4/1/1394 – سایت انقلاب اسلامی در هجرت: بمناسبت سالگرد 14 اسفند 1359، چماقداران حزب اللهی توسط حزب جمهوری اسلامی و نهادهای انقلاب، سپاه پاسداران و کمیتهها، برنامه ریزی و بسیج شده بودند تا با قطع بلندگوها، شعار علیه رئیس جمهور و مصدق (با آوردن پوستر عکس مصدق در حال بوسیدن دست ثریا) مانع از برگزاری سخنرانی آقای بنی صدر شوند اما توسط بنی صدر افشا، توسط مردم متفرق یا دستگیر و به نیروهای انتظامی تحویل داده شدند. شکست و رسوائی جناح حزب الله با عکس العمل سخت خمینی، سران حزب جمهوری اسلامی و حکومت رجائی مواجه شد. برای نمونه، واکنشهای آقای رفسنجانی و بهزاد نبوی را میآوریم که
1- مشخص می کنند که بنی صدر بخاطر دفاع از حقوق احزاب، با وجود اینکه برخی از آنها در ترور شخصیت بنی صدر، هیچ کوتاهی نمی کردند، مرتب مورد حمله خمینی و دستیارانش قرار میگرفت
2- گواه آن هستند که عاملان استبداد قربانی استبدادی میشوند که خود ساختند. چاه کن ته چاه است!
و در آخر، از شاهکارهای روزگار، اینکه آقای بهزاد نبوی که قبل از انقلاب چپ مارکسیست بود، در مسند خداوند مینشست و میزان مسلمان بودن افراد را با معیارهایی نظیر تکبیر گفتن تشخیص میداده است.
شماره 493 – دوشنبه 18 اسفند 1359
اهم اظهارات اکبر هاشمی رفسنجانی
وی تاکید کرد باید امنیت اجتماعات را شهربانی حفظ کند نه گارد و میلیشیا. حجتالاسلام رفسنجانی در قسمت دیگری از سخنان خود گفت: ما از برادرمان جناب آقای بنی صدر انتظار داریم که در نقش رئیس جمهور وقتی میبیند مراسمی را که ایشان اعلام میکنند کسانی که داعیه تجزیهطلبی این مملکت را دارند و قاسملو ادعا میکند با آنها در مورد حکومت جانشینی به توافق رسیده و کسانی که رسما اعلام مبارزه مسلحانه با جمهوری اسلامی کردهاند و همچنین کسانی که دستشان در کودتا کشف و چهرههایشان شناخته شده است اعلام همکاری میکنند، ما توقع نداریم رئیس جمهور اعلام همکاری آنها را تحمل کند، چرا میلیونها نفری که رای دادهاند و همچنین نهادهای انقلابی در این مراسم شرکت نکنند و از سخنان رئیس جمهور استفاده نکنند، آقای رئیس جمهور باید موضع خود را در مقابل گروهکهایی که زیر نام ایشان و بطور حساب شده با نظام درافتادهاند و وارد میدان شدهاند و دستشان در همه جا پیدا است، از نظر مواضع سیاسی روشن کنند و ما از برادرمان رئیس جمهور توقع نداشتیم که بگوید دهها هزار نفر بریزند و شهادت دهند. برای هر ناظری روشن بود که رود ولگا به رود تایمز انگلستان و میسیسیپی آمریکا بهم پیوسته و از آب زمزم عربستان سعودی کسب تقدس میخواهد بکند و به اروندرود ختم میشود و این توطئه است. آنها که سمبلشان امیرانتظام، سعادتی و شهرام است چهرههایشان در زیر شعارها دیده میشود. نمیشود این مسائل را نادیده گرفت هدف این توطئه این است که توجه مردم را از جنگ و از مناطق جنگی به داخل بیاورند و ما را از جنوب به شمال و مرکز کشور متمرکز کنند و جنایت عظیم این است که مردم ایران مسائل جنگ را تحتالشعاع حرکات و سخنرانیهای داخلی قرار دهند.
همه هدفها و ابعاد قضیه از لحاظ سیاسی – نظامی و ارتباط آنها با کانونهای توطئه و حرکتهای شومی که اینجا و آنجا مشاهده میشود. این است که جمهوری اسلامی و دولت مکتبی آقای رجایی را که ریگان از پیش، تمایل خود را برای سقوط آن اعلام کرده است تهدید کنند. ما در این مقطع زمانی از شورای عالی قضایی انتظار داریم که مسامحه نکنند که ما این مسامحه را نخواهیم بخشید. رئیس مجلس شورای اسلامی در پایان سخنان خود گفت: ما از رهبر عظیمالشان و امام عزیزمان و ذخیره الهی بخاطر اخطارشان قبل از سخنرانی و بخاطر اخطار و تذکراتشان بعد از سخنرانی تشکر میکنیم.
ملت ایران و مقلدان ایشان که نمیخواهند پیش از امام و با صدایی رساتر از امام سخن بگویند، انتظار دارند که در این حادثه عظیم، نقش امام پیشاپیش آنان باشد.
شماره 495 – چهارشنبه 20 اسفند 1359
اهم اظهارات بهزاد نبوی
ما باید در این شرایط وحدت و هماهنگیمان را حفظ کنیم و بکمک همدیگر بارهای سنگینی که هست به منزل برسانیم و میدانستیم که یک جریانی وجود دارد برای تضعیف و سرنگون کردن دولت که شخص رئیس جمهور هم در واقع در این جریان سهیم بودند.
بعد از 14 اسفند شرایط تغییر کرد و در واقع ما دیگر از این به بعد سکوت را در قبال جریانات مختلفی که برعلیه دولت پیش میآید جایز نمیبینیم چون دیگر جریان را در جهت تضعیف دولت و یا سرنگونی دولت نمیبینیم، در جهت کل انقلاب و تضعیف کل انقلاب و نابودی کل انقلاب میبینیم، همه ما شاهد بودیم که در روز پنجشنبه در یک لحظه ضدانقلاب بر انقلاب مسلط شد.
در خیابانهای تهران هرکس را که اثر اسلام در وجودش بود، میگرفتند میزدند و دستگیر میکردند و تحویل گارد ریاست جمهوری و میلیشیای مجاهدین خلق میدادند.
آقای رئیس جمهور که در سخنرانی پنجشنبه، دولت را به بیکفایتی متهم میکنند، در حالیکه در مقاله دیشب خودشان در روزنامه انقلاب اسلامی، اعتراض میکنند که چگونه است به رئیس جمهوری که روز 13 اسفند مورد تائید امام قرار گرفته، اعتراض میشود، ولی ایشان خودشان باید توجه بکنند که همان امامی که رئیس جمهور را تائید میکنند بارها اعلام کردند تضعیف دولت، خیانت است در شرایط فعلی و ایشان در یک سخنرانی همگانی با دولت به آن شکل برخورد میکنند که دیدید و این بار اولشان نبود. کارنامههای ایشان را وقتی میخوانیم تمام سخنرانیهایشان را، مقالاتشان از بدو تشکل دولت و پیشبینیهایشان که دو ماه بیشتر این دولت سرکار نخواهد بود و سرنگون خواهد شد، تماما نشانگر موضع ایشان در قبال دولت بود ما تمام این مراحل را سکوت کردیم ولی الان ضروری میبینیم که بخاطر حفظ انقلاب، بخاطر بقای جمهوری اسلامی، دیگر سکوت نکنیم چون سکوت ما در اینجا کمکی به خود انقلاب نمیکند.
وی سپس افزود: کسانیکه در روز پنجشنبه بعنوان مردم معرفی شدند در واقع در صف تظاهرکنندگان نبودند. بلکه جزء پیروان چند گروه مشخص که من در اینجا اسامی آنها را دارم، مجاهدین خلق، دفتر هماهنگی، جبهه ملی، خلق مسلمان، پیکار و گروههای سلطنتطلب بودند، که اسنادش هم هست. جبهه ملی با دفتر هماهنگی و جاما و مجاهدین خلق هماهنگیهایی برای ایجاد تظاهرات 14 اسفند میکردند و تظاهرات 14 اسفند را بهترین شرایط دانستند، برای اینکه بتوانند یک حرکت ضدانقلابی انجام بدهند. بدلیل اینکه در تظاهرات 14 اسفند، گروهی مذهبی شرکت نداشتند و در سخنرانیهای دیگر آقای بنی صدر نظیر 17 شهریور یا 22 بهمن، از آنجایی که جمعیت مختلط بود، ایجاد یک چنین برنامههایی که روز پنجشنبه طرح ریزی شده بود، امکان پذیر نبود، ولی جمع روز 14 اسفند یکدست بود و از کفزدنها و سوتزدنهایشان هم کاملا پیدا بود که چگونه جمعی هستند، حتی 4 نفر نبودند در آن جمع که تکبیر بگوید و همگی یکدست خالص ضد انقلاب و ضد پاسدار و ضد نهادهای انقلابی بودند و آن برنامه را که در آن رابطه ایجاد کردند.
درست است که در آن تظاهرات، شعارهایی برعلیه رئیس جمهور داده میشد ولی در همان تظاهرات و جزء همان کسانی که مردم تلقی میشدند، کسانی شعار مرگ بر بهشتی دادهاند و آقای رئیس جمهور از پشت تریبون اعلان کردهاند که اول هدایت، بعد اگر نشد. در حالیکه اگر توهین به مقامات غلط است، همان کسانی که مورد حمایت هم قرار میگیرند، اگر چنین صحبتی بکنند، نبایستی صحبتشان مورد تائید قرار بگیرد که اول هدایت، اگر نشد بعد. این قسمت را البته تلویزیونِ ما از اصل سانسور استفاده کرد و این تکهاش را حذف کرد، شاید هم مفید بود. ولی در نوارهای رادیو تلویزیون هست و به دادستان کل هم ارائه داده شده است.
نبوی در پاسخ سئول خبرنگار ما که پرسیده بود، برطبق اصل 27 قانون اساسی که میگوید تشکیل اجتماعات و راهپیماییها بدون حمل سلاح بشرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است و از سوی دیگر وزارت کشور با صدور اطلاعیهای هرگونه راهپیمایی، اجتماعات و تظاهرات را ممنوع اعلام کرده، نظرتان در این مورد چیست؟ گفت: در هر قانونی شرایط استثنائی هست. ما در حال جنگیم و از اول جنگ بایستی این اطلاعیه صادر میشد. چنین اطلاعیهای هم بارها صادر شده است و بار اول نبوده، در شرایط جنگ هم این نوع حرکات باید تحت کنترل دربیاید و یک آدم مسئول و متعهد وقتی با این مسئله برخورد کند، میبیند که نه برای حفظ روحیه جنگی و نه برای حفظ روحیه مردم در شرایط جنگی ایجاد راهپیماییها و تظاهراتی که ضربه بزند و تفرقه ایجاد کند، صحیح نخواهد بود و طبیعی است که دولت بر سر این اطلاعیهای که داده، هست و اجازه راهپیمایی نخواهد داد، مگر در مواردی که تشخیص بدهد ایجاد تفرقه و تشنج نمیکند.