«شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و آموزش بینالملل از قصد خود برای برپایی یک طوفان توییتری در «همبستگی با معلمان و حمایت از معلم زندانی جعفر ابراهیمی» خبر دادند.»
آغاز این طوفان توییتری روز دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۸:۳۰ شب به وقت تهران اعلام شده است.
«جعفر ابراهیمی»، معلم زندانی و از اعضای کانون صنفی معلمان ایران، از ۱۲شهریور۱۴۰۲، همراه با شمار دیگری از زندانیان سیاسی، به زندان قزلحصار تبعید شده است. او پیش از این انتقال نیز بهدلیل مشکلات متعدد جسمی، وضعیت نامناسبی داشت و سلامتی او در معرض تهدید بود. در همان روز وکیل ایشان هم از پرونده باز دیگری علیه این معلم زندانی خبر داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، با اعلام این طوفان توییتری، از زنان، دانشجویان، کارگران، فعالان سایر حوزهها و عموم نیروهای دموکراتیک و مترقی تقاضا کرد: «به منظور پایان دادن به سرکوب معلمان، و آزادی بیقید و شرط جعفر ابراهیمی، قبل از اینکه دیر شود، که بیش از یکسال در شرایط ظالمانه و بدون هیچ دلیل و مدرک محکمهپسند؛ بازداشت شده و سلامت جسمیاش را روز به روز، بیشتر از دست داده است، میخواهیم تا در تاریخ ۲۷ شهریور ماه در ساعت ۸:۳۰ به وقت ایران و با هشتگهایی که بعدتر اعلام میشود، در قالب یک طوفان توییتری فراگیر، همبستگی خود را جعفر ابراهیمی نشان داده و در فضای مجازی صدای رسای معلمان و کارگران زندانی باشند.»
«شیوا عاملیراد»، یکی از فعالان صنفی معلمان در گفتگو با ایران وایر، پیرامون شرایط جعفر ابراهیمی در زندان قزلحصار اعلام کرد: «از ۱۰اردیبهشت۱۴۰۱ که جعفر ابراهیمی زندانی شده، مدت زیادی را در انفرادی گذارند و بعد به بند عمومی زندان اوین منتقل شد. او شرایط بسیار سختی را از سر گذراند و بیماریاش شدت گرفت.
در ماههای اخیر هم، با عدم رسیدگی پزشکی موثر در زندان آزار دیده است. وکیلش موضوع بیماری او را پیگیری کرده و موفق شده پرونده را به پزشکی قانونی بفرستد. با توجه به نظر پزشکان، جعفر نیازمند مراقبت ویژه است. آزمایشهای او باید بهصورت روزانه انجام شود، یا اینکه مقدار داروها تعویض شود. این شرایط طبعا در داخل زندان میسر نیست. او، سال گذشته هم بهدلیل وخامت حال، از زندان به بیمارستان منتقل شد، اما او را بعد از دو روز بستری در بیمارستان، به زندان بازگرداندند.»
او در ادامه افزود: «جعفر ابراهیمی تنها یک فعال صنفی نیست. او معلمی با بیش از ۲۰سال سابقه خدمت در آموزشوپرورش است. کل این مدت را در مناطق حاشیهای جنوب تهران گذرانده است. در میان دانشآموزان او، بسیاری از مهاجران افغانستانی و مهاجرینی که بهدلیل بحرانهای بیکاری و مسائل محیطزیستی در سایر استانها به حاشیه تهران مهاجرت کردهاند، حضور داشتند. او در نقش کلیدی خودش بهعنوان معلم، با این کودکان مهاجر، بهخوبی ارتباط میگرفت. او فعال حقوق کودکان و عضو انجمن یاری هم بود تا کودکانی را که بههر دلیلی امکان حضور در مدارس را نداشتند، پوشش دهد.»
خانم عاملیراد در پاسخ به این پرسش که بیماری آقای ابراهیمی از چه زمانی و چرا شروع شده است میگوید: «از سال ۱۳۸۸ تحت فشارهایی که در زندان به او وارد شد، دچار مشکلات گوارشی شد. بیماری او در شرایط خاص مثل استرس و تغذیه نامناسب عود میکند.»
به گفته این فعال صنفی معلمان، تا پیشاز تشدید بیماری، خانواده و وکیل جعفر ابراهیم بهصورت مداوم پیگیر مسائل پزشکی او بودهاند: «جعفر ابراهیمی مرتب به بهداری زندان مراجعه کرده، پزشک بهداری هم دارویی تجویز کرده که بهشدت سطح ایمنی بدن او را پایین آورده و به همین سبب، بدنش در معرض ابتلا به سایر بیماریها قرار گرفته است. این دارو به گفته پزشک باید در محیط ایزوله مصرف شود، بااینهمه، نه با مرخصی پزشکی و نه با مرخصی او موافقت نشده است.»
جعفر ابراهیمی در چندماه گذشته متوجه شده که قند خوناش بسیار بالا رفته و به دیابت هم مبتلا شدهاست. شیوا عاملیراد دراینباره میگوید: «دیابت تحت تاثیر استرس بالا رفته، چرا که سابقه بیماری دیابت در خانواده او وجود ندارد. او در زندان دچار تاری شدید شده که او را در وضعیت خطرناکی قرار میدهد.»