستای کوتاه شدن دست غرب از چپاول منابع منطقه می باشد. به علاوه، امید ایران بر این است که شاید با نزدیک کردن روابط خود با عربستان، مانع نزدیکی بیشتر این کشور با اسرائیل شود. کمک های مادی روزمرۀ عربستان به گروه ها و افراد وابسته به هدف متزلزل کردن حاکمیت به سود اجنبی می تواند کاهش یابد. این رابطه باعث خواهد شد که تعداد زیادی از متخصصین ایرانی جویای کار، در آن کشور به کار مشغول شوند. از نظر اقتصادی ایران می تواند به منابع مالی خارجی زیادی دست یابد.
نزدیکی این روابط برای عربستان دستاوردهای بیشتری از ایران خواهد داشت. ابتدا، به دلیل عملکرد ضعیف مداخلات آمریکا در منطقه به مثابه حامی کشورهای دست نشاندۀ خودش، با وجود قول های سال گذشتۀ بایدن، این رابطه خطر احتمالی از جانب ایران را کاهش داده، یا از بین می برد. سود دیگری که نصیب این کشور می شود، رهائی از باتلاق یمن می باشد که خود را برای سال ها به آن آلوده ساخته و راهی برای بیرون آمدن از آن جز از طریق ایران برای عربستان متصور نیست. فشار سیاست تحمیلی به منطقه از سوی آمریکا برای مجبور کردن این کشور به نزدیکی با اسرائیل که مخالفت افکار عمومی جامعۀ عربی و مسلمان را به وجود آورده است هم از بین خواهد رفت. به علاوه، با برقراری امنیت در منطقه، باج دادن عربستان به آمریکا و اسرائیل که هر ساله به میلیارد ها دلار بالغ می شوند از میان می رود. خطر اپوزیسیون داخل عربستان که اغلب از شاهزاده ها می باشند، همچنین شیعیان این کشور را برای مدتی کاهش می دهد. ایمن سازی کشور از تهدیدات خارجی با وجود طرح های توسعه و توریستی و و بر پا سازی المپیک زمستانی در چند سال آینده و … یکی دیگر از دست آورده های این رابطه برای این کشور می باشد. این دو کشور قادر خواهند بود امنیت خلیج فارس را تأمین نمایند و ارتش های بیگانه را از این بهانه محروم گردانند.
این رابطه اما دشمنان خطرناکی نظیر آمریکا و اسرائیل و اروپا را بر سر راه خود دارد. عوامل این کشورها در رده های بالای حاکمیت هر دو کشور حضور دارند و به طور قطع موانع بسیاری را بر سر راه این حسن روابط احتمالی ایجاد خواهند کرد. همان کسانی که در تهران با حمله به سفارت عربستان قطع روابط این دو کشور را رقم زدند، در هر دو کشور حضور دارند و می توانند هر زمان که ایجاب کند، دست به کار شوند. خطر کودتا توسط آمریکا در عربستان به آسانی خواهد توانست جلوی هر رابطه ای که در راستای ضربه زدن به منافع آن کشور باشد را خنثی سازد و این توافق و رابطه را در چهارچوب منافع خودش تنظیم نماید. در حال حاضر اما تلاش آمریکا و اسرائیل بر این خواهد بود که گفتگوها را به کمک عوامل وابسته به خود در حاکمیت هر دو کشور، کند و فرسایشی کنند. بهانه هم برای این دسیسه فراوان است، مانند جنگ یمن که ایران نفوذ محدودی در آن دارد و قادر به خاتمه دادن آن بدون توافق انصارالله نیست. در هر حال، ایجاد روابط محدود بین دو کشور از خواسته های آمریکا است و به سود این کشور می باشد زیرا بخشی از امنیت را برای عربستان تأمین می کند. لازم به یادآوری است که تیرگی روابط دو کشور ایران و عربستان سرنوشت محتوم آنها نبوده و نیست، بلکه در پی دسیسه های سلطه گران، چه در زمان رژیم سابق و چه اکنون صورت گرفته اند و این کدورت روابط، یکی از پایه های استمرار سلطه بر این منطقه بوده است. به این دلایل، مشکل بتوان در آینده ای نزدیک شاهد یک همکاری جدی میان دو کشور باشیم، مگر حاکمان آنها در استقلال عمل کرده و اجازۀ دخالت بیگانگان، حتی چین را در امور خود ندهند و دخالت این کشور را در حد نظارت نگه دارند.
در این میان منافع زیادی هم نصیب چین می شود، خواه این روابط به حد مطلوب برسند، یا نرسند، و همچنین اثراتی را بر کشور ما می گذارند که بررسی آنها فرصت دیگری را می طلبد، اما در حال حاضر تلاش ایرانیان باید بر این باشد که اجازه ندهیم در این کارزار، کشور به دامان چین بیفتد.