۱۳۹۴/۰۷/۰۸- سایت انقلاب اسلامی در هجرت: بمناسبت سالگرد جنگ ایران و عراق، ترجمه مقاله روزنامه فرانسوی لیبراسیون بقلم فرستاده ویژه خود در ایران، مارک کراوتز، را میآوریم (8 اکتبر 1980- مهر 1359). در این مقاله، به نکات زیر اشاره شده است:
● پیش بینی غربیها از شکست ایران در 72 ساعت اول جنگ
● محاسبههای غلط صدام حسین
● نقش بنیصدر در فرماندهی جنگ
● تلاش بنیصدر برای حل فوری مسئله گروگانها که باعث انزوا ایران شده بود و نقش حزب جمهوری اسلامی در مخالفت با آن
در این مقاله، مشخص می شود که ارتش صدام حسین، در همان ماه اول، وارد مرحله شکست شده بود. گزارشهای محرمانه وزارت خارجه انگلستان که از قید «محرمانه است» خارج شدهاند، نیز گویای این واقعیت است که رژیم صدام شکست در جنگ را پذیرفته بود. بنابراین، خمینی و هاشمی رفسنجانی و خامنهای و دیگر دستیاران او، با ربودن پیروزی از مردم ایران و تسلیم آن به رژیم صدام، مسئول اصلی کودتای خرداد 1360، برضد رئیس جمهوری منتخب مردم و تجربه دموکراسی و ادامه جنگ به مدت 8 سال و پایان دادن به آن در شکست و نوشیدن جام زهر هستند.
حدس و گمان ها در تهران
تهران 8 اکتبر
«قریبالوقوع است« . این پاسخ دیپلمات اروپائی به سئوال ما در بعد از ظهر روز چهارشنبه است. این کارشناس نظامی به ما اطمینان داد که «شاید دو روز، ولی مطمئنا کمتر از یک هفته دیگر» عراق به ایران حمله میکند. دو روز است که یک اجماع در تهران وجود دارد بر حمله جدید وسیع عراق به ایران. نشانههای اولیه آن، حملههای هوائی به پایتخت در روزهای دوشنبه و سه شنبه و بمباران نیروگاه حرارتی تبریز در روز دوشنبه، فشار بر روی خرمشهر در جنوب و بر دزفول در غرب، از آغاز هفته بودهاند.
بعلاوه، اطلاعات بدست آمده از آژانس و پیامهای دیپلماتیک رسیده از عراق حاکی از استقرار بزرگ نیروها در منطقه بصره میباشند.
این حدس و گمانها، برپایه ارزیابیهای نظامی و سیاسی میباشد. مسلما، در سفارتهای خارجی در تهران، لحن تغییر کرده است. همان دیپلماتی که کمتر از پانزده روز پیش با سادهاندیشی معتقد بود که «باور نمی کنم ارتش ایران بیش از 72 ساعت دوام بیآورد»، امروز اطمینان میدهد که «صدام حسین امروز با سرنوشت خود و رژیمش بازی می کند». میتوان استدلالی که به آن نتیجه گیری می انجامد را اینطور خلاصه کرد. با اطمینان از تفوق خود – که روی کاغذ از لحاظ لوژیستیک عراق، محرز بود -، صدام حسین سه اشتباه اساسی مرتکب شد: اولا روی فلج بودن رقیب خود حساب میکرد و ارزیابی او از توانائی نیروی هوائی ایران کاملا اشتباه بود. ثانیآ، اختلافات درون رژیم ایران را سرآغاز از هم پاشیدگی نزدیک میپنداشت. بر این باور بود که برخوردهای داخلی موجب بینظمی و برخوردهای شدید در ارتش میشود. ثالثآ گمان میبرد اهالی عرب خوزستان سربازان عراقی را بعنوان آزادکننده تلقی کرده و بر ضد رژیم خمینی، از آنها استقبال میکنند. ولی عملا هیچیک از این موارد اتفاق نیافتاد. نیروی هوایی ایران ضربات سختی به عراق وارد کرد شاید پیش از آنچه نیروی هوائی عراق به ایران وارد کرده است.، رژیم ایران بیشک براثر این آزمون تقویت شد و اعراب جنوب حرکتی نکردند.
از لحاظ سیاسی، این شکست نسبی نظامی برای صدام حسین نتایج وحشتناکی ببارآورد. همان کشورهای خارجی که تا آن زمان ثبات رژیم بغداد را میستودند، امروز اظهار میدارند که تعادل بین «شخصیهای» حزب بعث که توسط صدام حسین اداره میشوند و «نظامیان» ناپایدار است و این رقابت که مدتها با حضور مارشال البکر در صدر دولت – حتی سنبلیک- پوشیده بود، همچنان زنده است.
