back to top
خانهتاریختیر 1366- به محاصره پلیس در آمدن سفارت ایران در پاریس و...

تیر 1366- به محاصره پلیس در آمدن سفارت ایران در پاریس و تهدیدهای رفسنجانی…

GorgiVahid۱۳۹۴/۰۴/۱۸ – سایت انقلاب اسلامی در هجرت- سیاست خارجه رژیم ایران گیتی ها از آغاز بر اساس بحران سازی و در موازات، برقراری روابط پنهانی با غرب بوده است. نمونه ای از این بحران سازی، نقش رژیم ایران در بمب گذاریها در پاریس در دهه 60، به گروکان گرفتن شهروندان فرانسوی در لبنان توسط حزب الله و معاملات پنهانی با غرب از جمله فرانسه است. این بحران منجر به محاصره در آمدن سفارت ایران در پاریس برای دستگیری وحید گرجی، نفر شماره دو سفارت ایران در فرانسه، در ژوئیه 1987 (تیر 1366) گشت. وحید گرجی رسما، تنها مترجم سفارت ایران در پاریس بود، اما بطور غیر رسمی او نفر شماره دو سفارت و مسئول اتصال شبکه های اسلامی در فرانسه بود و در عین حال برای عادی سازی روابط بین دو کشور مذاکره می کرد. او از مصونیت دیپلماتیک برخوردار نبود. به عنوان بخشی از تحقیقات خود در باره حملات در 1985-1986 (از جمله بمب گذاری در کوچه رن در پاریس)، قاضی تحقیق ژیل Boulouque  وحید گرجی که با محمد مهاجر و فواد علی صالح رابطه داشت، را متهم می کند. قاضی در تاریخ 2 ژوئن 1987 درخواست دستگیری او را می کند. روز بعد پلیس او را در خانه پیدا نمیکند: وحید گرجی در سفارت ایران پناه برد که تحت نظارت پلیس است. در روز 2 ژوئیه، موضوع توسط ایرانیان در یک کنفرانس مطبوعاتی عمومی می شود که می گویند یک دیپلمات فرانسوی دیدیه Destremau، او را در دقایق آخر مطلع کرده است. در تاریخ 13 ژوئیه، ژاک شیراک، نخست وزیر، هشدار می دهد که وحید گرجی نمی تواند به ایران بازگردد مگر اینکه توسط دستگاه فضائی مورد بازخواست فرار گیرد. در 14 ژوئیه، دیپلماتهای فرانسوی در تهران به گروگان گرفته می شوند، و باعث قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور در 17 ژوئیه می گردد. شارل پاسکوا، وزیر کشور فرانسه، که با ایرانیان در باره سرنوشت گروگانهای فرانسوی در لبنان توسط حزب الله مذاکره می کرد وحید گرجی را بعنوان وجه المصالحه پیشنهاد می دهد. در 28 نوامبر، دو گروگان، راجه Auque و ژان لویی Normandin، توسط حزب الله آزاد می شوند. روز بعد، وحید گرجی پس از اینکه از طرف قاضی ژیل Boulouque مورد بازخواست قرار می گیرد، بدون هرگونه اتهامی علیه او، آزاد می شود و سپس بلافاصله به ایران می رود. این امر باعث یک سری از اعتراضات بین المللی می شود.

 وقاعیه این بحران را از قول روزنامه انقلاب اسلامی تیر و مرداد 1366 آن زمان می آوریم:

سفارت ایران در پاریس به محاصره پلیس در آمد

پس از آنکه پلیس فرانسه حدس زد وحید گرجی فرانسه را ترک نگفته بلکه در سفارت ایران در فرانسه پناه گرفته است، سفارت ایران در فرانسه را بمحاصره در آورد. پلیس فرانسه از دست وزارت خارجه فرانسه بشدت عصبانی است. زیرا می گوید باید مقامی به گرجی اطلاع داده باشد تا او توانسته باشد از تور پلیس بگریزد و این مقام جز وزارتخارجه نمیتواند باشد. بعضی مطبوعات فرانسوی نوشته اند که مقامات وزارتخارجه بدستور شخص شیراک پیشاپیش به گرجی اطلاع دادند تا او بگریزد. پلیس می گوید عامل اصلی عملیات تروریستی سپتامبر گذشته گرجی است و او که بظاهر مترجم سفارت و در واقع شخص دوم سفارت است، سرپرستی گروه های تروریستی رژیم را برعهده دارد. وی دوست و مافوق محمد مهاجر است و اتومبیل ب م و 320 که در سپتامبر گذشته توسط مهاجر خریداری شده و در عملیات ترور، مورد استفاده قرار گرفته بود، در گاراژ گرجی پیدا شد.

مسئله گرجی روابط پلیس و وزارت خارجه فرانسه را بطور جدی تیره ساخته است. پلیس در 20 ژوئن هویت هر کس را که از سفارت ایران خارج می شد، بازرسی می کرد. و اینهم برای دیپلماسی فرانسه بسیار دسته پاگیر است. سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در 20 ژوئن گفت که وجود گرجی را در سفارت ایران در فرانسه نه تائید و نه تکذیب می کند.

موسوی «نخست وزیر» در اول ژوئیه تهدید کرد اگر فرانسه به این رویه ادامه بدهد، هر چه دیده، از چشم خود دیده است. و بلافاصله سفارات فرانسه در تهران محاصره شد و از رفت و آمد اعضای سفارت جلوگیری به عمل آمد. بعلاوه، یک دیپلمات فرانسوی متهم شد که دست به اعمالی زد که جرم و قابل تعقیب هستند. و سرانجام در 2 ژوئیه، گرجی آفتابی شد! در کنار حدادی، «کاردار» نشسته و حرفهای او را برای خبرنگاران ترجمه می کرد. حدادی گفت از 3 ژوئن، گرجی در سفارت ایران بسر می برد. علت آنستکه مدیر کل وزارتخارجه فرانسه، دیدیه دسترومو، با وی تماس گرفته و گفته است پلیس میخواهد گرجی را دستگیر کند. بهتر است گرجی در سفارت بماند تا آبها از آسیاب بیفتد!

یک ساعت بعد از این کنفرانس مطبوعاتی، وزارتخارجه فرانسه اظهارات حدادی را قویا تکذیب کرد!

و اینبار، کاردار راست می گوید و وزارتخارجه فرانسه دروغ، زیرا اگر به گرجی از پیش خبر نمی دادند، او از کجا می دانست که باید در سفارت مخفی شود؟

پس از ظاهر شدن وحید گرجی در کنار حدادی و مصاحبه مطبوعاتی، رئیس جمهور فرانسه نخست وزیر و وزیر خارجه و وزیر کشور و مسئول امنیت داخلی نزد وزیر کشور را به کاخ الیزه احضار کرد و جلسه ای تشکیل شد که از 10 و 30 دقیقه شب تا نیمه شب ادامه یافت.

روزنامه انقلاب اسلامی – شماره 154- از 14 تا 26 تیر 1366- از 4 تا 17 ژوئیه 1987

 

«ماجرای گرجی» یا ایرانگیت فرانسوی

پس از آنکه کاردار رژیم خمینی در فرانسه گفت که گرجی بنابر توصیه یک مقام وزارتخارجه فرانسه، خود را در سفارت از دسترسی پلیس و مقامات قضائی دور کرده است، حکومت شیراک در مخمصه قرار گرفت و ابتدا  وزیر خارجه اش در عمان اظهار کرد که جریان عادی کردن رابطه با ایران، متوقف شده است. گرجی باید خود را به قاضی تحقیق معرفی کند. بعد شیراک با لوموند مصاحبه ای بعمل آورد و لحنی سخت قاطع بکار برد و گفت تا قطع رابطه با ایران، پیش خواهد رفت. اطلاعتی که بدست ما رسیده اند حکایت از آن دارند که میان مقامات فرانسوی و مقامات رژیم، اموری واقع شده اند که هر دو از افشا شدنشان میترسند.

