همبستگی ملی جمهوری خواهان ایران (همجا): چه کسی میتواند به آسانی قبول کند که سرزمین تمدن های دیرینه و پربار خاورمیانه چون سومر، آکد و آشور که در دورانی بخشی از قلمرو هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان محسوب می شده، در قرن بیست و یکم به نابودی کشیده شده و به محل هرج و مرجی بزرگ و جنگ مذهبی بین شیعه و سنی مبدل گردد و پاره پاره شود.
علتهای اساسی این شرایط سه گانه میباشند:
– استبداد و دیکتاتوری داخلی:
از زمانی که دخالت کشورهای خارجی در امور داخلی سرزمین عراق به جهت منابع زیرزمینی آن شروع شد، این کشور به یکی از نظام هایی تبدیل گردید که اساس حکومت هایش مبتنی بر زور و کودتاهای پی در پی و اشاعۀ دیکتاتوری و مخالفت با اصل حق تعیین سرنوشت مردم به وسیلۀ خودشان، قرار گرفت. اگر چه صدام حسین نخستین و آخرین دیکتاتور کشور عراق به شمار نمی رود، اما ماجراجویی ها و خود بزرگ بینی های این فرد در شرایطی که امروز کشور عراق در آن بسر میبرد، بیتأثیر نبوده است، زیرا او یکی از نمونه های برجستۀ دیکتاتوری در جهان به شمار می رفت که هرگز به رأی مردم گردن ننهاد و به هیچ کدام از مخالفین خود اجازۀ حضور در صحنۀ سیاسی را نداد.
– استعمار و دخالت خارجی:
عامل دیگری که باعث شرایط کنونی در عراق شده است دخالت کشورهای خارجی و حملۀ نظامی امریکا و اروپا برای سرنگونی صدام و صادر کردن “دموکراسی” به این کشور بود که نتایج شوم آنرا امروز به راحتی مشاهده میکنیم. به طوری که خانم هیلاری کلینتون در کتاب خود تحت عنوان “انتخاب سخت” که به تازگی انتشار یافته است، اقرار میکند که “رأی مثبت دادن من به حملۀ امریکا به عراق یک اشتباه بود”. به راستی وضعیت کنونی عراق یکی از نمونه های بارز این سیاست های خلاف کارانۀ قدرت های خارجی است که مردمی بیچاره باید از اثرات اقتصادی و سیاسی آن سال های متمادی رنج ببرند و از نظر انسانی حقوق خود را از دست بدهند و تلفات بزرگی را تحمل کنند. هدف کشورهای غربی و برخی از کشور های منطقه از جمله عربستان و اسرائیل، تجزیۀ این کشورها و برهم زدن مناسبات کنونی سیاسی و اقتصادی منطقه بسود منافع خود است .
– تبعیض و سر کوب مردم و فساد دستگاه حاکمه:
درکشور عراق، با تنوعات مذهبی، به ویژه در پنجاه سال اخیر همواره تبعیض وجود داشته است و در دوران حاکمیت صدام حسین این تبعیضات چه از نظر مذهبی و دینی و چه از نظر قومی از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. پس از سرنگونی صدام حسین از سوی مدعیان برقراری صلح جانشین او نیز کوچک ترین گامی در جهت از بین بردن یا کاهش تبعیض ها در این کشور برداشته نشد. ادامۀ این تبعیض ها، باعث ادامۀ خشونت های گذشته و چه بسا افزایش آنان گردید. خشونتی که امروز در عراق از سوی سنی ها به مردم شیعه اعمال میشود، در واقع پاسخ به خشونت هایی است که از ده سال پیش از سوی جانشینان صدام حسین به مردم سنی وارد آمد و آنان را بطور کلی از صحنۀ سیاست و دخالت در امور کشور داری کنار گذارد. همینطور آقای مالکی که فردی غرق در فساد اقتصادی می باشد، دامنۀ تبعیض را تا حقوق همۀ شهروندان از جمله شیعه نیز ادامه داده است.
پس مشاهده می شود که سیاست های تبعیض گرایانه و فساد دستگاه حاکمه و توسل به زور و در تنگنا قرار دادن بخشی از باشندگان یک جامعه، ایجاد خشونت می کند و نمی تواند باعث پیشرفت، امنیت و صلح در جامعه بشود.
ما معتقدیم برقراری صلح در این کشور تنها با تعطیل دیکتاتوری و استبداد و هر گونه سیاست های تبعیض گرایان و عدم دخالت کشورهای خارجی میسر است.
از نظر همبستگی ملی جمهوریخواهان ایران برای اینکه مردمان عراق بتوانند در صلح و امنیت به زندگی خود ادامه دهند، چاره ای غیر از جدایی نهاد دین از دولت، و استقرار یک دولت حقوقمدار که برآیند مشارکت همۀ عراقی ها باشد، وجود ندارد.
همبستگی ملی جمهوری خواهان ایران باور دارد که جمهوری اسلامی ایران، که خود نظامی است مبتنی بر حاکمیت دین و مذهب، استقرار تبعیض و استبداد و فساد و تضیع حقوق مردم و اتلاف ثروت ملی، نیز در زمینۀ اعمال قدرت در کشور عراق بی تأثیر نبوده است. از نظر ما جمهوری اسلامی که با سیاست های ماجراجویانه و دخالت گرایانۀ خود، تاکنون حقوق مردم و امنیت سرزمین ایران را از نظر سیاسی و اقتصادی و فرهنگی مورد مخاطره قرار داده است، نه تنها حق، بلکه هیچگونه مشروعیتی ندارد که به نام ایران و به جای مردم آن، به این سیاست ها ادامه داده و در امور داخلی کشورهای دیگر از جمله عراق دخالت کند.
ما کشتارهای انسان های بی گناه توسط گروه های مختلف درگیر در جنگ داخلی عراق، به ویژه خشونت های وحشتناک و جنایت های تبلیغاتی داعش را به شدت محکوم میکنیم و این اعمال را خلاف انسانیت و حقوق بشر میدانیم و راه حل را اتخاذ سیاستی مبتنی بر صلحی پایدار با رفع هرگونه تبعیض مذهبی و قومی می دانیم.
دوشنبه ۹ تیر ۱۳۹۳ – ۳۰ ژوئن ۲۰۱۴
همبستگی ملی جمهوریخواهان ایران (همجا)