15 تیرماه 1393 ـ توضیح سایت انقلاب اسلامی: مطلبی را که در زیر می خوانید سندی است از وزارتخارجه امریکا که اوایل ماه جولای امسال منتشر شده است. در این سند سفیر آمریکا جریان ملاقات خود را با محمد رضا پهلوی که بعد از شکست کودتای 25 مرداد به بغداد گریخته بود را به وزیر خارجه آمریکا بطور سری گزارش می کند. خواندن این نوع گزارشها از انجا مهم است که هنوز برخی با وجود اینهمه سند صحبت از “افسانه کودتای 28 مرداد” می کنند.
اطلاعات امنیتی فوق العاده سری
از بغداد به وزیر خارجه امریکا
17 اوت 1953ساعت 7 صبح
شاه از طریق مقامات عراقی تمایل خود را برای تماس با من [توضیح : سفیر امریکا در عراق] ابراز کرد. بخاطر دادن آخرین اطلاعات دست اول شاه در باره اتفاقات اخیر ایران به وزاتخارجه آمریکا و یادآوری سیاست طرفدارای شاه از غرب و سیاست دفاع از او از جانب وزارتخارجه، سریعا سر ساعت 9 و نیم دیشب به شاه که در مهمانخانه دولت عراق بود زنگ زدم. من با شاهی روبرو شدم که به دنبال سه شب بیخوابی خسته و در باره اتفاقات نگران بود اما نسبت به امریکایی ها که عمل کرده و طرح را به اجرا گذاشته بودند تلخی ای نداشت. از او خواستم که به منظور حفظ اعتبارش در ایران هرگز نشان ندهد که خارجی ها در وقایع اخیر ایران دخالت داشته اند. شاه قبول کرد.
شاه ادعا کرد که در هفته های اخیر بیش از پیش حس کرده که باید علیه مصدق که جسورانه قانون اساسی را زیر پا می گذارد عمل کند. بدینخاطر وقتی دو هفته پیش پیشنهاد شد که از یک کودتای نظامی حمایت کند قبول کرده است. با اینحال با تفکر بیشتر در باره این امر، او تصمیم می گیرد که چنین عملی باید در کادر اختیاراتی باشد که قانون اساسی به او داده است و نه یک کودتا. بدینسان بعد از مشاورت با یک امریکایی ـ نه یک مامور رسمی وزارتخارجه امریکا ـ تصمیم گرفته سپهبد زاهدی را بجای مصدق نخست وزیر کند. بعد از اینکه مطمئن گشته که همه چیز سازماندهی شده و احتمال شکست وجود ندارد تهران را به قصد کاخش در کنار دریای مازندران ترک کرده است.و از آنجا، سه روز پیش به قصد کنار گذاشتن مصدق نامه ای برای نخست وزیری زاهدی نوشته و به یک سرهنگ مورد خود اعتماد داده است که به تهران ببرد. نامه به سپهبد زاهدی داده شد و او باید زمان و روش مناسب برای مطلع کردن مصدق را انتخاب میکرد. شاه انتظار داشت که این عمل همان روز صورت گیرد. اما عملی صورت نگرفت ظاهرا بخاطر اینکه پیام دیر وقت رسیده است و فردای آنروز هم احتمالا بعلت تعطیلی اینکار صورت نگرفته است. روز سوم هم مصدق بطریقی از موضوع مطلع می شود و زمان لازم برای تدبیر را پیدا می کند و زمانی که این سرهنگ به خانه مصدق می رسد خود او دستگیر می شود.
امروز صبح شاه کاخش در کنار دریای مازندران را بهمراه یک خلبان، ملکه و یک مامور کاخ با یک هواپیمای کوچک ترک میکند و ساعت 10و ربع صبح به بغداد آمده است. فیصل شاه عراق ساعت 11 از اردن به عراق بازگشت. امروز بعد از ظهر شاه با فیصل شاه تماس گرفت و او پاسخ تماس را با اهدای مهمانوازیش داد اما گفت عمویش در قاهره است و نمی تواند حضور داشته باشد و بنظر می رسید مقداری سرش شلوغ باشد.
شاه گفت خیلی زود شاید تا فردا باید اطلاعیه ای صادر کند. اما گفت نیاز به اطلاعات در باره وضعیت در تهران و مشورت دوست امریکایی اش دارد. او سعی خواهد کرد که تا رسیدن مشورت از سوی دوست امریکایی اطلاعیه را صادر نکند اما برای اینکار فشار وجود دارد. او فکر می کند در اطلاعیه اش بگوید که سه روز پیش مصدق را از نخست وزیری خلع کرده و زاهدی را بجای او نصب کرده است زیرا مصدق قانون اساسی را زیر پا گذاشته است. از آنجا که بهنگام تاجگذاری قسم خورده است که حافظ قانون اساسی باشد راه دیگری به غیر از کنار گذاشتن نخست وزیری که پیوسته قانون اساسی را زیر پا میگذاشته نداشته است. وقتی دیده است که دستورش پیروی نمی شود برای جلوگیری از خونریزی و صدمه بیشتر، کشور را ترک کرده است. او آماده است که برای خدمت به مردم به کشور بازگردد و در همانزمان برای استقلال و امنیت کشور و اینکه ایرانیان واقعی هرگز اجازه ندهند که کشور بدست حزب غیرقانونی توده بیفتد دعا می کند.
شاه گفت کاملا از اینکه بفهمد چرا طرح شکست خورده است ناتوان است. افراد مورد اعتماد کاخ به پیروزی عملیات اطمینان کامل داشتند. دوست امریکایی نیز کاملا به پیروزی طرح اطمینان داشت. زمانی که از امریکایی پرسیده بود که اگر طرح شکست بخورد چه باید بکند، فرد امریکایی با ارزیابی شکست طرح گفته بود اگر پیش آمد، شاه باید به بغداد برود. شاه گفت بخاطر این در بغداد است که طرح درست انجام نشد و اکنون برای ادامه کار نیاز به اطلاعات و مشورت دارد. او گفت فکر می کند که نباید بیش از چند روز در بغداد بماند و می خواهد به اروپا و بالاخره به امریکا برود. شاه اضافه کرد که بزودی باید دنبال کاری باشد زیرا خانواده بزرگی دارد و دارایی کمی در خارج از ایران دارد. من سعی کردم روحیه او را با گفتن اینکه امیدوارم بزودی به ایران بازگردد و بر مردمی سلطنت کند که برای آنها بسیار کار کرده است، تقویت کنم. اما پاسخ داد که مصدق کاملا دیوانه و بینهایت حسود است و مانند ببری به روی هر جانداری که در اطرافش تکان بخورد می پرد. شاه معتقد است که مصدق فکر می کند زرنگ است و می تواند با حزب توده همکاری کند و آنها را کنار بگذارد. اما اگر مصدق اینکار را بکند دکتر بنش ایران [توضیح: دکتر بنش رئیس جمهوری چکسلواکی بود که با کمونیستها همکاری کرد اما بعد آنها او را بیرون کردند.] خواهد شد.
.]