اینجا اطلاعات منتشره در مطبوعات فرانسه را میآوریم، بعد اطلاعاتی را که در باره نقش واقعی گرجی بدست آوردیم:

معاون نخست وزیر ایران پذیرفت که ایران شرط فروش سلاح به عراق را پیش نکشد

مهمترین قسمت مصاحبه ژاک شیراک با لوموند 8 ژوئیه فاش کردن این حقیقت است که علیرضا معیری بنام دولت ایران از شرط نفروختن سلاح به عراق و بیشتر از این، باز طرح چند و چون سیاست فرانسه در خاورمیانه، چشم پوشیده است: لوموند می پرسد: آیا ارزیابی شما اینست که عادی کردن روابط میان ایران و فرانسه بدون متوقف کردن فروش سلاح به عراق، از دید ایران شدنی است؟ و شیراک پاسخ می دهد: وقتی که حکومت من تشکیل شد تصمیم به عادی کردن رابطه با ایران گرفتم … این سیاست با ملاقاتی آغاز شد که میان من و معاون نخست وزیر ایران، آقای معیری انجام گرفت. من به روشنی تمام قواعد بازی را به او یادآور شدم به او گفتم ما آماده ایم مسائل تحریک آمیز مخالفان ایرانی مقیم فرانسه را حل کنیم. ما آماده ایم گفتگو بر سر اختلافات مالی میان دو کشور را به نتیجه برسانیم، اما باید خوب فهمید که نه تنها به هیچوجه حاضر نیستیم عمل فرانسه را در منطقه خاورمیانه موضوع بحث فرار بدهیم بلکه حاضر نیستیم صحبتی از آن به میان آید. و اگر ایرانیها می خواهند این مسئله را با مسائل دیگر ربط دهند، بهتر است عادی کردن روابط را شروع نکنیم.

در آن هنگام، پاسخ مثبتی دریافت کردم. وی به من اطمیان داد که سیاست ما در منطقه و بخصوص روابط ما با عراق، بهیچرو و بهیچ مناسبتی بمیان کشیده نخواهد شد. … بدین قرار حق با انقلاب اسلامی بود که می نوشت شرط اصلی رژیم خمینی برای عادی کردن روابطش با فرانسه، مخالفان آن رژیم هستند و حالا “دولت مکتبی” باید بگوید آیا آقای علیرضا معیری پیش خود از شرط پایان بخسیدن به فروش سلاح به عراق چشم پوشیده است و اطمیان داده است که بهیچ مناسبتی حرفی از آن به میان نخواهد آورد. یا سخنگوی دولت بوده است؟ اگر سخنگوی دولت بوده، چرا از این شرط چشم پوشیده است و چرا با چشم پوشیدن از این شرط به مردم ایران به استمرار دروغ می گوید؟

و شگفت اینجاست که رفسنجانی در 15 ژوئیه پاسخ تهدید شیراک را به قطع رابطه داد و گفت ایران از نداشتن رابطه با دولتهای امپریالیستی زیان نمی کند. اما سخنی در باره تعهد “معاون نخست وزیر” ایران و کلمه ای نیز در باره این ریاکاری شگرف نگفت. نگفت چگونه ممکن است نزد افکار عمومی ایران و خارج شرط اصلی عادی کردن روابط به خودداری فرانسه از فروش سلاح از عراق است اما در گفتگو با نخست وزیر فرانسه شرط که نیست هیچ، تعهد می کنند به هیچ مناسبت اشاره ای به آن نیز نکنند! و وقتی در دوره ریاست جمهوری ژیسکار دستن، فرانسه هواپیماهای میراژ در اختیار عراق قرار داد، آقای بنی صدر در مقام رئیس جمهور و فرمانده کل قوا این عمل فرانسه را یک عمل جنگی بر ضد ایران توصیف کرد. تا امروز نیز او همچنان فروش سلاح را عمل جنگی بر ضد ایران می شمارد. دولت کودتای ملاتاریا در ظاهر این عمل را یک اقدام جنگی بر ضد ایران می خواند اما در خلوت به شیراک تعهد سپرده است، هیچ اسمی از آن نیز نبرد! اما این تنها افتضاح ماجرای گرجی نیست

