back to top
خانهتاریخاشرف پهلوی از زبان محمد رضا پهلوی- بدون شرح

اشرف پهلوی از زبان محمد رضا پهلوی- بدون شرح

shahvaashraf

۱۳۹۴/۱۰/۱۹سایت انقلاب اسلامی در هجرت: اشرف‌الملوک پهلوی (۴ آبان ۱۲۹۸ – ۱۷ دی ۱۳۹۴)، فرزند رضاشاه و تاج الملوک آیرملو و خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی، در روز پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ در شهر مونت‌کارلو در جنوب فرانسه درگذشت. در باره فسادهای مالی و نقش او در کودتای 28 مرداد، نوشته های زیادی موجود است. اما گفته های خود شاه در باره اشرف، از اخلاق خواهرش بخوبی گواهی می دهد. بمناسبت از کتاب یادداشتهای امیر اسدالله علم، وزیر دربار شاه – ویراستار علینقی عالیخانی انتشارات مازیار- مواردی که شاه از اشرف یاد کرده است را بدون شرح می آوریم:

جلد دوم- 25 اردیبهشت 1349

شاهنشاه تلفنی فرمودند: این چه مزخرفاتی است که خواهرم در باره حقوق زن و تغییر قوانین اسلام در باره ارث و غیره گفته است؟ چرا اینها نفهمیده می خواهند کشور را به هم بریزند؟

25 اردیبهشت 51

شرفیاب شدم. اولا شاهنشاه از مهاجه دیشب من با والاحضرت اشرف خیلی راضی بودند. با صدای بلند خندیدند و فرمودند حقش را کف دستش گذاشتی. اینها خجالت نمی کشند؟ این همه به من صدمه زده اند و باز می گویند آبروی کشور را ما حفظ می کنیم.

جلد سوم – 10 شهریور 1352

بمن فرمودند: به خواهرم بگو من از حرکات عوام فریبانه خوشم نمی آید. شما ثروت خودتان را وقف بر امور خیریه می کنید. در حدود چند ده میلیون تومان، آنوقت برای تعمیر کاخ خودتان از من می خواهید که به دولت بگویم چندین ده میلیون تومان به شما بدهد. که را می خواهید گول بزنید؟ خدا را، یا من را، یا مردم را؟ خدا و من را که نمی توانید گول یزنید. از مردم هم چیزی پنهان نمی ماند. این حرکات چیست؟ به علاوه کاخ شما مال من است. چطور جزو ثروت خودتان انرا وقف می کنید؟ من حرفی ندارم اما از این حرکات عوام فریبانه نفرت دارم.”

20 شهریور 52

در امر خانوادگی صحبت کردیم. فرمودند به اشرف بگو شما باید تصمیم بگیرید یا واقعا کار خیر بکنید و از تظاهر و دماگوژی بپرهیزید در این صورت من حاضرم با شما راه بروم و یا آن که می خواهید از این کارها بکنید، با من کاری نداشته باشید. آخر چطور می خواهید استفاده های بی ربط بکنید و از دست دیگر اموال خود را وقف می کنید؟ من سر در نمی آورم.مگر خواهرم شمس که زندگی عالی برای خود ترتیب داده است و از محل فروش زمینهای خود الان قصور عالی بنا می کند و بهترین زندگی را می کند، کسی از او طلبکاری می کند؟ اتفاقا مردم این زندگی صاف و راست را بهتر دوست دارند.

جلد 4 – 18 مهرماه 1353

والاحضرت اشرف در یک معامله زمین شرکت کرده اند که ناباب و ناپاک از آب در آمده باعث کدورت خاطر شاه شده. فرمودند به خواهرم بگو شما چه لزومی دارد از یک طرف در کارهای کثیف شرکت کنید و از طرف دیگر بنیاد اشرف پهلوی درست کنید؟ آخر این چه حرکاتی است که می کنید؟ بر فرض ینباد اشرف درست کردید، مردم نخواهند پرسید که شما فلان مبلغ را از کجا آورده اید؟ چرا اینفدر مرا ناراحت می کنید؟ من که همه چیزم را وقف کشورم کرده ام. به هر صورت این معامله باید لغو و اقاله شود، هر قدر برای شما ضرر داشته باشد. من که نمی توانم بگویم جلوی کثافتکاری دیگران را می گیرم ولی خواهرم هر گهی می تواند بخورد. در دلم بهشاه آفرین گفتم، حالا مطلب را من چه جور برسانم، آن دیگر گرفتاری من است!

11 آذر 53

جواب عریضه های والاحضرت اشرف را بحضورشان دیکته فرمودند، خوشبختانه عیبی نداشت یعنی اظهار تغیری نیود. فقط فرمودند این تعهدات بی ربط که برای کمیسیون حقق زن در سازمان ملل دو میلیون دلار تعهد کرده اید یعنی چه؟ مگر شما مالک الرقاب کشور هستید؟ دیگر از این کارها نکنید، این بک دفعه را ناچار می دهیم.
19 آذر 53

عریضه ای از والاحضرت اشرف رسیده بود، تقدیم کردم. خواندند، پاره کردند. اول عصبانی شدند و بعد خندیدند. فرمودند، به خواهرم بنویس شما که تمام اموال خودتان را خیال داشتید وقف کنید، پس چطور حالا این قدر پول دوست شده اید و وساطت این همه معامله را می کنید و می گویید که اساس همه کارها پول است و من می خواهم پولدار شوم؟ من [علم]واقعا دلم بحال شاه سوخت ….

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید