تجاوز به قانون اساسی را خمینی از روز نخست آغاز کرد و دست آخر دم از ولایت مطلقه فقیه زد:
1 – تا خرداد 60، خمینی 75 نوبت به قانون اساسی تجاوز کرده بود. تجاوزهای فاحش در جریان کودتا را بر این موارد باید افزود. تا پایان جنگ، شمار این تجاوز ها به 300 مورد رسید. دانشجویان دانشکده حقوق تجاوزها را فهرست کردند. همان مجلس دست نشانده ناگزیر شد از اینهمه تجاوز خمینی شکوه کند. او عذر آورد که به خاطر جنگ، ناگزیر بوده است و از این پس قانون اساسی را رعایت خواهد کرد.
2 – با این حال، به تجاوزها ادامه داد و سرانجام، در پاسخ به خامنه ای، دم از ولایت مطلقه فقیه زد. در بازنگری قانون اساسی که خمینی برخلاف قانون اساسی کمیته ای را مأمور آن کرد، ولایت فقیهی که نقش نظارتی داشت به حاکم مطلق صاحب 11 اختیار بدل شد.
3 – استبدادی که تمایل به تبدیل شدن به استبداد فراگیر داشت، نمی توانست اقتصاد را مصرف محور و فرصت ساز برای رانت خواری و فساد، بدل نکند. این کار را حکومت رجائی آغاز کرد: حجم بودجه را افزایش داد. ترکیب آن را بسود بودجه غیر تولیدی تغییر داد. ترکیب اعتبارات بانکی نیز بسود اعتبارات بازرگانی تغییر کرد. به بهانه جنگ، ترکیب واردات بسود واردات مصرف و البته سلاح و مهمات تغییر داد. همراه با این فساد کاریها، چاپ اسکناس و افزودن بر حجم پول و باز داشتن نیروهای محرکه از بکار افتادن در تولید، اقتصاد را همان اقتصاد مصرف محوری کرد که در دوره شاه بود و در دوران مرجع انقلاب، اسباب تحول آن به اقتصاد تولید محور فراهم شده بود. بدین سان بود که تورم مزمن گشت و فرصتهای بزرگ رانت خواری پدید آمد و مافیاها تشکیل شدند و فقر گسترش یافت.
4 – در پایان جنگ، خزانه خالی بود. هاشمی رفسنجانی گفت: ایران 12 میلیارد دلار قرضه خارجی پیدا کرد و من کار خود را با خزانه خالی و 12 میلیارد دلار قرضه شروع کردم. اما او بر میزان قرضه خارجی ایران تا توانست افزود. در دوران او، سرمایه گذاریها نیز در رشته هائی بعمل آمدند که وابسته به واردات بودند. تا ممکن بود بر شمار مونتاﮊها افزود شد. «بندرهای آزاد» ایجاد شدند و مافیاها قوت روز افزون گرفتند:
5 – او بود که دست سپاه و واواک را در اقتصاد باز کرد. او از عوامل اصلی به قدرت رساندن کادرهای سپاه که از جنگ برگشته بودند شد. با دادن امتیازات ویژه و مقامات کلیدی به آنها موجب شد سپاه پاسداران و واواک مانند بولدوزر شروع به بلعیدن اقتصاد کشور کنند.
6 – با پایان دو دوره ریاست هاشمی رفسنجانی، میزان رانت اقتصاد ایران به 40 درصد اقتصاد ایران رسید. رشوه ستانی های خانواده او از اندازه گذشت تا بدانجا که خود او پدرخوانده نام گرفت. شبکه خانواده ها پدید آمد که صاحبان ثروتهای بزرگ شدند.
