back to top
خانهنویسندگاننکته بین: تکیه سید علی خامنه‌ای بر سرنیزه‌های شکسته سپاه پاسداران

نکته بین: تکیه سید علی خامنه‌ای بر سرنیزه‌های شکسته سپاه پاسداران

khamenei-sepah1فرماندهان ارتش شاهنشاهی: مثل برف آب خواهیم شد

فرماندهان سپاه پاسداران: رسوای دو عالم می شویم

سرهنگ شاپور احمدی (فرمانده ناحیه مقاومت آبادان)

نیروهای تحت امر ما بارها تکرار کرده‌اند اگر بخواهد سال نود و هشت تکرار شود، ما در مقابله با نیروهای خارجی حشد الشعبی، در کنار مردم خواهیم ایستاد. هیچ نیرویی حق ندارد بر روی دختران این سرزمین اسلحه بکشد.

در دیماه سال ۱۳۵۷ جلسه‌ای با حضور شورای فرماندهان ارتش شاهنشاهی تشکیل گردید تا به بررسی وضعیت کشور بپردازند در این جلسه افرادی چون سپهبد عباس قره باغی- رییس ستاد بزرگ ارتشداران، سپهبد مقدم رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور، سپهبد عبدالعلی بدره‌ای فرمانده نیروی زمینی ارتش، سپهبد ربیعی فرمانده نیروی هوایی، سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران، ارتشبد طوفانیان مسئول خرید تسلیحاتی ارتش، پرویز راجی آخرین سفیر شاه در لندن و… حضور داشتند که گزارشی از آن جلسه در کتابی به نام مثل برف آب خواهیم شد، منتشر شد.

به نظر می رسد عنوان این کتاب از گفته تیمسار سپهبد نجیمی نائینی از فرماندهان ارتش نیروی زمینی اقتباس شده که می گوید: به شاهنشاه عرض کردم ما سه لشکر در تهران متمرکز کردیم گفتم با سه لشکر می شود یک مملکت را فتح کرد، یک کشور خارج را می شود تصرف کرد ولی ما در تهران هیچ کاری، هیچ کاری نمی توانیم بکنیم.

او به تیمسار رحیمی فرماندار نظامی تهران گفته بود که ما باید استراتژی خود را روشن کنیم بر اساس آن جلو برویم و الا مثل برف آب خواهیم شد.

با توجه به اشاره‌ای که به جلسه فرماندهان ارتش شاهنشاهی و مذاکرات آنها که در آن کتاب منتشر شد می توان تا حدی به جلسه فرماندهان سپاه اشاره نمود که اعتراف می کنند که تقریبا کار از کار گذشته است.

چرا فایل جلسه فرماندهان سپاه افشا شد؟

به نظر می رسد که افشای صورتجلسه فرماندهان سپاه بعد از ۸۰ روز باید دلیل خاصی داشته باشد وگرنه اگر قرار به افشا بود می بایست زودتر از آن منتشر می شد.

از آنجایی که نظام حاکم بر ایران وقتی با معضلی بین المللی روبرو می شود تلاش می کند با ایجاد فضایی دیگر همه تلاش‌ها در آن رابطه را به سویی دیگر منحرف سازد، جریان حملات شیمیایی به مدارس دخترانه در ایران که از چند ماه قبل آغاز شده بود به جایی رسید که مراکز حقوق بشری و سازمان‌های مختلف جهانی به شدت به دنبال محکوم نمودن حاکمیت ایران بودند و اگر نبود افشای این صورتجلسه، چه بسا به محکومیت بین المللی ایران در این رابطه می انجامید و لذا حاکمیت و مشاوران جنایت در ایران به این فکر افتادند تا با افشای این صورت جلسه کاری کنند که تمام نگاه‌ها و نظر‌ها از موضوع حملات جنایتکارانه شیمیایی که برای حاکمیت بسیار سنگین شده بود تغییر جهت دهد و زیر پوشش خبری این صورتجلسه قرار گیرد.

اگر دقت داشته باشیم می توانیم متوجه شویم که اخبار مسمومیت‌های شیمیایی دختران در مدارس و دانشگاهها دیگر مسئله مهم روز و جهانی نیست و همه به دنبال مطرح نمودن این صورت جلسه هستند بنابراین می توان دریافت که افشای این صورتجلسه تنها برای به فراموشی بردن جنایت نظام حاکم بر ایران در حملات شیمیایی بوده باشد.

