چهارمین مسئولیتی که احمدی نژاد بر دوش خامنه ای می نهد، مسئولیت سرکوب ها است. راستی اینست که در این سرکوبها او نقش نداشته است. زیرا تصدی مستقیم آن به «قوه قضائیه» و واواک و اطلاعات سپاه و اطلاعات «بیت رهبری» و نیروهای انتظامی است. اینهمه، بطور مستقیم از خامنه ای فرمان می برند. گروه احمدی نژاد می گوید:
● احمدی نژاد مخالف سخت گیری با زنان در باره حجاب آنها بوده است و مرتب در این باره موضعگیری کرده است.
● احمدی نژاد موافق حضور زنان تماشاچی در میدانهای ورزشی بوده است و این موافقت خود را به صراحت ابراز کرده است.
● احمدی نژاد موافق جدا سازیها بر مبنای جنسیت نبوده و مخالفت خود را «تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها» اظهار کرده است. او موافق تبعیض به زیان زنان نیز نبوده است و مخالفت خود را با این تبعیض ها اظهار نیز کرده است.
● برای رفع حصر از میرحسین موسوی و کروبی و زهرا رهنورد نیز کوشش کرده است.
● هیچگاه تقاضای توقیف نشریه ای را نکرده است. نهادهای بین المللی خامنه ای را دشمن شماره 1 مطبوعات خواندند و نه احمدی نژاد را.
● اما احمدی نژاد میلیونها شرکت کننده در «جنبش سبز» را خس و خاشاک خواند و کسی اعتراض او را به جنایتهای خامنه ای توسط دستیارانی از نوع سعید مرتضوی را نشنید. سهل است سعید مرتضوی را که از دستگاه قضائی رانده شده بود، مقام بخشید. توجیه گروه او اینست که مرتضوی و امثال او آلت فعل بوده اند و دستور اجرا کرده اند. او زمانی مرتضوی را بکار گرفت که مرتضوی حاضر شد اسرار و اسناد را در اختیار او بگذارد. او از مرتضوی همان استفاده را نکرد که خامنه ای می کرد. او از مرتضوی در افشای باندهای مافیائی، نظیر مافیائی که برادران لاریجانی تشکیل داده اند، استفاده کرد. و باز می گویند او نه مردم که اغتشاش کنندگان و تخریب کنندگان اموال عمومی را خس و خاشاک خوانده است. دستور سرکوب جنبش را نه او که خامنه ای داده است. او با شدت عمل موافق نیز نبوده است. خامنه ای شدت عمل به خرج داد برای این که احمدی نژاد را رئیس جمهوری بکند که غیر از او حامی ندارد. اما احمدی نژاد نشان داد که می تواند جلو او بایستد.
● اما آیا سانسور کتاب و فیلم و موسیقی و نقاشی که توسط وزارت «ارشاد اسلامی» بعمل می آمد هم کار خامنه ای بود؟ پاسخ گروه احمدی نژاد به این پرسش آری است. توضیح آنها اینست که وزیران وزارتخانه های واواک و ارشاد و دفاع و کشور و امور خارجه، بدون موافقت خامنه ای منصوب نشده اند. او نسبت به دو وزارت خانه حساسیت بسیار داشت. ازجمله، به وزارت ارشاد. زیرا علاوه بر اینکه سانسور را لازم می داند به این وزارتخانه از لحاظ حوزه قم و روحانیت اهمیت ویژه قائل است. بدین لحاظ بود که وزیران این وزارتخانه از سپاه تعیین می شدند. اگر وزیری با احمدی نژاد نمی ساخت، جانشین او باز از سپاه معین می شد.
● جو خفقان که بر جامعه تحمیل شد بدین خاطر بود که بدون این جو، حکومت احمدی نژاد میسر نبود. گروه احمدی نژاد می گوید: از عوامل ایجاد این جو یکی نیز در اختیار احمدی نژاد و حکومت او نبود. این جو را خامنه ای ایجاد کرد هم برای مهار جامعه و هم برای مهار حکومت. برسر روش سپاه و قوای انتظامی و واواک و دادگاه انقلاب همواره میان او و «رهبر» اختلاف نظر وجود داشت. او مخالفت خود را با سرکوب به قصد ایجاد جو خفقان اظهار کرد وقتی گفت نقش او دفاع از حقوق اساسی مردم است. بیهوده احمدی نژاد را با بنی صدر مقایسه نمی کنند.
● یونسی، وزیر واواک در حکومت خاتمی (کلمه 19 شهریور 91) گفته است:
«آقای احمدینژاد از دو روش غیر اخلاقی استفاده کرد که الان تاوانش را پس میدهد. یکی تقویت گروه های فشار و سوء استفاده از آنها برای سرکوب رقیب و دوم استفاده از روش غیر اخلاقی که نمود آن انتخابات بود که البته الان تاوانش را پس میدهد چرا که همین گروههای فشار تحرکاتی علیه خود ایشان و یارانشان انجام دادند».
اما گروه احمدی نژاد می گوید تا دوره او، میدان سیاست و عرصه جامعه از آن گروه های فشار (حزب الله و انصار حزب الله و…) بود. در دوره او بود که بساط این گروه ها برچیده شد. روشن است که او سران گروه های سرکوبگر را به درون حکومت برد. و حکومت خود نقش آنها را برعهده گرفت. اما گروه می گوید: این گروه ها وسیله کار خامنه ای بودند و احمدی نژاد موفق شد به نقش آنها خاتمه دهد.
● گروه مدعی است ترور شخصیت ها و مخالفان عادی که تا حکومت احمدی نژاد رواج داشت، در دوره او متوقف شد و هیچ ترور سیاسی بعمل نیامد.
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۳ از ۷ تا۲۰ مرداد ۱۳۹۲