به عبارت دیگر، صدام حسین در سه روز اول جنگ، به سپاه خود موفقیت آسان را هدیه کرد. ولی این موفقیت به نتایج دلخواه نیانجامید. خوزستان سقوط نکرد و رژیم تهران برجا ماند. رئیس جمهور عراق بغیر بازی کردن با تمام کارتهایش، انتخاب دیگری ندارد. به این علت، اعلان حمله کرد. هر چند افسران ایرانی به این حدس و گمانها نمیپردازند، اما نشانههای فراوانی است که نشان میدهند که خود را برای این مرحله تازه از جنگ آماده می کنند.
رئیس جمهور بنیصدر، در سخنان خود که از رادیوی ملی در صبح چهارشنبه پخش شد، به تفصیل نقاط ضعف و قوت ارتش ایران را ذکر کرد. او ضمن تحسین ظرفیت نیروی هوائی، در مورد دفاع ضد هوائی، ضعفها، در روزهای اخیر را، مخفی نکرد و کمیسیونی را مامور بررسی و رفع فوری آن نقایص کرد. او ضمنآ در مورد نقطه ضعف دیگری اشاره کرد و آن عدم وجود هماهنگی بین واحدهای توپخانه مستقر در اهواز و نیروی هوائی بود. بالاخره او در خصوص مشکلات همکاری بین نیروی ارتش و نیرویهای مردمی اشاره کرد و گفت: «شکایت ارتش از ضعف سپاه پاسداران یا دیگران همانطور شکایت سپاه پاسداران از ارتش را ممنوع کردهام». شاید پیش از یک بیان دقیق که نمیخواست پیروزمندانه باشد، از صحبت رئیس جمهور لحن رئیسی که کلیه مسئولیتهای جنگ اعم از سیاسی و نظامی را بعهده دارد، باید شنیده میشد. بنیصدر که هفتهای چند بار سفرهای خطرناک به جبهه میکند – دو بار هلی کوپتر و سپس هواپیمای حامل او توسط میگهای دشمن مورد حمله قرار گرفتند- از هر فرصتی استفاده می کند که نشان دهد که او، البته پس از امام، ناخدای کشتی ایران زمین است.
البته این وضعیت، حدس و گمانها درباره سرنوشت 52 گروگان را در تهران دامن میزند. منصور فرهنگ، مسئول سیاست خارجی در گروه مشاوران ریاست جمهوری، دو بار در روزهای سه شنبه و چهارشنبه از حل سریع مسئله دفاع و از سیاست ایران در ده ماه گذشته انتقاد کرد. او نقش نامطلوب گروگانگیری را در انزوای دیپلوماتیک و بینالمللی انقلاب اسلامی، بیان نمود. این بیانات البته کاملا برخلاف نظر رهبران مذهبی حزب جمهوری اسلامی میباشد که هنوز اطمینان میدهند ایران تنها در بین «رژیمها» منزوی شده در حالیکه توسط ملتهای منطقه پشتیبانی میشود و سازمان ملل جمع عروسک خیمه شب بازی پیش نیست که در دست ابرقدرتها است. این خطابهها، با تصمیم حکومت ایران بر شرکت در سی و پنجمین اجلاس عمومی سازمان ملل، به گفته منصور فرهنگ، تناقض دارد. اما با این حدس و گمانها باید در حد همان حدس و گمان برخورد نمود. تا به امروز، هیچ نشانهای از نزدیک بودن آزادی گروگانها در دست نیست.
حمله جدید عراقیها این بار محتملا سرآغاز جنگ کاملی خواهد بود و هدف آن، به وضوح تصاحب خوزستان، بویژه دزفول میباشد که در آن لوله های نفت قرار دارند که نفت شمال کشور و تهران را نامین میکنند. در این شرایط میتوان دریافت که موضوع دوئل تا حد مرگ است. مرگ یکی از دو رژیم، بدون پیش داوری، بر روی سایر کشورهای منطقه اثر خواهد داشت. اگر نخواهیم پیش داوری کردهباشیم، باید بگوئیم که، در پانزده روز اخیر، حدس و گمانها که تنها درباره تاریخ سقوط رژیم آیت الله خمینی انجام میگرفت، امروز با گردش 180 درجه، موضوع زمان سقوط صدام حسین را دنبال می کنند.
● گزارش از مارک کراوتز