علاوه بر این باید متذکر شد بعد از گسترده تر شدن حمله نیروهای وابسته به حاکمیت به مدارس دخترانه، اعتراضات مردمی بار دیگر آغاز شد و رفته رفته بازگشت مردم به خیابان‌ها و دانشجویان به دانشگاه و دیگر اقشار ملت را به صحنه اعتراضات فراهم ساخت و نظام حاکم بر ایران متوجه شد که از عملیات حمله شیمیایی به مدارس دخترانه نه تنها سودی نکرد بلکه مانند همیشه هر عمل آنها با واکنش مردم روبرو می شود بنابراین به دنبال بهانه یا مسئله‌ای بود که نگاه مردم و جهانیان را به سویی دیگر منعطف سازد که افشای این صورت جلسه می توانست همان کار را انجام دهد ، هر چند گفته‌های برخی از سرداران در این جلسه شاید خامنه ای و تیم جنایتکار او را بیشتر در سرازیری سقوط قرار دهد.

درجلسه فرماندهان سپاه در برابر خامنه‌ای می توان به سه دسته از نظامیان اشاره نمود:

اول: سردارانی که همواره در کنار هسته سخت قدرت بوده اند و در سرکوب مردم از هیچ جنایتی فروگذاری نکرده اند آنها در سخنان خود به چند نکته به صورت مشخص اشاره کرده اند که هماهنگی خود را نشان می دهند، سرداران و نیروهای امنیتی‌ای چون محمد حسین نجات، امیر علی حاجی زاده، حسین سلامی، علی سعیدی، علی اصغر حجازی، علیرضا تنگسیری، حاجی صادقی، اسماعیل قا آنی، اسماعیل خطیب، شهابی و… که در سخنان خود به مسائل زیر اشاره کرده اند.

۱- حامی سید مجتبی خامنه‌ای بوده اند.

۲- فرماندهان منتقد را مورد حمله و ناتوانی در امر فرماندهی قرار داده اند.

۳- از فرماندهان خواسته اند که اگر نمی توانند کنترل بر نیروهای خود داشته باشند استعفا بدهند.

دوم: سردارانی هستند که در میانه فرماندهی سپاه قرار دارند و هر چند به نظام و ولایت خامنه‌ای اعتقاد دارند اما مدعی هستند که نیروهایشان نمی توانند در مقابل مردم اقدام به سرکوب نمایند، از جمله سردار غلامعلی رشید، سردار کریمیان، سردار بوعلی، سردار خورشیدی و…معتقدند که:

1-از دخالت‌های سید مجتبی خامنه‌ای ناراضی هستند.

۲-معترفند که نیروها حاضر به برخورد با مردم نیستند و ریزش کرده اند.

۳- معتقد به وجود رانت، فساد و رشوه در میان نیروهای سپاه هستند.

۴- نگران دستگیری خانواده و اعضای نیروهای سپاه هستند.

۵- معتقدند بنا به دلایلی برخی نیروها با دشمن همکاری می کنند و اطلاعات می فروشند.

۶- مخالف حجت الاسلام حاجی صادقی نماینده ولی فقیه در سپاه هستند.

سوم: نیروهای رده میانی به پایین سپاه ۶۰۰ هزار نفری هستند که تنها سخنی از آنها به میان آمد همانا بدنه پر تعداد سپاهیان و بسیجی هایی هستند که در رده‌های بعد از سرداران جنایتکار وابسته به بیت رهبری می باشند که در جریان اعتراضات اخیر حاضر به سرکوب مردم نبودند، علاوه بر آن از اعتقادات خود نسبت به ولایت مطلقه فقیه دست برداشته و یا در آن سست شده اند .

گفته شده که در وبسایت‌های دفتر رهبر جمهوری اسلامی، هیچ اشاره‌ای به این دید ار نشده است، اما قابل تایید است که فرماندهان سپاه برای شرکت در مراسم سالروز ترور قاسم سلیمانی به تهران سفر کرده بودند. تصاویر این فرماندهان در مراسمی که ساعت ۲ بعد از ظهر روز ۱۳دی۱۴۰۱ با سخنرانی «ابراهیم رئیسی» برگزار شد، دیده می‌شود.

