چهارشنبۀ گذشته ۲۹ شهریور برابر با بیستم سپتامبر، یک روز پس از حملۀ برقآسای ارتش جمهوری آذربایجان به قره باغ کوهستانی، مقامات جمهوری خودخواندۀ این منطقه به نام «جمهوری آرتساخ» تسلیم شدند و پذیرفتند دولتشان را منحل کنند، سلاحهاشان را تحویل دهند و پایگاههای نظامی خود را در منطقه برچینند.
چند ساعت پس از اعلام توافق آتشبس، رسانههای ارمنی خبر دادند که مقامهای جمهوری خودخواندۀ قرهباغ کوهستانی پذیرفتهاند در نشستی در شهر «یِولاخ» گفت وگوهایی را با جمهوری آذربایجان آغاز کنند. نشست یِولاخ روز پنجشنبه ۳۰ شهریور با حضور دو نمایندۀ مجلس محلی قره باغ و رامین ممدوف، نمایندۀ مجلس جمهوری آذربایجان و نمایندۀ ویژه الهام علیاف در امور ارامنه قرهباغ برگزار شد.
در آن نشست ارمنیها خلع سلاح را پذیرفتند و در عوض، خواستار کمکهای بشردوستانۀ فوری شدند. نمایندگان جمهوری آذربایجان نیز ادغام مجدد جمعیت ارمنی قرهباغ را در ساختار کشور جمهوری آذربایجان به اطلاع نمایندگان ارمنی رساندند.
ارمنیان قره باغ را منابع گوناگون جمعیتی میان ۶۰ تا ۱۲۰ هزار نفر اعلام میکنند. بسیاری از کارشناسان ادغام مجدد چنین جمعیتی را در جمهوری آذربایجان ناممکن میدانند، زیرا ارمنیانِ آن منطقه از زمان فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ تاکنون جدا از جمهوری آذربایجان زیستهاند و نسلهای جوان ارمنی نه تنها هیچ خاطرۀ مشترکی با جمهوری آذربایجان ندارند بلکه آن کشور را دشمن خود میدانند. پیش از آن نیز قره باغ کوهستانی استانی خودمختار در جمهوری آذربایجان بود.
کوچ تدریجی ارمنیها به آن منطقه چند سال پس از سومین سلسله جنگهای ایران و روس و امضای عهدنامۀ گلستان در سال ۱۸۱۳ میلادی آغاز شد. در آن جنگها که از سال ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۳ طول کشید، ایران بخش مهمی از سرزمینهای خود را در ماوراء قفقاز یا قفقاز جنوبی از دست داد. در چهارمین سلسله جنگهای ایران و روس که از ۱۸۲۶ تا ۱۸۲۸ طول کشید و به امضای عهدنامۀ ترکمنچای انجامید، تمامی سرزمینهای ایران در قفقاز جنوبی از جمله قره باغ به تصرف امپراتوری روسیه درآمد.
ارمنیها معتقدند که در جهان باستان قره باغ کوهستانی پیش از آنکه به این نام خوانده شود، آرت۫ساخ نام داشت که معنای آن «سرزمین خدای آر» است. آرتساخ دهمین استان ارمنستان بزرگ بوده که جغرافیدانان و مورخان یونانی از آن یاد کردهاند. اما نام قره باغ در منابع تاریخی نخستین بار در قرن هفتم میلادی به کار رفته و معنای آن باغ سیاه است.
پدید آمدن استانی خودمختار به نام قرهباغ کوهستانی در خاک جمهوری آذربایجان به دوران اتحاد جماهیر شوروی برمیگردد. ایجاد ناهمگونی قومی در جمهوریهای شوروی سابق سیاستی بود که رهبران شوروی به ویژه استالین دنبال میکردند. اما وجه اصلی آن سیاست، نوعی همگونسازی قومی در مقیاسی بزرگتر و وسیعتر بود. هدف استالین در نهایت روسی کردن همۀ جمهوریهای شوروی بود.
اما احساس ملی و عصبیت قومی در میان مردمان گوناگون شوروی نیرومندتر از آن بود که با مهندسی سیاسی از میان برود. شورویها این سیاست را در گرجستان نیز به کار بستند. جنگ داخلی گرجستان و جدا شدن ابخازی و اوسِتی جنوبی از آن کشور نتیجۀ آن سیاست بود.
جمهوری آرتساخ در ۲ سپتامبر ۱۹۹۱ اعلام موجودیت کرد. جنگی که در پی آن میان ارمنیها و جمهوری آذربایجان درگرفت تا ۱۲ ماه مه ۱۹۹۴ ادامه یافت. در آن جنگ بیش از ۳۵ هزار نفر کشته و نزدیک به یک میلیون نفر آواره شدند. با میانجیگری سازمانها و بسیاری از دولتهای جهان به ویژه روسیه، طرفین جنگ به منظور یافتن راهحلی سیاسی به درگیریهای خونین پایان دادند. با این حال، آن جمهوری خودگمارده را هیچ کشوری حتی ارمنستان به رسمیت نشناخت.
انحلال جمهوری خودخواندۀ آرتساخ در هفتۀ گذشته و ادغام قره باغ کوهستانی در جمهوری آذربایجان را کم و بیش همۀ کشورها از جمله ایران و روسیه پذیرفتهاند. جمهوری ارمنستان نیز حاکمیت جمهوری آذربایجان را بر آن منطقه به صورت «دوفاکتو» پذیرفته است. میماند مسأله «کریدور زنگزور» که به نظر میرسد به سادگی حل نخواهد شد.
برپایۀ مادۀ ۹ توافقنامۀ آتشبس که در ۹ نوامبر ۲۰۲۰ میان جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان با میانجیگری فدراسیون روسیه امضا شد، جمهوری ارمنستان پذیرفت که در خاک خود راه ارتباطی تازهای برای حمل و نقل میان جمهوری خودمختار نخجوان و مناطق غربی جمهوری آذربایجان ساخته شود و ایمنی حمل و نقل، رفت و آمد شهروندان و وسایل نقلیه را در این راه ارتباطی تضمین کند. این همان کریدور زنگِزور است که ایران آن را فاجعۀ ژئوپلیتیک میداند.
این کریدور بخشی از یک طرح بزرگ حمل و نقل است که باکو را به استانبول وصل می کند. کریدور زنگِزور، در عین حال، یک پروژه ژئوپلیتیک است که اروپا را از راه ترکیه و آذربایجان به آسیای مرکزی و چین وصل میکند. با ایجاد این کریدور جمهوری آذربایجان بدون بازرسی راهداران ارمنی به نخجوان و از آنجا به ترکیه و اروپا وصل خواهد شد. گفته میشود ناتو و فدراسیون روسیه نسبت به ایجاد این کریدور نظر مساعد دارند. اما این کریدور از نزدیکی مرز ایران با ارمنستان میگذرد.
اگر این کریدور ایجاد شود، جمهوری آذربایجان از طریق استان سیونیک ارمنستان یکراست و بینیاز از بازرسی راهدارانِ ارمنی به جمهوری خودمختار نخجوان و از آنجا به ترکیه وصل میشود.
در زمان اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری خودمختار نخجوان از دو خط راه آهن که هر دو از خاک ارمنستان میگذشتند به جمهوری آذربایجان وصل میشد. یکی از آنها از استان سیونیک ارمنستان در نزدیکی مرز ایران میگذشت. اما این دو راه پس از شعله ور شدن آتش نخستین جنگ قره باغ در فوریۀ ۱۹۸۸ متروکه شدند. در سال ۲۰۲۰ در دومین جنگ قره باغ که ۴۴ روز طول کشید، جمهوری آذربایجان بیشتر مناطقی را که در جنگ اول قره باغ از دست داده بود پس گرفت و اکنون به عمر جمهوری آرتساخ نیز پایان داده است.
جمهوری اسلامی با ایجاد کریدور زنگِزور سخت مخالف است زیرا با ایجاد آن رابطۀ مرزی ایران با ارمنستان قطع خواهد شد. از سوی دیگر، این کریدور ارمنستان را ناگزیر خواهد کرد روابط نزدیکی با جمهوری آذربایجان و ترکیه برقرار کند.
کارشناسان ایرانی معتقدند نزدیکی ناگزیر ارمنستان به جمهوری آذربایجان و ترکیه به زیان ایران تمام خواهد شد و منافع ملی و منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. به گفتۀ بسیاری از آنان، برقراری ارتباط زمینی ترکیه با آذربایجان و راهیابی آن کشور به آسیای مرکزی از طریق آذربایجان، وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران را تهدید میکند.
در مطبوعات ایران صحبت از این میکنند که با ایجاد این کریدور، ایران از تنها همسایۀ مسیحیاش جدا خواهد شد و راه ارتباط آن به بازارهای غربی قطع خواهد شد. ایران به رهبران ارمنستان نیز هشدار داده است که اگر زیر بار این پروژه بروند، در عمل، از حمایت نظامی بالقوۀ همسایۀ وفادار خود محروم خواهند شد.
اما اکنون اوضاع به کل تغییر کرده است. به نظر میرسد رهبران جمهوری ارمنستان دیگر به دنبال درگیری با جمهوری آذربایجان نیستند. از سوی دیگر، امیدی به همپیمانان نااستواری مانند روسیه و ایران ندارند و میخواهند روابط راهبردی با کشورهای غربی به ویژه آمریکا، دشمن روسیه و ایران، برقرار کنند. برگزاری رزمایش ده روزۀ مشترک میان ارمنستان و آمریکا در سپتامبر امسال، نشانۀ آشکار فاصله گرفتن آنان از ایران و روسیه است.
.
رادیو فرانسه