7 – حکومت خاتمی دست به ترکیب ر انت خواری و رانت خواران نزد. سپاه به گسترش دایره سلطه خود بر اقتصاد کشور ادامه داد و مافیاهای نظامی – مالی قدرت تمام یافتند و برآن شدند دولت را قبضه کنند. تعرض عمومی خود را در دور دوم ریاست جمهوری خاتمی شروع کردند و اسباب تصرف دولت را فراهم آوردند:
8 – مفتضح ترین و پر تقلب ترین انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، در حکومت خاتمی انجام گرفت. وسعت تقلب بدانحد شد که مهدی کروبی، رئیس مجلس وقت، در مقام اعتراض، گفت: چون میزان مشارکت مردم در انتخابات پائین بود، قرار بر این شد که میزان مشارکت، بنا بر میزان آن، ضرب در 2 یا 3 شود و بهمان نسبت به آرای کسانی که رأی می آوردند، افزوده شود. حالا رویه ضرب در 2 تا 3 برجاست اما به تناسب آرا، افزوده نمی شود. هرکس را می خواهند، هر مقدار می خواهند، بر آرایش می افزایند و نماینده می کنند. در مورد وسعت تقلب انتخابات ریاست جمهوری سال 1384گفت: در قرائت آراء تا صبح که بیدار بودم، من اول بودم. صبح یک ساعت خوابیدم و وقتی بیدار شدم دیدم سوم شده ام!
با آن «انتخابات»، احمدی نژاد رئیس جمهوری و شد و مجلس هفتم را «اصول گراها» تصرف کردند. بدین سان بود که دولت به تصرف مافیاهای نظامی – مالی درآمد.
9 – در حکومت احمدی نژاد، سیاست اقتصادی به اجرا گذاشته شد که الف – رانت خواری را به حداکثر رساند و ب – مقاومت اقتصاد ایران را به تحلیل برد. و ج – بودجه دولت و اقتصاد بیش از پیش خارجی شد و د – 700 میلیارد درآمد ارزی به قوه خرید بدل شد و دروازه های کشور را بر روی واردات گشود. با وجود این، تورم مزمن بزرگ تر شد. ه – میزان نقدینه برابر شد. و – میزان بیکاری افزایش یافت. ز – میزان گریز نیروهای محرکه (مغزها و سرمایه و فن دانان) از کشور بیشتر شد. ح – وقتی ایران گرفتار تحریم ها شد، اقتصادش توان مقاومت نداشت. این شد که میزان فقر کشور و فقر ایرانیان افزایش یافت.
10 – بدین خاطر که رﮊیم ایران را در سطح منطقه و جهان به انزوا درآورد، باج گذار کشورهای بزرگ و کوچک شد. در دریای مازندران و به میزان چند برابر بیشتر، در خلیج فارس، منابع مشترک نفت و گاز را همسایه می برند و می خورند. و ایران بازار بونجل های چینی و… گشته است.
11 – در حکومت احمدی نژاد تسلط سپاه بر اقتصاد و دولت از اندازه گذشت. دست کم 70 درصد اقتصاد ایران در مهار سپاه است. و سپاه در قاچاق اندازه نگاه نمی دارد. تا بدانجا که احمدی نژاد از برداران قاچاقچی شکوه کرد.
12 – میزان قاچاق همچنان افزایش یافت: تا این زمان، صحبت از سالانه 12 میلیارد دلا رقاچاق بود. اما اینک سخن از 20 میلیارد دلار قاچاق است.
13 – به نسبت جمعیت، ایران با مصرف 15 درصد مواد مخدری که در جهان مصرف می شود، مقام اول را دارد. یکی از منابع مهم درآمد مافیاهای نظامی – مالی قاچاق مواد مخدر است.
14 – در دوران جنگ 8 ساله، 100 میلیارد دلار پول ایران گم شد! در دوران حکومت خامنه ای که احمدی نژاد نقش دستیار او را ایفا می کند، غیر از دزدی ها و اختلاس های بزرگ ( یکی از آنها 3 هزار میلیارد تومانی بود که فاش شد)، ارز حاصل از فروش نفت، به بهانه گریز از تحریمها، به حسابهای اشخاص ریخته می شوند و خریدها از حسابهای آنها پرداخت می شود. خورد و برد دیگر اندازه نمی شناسد. افزون بر این، به قول حداد عادل، 60 میلیارد دلار پول ایران در چین و هند اسیر است.
نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۱ از ۹ تا۲۳ تیر ۱۳۹۲