حکومت بدون سر، جانشین حکومت بازرگان شد:
ساقط کردن حکومت بازرگان: به دنبال تصرف سفارت و گروگانگیری، دکتر یزدی، وزیر خارجه مهندس بازرگان، در جلسه شورای انقلاب، گروگانگیری را «کودتای اسرائیلی» توصیف کرد. مهندس بازرگان استعفای خود و حکومتش را نزد خمینی فرستاد. احمدی خمینی به بنی صدر تلفن کرد که هیأت وزیران خود را آماده تصدی حکومت کند. او با تغییر حکومت از راه تصرف سفارت مخالفت کرد و این کار را نقض استقلال ایران خواست. از مهندس بازرگان خواست استعفاء نکند. او گفت استعفای او را خمینی پذیرفته است. بهشتی و موسوی اردبیلی و باهنر نزد خمینی رفتند تا او را از نخست وزیر کردن بنی صدر منصرف کند. در مراجعت، گفتند: امام فرمود اعضای شورای نگهبان تجدید شوند و وزیران را شورای نگهبان تشکیل دهد و هیأت وزیران، بدون نخست وزیر، توسط شورای انقلاب، اداره شود. این زمان، «روحانیان» عضو شورای انقلاب، به میز وزارت خو کرده بودند:
● وقتی مهندس بازرگان 4 نفر از روحانیون را معاون وزارتخانهها کرد. خامنهای در وزارت دفاع، باهنر در آموزش و پرورش و رفسنجانی در وزارت کشور. چهارمی بهشتی برای وزارت دادگستری که قبول نکرد. بنی صدر می گوید: «من خیلی مخالفت کردم. چقدر به بازرگان گفتم آقا اینها را نبرید با وزارت آشنا کنید. اینها با این چیزها خو نکردهاند شما اینها را میبرید مزه وزارت را بهشون میچشانی و دیگر نمیشود آنها را از آنجا کند. محال است اگر کسی قدرت را چشید ول کند. خیلی عارف می خواهد که به قدرت بگوید نه.»
٭ تشکیل مجلس اول با نمایندگانی اکثراً قلابی و کودتا برضد رئیس جمهوری:
☚ بحران در روابط خارجی ایران و وضع یک رشته مجازاتها برضد ایران از سوی امریکا و در داخل، تشکیل مجلس اول با انتخابات قلابی:
● عامل اصلی و آغاز گر تقلب در انتخابات مجلس اول، بهشتی و هاشمی رفسنجانی بودند. آنها به خمینی مراجعه کردند و خمینی به آنها اجازه تقلب در انتخابات را داد تا مجلسی تشکیل شود که بتواند «رئیس جمهور را بالا و پائین کند». این دو، با دستیاری خامنه ای و باهنر و موسوی اردبیلی و مهدوی کنی، علاوه بر «رواحانیان» دست نشانده، شماری از پاسداران را نیز، با انتخابات قلابی، وارد مجلس کردند.
در حقیقت، حزب جمهوری با استفاده از تمام امکانات و نیروهای روحانی و سپاهی و سیاسی و حکومتی دست به تقلب آشکار زدند و هر چه نیرو داشتند، را برای مقابله با رییس جمهوری، به مجلس وارد ساخت. تقلبهای گسترده مورد اعتراض رییس جمهوری قرار گرفت. به خمینی، تقلب ها همراه با مدارک، ارائه شدند. اما او چون به مجلس دست نشانده نیاز داشت، نخست سکوت کرد. گزارش کامل این تقلب را محمد جعفری و امیر حسینی مشاور رئیس جمهوری و نیز جمال پاک نژاد، به تازگی در سایت انقلاب اسلامی، انتشار دادند. از جمله این سند را هیأت هفت نفره با اعضای زیر برای رسیدگی به شکایات راجع به تقلبات در انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی تشکیل داد:1ـ دکتر آزاد 2ـ شیخ مصطفی ملکی امام جماعت تجریش 3ـ شمس آلاحمد 4ـ سجادیان 5 ـ خوشنوسیان 6ـ دکتر اسدی 7ـ مهندس قزوینی. از مجموع 148 حوزه انتخابیه، از 127 حوزه شکایت رسیده بود و تا زمان انحلال هیئت، از حدود سی و چند حوزهای که رسیدگی کرده بود، برای 24 حوزه و از جمله تهران حکم به تقلب اساسی و ابطال داده بود. بهشتی و رفسنجانی نگران از این گزارش، ابتدا در 15 فروردین یعنی فقط یک روز بعد از اتمام مهلت دریافت شکایات، به قصد تهدید و به وسیله مهدوی کنی سرپرست وزارت کشور، اعلان کردند: « در صورت تأخیر درنتیجه کار هیأت 7 نفری، انتخابات در تاریخ معین انجام خواهد شد».
● بهشتی در مصاحبه خود در تاریخ 24 اردیبهشت 59 گفت: «در مورد کار هئیت 7 نفری این هیئت قرار بود کارش را تا 15 اردیبهشت تمام بکند. کیفیت انتخابات در ایران به نسبت امکانات و شرایط خوب بود. احساس رضایت میکنم هر چند نفی نمیکنم که نواقصی اصلاً نبود، مدعی نیستم که هیچ نقصی اصلاً در کار نبوده است و امیدوارم که این نمایندگان بتوانند خدمتگزار این ملّت در خط انقلاب اسلامی باشند.
● دوباره، بنیصدر موضوع را با خمینی در میان گذاشت و هشدار داد تاریخ مجلس اول رﮊیم شما را با مجلس اول مشروطیت مقایسه می کند و تشکیل مجلس با نمایندگانی که با تقلب نماینده شده اند را به پای شما می نویسد. بهشتی و رفسنجانی پیش آقای خمینی میروند و میگویند اگر این هیئت کارش را تمام کند و گزارش خود را انتشاردهد، همه چیز از دست ما میرود و آبروی همه از بین خواهد رفت…. لذا، خمینی بطور غیرمترقبه در تاریخ 29/2/1359 ضمن سخنرانی در جمع سرپرستان کمیتههای انقلاب اسلامی، گفت: «… اگر چنانچه مسائلی دارید، البته باید رسیدگی بشود و به نظر من تمام این مسائل در مجلس شورای اسلامی باید حل بشود… بحمدالله افرادی که در مجلس انتخاب شدهاند و حسب غالب، اکثریت قاطع، اکثریت اسلامی و متعهد است».
به این ترتیب، نخستین مهندسی – البته بعد از مهندسی مجلس خبرگان – در انتخابات مجلس اول انجام شد. کارگردان معامله پنهانی که اکتبر سورپرایز نام گرفت، هاشمی رفسنجانی رئیس این مجلس و بهشتی دبیر کل حزب جمهوری اسلامی و رئیس شورای عالی قاضی (توسط خمینی برخلاف قانون اساسی به این مقام منصوب شد) و احمد خمینی تصدی کردند. کودتا برضد رئیس جمهوری را نیز همین سه تن، با دستیاری خامنه ای، با استفاده از مجلس دست نشانده، «مهندسی» کردند. طرفه این که حسن آیت، شخصی که مقامات رﮊیم گفته اند اسناد دست نشاندگی او به انگلستان به دست آنها افتاده است، پیشاپیش، گفته بود مجلس کار رئیس جمهوری را خواهد ساخت. دو نوار او، در همان زمان انتشار یافتند. او از جمله گفته است:
« اگر آن پیشنویس اولیه قانون اساسی تصویب شده بود، اصلا انقلاب از بین رفته بود. ما توی این قانون آمدیم فرمانده کل قوا را قرار دادیم رهبر. اگر او بیاید کسی را نماینده خودش بکند، این اصیل نیست. هر وقت خواست میتواند ازش بگیرد… اختیارات کامل را هم که دادیم به مجلس …رئیسجمهور فقط میتواند مدال بدهد و مدال بگیرد و سفرا را به حضور بپذیرد. والسلام. هیچ اختیاری نداره…مجلس که بیاد این مسئله فرماندهی کل قوای رئیسجمهور تمام است… …مجلس که باز بشود گفتم، دست ما خیلی بازتر میشود، مسئله فعلا ماندنش اینه که مجلس نیست…فردا مجلس که بیاد، مقابل رئیس جمهور خواهد ایستاد… ما توی مجلس هم برنامه داریم… بگذارید تا 14 خرداد همه چیز روشن میشه. البته شاید زودتر آن را روشن کنیم. یعنی زودتر از این برنامه، به هر حال خواهد بود…تبلیغ کنید که مجاهدین و بنیصدر با هم هستند. تا حدی که میشه اعتراض مردم را برانگیزید…بعد از 14 خرداد مطلقا نه امتحانی خواهد شد نه دانشگاهی باز میشود. دانشگاه تعطیل میشود…یک هجوم خیلی شدیدتری،خیلی شدیدتر آغاز میشود که بنیصدر را به کلی فلج میکند
…برنامهای داریم که بابای بنیصدر هم نمیتواند مقاومت کند. این دفعه مثل دفعه قبل نمیتواند مقاومت کند…به بچهها بگویید قرص و محکم باشند. به زودی موج عوض میشود. بعد از 14 خرداد برنامهای داریم که بابای بنیصدر هم نمیتواند روی این برنامه کار کند… بنیصدر یک خطره برای این انقلاب و این خطر را باید یکجوری خنثی کرد…تنها ما نیستیم، امام هم هست…»
٭ کودتای نوﮊه زمینه ساز حمله قوای عراق به ایران:
☚ گودتای نوﮊه زمینه ساز تجاوز عراق به ایران:
باآنکه نظامیان شرکت کننده در کودتا، با این باور در آن شرکت کرده بودند که رﮊیم انقلابی را تغییر دهند. بختیار عراقی ها را در کودتا شرکت داد و از دید رﮊیم صدام، هدف کودتا متلاشی شدن ارتش و زمینه پیدا شدن برای تجزیه ایران بود. کودتا کشف شد و دست آویزی شد برای متلاشی کردن ارتش. بهشتی طرح انحلال ارتش را به شورای انقلاب برد. بنا بر آن طرح، یک کمیته مرکب از نماینده شورای انقلاب و سپاه و دادگاه انقلاب اداره کشور را برعهده می گرفت. این طرح به یمن استقامت بنی صدر تصویب نشد و به اجرا گذاشته نشد. در عوض، با چراغ سبز خمینی، دادگاه انقلاب ارتش و سپاه به جان ارتش افتادند. خمینی به هشدارهای مکرر بنی صدر، اعتناء نکرد و کار متلاشی کردن ارتش، پیشرفت. وقتی قشون صدام به ایران حمله کرد، بنی صدر با یک ارتش متلاشی از وطن دفاع کرد.
نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۱ از ۹ تا۲۳ تیر ۱۳۹۲