back to top
خانهدیدگاه هاجمال صفری: انقراض سلسلۀ قاجاریه و تشکیل سلسلۀ پهلوی (...

جمال صفری: انقراض سلسلۀ قاجاریه و تشکیل سلسلۀ پهلوی ( 2) بخش سوم

 نطق یحیی دولت آبادی

 

دولت آبادی – بلی.‎

جمعی از نمایندگان –مذاکرات کافی است.

نایب رئیسبنده عقیده ام اینست آقایان تأمّل بفرمایند تا تمام آقایان مخالفین و موافقین صحبت ‏‏خودشان را بکنند آقای دولت آبادی (اجازه).

دولت آبادی – مخالفت بنده با ترتیب تنظیم این لایحه و با بعضی از آن مواد آنست و چون مربوط ‏‏میشود باساس کار از این جهت خواستم مخالفت خود را عرض کنم؛  اینجا سه مسئله است که خوب باید ‏‏توجّه کنیمیکی مسئله قاجاریه است، یکی مسئله رضاخان پهلوی رئیس الوزراء و رئیس عالی کلّ قوا ‏‏است و یکی مسئله قانون اساسی است و اینها مسائلی است که اینجا مذاکره کردند و هر کس در اینجا ‏‏حرف میزند آقایان تصوّر میکنند که با قاجاریه همراه است . اینطور نیست‎ !!!‎

آقاسید یعقوب –  معنایش این است. ‎

دولت آبادی – خلاصه من یکی ازاشخاصی هستم که با قاجاریه مخالفم و سلطنت قاجاریه را ‏‏منقرض میدانم و هر کس هم جمع شود و بخواهد سلطنت قاجاریه را بر گرداند دیگر نمیتواند حالا ‏‏دیدی آقاسید یعقوب معنایش این نبود.

‎ ‎آقا سید یعقوب خیلی خوب قربان شما.

دولت آبادی پس بهتراین است که ادب را حفظ کنید نزاکت را هم حفظ کنید واز حدّ خودتان هم خارج نشوید.‎( ‎صدای زنگ نایب رئیس)

نظم مجلس هم با بنده نیست اگر با بنده بود می دانستم چطور نظم بدهم‎ ‎.عرض میکنم روزی که ماده ۳۶ در این اطاق اخیر مطرح شد ما در تحت فشاری واقع شده بودیم که ‏‏اسم آن را بیشتر میشود فشار گذاشت تا اینکه حالا هست به ما فشار آوردند که باید سلطنت در خا نواده ‏‏محمّد علی میرزا بماند. ‎

‎- (‎آقای یاسائی اجازه خواستند)‎

دولت آبادی (خطاب به یاسائی ) – بلی حالا فشار نیست خوب است اجازه نخواهید، هیچ فشار نیست! خوب ‏‏هم میدانم که فشار نیست و این حرف هائی که میزنند و اهمه است.‎ …. ‎یاسائی – واقعیت داره‎ .‎*

دولت آبادی – خیلی خوب آقا شما دیشب که بنده را احظار کردید در آن موقع شب صلاحیت نداشت، ‏‏خلاصه در موقعی که این مادّه نوشته میشد،  بنده و جمعی مخالف این مادّه بودیماسم این مادّه را ‏‏گذاشته بودیم، مادّۀ ابتر یعنی آخر ندارد و معلوم نیست آخرش چیست؟

بجهت اینکه مینویسید سلطنت ایران است در شخص اعلیحضرت، فلان سلطان محمّد علی شاه قاجار ‏‏نسلاً بعد نسل بر قرار خواهد بود، نسلاً بعد نسل یعنی چه ؟اگر یک روز نسل منقطع شد چه باید ‏‏کرد؟ این بود بنده در آن مجلس با این مادّه مخالفت کردم و گفتم بنده هیچ همراه نیستم با این مادّه،  ‏‏خوب آمدیم نسل پیدا شد ولی لیاقت نداشت چه کنیم؟ شاید ذکور نداشت پادشاه زن درست کنیم ؟ از ‏‏این حرفها در این مجلس زیاد زده شد که اگر در دفاتر مجلس باشد و بنده در آن روز مخالف با این ‏‏مادّه بودم، حالا هم مخالفم،  زیرا این مادّه به ارادۀ ملت گذارده نشده و به فشار گذارده شد.  ‎

حالا برسیم به مطلب. پس پیش بنده هیچ اشکالی نیست که سلطنت در خانواده قاجاریه باشد یا نباشد،  ‏‏چرا برای اینکه می دانم این مادّه اساساً غلط استمعذالک وقتی که ملّت جمع شدند و شاه درست ‏‏کردند، بنده هم در استامبول بودم تلگراف تبریکی هم مخابره کردمولی حاج مخبر السلطنه . حاضر ‏‏است پهلوی من نشسته بود، من گفتم سلطنت قاجاریه منقرض است گفت چرا؟ گفتم برای اینکه پادشاه ‏‏خودش بدست خودش این حقّ را از خودش سلب کرد و رفت زیر بیرق های اجنبی نشستدوباره که ‏‏به ایران مسافرت کردم دیدم شاه بازی غریبی است و شاه در فرح آباد نشسته است و یک دستکش به ‏‏دستش کرده است وقتی کاغذ به دستش میدادند، میگفت بگذار آنجا که مبادا میکرب بدستشان برود.