ایران چگونه به موشکهای زمین به دریای فرانسه مجهز شد؟

رفسنجانی می گفت: ما موشکهای زمین به دریای خود را از عراق به غنیمت گرفته ایم. ادعای او قسمتی از حقیقت بود. توضیح آنکه وقتی قوای ایران فاو را تصرف کردند، مقدار متنابهی از موشکهای زمین به دریای ماترا ساخت فرانسه بدست قوای ایران افتاد اما این موشکها دستگاه هدایت کننده نداشتند. گرجی که برای عادی کردن روابط ایران و فرانسه تلاش می کرد و با بعضی از ماموران اداره ضد جاسوسی “دوستی” پیدا کرده بود، برای خرید دستگاههای هدایت کننده تلاش کرد و چند ماه پیش موفق شد این دستگاهها و قطعات مورد لزوم دیگر را خریداری و با دو هواپیای باری ایرفرانس به ایران بفرستد. یکی از نگرانی های فرانسوی ها این است که این ماجرا فاش گردد و افتضاحی بزرگ بوجود آورد. زیرا امریکا طلبکار می شود که نفت خلیج فارس را شما اروپائیان مصرف می کنید و ما امریکائیان با حضور نظامی آزادی عبور و مرور را در خلیج فارس تامین می کنیم. آنوقت شما عامل خطر، یعنی رژیم خمینی را با موشکهای زمین به دریا مجهز می کنید ! اما این دو افتضاح، تنها افتضاح ها نیستند.

دوستی گرجی با دسترومو

«مقام» عالیرتبه وزارتخارجه فرانسه که با گرجی دوستی داشته، در واقع عضو سازمان ضد جاسوسی فرانسه، مامور خدمت در وزارتخارجه این کشور بوده است. روزنامه های فرانسه بدون آنکه اشاره ئی به شغل اصلی وی بکنند، مینویسند: وی مامور پرونده گروگانهای فرانسوی در لبنان بوده و ماموریت داشته است با گرجی دوست شود. گرجی همواره خود را یک «فرانکوفیل» یعنی طرفدار فرانسه معرفی می کرده و سخت برای عادی کردن روابط فرانسه با ایران فعالیت میکرده است.

دیدیه دسترومو (Didier Destremau) که گرجی را یک مخاطب ممتاز تلقی میکرده و تقریبآ او را دوست خود میشمرده است. سخت دچار تعجب شد وقتی دید گرجی او را لو داد! افتضاح سوم اینست که اگر براستی گرجی سردسته تروریستها بوده، ماموران ضد جاسوسی با وجود مراودات روزمره و حتی «دوستی»، چرا نتوانسته اند هیچ سر از کارهای او در آورند؟ حتی بوئی ببرند؟! کدامیک از این دو امر واقعیت داشته است:1- دست راستیهای فرانسه مثل ریگانیان میخواسته اند رواج ترور را وسیله تحصیل اکثریت کنند؟ 2- گرجی در ماجرای ترور نبوده است و احضار او برای حفظ او از رژیم خمینی است؟

در حقیقت، شخص دیگری نیز در سفارت بود به اسم هندی که گفته میشود در ایران دستگیر شده است و بجرم اینکه از سوی فرانسویها خریداری و عامل آن دولت شده است!

مطبوعات فرانسه مینویسند که گرجی عامل ری شهری است و از سوی «وزارت اطلاعات» مامور خدمت در سفارت فرانسه است. ما تا بحال اطلاعی در این باره نتوانسته ایم کسب کنیم. اگر این خبر راست باشد، این سئوال پیش میآید که میان دستگاه های اطلاعاتی فرانسه و ایران چه نوع ارتباطی بوجود آمده که گرجی چنان نقش های تعیین کننده ای پیدا کرده است؟ و بلاخره او آدم ری شهری است، یا آدم فرانسویها است و یا هیچکدام؟

ارتباط و گفتگو با ایران قطع نشده است:

دونیس بودوئن سخنگوی نخست وزیر فرانسه در 9 ژوئیه اظهار کرد که ما بی حس نشده ایم و بسیار هم فعال هستیم. در بعضی زمینه ها، تماسهائی با مقامات ایرانی داریم. در 10 ژوئن خبرگزاریها خبر دادند که کاردار فرانسه در تهران، مشغول گفتگو «فنی» با مقامات وزارتخارجه برای تعیین منزلت اداری گرجی است. تا معلوم شود وی منزلت دیپلمات دارد یا نه؟ پیشنهاد فرانسویها اینست که بازپرسی در محل سفارت از گرجی بازجوئی کند. اگر رژیم با بازجوئی موافقت کند، اعتراف کرده است در فعالیتهای تروریستی دست دارد و این همان چیزی که گردانندگان رژیم سخت از آن پرهیز میکنند؟!

