رژیم جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه، رژیمی مستبد و متجاوز به حقوق مردم از اوان انقلاب مردمی در ایران بوده، و هیچ نوع مشروعیتی از رأی آزاد مردم ایران نداشته و حقوق مردم را بطور مستمر و گسترده پایمال کرده است. جای هیچ تردیدی نیست که این رژیم هرگز توان پاسخ گویی به خواست های دمکراتیک ملت ایران را ندارد، فساد، دزدی، ورشکستگی و … کلیه ساختارهای دولت را فرا گرفته است و باید برای رسیدن به دموکراسی از آن گذر کرد.
عناصر و نیروهای آزادیخواه معتقد به استقلال ایران، بدیل دمکراتیک برای آبادی و آزادی و عدم وابستگی ایران آینده می باشند، نه وابستگان و آنهایی که سر سپردۀ بیگانگان شده اند. ما به تمامیت ارضی کشورمان پایندی راسخ داریم و به همراه سایر هموطنان آزادیخواه و مستقل مان در مقابل تجاوز و دست اندازی بیگانگان به میهن مان ایران با جان و دل و بی امان دفاع خواهیم کرد.
شرم آور است که متأسفانه بخشی از فعالان نیروهای سیاسی در نبود یا کمبود یک جریان بزرگ سیاسی مستقل و با برنامه، خود را به اردوی طرفداران غرب و امریکا، آنهم با بهانه و قصد نجات وطن نزدیک کرده و به فعالیت خود ادامه می دهند. آنها با کمک گرفتن از بیگانگان، ضعف و بی مایگی خود را نشان می دهند. در صورتی که پذیرش اصل استقلال، بدون هیچ قید و شرطی راه نجات مردم ایران است.
ما همۀ این تلاش ها را زیان آور می دانیم. هیچ چیز جز رأی و ارادۀ مردم ایران ضامن استقلال کشور نیست. توصیۀ ما به این افراد و گروه ها اینست که تا دیر نشده، اصل استقلال و عدم وابستگی، چه مستقیم، و چه غیر مستقیم به قدرت ها و دولت های خارجی، و نیز به رژیم جمهوری اسلامی را بطور کامل رعایت کنند. فراموش نکنیم در تاریخ صد سالۀ گذشته تمام افراد و نیروهایی که در زیر سایۀ قدرت ها و دولت های خارجی حرکت کردند، مسبب عقب ماندگی اجتماعی و سیاسی جامعۀ ایران بوده اند و نتیجۀ اعمال این سیاست های وابسته، چیزی جز استقرار حاکمیت خودکامه و عقب ماندۀ رژیم جمهوری اسلامی و ولی فقیه آن بر کشور و مردم ایران نبوده است.
امر دیگر چشم دوختن بخش زیادی از نیروهای سیاسی به اصلاحات در درون نظام های استبدادی فاسد بوده است. تجربۀ سال های دراز گذشته در راه مبارزه سیاسی- اجتماعی و برای کسب استقلال و آزادی ایران و رشد بر میزان عدالت اجتماعی، این بوده است که اصلاحات در چارچوب نظام های فاسد و استبدادی، به نفع حقوق ملی انجام نمی گیرند، بلکه منجر به مستحکم تر شدن پایه های نظام استبدادی و وابستگی بیشتر به بیگانگان می شوند. نمونۀ آن، با پدید آمدن نظام ولایت فقیه، بی نتیجه ماندن اصلاحات در آن می باشد. می بایست متحداً خواهان دگرگونی بنیادین در ایران بود. اتخاذ این روش و سیاست است که می تواند به حاکمیت رژیم استبدادی و دیکتاتوری مذهبی ولایت فقیه پایان دهد، نه حمایت از “اصلاح طلبان” درون رژیم که تاکنون امتحان شده اند و عدم صلاحیت خود را در عرصه های مختلف بارها به اثبات رسانده اند.
در عرصۀ سیاست داخلی و خارجی، نیروهایی که به مماشات با “تمدن غرب” و شهر آئینی اروپایی و نزدیکی با آمریکا و با حمایت اقتصادی مالی و سیاسی آنها، در واقع سیاست خصوصی سازی و وابسته ساز نئولیبرالیسم را در ایران حمایت می کنند و به پیش می برند، آب به آسیاب سرمایه داری جهانی سلطه گر می ریزند، و بجای اتخاذ سیاست اقتصادی عادلانه و پایاپای بر اساس منافع متقابل (بر پایۀ اصل موازنۀ منفی و به شیوۀ دکتر مصدق)، به حفظ و تداوم رژیم کمک می کنند. نمونه های این گونه سیاست مخرب و ضد انسانی غرب در اوکراین و یونان و اسپانیا، بخوبی نشانگر این واقعیت تلخ استراتژی نوین کشورهای اروپایی و آمریکا جهت گسترش سلطۀ خود بر منابع نفتی و تداوم جنگ بین عدالتخواهی و بی عدالتی در اروپا و کشور های “پایین دست باختر آسیا” می باشد.
ما همبستگی ملی جمهوریخواهان ایران، هشدار می دهیم که دخالت های بیگانگان و قدرت های خارجی، در نا امن کردن مرزهای ایران و به خطر انداختن حفظ تمامیت ارضی ایران جدی است، فریب وعده های پوچ قدرت های بزرگ را نباید خورد. توافق های جدید با قدرت های بزرگ، هیچگونه کمکی به پیشبرد خواست های ملت ایران نمی کند، بلکه باعث تاراج منابع ملی و وابسته کردن هر چه بیشتر وطن ما خواهد شد و خطرهای بالقوه بزرگ را بدنبال خواهد داشت. همچنین اکنون که نظام جمهوری اسلامی و در رأس آن ولی فقیه، بعد از سالیان متمادی گرفتار کردن ایران در بحران هسته ای و تحمیل ضررهای هنگفت و میلیاردی به بنیۀ ضعیف اقتصاد بیمار ایران، در پی توافق وین، جام زهر چشم پوشی از خطوط قرمز هسته ای خود را سر کشیده است و مجبور به پذیرش خطوط قرمز قدرت های جهانی شده است، هشدار می دهیم که این نظام نیازمند بحران و ادامۀ بحران سازی می باشد. تجربه نشان داده است که نظام حاکم، همانگونه که در پی تسلیم نامه های گذشته همچون پذیرش قطعنامه ۵۹۸، برای جلوگیری از اعتراض مردم دست به سرکوب زد، اینبار نیز شرایط سرکوب داخلی و مخالفان را فراهم می آورد. وظیفۀ هر ایرانی آزاده و نیز نیروهای سیاسی مستقل، افشای سیاست های خانمان سوز نظام ولایت فقیه و دفاع از حقوق مردم است.
همبستگی ملی جمهوریخواهان ایران، بر این نظر است که سرنوشت ایران و خاورمیانه، باید بدست مردم ایران و مردم کشورهای آن منطقه رقم بخورد. از تجربه های تلخ و ناگوار و غیرانسانی در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن و.. درس بیاموزیم. تنها تکیه گاه ما باید نیروی مردم ایران باشد، تا پیروزی برای استقرار استقلال، آزادی، مردم سالاری و جدایی نهاد دین از دولت، از طریق جنبش عمومی مردم ایران ممکن گردد.
پیروز باد مبارزات استقلال طلبانۀ مردم ایران،
بر قرار باد آزادی و استقلال،
همبستگی ملی جمهوریخواهان ایران،
۲۵ تیر ۱۳۹۴