۱۳۹۵/۰۱/۱۲- سایت انقلاب اسلامی در هجرت: در مقام تکمیل شناسائی ری شهری، پس از انتشار مطالبی در باره نقش او در اعدام صادق قطب زاده و مهدی هاشمی (برادر داماد آیت الله منتظری)، نقش او را از قول خود وی در مرداد ۱۳۶۰ [اطلاعات ، ۲۱ مرداد ۱۳۶۰]، در مورد اعدام افسران ارتش در رابطه با کودتای نوژه می آوریم و دروغهای او را روشن می کنیم. او از جمله در این مصاحبه خود میگوید بنیصدر به زور ۵۱ ارتشی را از زندان آزاد کرد. او که در سال ۶۰ اصرار به مجازات افسران و مخالفت با بنی صدر دارد که اسباب آزادی عده ای از آنها شده است، در کتاب خاطراتش که ۲۳ سال بعد در سال ۱۳۸۳ منتشر شد، آزادی افسران را به حساب خود می گذارد و مدعی میشود خود او موافقت خمینی را کسب می کند تا اسباب آزادی دستگیرشدگان را فراهم آورد و دیگر صحبتی هم از نقش بنی صدر نمی کند …
اطلاعات، ۲۱ مرداد ۱۳۶۰:
ری شهری: بنی صدر با توسل به زور ۵۱ کودتاگر سلطنت طلب را آزاد کرده بود
آقای ری شهری دو روز گذشته چند تن از عوامل کودتای آمریکائی گذشته و همچنین سلطنت طلبان اعدام شدند. بفرمائید نقش این افراد در کودتا چه بود؟ و علت تاخیر مجازات آنها.
ایشان جواب دادند: بسم الله الرحمن الرحیم، افرادی که اعدام شدند چه در رابطه با گروه پارس و سلطنت طلبها و چه در رابطه با کودتا، تقریبا همه آنها از اعضای حساس و فعال این گروهها بودند و در رابطه با کودتا چند نفر از شاخه سیاسی اعدام شدند، که از جمله خادم بود، پدر مهندس خادم، وزیر کابینه بختیار و الآن هم در ستاد بختیار جزو فعالین علیه نظام جمهوری اسلامی است. که خود این خادم هم عضو حزب ایران بود که بختیار رهبری آن را داشت و بعد از آن ابوالفضل قاسمی که آن هم در زندان به سر میبرد. و دیگری ناصر رکنی بود که از اعضای بسیار حساس بلکه روابط عمومی کودتا بود و اطلاعات زیادی در رابطه با کودتا در اختیار دادگاه گذاشت و دیگری ایزدی، معاون لشکر بود که ایشان هم از رهبران کودتا بودند و همچنین در رابطه با سلطنت طلبها، مهندس آرمین رهبر این سازمان بود که سازمان پارس، سازمانی سلطنت طلب و بمب گذار که در رابطه با بمب گذاری در نمازجمعه که تصمیم داشتند چنین کارهایی را انجام بدهند و بمب گذاریهایی که انجام شده بود، دستگیر شدند و چهار نفر، پنج نفر آنها اعدام شدند و بقیه شان، پرونده شان در جریان تکمیل شدن است تا به حساب آنها رسیدگی شود.
و اما اینکه چرا اینها تا این حدود تاخیر پیدا کرده، از ۵۹/۰۴/۰۸ بیش از یک سال است که اینها طول کشید. این سئوال را خیلی از مردم از ما می کنند. در جلسات سخنرانی که من شرکت می کنم، مخصوصآ این مسئله از من زیاد سئوال می شود که چرا این افراد اعدام نشدند. تا آن موقع دلیلش، مسئله اطلاعاتی بود چون اطلاعات اینها زیاد بود. در رابطه با این سئوال توطئه و از آنجا که اعتقاد نداشتند به راه خودشان، بعد از دستگیری افراد زیادی را لو داده بودند، مخصوصآ ناصر رکنی، شاید حدود صد نفر را تنها فقط رکنی لو داده بود. و همچنین خادم یک سلسله مسائل زیادی گفته بود که لازم بود آن افراد هم دستگیر شوند و با اینها روبرو بشوند و پرونده آنها تکمیل بشود. البته خادم را ما قبل از جریان کودتا اطلاع داشتیم و دستگیرش کرده بودیم و بعد از جریان کودتا فهمیدیم که این یکی از رهبران است و الا یک اتهام جزئی داشت که قبل از توطئه بود که اتهام ایشان جزئی بود. بهرحال اینها تا این موقع تاخیر افتاد، برای اطلاعاتی که داشتند، گرفته شد و این اطلاعات در رابطه با کسان دیگری که مجددآ دستگیر می شوند، از آنها استفاده بشود.
خبرنگار از ایشان سئوال کرد در حال حاضر، چه تعداد از این افراد زندانی هستند و تکلیف آنها چه خواهد بود؟
جواب: وی افزود: زندانی تقریبآ شاید حدود ۵۰ نفر بیشتر نداریم و آنها هم تکلیفشان تقریبآ مشخص شده. کسانی که هنوز پرونده شان تکمیل نشده باشد به ده نفر نمی رسد.
سئوال: چون عده ای از این عوامل کودتا با وساطت آزاد شده بودند، می خواستیم بدانیم چه کسانی در آزادی اینها نقش داشتند و ارتباط بنی صدر با بعضی از آنها، چه بوده؟
جواب: البته ما با وساطت آزاد نکردیم، چون اگر دست ما بود، آزاد نمی کردیم. هر چند وساطت میکردند، آزاد نمیکردیم، آقای بنی صدر خودشان در سفری که به اهواز کرده بودند در اوایل جنگ به زور یعنی با حمله میشود گفت که چند نفر را مامور کرده بودند که خلع سلاح کرده بودند مامورین زندان را و حدود ۵۱ نفر از زندان آزاد کرده بودند که به اتهام شرکت در کودتا، زندانی بودند. بعد از آن قضیه ما مسئله را پیگیری کردیم و تعدادی از همان هایی که آزاد شدند و فراری نیستند دوباره دستگیر و محاکمه شدند.
سئوال: بفرمائید که روی هم رفته، از آغاز محاکمه و مجازات، افرادی که در این کودتا دست داشتند و همچنین سلطنت طلبها، چه تعداد مجازات شدند و به اعدام رسیدند؟
جواب: یک جمله قبلا عرض کنم در رابطه با آقای بنی صدر با این مسئله، یک مسئله که آقای رکنی مطرح کرده در پرونده اش در رابطه این کودتا، یعنی همان کودتا با آقای بنی صدر که الآن هم باز در صدد کودتای دیگری است و انتظار این است که برگردد به ایران و رژیم را ساقط کند. این مسئله ای است که رکنی آن موقع مطرح می کرد و می گفت این مسئله برای من حل نشد. که در ابتدا که قرار شد در ستاد کودتا، ما تصمیم بگیریم و رژیم عوض بشود. در ابتدا قرار بود آقای بنی صدر هم جز کسانی باشد که از بین برود. ولی بتدریج ما دیدیم که در جلساتی که در این رابطه داشتیم، مسئله نسبت به آقای بنی صدر دارد ساده می شود و ایشان نباید از بین برود و مثلا زندانی بشود تا اینکه در آخر کار، وقتی که تصمیم به کودتا گرفتم، در آن شبهای آخر و جلسات آخر، مسئله به این صورت شد که بهترین گاردهای کودتا و ورزیده ترین افراد، محافظ آقای بنی صدر بشود. در صورتی که ابتدا بنا بود که به وسیله اطرافیان خودش، آقای بنی صدر که از عوامل کودتا بودند، ترور بشود. این می گفت که این مسئله برای من لاینحل مانده ولی خب، این مسئله حالا حل شد. وقتی که با آقای رجوی رفت در آنجا هم ارتباط کودتای اول با سازمان مجاهدین خلق، مسئله حل شد. بعد از این که با معزی، خلبان شاه، آفای رجوی رفت و هم ارتباطش با آقای بنی صدر، حل شد.
اما این سئوال دیگر که فرمودید در رابطه با این کودتا، چون تقریبآ میشود گفت که الآن قضیه کودتا دیگر خاتمه یافته تلقی می شود، با اعدام کردن این چند نفر، مجموعآ ما کسانی که دستگیر کردیم در سراسر ایران، دستگیر شدند، در این رابطه حدود ۶۰۰ نفر بودند که از این ۶۰۰ نفر ، عده زیادی از آنها، اتهامشان ساده بود، که آزاد شدند و با اینکه واقعآ فهمیدیم که اینها اغفال شده بودند و ناخودآگاه در این مسیر قرار گرفته بودند، که اینها با دستور امام، آزاد شدند و یک مقدار کمی از آنها که حدود 40، 50 نفر باشند، الآن زندان هستند که از ابد تا دو سال و سه سال با تفاوت جرمها الآن زندان هستند. و روی هم رفته در چهار شعبه دادگاه انقلاب ارتش که به این مسئله رسیدگی میکرد در سراسر ایران حدود ۱۳۰ نفر نظامی و غیر نظامی در این رابطه اعدام شدند.
انقلاب اسلامی در هجرت: خلخالی به اهواز رفته و مطلع شده بود که کادر افسری و درجهداری لشگر زرهی خوزستان در زندان هستند. داد و قال راه انداخته بود که اینها را در زندان نگاهداشتهاید که ارتش صدام بیاید خوزستان را تصرف کند و خود را آزادکننده اینها بنامد! خود او به زندان رفته و به مسئولیت خود، زندانیان را آزاد کرده بود. سخن او از قول «رکنی» در باره نحوه رفتار با بنیصدر، دروغ و مضحک است! در رابطه با رفتار با بنیصدر، کودتاچیان سه بار، تغییر رأی میدهند، اول و وسط و آخر کار. در این مصاحبه که بعد از کودتای خرداد 60 انجام گرفته و ری شهری راحت میتوانسته است دروغ بگوید، یادش نبوده که کودتا را دفتر بنیصدر کشف کرد. وسیله کار اصلی کودتاچیان هواپیما و بمباران بودهاست. آیا در آخر کار به بمبها دستور داده بودند وقتی شما را فرو میریزیم، بنیصدر را نکشید!؟ «ورزیدهترین عوامل» کودتا، یعنی کارآترین گردانندگان کودتا، آنها چگونه میخواستهاند «جزو محافظین» بنیصدر بگردند؟ و دروغگوی کم حافظه از خود نپرسیده است که اگر کودتا موفق میشد، بنیصدر را در برابر چه کسی باید محافظت میکردند؟
اما در باره آزادی اقسران، نیز دورغ می گوید زیرا خمینی به موسوی اردبیلی گفته بود: همه کسانی که در رابطه با کودتای نوژه دستگیر شدهاند، باید اعدام شوند. چون جنگ شروع شد، بنیصدر از خمینی خواست دستور آزادی خلبانان و افسران نیروی هوائی را صادر کند. او نیز چنین کرد و آنها آزاد شدند و در دفاع از وطن شرکت کردند. شماری از آنها نیز به شهادت رسیدند. یک بار نیز ری شهری را بنیصدر به ستاد ارتش احضار کرد. گفته بود او را در ستاد ارتش زندانی کنند تا دیگر مزاحم ارتشیان نشود. او به التماس افتاد و گفت جز اجرای امر «امام» نمیکند…
در باره اعدام افسران دستگیر شده به اتهام شرکت در کودتای نوژه، بنیصدر در خیانت به امید (صفحه ۱۹۲)، اینطور نوشتهاست:
«اما از گروه عقاب که بیشتر از افراد نیروى هوایى و “نیروى مخصوص” بودند، افراد بسیارى دستگیر شدند. در شبى که قرار گذارده بودند طرح کودتایى را به اجرا بگذارند. پس از دستگیرى، آقاى خمینى به آقاى موسوى اردبیلى گفته بود که همه باید اعدام شوند. من از این حرف بسیار تعجب کردم. نزد او رفتم و گفتم مجازات کورکورانه در هیچ دینى و آئینى نیست. باید الاقل سیاستى داشت و طبق آن عمل کرد. چرا باید همه را اعدام کرد؟ بعد شما با ارتشى که افراد آن را به بهانههاى مختلف مىکشید، چه خواهید کرد؟ اینکار نه از لحاظ شرعى درست است و نه از نظر مصلحت و نه از نظر کرامت انسان و نه از جهت افکار عمومى جهان. گفت: خیر از هر لحاظ درست است. اگر قاطعیت بخرج ندهیم هر روز از این طرحها اجرا خواهند کرد و بلاخره نخواهند گذاشت جمهورى اسلامی برقرار شود. تنها وقتى جنگ شروع شد، توانستم بقیه را از اعدام معاف کنم.»
و اما قول دوم ری شهری از کتاب خاطراتش :
…. ضمن رسیدگی قضائی به پرونده شماری از متهمین به این نتیجه رسیدم که هر چند آنان در توطئه کودتا نقش داشته اند و باید به اشد مجازات که اعدام است محکوم شوند، اما در یک بررسی عمیق و همه جانبه، می توان راهی برای تخفیف مجازات و حتی عدم مجازات آنان پیدا کرد، زیرا احساس می شد آنان واقعآ اغفال شده اند و در حقیقت پشیمان هستند….
باری این جانب پس از ملاحظه ای دقیق پرونده و شرایط روانی شماری از عوامل کودتا به این نتیجه رسیدم که مجازات آنان نه تنها ضرورتی ندارد، بلکه به دلیل این که متنبه و متحول شده اند آزادکردنشان خطری ندارد و حتی می توانند مجددا در خدمت ارتش به کار گرفته شوند و بنابر این می توانند مشمول رافت و رحمت اسلامی قرار گیرند.
با این نگاه، خدمت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) رسیدم و تحلیل خود را در رابطه با عفو و آزادسازی شماری از کودتاچیان عرض گردم، امام با دو شرط با پیشنهاد این جانب موافقت کردند. یکی احراز اغفال شدن آنان و دیگر، اطمینان از عدم خیانت آنان در فضای جنگ با عراق.
خاطره شیرین من از ماجرای کودتای نوژه این بود که با پیشنهاد من و موافقت حضرت امام (ره)، جمعی از کودتاچیان نادم آزاد شدند و به ارتش پیوستند و شماری حسن عاقبت یافتند و در جبهه نبرد با ارتش متجاوز صدام به شهادت رسیدند….
کتاب خاطره ها – محمدی ری شهری- مرکز اسناد انقلاب اسلامی- ص ۱۶۸