تازه ترین افشاگریها: در روزهای 14 ژوئیه تا 17 ژوئیه، نکات تازه ای افشا شد و امور وقوع یافت که بحران را بسیار سخت گرداند:

کانار آنشنه در باره گرجی مینویسد: وحید گرجی به وزارت کشور، بخصوص دفاتر پاسکوا و پاندرو رفت و آمد میکرد و با سران جاسوسی و ضد جاسوسی فرانسه تماسهائی داشت. دسترو هم عضو جاسوسی و کارمند وزارت خارجه است. در سفارت ایران در فرانسه و در هیات نمایندگی ایران در یونسکو بعضی او را طرفدار «مخفی» بنی صدر و بعضی دیگر عامل سرویسهای مخفی فرانسه می دانند.

و گفته میشود که او مامور رفسنجانی است و حدادی طرفدار منتظری و رفسنجانی. و ماموران او را متهم می کنند که فهرست «مبارزان مسلمان» را در فرانسه و دیگر کشورهای اروپائی در اختیار ماموران پلیس این کشورها گذاشت.

«دیپلمات» کتک خورده و سندهای مخفی از دست داده!

در 13 ژوئیه پلیس فرانسه «کیف دستی» محسن امین زاده، «دیپلمات» رژیم را ربود و «اسناد فوق سری» آنرا برداشت. به ادعای مطبوعات سوئیس و فرانسه امین زاده از آنرو خود را به بیماری زد که از بازخواست رژیم میترسد. چرا که اسناد را در جامدان دیپلماتیک نگذاشته و به دست پلیس فرانسه داده است! پزشکان سوئیسی گفتند امین زاده هیچ ضرب و جرعی که نیاز به بستری شدن داشته باشد، برنداشته است و خود را به موش مردگی میزند.

در 12 ژوئیه، در خلیج فارس یک کشتی فرانسوی مورد حمله قرار گرفت و در 14 ژوئیه رئیس جمهور فرانسه گفت راه حل بینابینی وجود ندارد و ما قوانین خود را اجرا می کنیم و بازپرس به اندازه کافی داریم که بازپرسی از گرجی را لازم تشخیص داده است و او باید به وزارت دادگستری برود و به سئوالات بازپرس جواب بدهد.

در 15 ژوئیه «دادستان انقلاب» اعلام کرد که کاردار فرانسه در تهران متهم است به قاچاق مواد مخدر و همکاری با ضد انقلاب و قاچاق ارز و… در همین روز رادیو تهران گفت که دولت فرانسه نسبت به رفتار پلیس خود با دیپلمات ایرانی، معذرت خواسته است. همان روز، وزارت خارجه این ادعا را تکذیب کرد.

در 16 ژوئیه، حکومت از خروج دو فرانسوی از ایران جلوگیری کرد و در همین روز علیرضا معیری گفت: فرانسه جریان عادی کردن روابط دو کشور را به بن بست کشانده است و خود باید بن بست را بگشاید. وی دوباره از 2 شرط ایران از جمله بیطرفی فرانسه در جنگ ایران و عراق حرف زد اما نگفت به شیراک گفته است ایران حرف رابطه با عراق را بمیان نیز نمیآورد یا نه؟

باز در 16 ژوئیه، دولت ایران اعلام کرد که اگر تا 74 ساعت، دولت فرانسه دست از محاصره سفارت ایران برندارد، دولت ایران با دولت فرانسه قطع رابطه خواهد کرد. دولت فرانسه گفت اولتیماتوم ایران را نمیپذیرد.

در صورتیکه کار به قطع رابطه بکشد، رژیم خمینی با سه دولت از 5 دولت عضو دائمی شورای امنیت قطع رابطه کرده است.

روزنامه انقلاب اسلامی – شماره 155- از 27  تیر تا 10 مرداد 1366- از 18 تا 31 ژوئیه 1987

 

EEGorgi01

EEGorgi02

EEGorgi03

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید