دکتر ناصر تکمیل همایون، جامعه شناس و تاریخ نگار ایرانی و استاد پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. او دوره کارشناسی فلسفه و علوم تربیتی و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی را در دانشگاه تهران گذراند و دوره دکترای تاریخ و دکترای جامعه شناسی را به ترتیب در سال های 1351 و 1356 در دانشگاه پاریس به پایان برد با او درباره برخی قراردادهای تاریخی ایران به گفت وگو پرداختیم.
بحث مذاکرات ژنو این انگیزه را پیش آورد که بخواهیم در دوران مختلف تاریخی، قراردادهایی را که ایران با کشورهای مختلف امضا کرده بود را مورد بررسی قرار دهیم. با این حساب سوالم این است که این قرار دادها چه زمانی به نفع ایران تمام شدند؟
به طور عمده قراردادها و عهدنامه هایی که ما با کشورهای مختلف امضا کرده ایم چندان به نفع ما نبود و گاهی هم بسیار به ضرر ما تمام شد. پیش از این و دوره تاریخی قرون اخیر شاید تنها بتوان به عهدنامه ارزنه الروم اشاره کرد که علت نامگذاری آن هم امضای آن در شهر ارزنه الروم عثمانی است. این عهدنامه ظالمانه نبود. در این قرارداد هم عثمانی موافق بود و هم ایران. علتش هم این است که عثمانی ها در آن زمان دوران ضعف خود را سپری کرده و ایران به نسبت قوی بود. البته این مذاکرات چند سال طول کشید. مذاکره کننده ارشد ایران برای این قرارداد هم میرزا تقی خان امیر کبیر بود. تمام قراردادهای دیگری که در آن دوره و بعد از آن امضا شدند از جمله ترکمانچای، آخال، هرات و… ظالمانه و استعماری بودند.
بله به ویژه ظالمانه بودن در گلستان و ترکمانچای مشخص است. این گونه نیست؟
بله. اما توجه داشته باشیم که به نظر من گلستان یک توافقنامه بود. در حقیقت ما در حال جنگ با روس ها بودیم. بر اساس گلستان جنگ را موقوف کردند. ولی ترکمانچای قرارداد و عهدنامه بود که بسیار هم ظالمانه بود. درباره گلستان هر چند به استعماری بودن آن شک نداریم اما بدانیم که به لحاظ حقوقی توافقنامه یی بود برای پایان جنگ. در واقع توافقنامه آتش بس بود. یعنی جنگ را در همین جا خاتمه می دهیم. همین جا چه از نظر جغرافیایی و چه تاریخی. اما بعدها در این رابطه که کجا بودیم و مرز کجاست مشکلاتی پیش آمد که نتیجه آن جنگ دوباره و سپس عهدنامه ترکمانچای شد. البته این آخرین قرارداد ظالمانه نشد و ادامه هم یافت.
چرا این عهدنامه های ظالمانه همواره به ایران تحمیل شدند حتی در دوره محمدرضا پهلوی؟
شاه زور و قدرت داشت برای سرکوب مردم نه در عرصه بین المللی. ما بر اساس قرارداد ارزنه الروم با عثمانی قرارداد داشتیم. عثمانی در آن زمان امپراتوری قدرتمند همسایه ما از شمال تا دریای پارس بود. بعد تجزیه شد. چه لزومی داشت ما دوباره قراردادی با عراق که یکی از کشورهایی بود که از تجزیه عثمانی تشکیل شده بود، قراردادی امضا کنیم. قرارداد 1975 الجزایر اصلا نیاز نبود. من عراق را کشوری استعمار ساخته می دانم. پایتخت ساسانیان در عراق امروزی در تیسفون قرار دارد. البته قرارداد 1975 هر چند لازم نبود اما ظالمانه هم نبود. البته آن را صدام حسین به هم زد. پیش از آن هم قرارداد دارسی را رضاشاه پدرشان امضا کرد که تماما به ضرر ایران بود. اصلامساله یی که مصدق شروع کرد فقط به خاطر نفت نبود بلکه جریانی ملی از دل تاریخ بود. آنها همواره درباره ما ظلم کردند. چه روسیه و چه انگلیس.
اما ما درباره بحرین هم خوب عمل نکردیم؟
بله. مساله بحرین به کلی فرمایشی بود. مامور سازمان ملل که یک ایتالیایی بود در منامه در داخل یک قهوه خانه با سران طوایف بحرین صحبت کرد و سه پیشنهاد به آنها داد. 1- یا با ایران متحد شوید. 2- یا مستقل شوید. 3- شرایط فعلی را ادامه دهید.
هر آدم عاقلی چه پاسخی می دهد.
شرایط فعلی آنها این بود که همچنان تحت الحمایه انگلیس باشند و گزینه دیگر هم قرار گرفتن در مرزهای ایران بود. آنها استقلال را انتخاب کردند. در حالی که بر اساس نظر خود سازمان ملل هم قرار بود همه پرسی شود. اما همه پرسی منتهی شد به پرسش از رییس چند قبیله سنی. شیعیان و ایرانیان آنجا هیچ نقشی نداشتند و مخالفت می کردند. ده ها هزار نفر از ایرانیان اهل لار و شیراز و… در آنجا زندگی می کردند و به هیچ وجه منافع آنها درنظر گرفته نشد. در حالی که خود انگلیسی ها برای تغییر ترکیب جمعیتی ایرانیان و شیعیان آنجا طی چندین سال اعراب سنی را به آنجا آورده و ساکن کرده بودند.
چرا در تاریخ ایران این نوع عهدنامه های ظالمانه زیاد به چشم می خورد؟
برای اینکه ما توان نداشتیم. از آن طرف هم آنها به انواع حیله و نیرنگ توسل می جستند. برای مثال قرارداد گلداسمیت را ببینید. این قرارداد به شدت ظالمانه بود. هم بلوچستان و هم سیستان را به دو قسمت کردند. هم اکنون پاکستان ایالت بلوچستان دارد و افغانستان هم منطقه یی به عنوان سیستان دارد. این قرارداد به شدت استعماری بود. قرارداد هرات هم همین طور بود. این قرارداد با پادرمیانی ناپلئون سوم و توسط فرخ خان امین الدوله در پاریس به امضا رسید.
بررسی مرزهای ایران هم نشان دهنده همین مساله است؟
بله. در چهار طرف مرز ایران حتی یک متر قرارداد تاریخی، قومی، نژادی، فرهنگی نیست و هرچه هست تحمیلی و خائنانه است. برای مثال ما با روس ها چند قرارداد داریم که مهم ترین آنها ترکمانچای و آخال است. در قرارداد آخال مشکلی که پیش آمد درباره میل گذاری مرز بود. همین میل گذاری اشتباه سبب شد که منطقه فیروزه که جزوی از ایران بود و طبق هیچ قراردادی به خاک روسیه داده نشده بود در قسمت روس ها قرار گیرد. روس ها بعدها گفتند به جای فیروزه جایی دیگر را می دهیم. که این هم خیانتی بزرگ به کشور ایران شد.
منبع: روزنامه اعتماد، شماره 2841 به تاریخ 12/9/92