 

دیگر قضیّۀ جنس بود که همین آقای ارباب کیخسرو قضیّۀ جنس را به بنده فرمودند و اظهار دلتنگی ‏‏کردند که دست آخر بنده از جیب خودم پول گذاشتم و دادم بمردم خوردند. برای اینکه پادشاه حاضر ‏‏نشد جنس را خرواری ده تومان کمتر بفروشد! این قضایا را تاریخ ضبط میکند،  بنده رفتم فرح آباد . ‏‏ایشان هم اعلیحضرت بودند،  چیزهائیست که در کتاب تاریخ چاب میشود،  چرا اینجا نگویم . گفتم ‏‏اعلیحضرتا کی شما را پادشاه کرده ؟ (شهاب الدوله هم ایستاده بود) گفت خدا. گفتم همه کارها را ‏‏بظاهر خدا میکند! کی ها شما را شاد کردند؟. گفتند ملّت. گفتم آیا در میان ملّت و شما یک قراردادی ‏‏یک نوشته ای ردّ و بدل شده است یا نشده است ؟. گفتند قانون اساسیگفتم حافظ قانون اساسی کیست ‏‏؟

گفتند ما. گفتم شما چطور حافظ قانون اساسی هستید،  در صورتیکه خودتان به قانون اساسی عمل ‏‏نمیکنید؟ . گفت من همیشه سعی میکنم که مطابق قانون اساسی رفتار کنمگفتم امّا نشده است و ‏‏نکردیداعلیحضرتا من به شما میگویم که اگر در این مملکت یک کسی پیدا شد که بهتر از شما با ‏‏این کتاب رفتار کند او پادشاه خواهد بودرنگش سرخ شد و گفتم که این را از قول خودم نگفتم،  بلکه از ‏‏قول امیرالمومنین علیه السلام گفتم که در شب وفات به حسین فرمودند: لایسبکم احد بالعمل بالقران. ‏‏این تمام شد بعد از آن وقایعی پیش آمد در مسئلۀ قشون شرحی نوشتم، جواب های مزخرفی دادند تا ‏‏بحال بنده همیشه می دانستم که این سلطنت از ابتدا اساس نداشته است وحالا هم اساس ندارد. ولی در ‏‏عین حال ما دچار گرفتاریهاوابتلائات وپر یشانی ها و کشمکش ها بودیم،  تا خدا خواست و شخص ‏‏آقای پهلوی در این مملکت پیداشد، یعنی یک مرد در این مملکت پیدا شد بنده با ایشان آشنایی نداشتم ‏‏رفتم آشنا شدم.

بعد از مدّتی و چند ین مجلس با من صحبت داشتند،  دیدم مردی که علاقه به مملکت دارد و دلش می ‏‏خواهد مملکت ترقّی کند و جرأت و قدرت هم داشته باشد، همین آدم است در صورتی که به بانک بلند ‏‏می گویم (وحاجتم نیست که بگویم ) اهل استفاده هم نیستم و یک دینار مستقیم یا غیر مستقیم از ‏‏شخص او یا از بستگان من نفع نرسیده،  بلکه ضررهم رسیده (دست غیب – جبران می شود) این آدم ‏‏آمد و یک کارهایی کرد،  امروز خودش را به جایی رسانده که مردمی که علاقه به مملکت دارند و ‏‏دلشان می خواهد این مملکت هم همرنگ دنیا شود و دلشان می خواهد که از این ذلّت و کثافت ‏‏بیرون بیایند، متوسّل شدند باومی گویند آقا بیا و به بدبختی ما خاتمه بده و یک چاره برای ما بکن ، ‏‏چرا در خانۀ من و شما نمی آیند چرا میروند و به او میگویند برای اینکه این قدرت و توانایی را در ‏‏او می بینند و در من و شما نمی بینندما نمی خواهیم برویم متوسّل بشویم به آن شاه پوسیده ها و به ‏‏آن درباری که وقتی رفتیم باید اشک بریزیم به حال آن دربارسال گذشته همه اقایان حاضرند،  من ‏‏چقدر مخالفت کردم که حقوق شاه و در بار یکی نباشدمن میگفتم که این را تجزیه کنند و ماهی دو ‏‏سه هزار تومانش را به شاه بدهند که برود همان جایی که رختخوابش گرم است بخوابد و ما بقی آن ‏‏را برای ترتیب وتنظیم دربار مصرف کنیم، حالا اینها باشد‎ . ‎

بنده از خدا میخواهم که شخص آقای رضاخان پهلوی ذمّه دار امور این مملکت باشد و حقیقت و ‏‏ثبات داشته باشد و هیچگونه خللی در اطراف آن نباشد بلکه بتواند کشتی چهار موجۀ مملکت را به ‏‏ساحل نجات برساند.   غیر از او در این مملکت امروز نیست فردا شاید پیدا شد . سلطنت قاجاریه ‏‏منقرض است و رضاخان پهلوی رئیس مملکت است و اکثریت مجلس هم رأی میدهند و کارها شان ‏‏را خواهند کرد، گرچه بنده آن لایحه را امضاء نکردم ولی اکثریت امضاء کردند، بنده مانع اکثریت ‏‏نیستم. بلکه مطیع اکثریت هستم، بنده چه کاره ام،  بنده میخواهم حرف خود را گفته باشم این کار بزرگ که ‏‏آتیه مملکت ما کاملا بسته به آن است یک کاری است که باید در داخله شخص آقای رضاخان پهلوی ‏‏زیر پای خودش را طوری محکم ببینند که هیچ گونه تزلزلی نداشته باشد و بداند که دنیا حامی اوست ‏‏و دنیا او را به ریاست این مملکت می شناسد، این راجع به داخلهامّا راجع به خارجه قانون اساسی ما ‏‏در مجمع القوانین که نسبت به همه دنیا هست گذارده شده است،  علمای دنیا نشسته اند و همه نگاه ‏‏میکنند و قلمهارا توی مرکّب نگاه داشته اند که بنویسد ما کی را تغییر دادیم،  فوری در حاشیه اش ‏‏بنویسند اینجا تغییر کرداما اگر پشتش به گوششان خورد که این تغییر یک اشکالات قانونی داشته ‏‏که هنوز در میان ملّت مسلّم نیست آن وقت به کار اینجا ضرر میزند. مخالفت بنده در لایحه نه از ‏‏بابت قاجاریه است،  قاجاریه را رفته و منقرض شده،  میدانم و نه از نقطه نظر رضاخان پهلوی است،  او ‏‏رئیس مملکت است واز خدا میخواهم سی سال چهل سال عمر کند و همیشه رئیس مملکت باشد و ‏‏کاراین مملکت را بکندفقط قسمت آخرش را که بنده را احضار کردند وقتی که رفتم دیدم امضاء ‏‏نکردم،  قسمت دوّم را همینطور قسمت سوّم را یک قدری بیشتر باید در اطرافش فکر کرد که ناخوشی ‏‏ذات البعه پیدا نکند. این بود عرایض بنده دیگر عرضی ندارم‎ . ‎

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

نایب رئیسآقای دولت آبادی در ضمن بیاناتشان (لازم است بنده توضیحاتی بدهم ) اولّاً اظهار ‏‏کردند کشتی چهار موجۀ مملکت البتّه همه آقایان تصدیق میکنند که مملکت ما در نهایت امنیت و ‏‏آسایش است (نمایندگان صحیح است) و هیچ موجی به کشتی استقلال مملکت سکته واقع نکرده و ‏‏نمی تواند بکند (نمایندگان – صحیح است‎ )

قسمت دوّم اشاره کردند در وقتی که یک اصولی تغییر کند بعضی ها در ذیلش خواهند نوشت این را ‏‏همه آقایان تصدیق میکنند که هیچ اجنبی و ملّت اجنبی حقّ دخالت در امور داخلی یک ملّتی ندارد ‏‏‏(نمایندگان صحیح است(

جمعی از نما یندگان – مذاکرات کافی است.‎

دولت آبادی – بنده توضیحی دارم‎ ‎

نایب رئیسبفرمائید‎ ‎

دولت آبادی – آقا در قسمت اوّل که فرمودید بنده مرادم از کشتی چهار موجه این نبود که طوفان در ‏‏استقلال است، بنده عرض کردم مملکت ما در این احوال حاضر در دنیای امروز پهلوی ملل دیگر که ‏‏بگذارند،  می بینند یک کشتیست که بشاه راه ترقی نیفتاده وباید آن را به ترقّی انداخت. ‎

اما راجع بقسمت دوّمش عرض کردم آن اشخاصیکه آنجا نشسته اند و نسخۀ قانون اساسی ما را دارند، ‏‏وقتی فهمیدند که قانون اساسی تغییر کرد، تغییراتش را در حاشیه اش یادداشت میکنند، نگفتم مداخله در ‏‏قانون میکنند.‎

نایب رئیسچند نفر از آقایان تقاضا کرده اند نسبت به این پیشنهاد با ورقه اخذ رأی شود قرائت ‏‏میشود. (به مضمون ذیل قرائت شد)

ما امضا کنندگان تقاضا داریم در این موضوع رأی باورقه گرفته شود عبدالله یاسائیدکتر امیردست ‏‏غیب–  اخگرعلیرضا الحسنیکی استوان‎.‎

نایب رئیسیک مادّه است ولی لفظ مادّه ندارد؛ بهتر اینست مادّۀ واحده نوشته شود‎. ‎

بعضی از نمایندگانقرائت شود‎.‎

مجدّداً بشرح ذیل قرائت شد.‎

پیشنهاد میکنیم مجلس شورای ملّی تصمیم ذیل را اتّخاذ نمایدمجلس شورایملّی بنام سعادت ملّت ‏‏انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نمود ،و حکومت موقّتی را در حدود قانون اساسی و قوانین ‏‏موضوعۀ مملکت بشخص آقای رضاخان پهلوی واگذارمیکند تعیین تکلیف حکومت قطعی موکول ‏‏بنظر مجلس موسّسانست که برای تغییر موادّ ۳۶ و۳۷ و ۳۸ و ۴۰ متمّم قانون اساسی تشکیل میشود.

‏‏محمّد هاشم میرزا – اجازه میفرمائید 

نایب رئیسمذاکره دیگر نمیشود کرد فقط باسم مادّۀ واحده ‏‏است (اخذ آراء بعمل آمده نتیجه اینطور حاصل شد عدّۀ حضّار ۸۵ ورقۀ سفید علامت قبول ۸۰‏‎) ‎

نایب رئیس – عدّۀ حضّار ۸۵ تصمیم مجلس و مادّۀ واحده باکثریت ۸۰ رأی تصویب شد‎.‎

اسامی رأی دهندگان – آقایان : آقامیرزا شهاب ، آقا سید یعقوب ، کی استوان ، شوشتری ، ابراهیم ‏‏ضیاء هایم ، عراقی ، یحیی خان زنگنه ، آقا شیخ جلال ، نجات ، یاسائی ، حاج میرزاعلیرضا،حاج ‏‏شیخ عبدالرحمان ، مرتضی قلیخان بیات ، آقاسید کاظم ، لطف الله خان لقوانی ، ارباب کیخسرو، میرزا ‏‏سلیم خان ایزدی ، دست غیب ، فتح الله میرزا ، محمّد تقی خان اسعد،  حاج میرزا عبدالوهّاب ، میرزا ‏‏محمّد خان معظّمی ، حبیب الله خان شادلو، حاج میرزا اسدالله خان ، میرزایدالله خان ، میرزا عبدالله ‏‏خان معتمد ، دیوان بیگی سهراب زاده ، آقاشیخ هادی طاهری ، مفتی ، حاج سید محمّد سلطانی ، ‏‏شریعت زاده ، محمّد ولی خان اسدی ، صدرائی ، افشار ، فرج الله خان آصف، حائری زاده ، طباطبائی ‏‏دیبا، داور ، شیروانی ، ابوالحسن خان پیرنیا ، کازرونی ، محمّد هاشم میرزاافسر ، حیدر قلی میرزا ‏‏حشمتی دامغانی، میرزا اسمعیل خان اصانلو ،  سید ابوالفتح ، میرزائی ، آقا شیخ فرج الله ، دکتر ‏‏امیرخان اعلم ، حاج حسن آقا ملک،  شیخ محمد علی طهرانی ، میرزا یوسف خان عدل ، میرزا رضا ‏‏خان حکمت ، الموتی ، آقاسید جواد محقّق ، آقا رضا مهدوی ، میرزا صادق خان اکبر، دکتر حسین ‏‏خان بهرامی ، سیف الله خان اسکندری ، سیدعبدالحسن صدر، اسماعیل خان قشقائی، دکتر آقایان، ‏‏عظیمی ، سهراب خان ، عصرانقلاب ، رهنما ،میرزاحسین خان دادگر ، سلطان ابراهیم خان افخمی ، ‏‏میرزا جواد خان ، زاهدی ، میرزا محمود خان وحید، حبیب الله خان کمالوند ، اخگر ، ناصر ندامانی ،‏. سید احمد خان اعتبار، میرزا سید حسن کاشانی ، سلیمان میرزا ، حاج آقا رضا رفیع‎.‎

نایب رئیس – لازم میدانم برای رفع هر گونه سوء تفاهم اصل پنجاهم قانون اساسی رابعرض آقایان ‏‏برسانم در اینجا تصریح شده که مدّت دورۀ تقنینیه دو سال است بنابراین تصمیم امروزه مجلس ‏‏موجب انحلال شود، مستلزم نقص اصل پنجاهم قانون اساسی خواهد بود و منافاتی هم با تشکیل مجلس ‏‏مؤسّسان نخواهدداشت. ‎

بنابراین اگر آقایان تصویب بفرمایند جلسه را ختم کنیم (از طرف نمایندگان –صحیح است)

نایب رئیس – جلسۀ آتیه فردا که یکشنبه است سه ساعت ونیم قبل از ظهر دستور اولاً،لایحه تفریق ‏‏بودجۀ مجلسثانیا، لایحه اعطا ی قرضه های فلاحتی!

‎‏(‏‎مجلس تقریبا دو ساعت بعد از ظهر ختم شد‎‏)‏

نایب رئیس مجلس شورایملّی

سید محمّد تدیّن منشی م – شهاب ع –خطیبی ( 2 ) 

 

    محمّد قلی مجد با  استناد به «اسناد  وزارت خارجۀ  امریکا» تاکید می کندروزنامۀ ایران  در همین شماره  می نویسد: «  ساعت بعد از ظهر دیروز هیأت  رئیسۀ  مجلس  به همراه  نمایندگان  به ملاقات آقای پهلوی رفتند و نایب اوّل ریاست مجلس مصوّبۀ  مجلس را مبنی بر پایان سلطنت قاجاریه وانتصاب رییس الوزرا به ریاست دولت موقّت تقدیم رضا ] خان [ کرد. نایب  رئیس مجلس طیّ نطق کوتاهی امیدواری نمایندگان مجلس  به اینکه دولت رضا خان رفاه و سعادت  را برای مردم ایران به ارمغان  بیاورد ابراز کرد. آقای پهلوی نیزدرپاسخ از این اقدام« مهمّ و تاریخی » مجلس تقدیر و اظهار امیدواری کرد که مجلس پنجم درآینده نیز، همچون گذشته ، درخدمت به کشورتوفیق یابد . اواظهار داشت که پایان سلطنت  خاندان قاجار آغاز زندگی جدیدی برای ایرانیان است. تدیّن ازجانب نمایندگان مجلس از آقای پهلوی خواست که نسبت به مقامات و کارمندان تهیدست شدۀ دربارملاطفت به خرج دهد و مستمرّی ایشان را قطع نکند . او همچنین  تقاضا  کرد که مجریان  سیاسی دستگیرشده  در حوادث  اخیر آزاد  شوند و مورد  بخشش قرار گیرند. آقای پهلوی  برغم  آنکه ، طبق گفته خودش ، شش تن از این مجرمان  به دلیلی تلاش برای جلب حمایت بیگانگان به اعدام محکوم شده بودند هردو تقاضای او را پذیرفت! سپس رئیس نظمیه را احضارو دستور« عفو عمومی »  را صادر کردروز نامۀ ستارۀ ایران  در تاریخ 1 نومبر 1925  گزارش  کرد روز گذشته  ژنرال  مرتضی ] یزدان پناه [ ،  فرماندار نظامی تهران ، کاخ  سلطنتی   را از « ولیعهد سابق» تحویل  گرفت ؛  ولیعهد  نیز تهران  را به مقصد  سلطنت آباد ( خانۀ ییلاقی خود) ترک کرد. روزنامۀ ایران نیز در شمارۀ  مورخ 2 نوامبرش خبر داد  که ولیعهد سابق  روز شنبه، 31  اکتبر ، راهی  اروپا شد. اموری  در این باره  توضیح می دهد : «  در واقع  ولیعهد را ظاهراً در شرایط  بسیار تحقیر آمیزی  به بغداد  فرستادند. می گویند که او را تفتیش بدنی کردند  و عملاً هیچ  پول و حتّی اسباب سفری دراختیارش  نگذاشتند.»1 دوسال بعد ، در گفتگوی میان « یک فرد ایرانی  سرشناس»  و  دیوید ویلیامسن ، کاردار  آمریکا ،  خاطرۀ حوادث  30 – 29  اکتبر  1925 ، تجدید می شود: « اخیراً یک ایرانی سرشناس در گفتگویی که داشتیم  اوضاع  را اینطور جمع بندی کرد: هر  زمان که دولت خواهان  تصوب لایحه ای  باشد ،  شاه نمایندگان  مجلس را به کاخش دعوت  و برایشان سخنرانی  می کند –  و لایحه  هم تصویب  و تبدیل به قانون می شود. آنها یادشان نرفته است وقتی را که نمایندگان ازدستورات  سرپیچی کردند و مجلس به محاصرۀ سربازان در آمد. این دولت ارعاب است و قانونی خواندنش  مضحک و خند آور .»2

 رضا خان  که اکنون سرمست پیروزی  بود ، اعلامیه ای منتشرکرد اموری گزارش می دهد:

روزنامه  ایران ( 2 نوامبر متن اعلامیه آقای پهلوی، رئیس دولت  موقّت و ریاست عالیۀ  کلّ قوا  را منتشرکرده است، مبنی بر اینکه اساس رفتار و کاراوچنین خواهد بود : (1 )  اجرای بی چون  و چرای  قوانین شرع  مقدّس اسلام ، و ( 2)  تضمین رفاه عمومی . او متذکّر می شود  که فرمانروایان پیشین  از اجرای این اصول  مهمّ  کاملاً غفلت ورزیده بودنداو درآغاز این عصر جدید  حیات ایران، خود را جدّاً ملزم  به رعایت  قوانین  دینی  می کند بنا به دستور او قیمت هر من ( 6  پوند نان  چهار شاهی ( حدود 2 سنت ) کاهش می یابد  و او وعده  می دهد  که به محض اینکه  شرایط مهیّا شود ، قیمت نان را کمترخواهد کرد. او همچنین دستور می دهد تمام مغازه های مشروب فروشی ، قمارخانه و مراکزمنافی عفت تعطیل شودروزنامۀ ایران ( 3 نوامبر): متن نامۀ  آقای پهلوی خطاب   به مجلس را منتشرمی کند،  که در آن  آقای فروغی ( ذکاءالملک را به عنوان  کفیل ریاست وزرا  به مجلس معرّفی  کرده است . آقای پهلوی در نامۀ  خود اظهار می کند که  سایر اعضای کابینه  در مقام خود باقی خواهند  ماندروزنامۀ ایران ( 6 نوامبر)  :  مجلس روز گذشته پذیرای آقای پهلوی  بود. دراین جلسه تدیّن خطاب به او اظهار داشت که نمایندگان از اینکه سعادت و رفاه ملّت را  به ایشان واگذار کرده اند بسیار راضی  اند.

آقا ی پهلوی نیزدر پاسخ گفت که درآینده ای نزدیک دست به اصلاحات اقتصادی ، قضایی و آموزشی خواهد زد. ( توضیح: این جلسه در ساختمان جدید کتابخانۀ مجلس برگزار شد. در این جلسه پهلوی درحکم میهمان افتخاری، اکثروکلای مجلس، مقامات دولتی ، « متنفّذین» و همۀ سُفرای خارجی حضور داشتند.) روزنامۀ شفق  سرخ ( 5 نوامبر ): گروهی از تجّار که روز گذشته به دیدار آقای پهلوی رفته بودند، ایشان پنج تقاضا داشتند: ( 1)  تسریع ساختمان خطّ آهن. ( 2) تضمین عدالت قضایی. (3 )  اجرای آموزش اجباری.( 4 ) تبدیل پایۀ پول رایج  از نقره  به طلا. (5)  پرداخت صدقه  و خیرات به فقرا. آقای پهلوی اظهار داشت که ترتیبی خواهد داد تا عواید حاصل از انحصار قند و چای  صرف ساختمان خطّ آهن شود، و جواهران سلطنتی که قصد داشت  از آنها  برای ساختمان خط ّآهن ، هزینه شود ،  با شمش های طلا  معاوضه  شده و در حکم سرمایۀ اوّلیۀ  یک بانک  ایرانی  مورد استفاده قرار خواهد  گرفت. او متذکّر شد که به منظور اجباری ساختن آموزش باید معلّم  بیشتری استخدام شود. ( توضیح: « گروه تجّار »  مذکور بدون شک  « گزینش» شده بودند.) … روز نامۀ شفق  سرخ ( 12 نوامبر ): خبر می دهد که  تلگرام های جدیدی از برخی  ایالات رسیده است مبنی  بر اینکه  مردم بی صبرانه  منتظر پادشاه شدن آقای پهلوی و تاجگذاری او هستند. در تلگرامی از تبریز آمده  است که نیازی به تشکیل مجلس مؤسّسان  نیست . با این حال ، روز نامۀ مذکور در سر مقالۀ خود ضرورت تشکیل چنین مجلسی را متذکّر شده استروزنامۀ شفق  سرخ ( 16 نوامبر ):  روز گذشته  آقای پهلوی ازرژه قشون سان دید؛  در این مراسم ژنرال مرتضی ] یزدان پناه [، فرمانده  نیروهای  نظامی تهران،  از آقای  پهلوی خواست  که پادشاهی مملکت  ایران را بپذیرد. پهلوی  این درخواست  را رد کرد  و گفت  که بعداً در جلسه ای با افسران قشون در بارۀ  این موضوع  صحبت  خواهد کرد

 روزنامۀ ایران ( 16 نوامبر ) : اعلامیه ای  از سوی رییس  دولت  منتشر  می کند  که در آن  تمام  مقامات دولتی ملزم  به رعایت عدالت  شده اندرئیس دولت از هرگونه شکایتی که علیه مقامات  دولتی به دستش برسد استقبال و شخصاً آنها را پیگیری خواهد کرد…  دفاتر پستی سراسر کشور  موظّفند بدون دریافت وجه این عریضه ها را ارسال  کنند و در مناطقی که دفاتر  پستی  وجود  ندارد ، صندوق های ویژه ای برای ارسال  چنین عریضه هایی نصب  خواهد شد. البتّه  افرادی  که  بی مورد دست به شکایت بزنند ، به شدّت  مجازات خواهند شد. ( توضیح: این ژست  بیشتر شبیه خیر خواهی یک پادشاه مستبد عهد عتیق است تا رفتار یک حاکم مشروطۀ دوران مدرن. مردم می گویند  که احتمالاً این بند آخر همه شاکیان احتمالی  را وحشت زده  و از ارسال  عریضه  منصرف خواهد کرد.) 3

 

تلگرام ها ی اموری شناخت بیشتری نسبت به اوضاع ارائه می دهد. تلگرام  او در30 اکتبر 1925  از این قراراستتظاهرات های اخیر مردم علیه قاجارعلی الظاهر خود جوش است اما واقعیت این است که تمام آنها را رئیس الوزرا طراحی می کند، که هر روز گسترده ترو بیشترهم می شوند، و شواهد حاکی از آن است  که نا آرامی ها ی فعلی  شاید  بهانه ای  برای فعّالیت های غیر قانونی جهت بالا بردن مقام رئیس الوزرا به قیمت حذف سلسله  قاجار فراهم  آورد. »4 اوّلین  تلگرام اموری در31  اکتبرازاین قرار است: «  اعلام  پادشاهی رئیس الوزرا و یا  حدّاقل تشکیل مجلس مؤسّسان  به این منظورقریب الوقوع به نظر می رسد. برغم  تظاهرات  تصنّعی در حمایت از رئیس الوزرا هیچکس  به آنها اعتنائی ندارد، ولی نبود همکاری و رهبری مؤثّردرمیان عناصرمخالف باعث شده که این جریان از پیروزی خود مطمئن شود. چمبرلین هم پیامی که تسلّط وزیرمختار بریتانیا  به وزیر خارجه ] ایران تسلیم  شد بر بی طرفی کامل دولت بریتانیا در این بحران تاکید کرده است . به نظر می رسد که روس ها درنهان از این حرکت حمایت می کنند. سفارت های اروپایی هم موارد ناقض قانون را مانعی جدّی درپذیرش چنین رژیم جدید نمی بینند. به وزارت خارجه توصیه می کنم تا زمان روشن  شدن اوضاع وزیر مختار در بیرون بماند.»5 تلگرام دوّم اموری در31 اکتبر: « مجلس امروز بعد از  ظهر قانون زیر را به تصویب رساند: 80 رأی  موافق ، رأی مخالف ، و30 غایب به نام سعادت مردم ، مجلس شورای ملّی خاندان قاجار  را مخلوع  اعلام و در حدود قانون اساسی  وسایر  قوانین ریاست دولت موقّت  را به شخص  رضا خان پهلوی  واگذار می کند؛ تعیین شکل دولت دا ئم  توسّط مجلس مؤسّسان  انجام خواهد شد که بدین منظور اصول 36 ، 37 ، 38 ،  و 40  متمّم قانون اساسی را اصلاح خواهد کرداقلّیت  مجلس این رویه  را غیر  قانونی خواند و وفاداری خود را  به سلطنت اعلام  کرد. دو ، بنا  به قانون اساسی  سلطنت  به خاندان قاجار تفویض شده است. سه. فقط  با  برگزاری یک رفراندوم عمومی واقعی  می توان  قانون اساسی  راا صلاح  کردجناح اکثریت معتقد بود  که تلگرام های ارسالی از ایالت و ولایات مختلف مبنی برتقاضای خلع سلسله قاجار چنین اختیاری رابه مجلس  تفویض می کند آنها همچنین به سابقۀ تغییر قانون اساسی در ارتباط  با ساز و کار  انتخابات در سال 1909 درنتیجۀ تلگرام های ارسالی مردم  از ایالات و ولایات مختلف اشاره  کردند. بعد ازظهر امروز شهر چراغانی و آرام  بود.» 6 اموری  در1 نوامبر1925  می نویسدامروز صبح یادداشتی از وزیر خارجه  ( مشاورالملک) دریافت کردم  که از این قرار است: «  جنبش ملّی  که خواهان سرنگونی خاندان قاجاربود،  و روز به روز چهرۀ خشن تری  به خود می گرفت، چنانچه فوراً اقدام  مؤثّری  انجام  نمی دادیم منجر به انقلابی  بزرگ و عواقب  فاجعه آمیزی می شد. مجلس  شورای  ملّی  به منظور پایان  دادن  به این بحران لازم دید که  به خواست مردم پاسخ دهد. لذا  در31 اکتبرسلسله قاجار را ازسلطنت خلع و ریاست دولت موقّت را به حضرت  اشرف ، ریاست عالیه  کلّ قوا ، محوّل ساخت تا زمانی که مجلس مؤسّسان تشکیل و دولت دائم تعیین گردد.»  ولیعهد شب گذشته  تهران را به مقصد بغداد ترک کرد. درحال حاضرهیچ عنصرمخالفی درمقابل این عمل انجام شده وجود  ندارد، به ویژه ازآنجایی که بی طرفی بریتانیا بیشترظاهری است تا واقعی از وطن پرستان ایرانی  که با این روش ها مخالفند اکنون به ماهیت واقعی این رویداد پی  برده اند. میلسپو به کارخود ادامه خواهدداد  ولی از احتمال ایجاد مشکلات به سبب وجود و اعمال قدرت غیر قانونی نگران است. سایر سفیران خارجی  نیز انتظاردارند که دولت هایشان روش تغییرحاکم ] در ایران[ را مسئله ای داخلی تلقّی کنند، چرا که نظم حفظ شده ومعاهدات نقض نشده اند.»7 باقر کاظمی، کاردار ایران در آمریکا ، در 2 نوامبر 1925 یا داشتی  برای فرانک  کلوک، وزیر خارجۀ آمریکا، ارسال  کرد که از این قرار است: « بنا بردستور العمل  تلگرافی  واصله از دولت متبوعم ، احتراماً به اطّلاع حضرت عالی می رسانم که به دنبال اظهار تنفّرعموم مردم  ایران ازسلطنت خاندان قاجار و قیام سراسری ملّت ایران ، مجلس در جلسه نهم آبان 1304 ( 31 اکتبر 1925 ) خود، سلسلّ  قاجار را از سلطنت  خلع وحضرت اشرف  رضا خان پهلوی ، فرماندۀ کلّ قوای ارتش ،  را تا زمانی که مجلس مؤسّسان  تشکیل  شود و در مورد  دولت دائمی تصمیم بگیرد به ریاست دولت موقّت منصوب نمود.»7 بریتانیا به سرعت رژیم جدید را به رسمیت شناخت: « وزیرمختار بریتانیا اجازه یافته است « موقّتاً رژیمی را که با تصمیم اخیرمجلس  ملّی ایران روی کار آمده تا وقتی که مجلس مؤسّسان تصمیم نهایی را اتّخاذ کند  به رسمیت  بشناسد، مشروط براینکه این رژیم  تمام معاهدات را که درحال حاضر میان بریتانیا و ایران برقرار است ، به رسمیت بشناسد و به تعهّدات ناشی از آنها عمل  کند، و مجاز است با دولت موقّت روابط  تجاری برقرارسازداوامروز یادداشتی به این مضمون  به« والاحضرت اقدس، رئیس دولت» تسلیم کرد.»9

 

   در مورد  سیاست  بریتانیا  و روسیه 

 

 مشاهدات کلّی  اموری درگزارش  مورخ 4 نوامبر 1925 از این قرار  است:

  حرکات « مردمی » درچند هفتۀ گذشته عمدتاً متوجّه مجلس بوده است. به دلیل فقدان رهبری مناسب  دراین نهاد، که اخیرآً امتناع دوتن از نامزدها از قبول ریاست آن وضعیت حادتری پیدا کرده است ،  به دلیل مخالفت های قابل توجّه  ولی  سازمان یافتۀ با نقشه های رئیس الوزرا، و همینطور به دلیل بی رغبتی یا ناتوانی ذاتی ایرانی ها برای اقدام  مؤثّر درمواقع اضطراری ، تا آخرین لحظه به نظر می رسد که شگردهای رئیس الوزرا برای انداختن مسئولیت  تصمیم گیری در بارۀ « جنبش ملّی »  به دوش مجلس توفیقی نخواهد  یافت، و اگر قرار بود اقدام قاطعی  صورت بگیرد ، چه در تئوری وچه در عمل باید به دست خودش صورت می گرفت. ولی چنانکه در ادامه  گزارش  شده است،  روز جمعه  مورخ 30 اکتبر، تعدادی  مکفی  از نمایندگان  مجلس  بالاخره  تصمیم  گرفتند  که غلتک  این برنامه  انقلابی روزبعد مجلس  را هم  صاف کندرئیس الوزرا رهبری  لازم   را به دست  گرفت و با تکان دادن  چوب  سحرآمیزش  دهان  مخالفین  را بستدر خاتمه  ، برخی  عواملی  که سهم  عمده ای در موفقیت  این جنبش داشتند عبارت بودند : ( 1) کل « جنبش »  کوتاه  و سریع  بود. اوّلین نشانه های ظاهری آن کمتراز یک ماه  پیش بروزکرد. جنبش  چنان نفس گیر  بود که دوستان و دشمنان فرصتی  برای تحلیل رویدادها  نیافتند شاید سحر و جادوی  پهلوی بیتشر به این دلیل کارگر افتاد  که عمر مجلس  فعلی رو به اتمام است و نمایندگان به انتخاب  مجّدد خود در دور بعدی  مجلس  فکر می کردند. زمینۀ مخالفت های بالقوّه را با دقّت فراوان از بین برده  بودند،  مثل انتخاب شاهزاده  فیروز و دوستانش به وزارت کابینه و انتصاب زیر کانۀ  بسیاری از فرمانداران و سایر کارگزاران  ایالتی و ولایتی .10

  اموری  تحلیل  خود را  در گزارش  شماره  1237  مورخ  نوامبر  ادامه می دهد:

 گمان  می کنم  گزارش  مطبوعاتی شماره  1236 مورخ  4 نوانبر  1925 اینجانب توضیحات  مقدّماتی  لازم  را در بارۀ  رویدا دهای  سیاسی اخیر  پیرامون  تغییر رژیم  ایران درخود داشت . احتراماً  در این گزارش  مطبوعاتی  شماره 1236 اشاره  کردم که « جنبش ملّی »  که با  اقدام قطعی مجلس  در تاریخ  31 اکتبربه اوج  خود رسید ، اساساً  پرچمی  بود که به دست رئیس الوزرا بر افراشته  شده بوددر همین ارتباط ، گزارشی را که کارمند ایرانی  کنسولگری  آمریکا  در تبریز  تهیه  کرده و شاید  برایتان  جالب  توجه باشد به ضمیمه  ارسال  می کنماین گزارش  به خوبی  نشان می دهد  که جریان  از کجا آب  می خورد. علاوه  بر این ، در همان  گزارش  مطبوعاتی  نظرتان   را   به این  نکته  جلب  کردم  که انفعال  پیرنیا  و مستوفی ، که   به ریاست  مجلس  انتخاب  شده بودند ،  با توجّه  به در راه بودن  بحران ، عرصه  را برای  مانورهای  رئیس  الوزرا  فراخ  ساخت. در تلگرام ( شماره 70 مورخ  سپتامبر 1925 ) اعلام  رسمی  بازگشت  شاه  به ایران   را گزارش  کردم . اوضاع  واحوال  آن زمان  زمینه ساز  حوادثی  بود که  طیّ  سه هفتۀ  گذشته رخ داده است. در آن تاریخ  تقریباًسه جناح  سیاسی  در ایران وجود داشت: ( 1)  جناح دربار ، که  از وضع  موجود حمایت می کرد .(2 )  جناح میانه رو  که خواهان خلع شاه و جانشینی  برادر او ولیعهد ، ویا پادشاهی  یکی از شاهزادگان صغیر قاجار   به نیابت  سلطنت  پهلوی  و تداوم  سلطنت  بودند ، و ( 3 )  عدّه ای  که بر  این باور  بودند که سرنوشت کشور  می بایست  در دستان  پهلوی قرار گیرد، چه  در مقام جمهوری و چه در مقام پادشاهی . دو عامل برنامه « میانه روها»  به  هم  زد: ( 1)  دسیسه های  حامیان  شاه که هدفشان  نابودی  کامل  پهلوی تا زمان بازگشت  شاه در ماه نوامبر و انتصاب  وثوق الدوله  در مقام  ریاست  وزراء بود( وثوق  در بغداد  به سر می برد و شایعات  از امکان  همکاری او با  دولت دائمی  احتمالی  خبر  می دهند)، (2 )  تنفّر شخص پهلوی به هر چیزی  که بر چسب  قاجار  دارد. این وضعیت  تا حدود زیادی  سرعت شکل  گرفتن حوادث  اخیر ، و نقش های ظاهراً متناقضی را که عناصرمختلف  ایفا  کرده اند و موفّقیت  نقشه ی  پهلوی را توضیخ می دهد. گمان می کنم  که انگلیسی  ها دوست داشتند  اهداف  میانه رو ها محقّق شود.

 اما  وقتی  که متوجّه  شدند تحقّق  چنین  اهدافی غیر  ممکن است  تغییر  موضع  دادند و  پشت پهلوی  ایستادند ، چرا که در آن شرایط  تنها عامل  احتمالی ثبات  در مملکت بودظاهراً روس  ها هم تا وقتی  که مجلس  در 31  اکتبر  تصمیمی  قطعی  خود  را اعلام  کرد از پهلوی  حمایت می کردند. دو  ماه پیش  آنها نگران  بازگشت  احتمالی شاه  و فعّالیت های  حامیانش  بودند ، که  در  بحبوحۀ نا ارامی ها ی 23 و 24 سپتامبر  گذشته کاملاً بروز یافتبا این حال،  به  محض اینکه سلسلۀ  قاجار خلع شد ، موضع آنها نسبت به پهلوی و حرکت او شکل محتاطانه تری به خود گرفت. در این ارتباط با موضع  کلّی بریتانیا و روسیه شایعاتی می شنویم

 مبنی بر اینکه آنها  دولت یک تنه را  ترجیح می دهند. معامله با پهلوی ای که  هم  در تئوری  و هم  در عمل  قدرت اجرایی را در اختیار دارد بسیار آسان تر ازمعاوله با پهلوی است که فقط  در عمل  قدرت اجرایی را در دست  دارد. تا کنون « مرد قدرتمند » ایران ،خاندان سلطنتی  را در یک  دست و مجلس   را در  دست  دیگرش  داشتشاید  انگلیسی  ها متوجّه  شدند که شخصیت پهلوی  نمی گذاشت وضعیت  موجود   را تا  مدّت نامعلومی  تحمّل  کند و  با نابودی  کامل  اغتشاش  گران، یعنی  جناح  در بار  یک  دولت  قدرتمند  یک تنه  بهترین  و احتمالاً تنها گزینۀ  مناسب  بود. همسویی سیاست بریتانیا و روسیه  در چند  هفتۀ  گذشته،  هر چند  هفته  مبنی  بر فرض های کاملاً متفاوتی  بوبده است، به تسریع  و تسهیل  برنامه های پهلوی  کمک فروانی  کرده استاما در ارتباط  با تحوّلات آتی ، بعید  می دانم  که شخصیت گستاخ  پهلوی  بگذارد  که او  نقش  یک مقام  اجرائی  مقیّد   به قانون  را ایفاکند. نمی توانم که آیا، با  توجّه به  سواد  و بصیرت  محدودی که دارد، واقعاً  مشکلاتی   را که  در آینده  گریبانگیرش  خواهد  شد می فهمد  یا خیر ، زیرا دسیسه و جاه طلبی های  مخالفانش   به طور  فزاینده ای معطوف   به او  و فقط  او  خواهد شدتصمیم  مجلس مؤسّسان  را  نباید  از پیش  تعیین  شده  دانست. خیلی ها  پیش بینی  می کنند   که این  مجلس   بر سر  نوعی  حکومت  پادشاهی  به اتّفاق  نظر  خواهند  رسید  که افراد  معلوم  خواسته قلب  پهلوی  و وفق  نظر  انگلیسی  هاست. با این  حال ، ممکن است  روس ها  و عوامل  داخلی که از نتایج  حوادث  اخیر  ناراضی  اند، برای  عقیم  گذاشتن  نقشه دست  به کار  شوند.11

 در حالی  که وزیر مختار بریتانیا  در یادداشت مورخ  نوامبر  1925  خود  رژیم  موقّت  جدید  را به رسمیت  شناخته و رضا ] خان را با عنوان  « والاحضرت اقدس ، رئیس  دولت »  خطاب  کرده بود، روس ها   دولت  موقّت  جدید را به رسمیت نشناختند . وزیر  مختار شوروی  در یادداشت مورخ  نوامبر 1925 خود اظهارمی کند  که « دولت  اتّحاد  جاهیر  شوروی  پس از  بررسی  دقیق  یادداشت  مورخ  31  اکتبر  1925  وزیر   خارجۀ  ایران،  ابراز  امیدواری  می کند که  که روابط  آتی  اتّحاد  شوروی و ایران همچون  گذشته مودّت  آمیز باقی بماند.»12 بونزون ، وزیر  مختار  فرانسه  در تاریخ 20  نوامبر  1925 اجازه یافت « به صورت  دو فاکتور  دولت  موقّت   را که تحت ریاست  والا خضرت اقدس رضا خان  پهلوی  تشکیل  شده است،  به رسمیت  بشناسد  مشروط بر اینکه  این  دولت  تمام معاهدات و کنوانسیون ها  و توافقاتی  که میان  ایران و فرانسه  بر قرار است محترم بشمارد، به  ویژه  توافقنامه  باستان شناسی  که در 11  اوت  1900  به امضا رسیده  است.»13( 3 )  

 انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۲ از ۲۴ تیر تا ۸ مرداد

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید