جناب آقای دکتر زلفیگل سلام علیکم
امروز در شرایطی با شما صحبت میکنیم که کشور درگیر ابربحرانهای اقتصادی، سیاسی، زیست محیطی و فرهنگی بسیاریست، و مرجعیت دانشگاه به عنوان یک نهاد علمی برای حل این مشکلات، به دلیل عملکرد دستوری و امنیتی اجرا شده توسط وزارت متبوع جنابعالی به قهقرا رفته است.
با آنچه در یک سال گذشته بر دانشجویان و اساتید آزاده روا داشتید باری دیگر ثابت کردید که برای اجرای تفکرات تاریخ مصرف گذشته خود از هیچ ظلمی فروگذار نخواهید کرد و به گمانتان شیوهنامه جدید انضباطی که توسط دولت فعلی و با مشورت دستگاههای امنیتی نوشته شده است، میتواند صدای آزادیخواهی و عدالتطلبی را از دانشگاه و جامعه حذف کند.
این اولین حضور شما در اینجا نیست و اثرات هر رفت و آمد شما، متاسفانه در این دو سال، بلایی بر سر شریف آورده است که اسلاف شما، روسپیدند. دو سال پیش، خطاب به رییستان گفتیم که باید رفتاری عقلانی داشت وگرنه خشمهای فروخفته مردم جانبهلب رسیده، روزی به شکل پاسخی قاطع بر صورتتان فرود خواهد آمد و این پیشبینی که نه از رمل و اسطرلاب که از تحلیل و بررسی وقایع برمیآمد، به وقوع پیوست. ابربحرانهای کشور، همچنان باقی است و تفکر شما و همفکرانتان، ناتوان از حل مسائل کشور است. تَشَبُّث به خرافهپرستی و علم بومی و طب سنتی جای پرداختن به مسائل واقعی کشور به شیوهای علمی را گرفته است و امروز، دانشگاه با نگاه بدبینانهای که بدان دارید و بر آن زخم میزنید، در احتضار است. علم را در نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی ذبح کردید و در وزارتتان دانشگاهی را.
جناب وزیر،
امروز در دانشگاهی قدم گذاشتهاید که پائیز گذشته تا مرز تعطیلی هدایتش کردید. در تلخترین روز تاریخ شریف در آن حاضر شدید و به جای حمایت از دانشجویان و اساتید صدمه دیده به آنها توهین کردید. زمانی که نیروهای حراست در دانشگاه جولان میدادند و حتی رییس و هیئت رییسه دانشگاه که از قضا امین نظام و از حلقه مقربان حاکم بودند نیز توان اعمال اراده خود را در مقابل این نیروها از دست داده بودند، به آنها میگفتید که شدت عمل ندارند و باید قاطعتر برخورد کرد. وای، وای بر روزگاری که شما را در گردش ایام در این جایگاه قرار داده است. حرمت دانشگاه شکسته شد، نیروهای جدید حراست در دانشگاه رژه میرفتند، جای گلولههای پینتبال بر تن دانشجویان ماند و شما از لزوم قاطع بودن میگفتید. دانشجویان را اخراج و تبعید و از حقوقی مثل خوابگاه محروم میکنید. آنقدر اداره امور در دستان نهادی امنیتی است که برای ورود ۱۵ هزار استاد همسو فردی دیگر دستور میدهد و شما اجرا میکنید. ما از این امر تعجب نمیکنیم، زیرا قبلتر دیدیم که بر اساس دستور امنیتیها شیوهنامهای انضباطی را امضا کردید که ناقض حقوق اساسی و شهروندی ما بود، اصل برائت و حق داشتن وکیل و دادرسی عادلانه را نقض میکرد و اجازه میداد که در حریم خصوصی افراد تجسس شود. نهایتا هم که همراه با روسای منصوبتان بود که دانشجویان معترض را به زندان و پاسگاه فرستادید. همین شیوهنامهتان هم ممنوعالورودی را محدود کرده بود اما حراستها را مبسوطالید کردید و هر کس را میخواستند ممنوعالورود میکردند..
ما هنوز یادمان نرفته است که ۱۰ مهر با استاد شریف ما چگونه صحبت کردید و چگونه با پروندهسازی و بهانهتراشی سعی در اخراجش داشتید. آن شب به دانشجویان متحصن در دانشگاه بیاحترامی کردید و به آنها گفتید که بابت هدر دادن بیتالمال باید پاسخگو باشند. خوشحال باشید. بسیاری از این دانشجویان دیگر مزاحم نمیشوند و برای ادامه تحصیل مهاجرت خواهند کرد. میروند تا ذرهای احترام دریافت کنند نه آنکه بابت پوشش از جلوی در دانشگاه به خانه بازگردانده شوند. آنها از دست رفتار و افکار پوسیدهتان فرار میکنند در حالی که دل در گروی ایران عزیز دارند.
حالا دیگر میتوانید پول بیشتری برای دوربین و گیت و مأمور چک کردن دانشجویان در مجازی هزینه کنید. میتوانید دانشگاهها را پولیتر کنید و به جای اختصاص بودجه برای آموزش و پژوهش و خوابگاه دانشجو، آن را صرف طرحهای آقازادهها و دیگر نورچشمیها کنید.
در دانشگاه، با دانشجویان میجنگید و میخواهید آنها را از خانهشان بیرون کنید و احتمالا با بازگرداندن بورسیهایهای دولت احمدینژاد و نورچشمیها و آقازادههایتان آن را اشغال کنید، تا مبادا این سنگر آزادیخواهی و عدالت طلبی همچنان ایستاده باقی بماند. اما سخت در اشتباهید و بدانید که روز مظلوم سختتر است از زور ظالم.
مطیع بودن مطلق وزارت متبوع شما در مقابل اراده امنیتی حاکم بر کشور در وقایع سال گذشته، به نهادینه شدن روندهای غیرقانونی در دانشگاه ها منجر شده است. روندهایی از جمله ممنوع الورودی بدون برگزاری کمیته انضباطی و صدور حکم و با اراده مستقیم حراست، احضارهای پیاپی به حراست و بازجویی و اخذ تعهد از دانشجو بر سر فعالیت مجازی و حجاب و پرونده سازی برای دانشجویان معترض و صدور احکام سنگین انضباطی و قضایی، که شما در مقابل همه آنها سکوت کردید. هیچگاه فراموش نخواهیم کرد که دوره مسئولیت شما بر وزارت علوم به قدری سیاه بود که در آن استاد از دانشگاه کنار گذاشته شد، دانشجو از حضور در دانشگاه محروم شد، از خوابگاه اخراج شد و از شهر محل تحصیل خود تبعید شد. بدانید که دوره وزارت شما یکی از تاریکترین دورهها برای فعالیت دانشجویی و حیات تشکلها بوده است. امروز در شرایطی در مقابل شما صحبت می کنیم که انجمن شریف مانند اکثر تشکلهای غیرهمسو در دانشگاههای تهران حکم تعلیق مشروط دریافت کرده و عمده فعالیتهای آن با محدودیت و دخالتهای داخلی و خارجی مواجه شده است. اما آیا از کیفیت خوابگاهها خبر دارید؟ آیا از وضعیت رفاهی دانشگاههای کشور باخبرید؟ از فشارهای روانی وارد شده بر دانشجویان و خودکشیهای آنان چطور؟ اگر احضار و پروندهسازی برای دانشجویان بر سر حجاب و صدور حکم تعلیق برای تشکلها تمام شد، سری به بدنه دانشگاه هم بزنید و این موارد را هم ببینید. امروز دیگر نه فقط احضار به حراست و کمیته انضباطی، امری عادی شده است که احضار به نهادهای امنیتی خارج دانشگاه هم غیر معمول نیست.
و اما کلام آخر
در دو سالی که از وزارتتان می گذرد، شما و همفکرانتان از هیچ اقدامی برای از بین بردن استقلال و اثرگذاری دانشگاه فروگذار نکردید، اما بدانید هیچ دولت و حکومتی در تاریخ معاصر ایران نتوانسته جنبش دانشجویی را از همراهی با اراده ملت بازدارد. تاریخ گواهی رفتار قهری با افرادیست که در برابر اراده همگانی برای آزادی، مقابله کردند و از دانشگاه هیچگاه ندایی جز صدای آزادیخواهی ملت بلند نخواهد شد. بدانید پشت کردن به اراده صاحبان اصلی دانشگاه و اجرای اوامر صاحبان قدرت ضامن بقای شما نخواهد بود و همانطور که چند روز پس از انتشار یک عکس، رئیس دانشگاه منصوب خودتان که زمانی در دایره مقربان بود را برکنار کردید، روزی شما هم از این دایره بیرون خواهید افتاد و کسی هم حکم برکناری شما را امضا خواهد کرد تا دریابید خودکامه در ازای طعمهای که پیش پایتان میاندازد همه چیزتان را مطالبه میکند.
سخن کوتاه کنیم. تا زمانی هست علاج مشکلات نمایید و در نظر خود یا مشاورانتان تجدید نظر کنید. حرف دلسوزان این مرز و بوم را بپذیرید و بدانید جامعه دانشگاهی یقین دارد حل مسائل کشور، از مسیر فکر و برگزیدن نظرات نخبگانی عبور خواهد کرد.