بر اساس سند منتشر شده، در جلسه ۵۸ نفر از جمله فرماندهان ارشد سپاه، سید «علی‌اصغر حجازی» از اعضای دفتر رهبر جمهوری اسلامی، «اسماعیل خطیب» وزیر اطلاعات، «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی، «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه پاسداران، «علی سعیدی»، رییس دفتر عقیدتی و سیاسی فرمانده کل قوا، «محمود محمدی شاهرودی» مسوول سازمان بسیج طلاب و روحانیون کشور و عبدالله حاجی صادقی» نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران و… حضور داشتند وتحلیل خود را از شرایط کشور ارائه دادند.

در ادامه به خلاصه‌ای از گفته‌های این سرداران می پردازیم که در نوع خود بی‌نظیر است چرا که بسیاری از مسائل مهم درون این نیرو را افشا می کنند و رویه درونی این نهاد سرکوبگر را به خوبی به نمایش می گذارند و نشان می دهند که طبلی تو خالی بیشتر نیست زیرا ریزش نیروهای این نهاد بیان می کند که تا چه اندازه این نیروها به ولایت و نظام معتقد هستند:

عناوین بیانات سرداران منتقد

ازجمله می توان به موارد زیر:

مخالفت با سید مجتبی خامنه‌ای ودفتر مرکز

ریزش نیرو ومخالفت با سرکوب مردم

اعتراف به دستگیری پر تعداد اعضای خانواده نیروهای سپاه پاسداران در اعتراضات

وضعیت بد مالی نیروهای سپاه ونفوذ وفروش اطلاعات

فساد ورانت درون نهاد سپاه پاسداران

و…. اشاره نمود که در ادامه خواهد آمد و بسیاری از زوایای بزرگ نمایی شده این نیرو را روشن می سازد و به نظر می رسد که با این سخنان آنها نیز مانند برف در حال آب شدن هستند و به زودی مردم ایران شاهد آن خواهند بود همانگونه که لشگر گارد جاویدان شاه نیز در دوران انقلاب نتوانست مقاومت کند و بعد از جلسه‌ای بی‌طرفی خود را اعلام نمود و اگر سپاهیان دست به این اقدام نزنند فردا گرفتار همان نیروها و فرزندانی خواهند شد که در اعتراضات شش ماه گذشته از سوی نیروهای سرکوبگر همرزم پدرانشان دستگیر و به زندان انداخته شده و شکنجه شده اند.

اول: مخالفت با سید مجتبی خامنه‌ای ودخالت‌های دفتر مرکز

دفتر مرکزبه دفتری گفته می شود که سید مجتبی خامنه‌ای برای کنترل کامل نیروهای سپاه و فرستادن آنها به مراکز و لشکر‌های این نیرو با کمک ۶۰ تن از سرداران مورد اعتماد تشکیل شد که به قولی بر کل نیروهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی کشور کنترل و نظارت داشته باشد.

سرلشکر غلامعلی رشید:

…اعتراض من نسبت به عملکرد دفتر مرکز و بی خردی اعضای این دفتر در نهادهای نظامی به طوری که یک سرهنگ از این دفتر سعی می کند به من که سرلشکر این نظام هستم کار بیاموزد و عقاید خود را در دستورات فرمانده و مافوق خودش تحمیل کند. جای بسی شگفتی است برای من که درسیستم نظامی چنین مسائلی در هیچ جای دنیا ندیده ونشنیده ام.

سرتیپ یدالله بوعلی»، فرمانده سپاه فجر فارس:

…اما در آخر بگویم ترتیبات جدید در نیروهای نظامی خاص، نظر شخص حاج آقا مجتبی خامنه ای ونیروهای تحت امرش ساختار تامین امنیت کشور را مخدوش وعوض کردن نیروها بنا به نظرات عده ای می تواند فاجعه بار باشد.

سرهنگ خورشیدی:

…هیچ کدام از نیروهای ماحتی دردو هفته اول هم نظر به ادامه این اعتراضات نداشتند و می گفتند جمع می کنیم. ظاهرا برآوردهای نهاد اطلاعاتی هم اشتباه بود یعنی آمادگی تحلیل اتفاقات را نداشتند. در عین حال در جلسات استانی ما بارها مساله فرماندهان جدید اطلاعاتی وامنیتی را مطرح کردیم که وجود نیروهای بدون تجربه در صدر امور می تواند بحرانهای سریع را با فاجعه روبرو کند. در سال گذشته بیش از هشت فرمانده کارکشته استانی ما تغییر پیدا کردند. با امریه هایی که محل صدورشان نهادهایی است که تحت نظر دفتر مرکز معرفی می شود.

