بیست دوم بهمن ماه سالروز پیروزی اراده مردم، که خواهان استقرار حاکمیت بر سرنوشت خویش و رسیدن به استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی،در نتیجه رسیدن به جامعه ای حقوقمند بودند بر همه آنها که دل در گرو وطن و اعتلای آن دارند خجسته باد .
انقلاب ایران که در ادامه و راستای جنبش های استقلال طلبانه،مشروطیت و نهضت ملی کردن صنعت نفت به رهبری بزرگ مرد تاریخ ایران دکتر مصدق با جنبش همگانی و به دور از خشونت ممکن بود ، نه تنها “آغاز گر تحول در جامعه ایران با گذار از نظام دیرپای استبداد سلطنتی بود بلکه الگویی شد تا با توسل به روش پیروز مردم ایران ،بخش وسیعی از مردم اعم از جهان به اصطلاح ” سوسیالیستی” ویا” سرمایه داری” که در یوغ استبداد بودند، به جنبش در آمده و استقلال و آزادی خویش را باز یابند. در ایران اما،متاسفانه باورمندان به زور و ولایتمداران از چپ و راست گرفته تا مذهبی و… به جای اینکه در پی استقرار حقوق ملی و جامعه شهروندی باشند به قصد کسب قدرت و استقرار حاکمیت خویش بر جامعه، رقابت خشنی را دامن زدند که مدار بسته خشونتی را ایجاد کرد که هنوز ایران و مردم آن در بند آن گرفتار و به آتش آن می سوزند. آقای خمینی که به یمن فداکاریها و استقامت مردم در مقابل عوامل استبداد شاهی و هم چنین بیانی که از دین اسلام ارائه داد که بنا بر آن، آزادی ها و استقلال انسان،فارغ از هر اندیشه ای تضمین شده بودند، از سوی مردم به سخنگویی آنها و رهبری این جنبش رسیده بود نیز در پی کسب قدرت و تحمیل حاکمیت روحانیت قدرت طلب ، نقض عهد کرد و عنصراصلی این مدار بسته خشونت شد. با حمایت همه جانبه او که ابزار های قدرت را در اختیار گرفته بود کودتا علیه ولایت جمهور مردم و حاکمیت ملی ممکن و بنام انقلاب ” ضد انقلاب” حاکم شد. از آن پس ولایت مطلقه فقیه با حاکمیتی استبدادی و اعمال سیاست “النصر بالرعب” می کوشد استمراریابد. اما، اعمال این سیاست، از یک سو و خیل عظیم قربانیان زندان و شکنجه، اعدام و ترور و تبعید و… خود قوی ترین دلیل است برای اینکه هنوز زنان و مردان باورمند به استقلال و آزادی که دل در گرو وطن دارند به مقاومت ایستاده اند تا ایران از استبداد و جهل حاکم بر آن برهد و با استقرار حاکمیت ملی مبارزه طولانی مردم این مرز و بوم به ثمر برسد.
در ایران،روند گذار از استبداد به آزادی با پیروزی مردم در روز 22 بهمن سال 57 آغاز شد، با باز سازی استبداد حرکت آن کند شد و هنوز به اهداف تعیین شده نرسیده است. قطعا و یقینا این مبارزه به یمن باورمندان به آن شعارها که انقلاب مردم ایران علیه ظلم و ناحق را بخشی از مبارزه و نه پایان آن میدانند تا استقرار حاکمیت ملی ادامه خواهد یافت .از این روست که بندگان و وابستگان به قدرت، چه داخلی و خواه خارجی که حقوق ملی و جامعه شهروندان حقوقمدار را در جهت منافع و مصالح خویش نمیدانند بر آنند و می کوشند تا آن روزهای با شکوه بهار انقلاب و اهداف آنرا به فراموشی بسپارند و خشونت حاصل از تلاش استبداد برای باز سازی و استمرار آن را به پای انقلاب نوشته و نتیجه آن بباورانند.
از اتفاق در دو سو، هم، حاکمیت استبدادی مسلط که هدفش حفظ نظام است وآن را از اوجب واجبات میداند و نیز “مخالفانی” که هدفی جز کسب قدرت به هر وسیله را ندارند در القای ناتوانی به مردم از حرکت و جنبش، همسو عمل می کنند.
سانسور آنچه که در روزهای انقلاب در سراسر ایران گذشت که نشان از توان عظیم مردم در جنبش علیه نیروهای سرکوبگر استبداد دارد از سوی رژیم ولایت مطلقه فقیه، در واقع ضد انقلاب حاکم و خلاصه کردن آن در “رهبری روحانیت” که بخشی جزئی از این جنبش بود و وانمود کردن اینکه اگر جنبش ایران ممکن شد این به خاطر رهبری خمینی و ولایت او و ولایت پذیری و اطاعت مردم بود در این راستا است، که در آن تمامی جناح های حاکمیت مشترکند. به کار گیری منطق صوری و تلاش برای جا انداختن اصلاح به جای انقلاب ،دو امری که ماهیت و هدف و روش مختلف دارند و انقلاب را مترادف خشونت گرداندن نیز بدین قصد است تا با ترساندن مردم آنها قانع بشوند راه حل ماندن در همین رژیم است.
از سوی دیگر شاهد آن هستیم ، نزد طرف مقابل،” ضد انقلاب مغلوب” نیز همان روش ترساندن مردم از انقلاب و نه قدرتی که جانشین آن می شود در دستور است . آنچه که در رسانه های وابسته به آنها بکار می رود تا انقلاب ایران را کار قدرتهای بزرگ و نه حاصل جنبش همگانی مردم بخواند هدفی جز القای ناتوانی به مردم ندارد تا بدین ترتیب وابستگی و یاری گرفتن از قدرتهای بیگانه را توجیه نمایند.
اکنون وتحت نظام ولایت فقیه که در وطن ما ابعاد خشونت متاسفانه به همه عرصه های زندگی گسترش یافته است و بیش از هر وقت دیگر بایستی بنیاد های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ایران از خشونت و زور پالایش یابد و درخدمت مردم ایران قرار گیرند ، نیاز به جنبشی که این مهم را بعمل در آورد وحیات ملی را تضمین نماید، ضرورت مبرم خود را بیش از پیش نشان میدهد. اما هر دو دسته،”ضد انقلاب حاکم” و ” ضد انقلاب مغلوب” به خوبی آگاهند که در صورتی که مردم به توان و نیروی خود بیندیشند و باور داشته باشند، با تجربه ای که اندوخته اند،این بار جنبش همگانی آنها استقرار حاکمیت ملی،جمهوری شهروندان حقوقمدار و ایرانی آزاد و آباد را نوید خواهد داد.
چنین باد
مجامع اسلامی ایرانیان 22 بهمن 1393