در اندوه درگذشت دوستمان
حسین رضایی
حسین رضایی یکی از اعضای قدیمی سازمان های جبهه ملی ایران در اروپا و از دبیران کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایران بود که مورد احترام همگانی آزادیخواهان ایران قرار داشت .
حسین رضایی از همان نخستین روزهای تشکیل سازمان های جبهه ی ملی ایران در اروپا به عضویت واحد ماینس ـ آلمان درآمد و اغلب در کنگره های سراسری سازمان نیز به عنوان نماینده حضور داشت.
وی همچنین از همان زمان به فعالیت در جنبش دانشجویی که مدتی بعد به تشکیل کنفدراسیون محصلین و دانشجویان ایران انجامید پیوسته بود. شور و صمیمیت او در جنبش دانشجویی ابتدا به عضویت وی در هیئت دبیران فدراسیون دانشجویان ایرانی مقیم آلمان و سپس به انتخاب او به عضویت هیئت دبیران کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایران(اتحادیه ملی) انجامید.
در سال 1349، هنگامی که کنفدراسیون تصمیم به اعزام هیئتی به ایران برای رسیدگی به وضع زندانیان سیاسی گرفته بود او را با پشتیبانی سازمان عفو بین المللی ـ اتریش ـ به عنوان عضو این هیئت، که عضو دیگر آن دکتر هلدمن وکیل انساندوست دادگستری آلمان بود، به ایران فرستاد. رضایی، که یک بار هم برای تحویل کمک های گردآمده از سوی کنفدراسیون دانشجویان برای زلزله زدگان به معتمدان ملی(مهندس کاظم حسیبی) و انتقال خواست های جنبش دانشجویی در مورد چگونگی صرف آن کمک ها به ایران رفته بود، این بار، پس از انجام ماًموریتی که به خطرناک بودن آن وقوف داشت، هنگامی که برای خروج از ایران به همراهی وکیل آلمانی دادگستری به فرودگاه رفته بود درآنجا از طرف ساواک دستگیر و روانه ی زندان شد.
در دوران هشت ساله ی زندان وی تحت همه گونه شکنجه و صدمه ی روحی و جسمی و انواع فشارها، از تهدید تا تطمیع، قرار گرفت اما سرِمویی از اعتقادات و ارزش های خود عقب نرفت. او سرانجام به اتهام واهی اقدام علیه امنیت کشور محکوم شد. بطوری که خود وی سال گذشته در پیام کتبی به جشن پنجاهمین سال تشکیل کنفدراسیون شرح داده بود حتی نخست وزیر آن زمان امیر عباس هویدا شخصأ عضویت در هیئت دولت خود را به او پیشنهاد کرده بود اما وی با هوشمندی و دلیری خاصی این پیشنهاد حیله گرانه را رد کرد.
او که همزمان با زندانیان سیاسی دیگر، که با تشکیل دولت شاپور بختیار آزاد شدند بر روی شانه های مردم استقبال کننده از زندان بیرون آمد، هرگز فروتنی خود را از دست نداد. با اینکه در زندان سالها با کسانی که پس از انقلاب به قدرت رسیدند هم بند و ماًنوس شده بود و از طرف آنان مورد احترام قرار داشت هرگز در صدد کمترین استفاده ی سوئی از این مناسبات اجباری در جهت کسب موقعیت شخصی برنیامد.
او در سال گذشته با ابراز شادمانی از برگذاری پنجاهمین سال تشکیل کنفدراسیون جهانی دانشجویان ایرانی پیام گرم و رزمنده ای به این مناسبت برای حاضران در این جشن فرستاد. در این پیام نیز او بار دیگر وفاداری خود به آرمان های ملی و آزادیخواهانه اش را یادآوری کرده، خاطرنشان ساخت که شادمانی آزادی از زندان برای او همراه با تاًسف و دریغ از استقرار دیکتاتوری دیگری بود با چهره ای جدید. حسین رضایی همراه با این پیام کتبی ضمن پیام شفاهی به دوستان دیرینه ی خود در سازمان های جبهه ملی ایران در اروپا با آنان و آرمان های مشترک نیز تجدید عهد کرد.
حسین رضایی انسانی بود صمیمی و پاکباز. او نمونه ی یک ایرانی آزاده بود که با زندگی خصوصی ساده و بی پیرایه، و َمنِشی مردمی می توانست در برابر قدرتمندان با گردن افراخته بایستد اما در برابر دوستی و صمیمیت مظهر مهربانی و افتادگی بود. وی از ابتدا تا به آخر به آرمانی که در مکتب مصدق بزرگ برگزیده بود با تمام وجود وفادار ماند.
ما درگذشت این ایرانی پاک نهاد و پیرو آزاده راه مصدق بزرگ را به خانواده ی ارجمند وی، به همه ی یاران وی در نهضت ملی ایران، و به ملت ایران تسلیت می گوییم و در این اندوه بزرگ خود را در درد و سوگ آنان شریک می دانیم.
یکم تیرماه یکهزار و سیصد و نود و دو
سازمان های جبهه ملی ایران در اروپا
دکتر علی راسخ افشار، دکتر پرویز داورپناه، علی شاکری زند، مهندس مهدی مقدس زاده