دوم: ریزش نیرو و مخالفت با سرکوب مردم

حجت الإسلام عبدالله حاجی صادقی، نماینده ولی فقیه در سپاه:

«…باید متذکر شد که مجموعه حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه به گزارشات و آمار کلی از سطح کشور دسترسی دارد و وقتی به شکل جمعی و از بالا به مساله آسیب های بدنه سپاه نگاه می شود مسائل خرد مجموعه ای حائز اهمیت نیست و رصدهای آماری تعیین کننده است و ما در مجموع میتوانیم بر بیش از پنجاه درصد نیروهایی که به نظام اعتماد و اعتقاد دارند حساب کنیم و میتوانیم بر این جمعیت آمار مشخصی، نیروی جذب مجدد هم اضافه نمود.

…گزارشات ما نشان میدهد که نیروهای سپاه در وضعیت سال قبل نیستند، یعنی از نظر اعتقادی ریزش بوده است، ولی نه اینکه برادران عزیزم پشت رهبری نباشند. ما در واحدهای مختلف در لشکرها اطلاعات و آمار داریم که درگیریهایی بوده است. باید مدیریت شود. دراینجا ما از یک یا دو نفر صحبت نمیکنیم. از یک مجموعه نیروی مسلح با بیش از ششصد هزار نیروی متفاوت صحبت میکنیم.

… ریزش است و شک و شبهه های در این مساله وجود ندارد و اطلاعات و آمار نهادهای امنیتی کشور گزارشات بسیاری که از دوازده درصد شروع شده و تا شصت و هشت درصد ریزش هم گزارش داده اند، اما آیا تمام این اعداد حال در بالاترین درصد اعلامی حاضر به مقابله با نظام هستند؟ یا تنها اینها معترضند به وضع موجود؟ اطلاعات و آمار نشان داده است که این اعتراضات متفاوت است. هدف جمعی یا مساله جمعی نیست، هر کدام به نوعی معترضند.»

سرهنگ عباس بنائی خیرآبادی

«…فرماندهی محترم سپاه استان در مورد شرایط استان صحبت کردند و به کلی وضعیت استان را گفتند. من تنها در مورد سپاه محمد رسول الله چند نکته کوچک عنوان میکنم. مساله فاصله نیروها از سرکوبهای خیابانی به عینه دیده میشود. یعنی نیروی آموزش دیده ای که برای شرایط اغتشاش و بحران آماده سازی شده است درست در زمانی که باید نمیتواند از عهده وظایف خودش بر بیاید. البته اینها علل مختلفی دارد و تنها مسائلی که فرماندهان محترم عنوان کردند نیست. حضرت آقا، در نیروی تحت امر من بعضی از مسائل عقیدتی است. نیروی من تمایل به درگیری با دختران و زنان نشان نمیدهد، نیروهای من عنوان میکنند اگر نیروهای اغتشاشگر یا هر چیزی که اسم آن را میگذارید مرد بودند با کمال میل و اعتقاد آنها را سرکوب میکردند، اما چون افراد روبرو زنها و دختران هستند در مقابل مردان ضعیف هستند، لذا از درگیری خودداری میکنند و به تذکر بسنده میکنند. در دو دوره درگیری در بلوار ارم شیراز شاهد بودم که دختران دانشجو را با کلام رهسپار میکردند در حالی که تجهیزات در اختیار داشتند. عده ای از نیروهای من هم در اعتراضات و صحبتهای صفهای آمادگی برای اقدام، تجهیزات خود را زمین گذاشته و اعلام کردند اینها خانواده ما هستند و اعتراضاتشان بر حق است و برای مشکلات معیشتی و اقتصادی اعتراض واجب است و حق خود را از نظام میخواهند. یعنی عده ای از نیروهای من این اعتراضات را مشروع میدانند. در این میان افرادی که نیروهای بیسیم ما هستند که در مواقع درگیریها و جلوگیری از اغتشاشات مسیرهای غیر واقعی برای نیروهای کف صحنه میفرستند و وقتی علت را دنبال کردیم گفتند که ما با مردم درگیری نداریم و حتی در مقابل بازداشت و توبیخ هم با لبخند و راضی از خود وارد بازداشت شده اند. این نیروها حرفهای مختلفی دارند که شکاف بین حکومت و این افراد میتواند خطر بزرگی را برای نظام و کشور به همراه داشته باشد.»

 

 

 

سرتیپ صادق حسینی

«… (خطاب به وزیر اطلاعات)نوجوان و جوان را باید در کف خیابان کنترل کرد. شما درب هر چیزی را بسته اید، هرکاری میکند فحش و ناسزا میشنود، روزنامه کشور جوان و نوجوان را فریب خورده و معاند میبیند. آموزش و پرورش کشور آنها را تنبیه میکند. شرایط خانوادگی درستی ندارد. زیر ساخت ورزشی ندارد. سفر نمیتواند برود حرف هم میزند همین آقایان در دهانش میزنند و ضد انقلابش میخوانند.

…چطور میشود وزیر اطلاعات که توان امنیت کشور را در دست دارد می آید امروز از اغتشاشگر بودنش صحبت میکند. من متعجبم، آنقدر متعجبم که صحبتهای خودم را فراموش کرده ام که چه میخواستم بگویم و حیرت میکنم از بعضی آقایان. چطور شما میخواهید سلیقه بچه های کشور را که با فرهنگها و گویشها و نوع تربیتی متفاوتی بزرگ شده اند را به شکلی که خود میخواهید تربیت کنید. از بچه هایی که در مدارس و دبیرستان و دانشگاه و محلات حضور دارند. چند درصد امروز جذب بسیج شده اند و چند درصد آمدند در این مقابله و رودررویی با مردم کنار حکومت ایستادند. این رفتار غلط و برخوردهای نامیزان با فرزندان و عزیزان کشور نبود که وضع را به اینجا کشید؟ حجاب مساله اصلی کشور است البته که هست. اما شما از تمامی این فرماندهان عزیز استانی بپرسید آیا مساله حجاب در استانهای محل فرماندهیشان از مساله فقر، تبعیض، رانت، مهمتر است؟ همه به اتفاق میگویند خیر. چرا برای مسائل کوچک در کشور باید بحرانی ایجاد شود که هرچه تلاش میکنیم امنیت را به کشور برگردانیم عاجز هستیم؟

…. حضرت آقا، من به واقع در عجبم که آقایان از چه زمانی به این میزان سر خود عمل میکنند. این لباس شخصیها که من فرمانده نمیدانم چه کسانی هستند چگونه میتوانند بنیان امنیت کشور را به بازی بگیرند .دستگاه نظارتی به این افراد کجاست؟نیروی تحت امر من جرات نمیکند بدون حکم و دستور من پا در خانه کسی بگذارد، اما لباس شخصی به خانه مردم حمله ور شده به آتش میکشد وکتک میزند و میبرد. آقایان کاظمی و خطیب اگر این لباس شخصیها ماموران تحت امر شما هستند که فکر نکنید از پل صراط به این سادگی عبور خواهید کرد و در عقبی جواب خواهید داد.»

سرهنگ علی زروانی:

«…حضرت آقا، مساله فقر مالی چه میان مردم چه در میان نیروهای نظامی کشور به گونه ای شده است که کشور را به …

بعضی از وزارت خانه‌ها به دلیل سودهای بالایی که در امر اقتصادی در جیبشان می رود عمدا و عملا در کار وزارتخانه هایی که به رفاه وصنعت کشور مربوط است کارشکنی می کنند که بتوانند کار اقتصادی خود را پیش ببرند. این امر درست نیست و البته جای بحث زیادی دارد. من فقط اشاره کردم. به عنوان مثال وزارت اطلاعات در بیشترین حد از تجارت قرار دارد. بدلیل توان اطلاعاتی به روز خود می تواند با سود سرشار تجارت کند و این تجارت بخشی در اختیار این نهاد و بقیه درجیب برخی از دوستان در این نهاد می رود.

…سربازی که با مردم درگیر می شوند بخاطر شرایط این روزها دیگر خودش نیست این فرد وقتی صبح یا نیمه شب به شیفتش می رود وقتی برمی گردد گویی کسی رفته و دیگری برگشته است، حال روحی مناسبی ندارد. کرختی خاصی در او دیده می شود. امروز می آید و فردا نمی آید. مرخصی تقاضا می کند به هرشکل کاری می کند که در محل کار حضور پیدا نکند. در یک روز ما هفده نیرو داشتیم که سرتیم بودند و تلفن کردند و استعلاجی رد کرده اند و ما مطمئن بودیم که این کار او بی دلیل است و فقط نمی خواهد در مقابله با مردم حاضر شود. بودجه داشتن و نداشتن مساله اصلی نیست و جیبهایشان هم پر شد، وقتی نیرو دلش با مقابله با مردم نیست یعنی ما درسیستم کم کاری کرده ایم و کاستی داریم و سیستم ناکارآمد و خراب می شود. حاج آقای محمدزاده هم حضور ندارند در این محل کاش بودند و تایید می کردند و توضیح می دادند که وقتی روز به روز گزارش می فرستند که از بالا گزارش حفاظت آمده استان شلوغ است و نیروی شما عمل نکرده است. ایشان هنوز نمی داند که ما نیروی خیابانی نیستیم و نیروی مسلح هستیم و توان لحظه ای نداریم و نیرو اگر نخواهد بیاید نمی آید و نمی شود با نامه نگاری و از این جور ابزار او را کف خیابان آورد.

سرتیپ هدایت الله امیری:

«حضرت آقا، در هفته ای که گذشت من بعد از تماسهای فراوان با نماینده حضرت عالی در استان حاج آقای عبادیزاده جلسه داشتم وایشان در جلسه فرمودند که مردمی که درخیابان روبروی نظام ایستاده اند یا عامل دشمن هستند یا خود با نظام دشمنی دارند. حقیقتا من ناراحت شدم از این موضوع وبه ایشان گفتم اگر توضیحات وگزارشات ارسالی شما برای رهبری هم از همین جنس گزارش است که همه هم استانیها عامل دشمن هستند که خدا باید به فریاد این مردم برسد. چطور می خواهید در عقبی برسر پل صراط پاسخ بدهید. برادر عزیزم ما جنگ را هم دیده ایم توی جنگ والله همه داوطلبانه پیش دستی می کردند که از ناموس وطن دفاع کنند. سردار اشتری هم هستند در جلسه اگر که نیروی تحت امر ایشان درمسائل درست عمل می کردند وضع کشور الان اینگونه نبود. یا شاید هم بود و مساله دیگری شعله اعتراضات را روشن می کرد و نشود مشکلات و مسائل مردم را حل کرد.

امروز حل شد فردا چه ؟ ده سال بعد چه مشکلاتی بروز می کند. موضوعات ریشه ای و در هم پیچیده است. بایدتوان و قدرت تامین داشت و مردم را بیجهت دشمن خطاب نکرد. شاید با دوستی کردن و شنیدن مردم مسائل بهتر حل شود.»

سرتیپ دوم محمد عبدالله پور:

«…در روزهای اخیر شهرستانهای استان گیلان درگیر مسائل و مشکلات مختلفی از طرف مردم، شیلات و کارگران بوده است. در این میان نیروهای امنیتی و انتظامی در این استان در مقابل خروش مردم توان ایستادگی نداشتند. اینکه می گویم خروج مردم می خواهم تفاوت را با اغتشاشات قبل به تصویر بکشم. در اغتشاشات قبل حرکتها و نتیجه‌ها مشخص بود، یعنی اگر کسی در خیابان وارد می شد از زمان ورودش تا زمان ارشاد و بازگشت به خانه یا زندان برنامه ریزی شده بود. این دفعه توان مقابله با دسته های مختلف مردم یا همان تعبیر خروش مردم که آوردم نشان می دهد ما هیچ برنامه ای برای سرکوب یا عقب راندن این افراد که به واقع مردم هستند، نداشته و نداریم و در آینده هم نخواهیم داشت. جز یک معجزه که بتواند توان وقدرت مردم را کمتر کند، تحلیلهای اطلاعاتی همین دوستانی که حضور دارند را بخوانید وبا دقت بخوانید. دربعضی نقاط حتی ما نمی دانیم مردم چه می خواهند. نیروهای بسیج در بسیاری از مناطق بدون پوشش در خیابان توسط مردمی که دست خالی درمیدان هستند دوانده می شوند، هتک حرمت می شوند. برادران تاکنون شنیده بودید که مردم تا این حد توان و جرات داشته باشند که به نیروی امنیتی تجاوز کنند.»

سرتیپ دوم ولی الله بهاریان:

«…دانشجویان و فرهنگیان در این استان بسیار فعالیتهای اعتراضی گسترده ای داشته اند. بر اساس اطلاعات استانی می توان دریافت که اعلامیه‌ها و اطلاعیه های اعتراضی و برنامه ریزی تجمعات با همراهی دانشجویان و نظامیانی که بعضی از آنها شناسایی شده اند صورت می پذیرد و مشکلات مشابه استان اراک در استان همدان هم وجود دارد.»

سرتیپ حمید خرم دل:

«…شبیه سازی اعتراضات در کوچه و خیابان همچون پایتخت است. به محض اجرای عملی در تهران شهرهای این استان هم کپی سازی می کنند و اعتراضات را در قالب کپی های شبکه های اجتماعی سازماندهی می کنند. میزان دستگیری در این استان نسبت به جمعیت بالا بوده است. نیروهای محلی نظامی و امنیتی با طائفه‌ها و اقوام این استان آشنایی نزدیک دارند و از سرکوب به جد خود داری می کنند. در این میان نیروهای پشتیبانی استانهای دیگر توان ورود به این استان را ندارند یا اگر وارد شوند مردم از آنها جلوتر هستند. دلیل این موضوع پیشینه عشایری بودن بخش عمده ای از شهروندان این استان است.»

سرتیپ دوم یدالله بوعلی:

«…مشکل عمده ما کارشکنی در نهادها، ادارات وعدم شناخت خودی وناخودی است. در استان فارس مشکلاتی همچون دوستان که اعلام کردند کمبود نیرو وعدم تامین نیرو را نداریم، اما مشکلات عمل نکردن نیرو به وقت، کمک نیروها به مردم، عدم هماهنگی در نیروهای نظامی بصورت عمدی، کارشکنی در دستورات، احساس همدردی نیروها با مردم که در چند مورد گزارش اقدام به کمک به مردم به مجموعه های پادگانی هم رسیده است. در این موارد مجموعه های پادگانی ارتشی و حتی سپاهی در مقابل عملکرد نیروی امنیتی شهری وارد میدان و روبرو قرار گرفته اند.

… من در جلسه شورای تامین استان فارس از شخص آقای رحیمی نماینده اداره اطلاعات شنیدم بیش از دو هزار نفر در سطح استان از نظر عقیدتی با سپاه به مشکل خورده و درسه هفته حجم استعفای این نیروها به قدری زیاد بوده که صدای امام جمعه هم درآمده است و جذب حداکثری را خواسته، اما با چه می توان جلوی این وضع را گرفت. نیرویی که مشکل معیشت ودرآمد دارد، با پول راضی می شود با نیرویی که مشکلات عقیدتی وتضاد ذهنش را مسموم کرده است چه باید کرد؟ باید بدانیم که با کار فرهنگی وصحبت ومنبر وکلاسهای عقیدتی در نیرونمی توان ذهن خراب را بازسازی کرد. نمی توان تواب ساخت، نمی توان ساختار را به صورت اولیه برگرداند ومشکلات بسیاری است که در این فرصت من سعی می کنم که سخنان دیگران را بشنوم.»

سرتیپ دوم حسین حکمتیان راز:

«…نیروهای تیپ چهل و هشت که هر روز آماده برخورد جنگی با ضد انقلاب هستند، حاضر به حضور درخیابان و سرکوب مردم نیستند. مقابله با اغتشاشات را تاجایی که می توانند عهده نمی گیرند و درمقابله با مردم عقب می ایستند. در مواردی گزارشهایی در درز اطلاعات حرکتی به سمت شهرهای مورد اعزام از طرف این نیروها به نیروهای مردمی دیده شده است که در چند مورد کاروان در حرکت این نیروها با مشکلات جاده ای مواجه شده است. نیروهای تیپ ۴٨ نیروهای مردمی و قومی هستند. این افراد اکثرا از اقوام لر و ترک که به صورت طائفه ای زندگی می کنند تامین شده است. بزرگان طوائف هنوز هم بزرگان امری هستند و جوانان در تامین نظر بزرگان خود حاضر به تمرد از فرمانده نظامی هستند و در گزارشاتی که از نهادهای اطلاعاتی برای تیپ ۴٨ ارسال شده است از جلسات طوائف برای عدم حمایت از نظام در مقابله با مردم توسط این نیرو صحبتهایی دیده ایم. این افراد در خصوص تامین ساختار مرزی وطن جان برکف و درمقابله با مردم تمرد نشان میدهند.»

ادامه دارد

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید