back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oکارنامه نامزدهای ریاست جمهوری فلاحیان «وزیر» پیشین واواک که همچنان تحت تعقیب...

کارنامه نامزدهای ریاست جمهوری فلاحیان «وزیر» پیشین واواک که همچنان تحت تعقیب پلیس بین المللی است

5 – «حجت الاسلام» علی فلاحیان کاندیدای متوهم و خود شیفته ریاست جمهوری سال 92: فلاحیان متولد نجف آباد است. او تحصیل کرده مدرسه حقانی است و تربیت شده اساتیدی چون بهشتی – جنتی – قدوسی –  مصباح یزدی است

دارای سوابقی چون: حاکم شرع دادگاه های انقلاب اسلامی آبادان، باختران و خراسان و فرمانده کمیته های انقلاب اسلامی و مسئول اطلاعاتی آن. برادرش در این دوره نیز در گروه اطلاعاتی این کمیته ها بود. قائم مقام واواک در دو دوره وزارت ری شهری.

نظر ریشهری در مورد فلاحیان: «…خوب در کوران حوادث پیچیده ای بودیم و وزارت اطلاعات هم نهادی انقلابی و تازه تاسیس بود و خیلی ها هم موذیانه در مسیر این راه سنگ اندازی می کردند. ترورها، توطئه های داخلی و خارجی و جنایات زیادی هم بود. طبیعی بود که به وجود کسی احتیاج داشتیم که هم اقتدار لازم را داشته باشد و هم جسارت و هم توان کار اطلاعاتی که به نظر من بهترین فرد در آن زمان آقای فلاحیان بود که ایشان را برای پست قائم مقامی وزارت که در اصل ستون سازمان وزارت اطلاعات بود برگزیدیم….»(۱)

 و باز فلاحیان رئیس دفتر بازرسی فرماندهی کل قوا و دادستان ویژه روحانیت و وزیر واواک در دو دوره حکومت هاشمی رفسنجانی بوده و اینک عضو مجلس خبرگان رهبری از حوزه انتخابیه اصفهان است. فهرستی از سوابق کاری او:

۱ راه اندازی بازداشتگاه مخوف امنیتی توحید برای بازداشت و شکنجه مخالفان جمهوری اسلامی.

2- حاکم شرع و مأمور ارتکاب جنایات در سال 60 و بعد از آن

3 – کاشف سعید امامی و گماشتن او به معاونت وزارت و برنامه ریز جنایت های بسیار ویرانساز به فرمان فلاحیان و فتوای شاخه فتوای سازمان ترور.

4 – از عوامل فتوا و فرماندهی ترورهای سیاسی تا سال 76 و بعد از آن

5 – فرماندهی و مدیریت در طراحی بسیاری از انفجارات در ایران از جمله انفجار در حرم امام رضا – انفجار مسجد اهل سنت زاهدان و میدان آب مشهد و

6 – حاکم شرع واواک و یار نزدیک محمدی ریشهری در زمان وزارت او.   

7 – ویران کننده واواک با وارد کردن سربازان گمنام امام زمان به واواک و تاسیس شرکتها و معاملات مالی. به وجود آورنده گروه حاکمان و مفتیان ناصبی شناس از طریق ایجاد دفتر بررسی ها

8 – ترورهای سیاسی، از جمله ترور در رستوران میکونوس برلین. او هم اکنون تحت تعقیب و پلیس بین المللی مأمور توقیف اواست.

8 – طراحی جنایتهای سیاسی شنیع که رﮊیم آنها را «قتل های زنجیره ای» می خواند. در این جنایت، پور محمدی و حسینیان و همکاران او بوده اند.   

9 – عضو برجسته قوه قضاییه و ناظر آن قوه در واواک.  

10 – عضو شورای خبرگان رهبری.  

11 – مدیر موسسه امیرالمومنین و عضو بنیاد همگرایی اندیشه از اعضای باند اطلاعاتی – امنیتی – اقتصادی – سیاسی و

     او از ابتدای انقلاب با حضور در محاکم شرع و دادگاههای انقلاب با خون جوانان وضوی تکلیفی گرفت و سپس در کمیته انقلاب اسلامی و قوه قضاییه و واواک در کلیه جنایات مورد تایید خمینی – خامنه ای – هاشمی – مصباح – خوشوقت و…  دخالت مستقیم داشت اما خود را بری از هر بی عدالتی می داند و مدعی است که موسسه امیرالمومنین را تاسیس نموده تا عدالت علی را در سراسر جهان تشیع و اتحاد جماهیر اسلامی گسترش دهد

در کنار او فامیل و یارانش همواره کمک کار جنایت او بوده اند از جمله:

فلاحیان حسین  حجت الاسلام -– برادر علی فلاحیان و از معاونین وی در دوران وزارت او.

فلاحیان –   محسن – فرزند علی فلاحیان از جمله افراد دخیل در جنایات سیاسی و اقتصادی

معصومی – اکبر – حجت الاسلام، شوهر خواهر علی فلاحیان و مسئول اقتصادی وزارتخانه در آن دوران.

   زمانی که قرار شد فلاحیان وزیر واواک بشود، هاشمی رفسنجانی گفت :….با مجموعه بررسیهایی که کردیم مناسب ترین فرد به نظرمان آقای فلاحیان آمده. اولا به خاطر سوابق طولانی ایشان که تقریبا بعد از انقلاب تا امروزه یکسره در این کار مسئولیت داشته اند و در جاهای مختلف به گونه های مختلف با مسائل امنیتی٬ نیازهای کشور٬ تهدیدها و نیروهایی که دارند کار می کنند آشنایی کامل دارند و شاید یکی از ارکان این وزارت در گذشته هم یعنی مهمترین رکن ایشان بوده اند. از لحاظ صلاحیت شخصی بنده خودم ایشان را خوب می شناسم. از دوران طلبگی تا به امروز، علاقه ای که ایشان به انقلاب دارد و حاضر است جان بدهد برای اینکه این تهدیدها را از اسلام دور بکند، برای ما روشن است و مخصوصا این اواخر من ایشان را مسئول بازرسی ویژه فرماندهی کل قوا کرده بودم که کار کردن ایشان برای من بسیار جالب بود. یعنی جزو زیباترین کارهایی که ارائه می شد در حوزه ما کارهای ایشان بود…»(۵). علی فلاحیان بعد از سخنان هاشمی رفسنجانی خود را به این صورت معرفی کرد

….من به همه این اطمینان را می دهم که در صورتی که بنده به عنوان وزارت اطلاعات انتخاب بشوم در آنجا همانگونه که امام امت فرموده اند، هیچ گروه و دسته ای (در واواک) نفوذ نداشته باشد و برادران ما با کیفیتی که در وزارت اطلاعات هستند و سابقه کار اطلاعاتی دارند و کسانی که اندیشه های بلندی دارند در آنجا اینها با بی طرفی به خدمت خودشان ادامه بدهند و اساس قضیه هم این بوده… »

     و او در مجلس گفت: بنده عرض کردم که در مسائل امنیتی و اجتماعی بنده توانا هستماگر بنده به عنوان وزیر اطلاعات انتخاب بشوم و نمایندگان محترم به بنده رای اعتماد بدهند این را بدانند که آینده ای که تاریک می شود آینده ضد انقلاب است که همین الان هم تاریک است و آینده اش تاریکتر خواهد شد و نه جای دیگر در زمینه مقابله هم اینطوری نیست که فقط مسئله بگیر و ببند باشد و در همانجا متهمی را که دستگیر می کنیم بیشتر در مواضع سیاسی اش، مسائل ایدئولوژیکی اش، مسائل اخلاقی اش رویش کار می شود. این همه مصاحبه هایی را که برادران عزیز دیده اند از متهمین و یا کارهایی که وزارت اطلاعات در این زمینه کردهاینها بیانگر این است که در همانجا هم بگیر و ببند نبوده. یعنی ذهنیت بگیر و  ببند وجود ندارد….»(۶). 

    اما چون بر سر کار آمد، در ادامه کارهای ریشهری، نیازهای رهبر و رئیس جمهور و رئیس مجلس به جنایتها را برآوردجنایات بسیاری را مرتکب شد:

ورود افراد واواک در سازمانهای جاسوسی کشورهای دیگر

قتل های بیشمار

در این باره، حسینیان چنین می گوید:

«….سعید امامی اعتقاد داشت که مخالفین جمهوری اسلامی باید از دم تیغ گذرانده شوند و در این زمینه ها هم تجربه داشت. به هر حال کسی بود که مسئول امنیت کشور بود، صدها عملیات برون مرزی موفق داشته….»

 –انفجار های بیشمار

اعتراف گیری های بیشمار

  فلاحیان که بر سر کار آمد با سعید امامی و دیگر دوستان آنچنان امنیتی برای رﮊیم ولایت مطلقه به وجود آوردند که سید علی خود را مدیون آنها می داند چرا که این باند دست به هر جنایتی برای حفظ رﮊیم و سود خود میزد. به گوشه هایی کوتاه از اعترافات سعید امامی توجه کنیم

سعید امامی: “دستور قتل داریوش فروهر و پروانه اسکندرى را به روال معمول همیشگى حجت‌الاسلام على فلاحیان به من داد. احکام اعدام سایر محاربین قبلا در زمان وزارت فلاحیان صادر شده بود. از مدتها پیش قرار بر این بود که عوامل مؤثر فرهنگى وابسته که توطئه‌ تهاجم فرهنگى را در ایران پیاده می‌کردند و جمعا صد نفر بودند اعدام شوند. حکم حذف 29 نفر از نویسندگان از مدتها پیش مشخص و احکام قبلاً صادر شده بود که در مورد 7 تن از آن عناصر احکام در دوره وزارت على فلاحیان اجرا شده بود. وقتى حکم اعدام فروهر به ما ابلاغ شد، پرسیدیم که تکلیف احکام معطل مانده اعضاى کانون نویسندگان چه می‌شود؟ حاج آقا درى گفتند هرچه سریعتر اقدام شود بهتر است. این بار نیز مثل ماقبل انجام شد با فرق اینکه بجاى ابلاغ از سوى فلاحیان، امور از طریق حاج ‌آقا درى نجف‌آبادى هماهنگ می‌شد

سئوال: آیا این قتل ها توسط اوامر افرادی مانند فلاحیان بود و حکم عمومی حفظ نظام را داشته است یا نه؟ 

سعید امامی: فلاحیان با وجود آنکه خود حاکم شرع بود، اما معمولاً و در موارد حساس، احکام حذف محاربان را شخصاً صادر نمی‌کرد. او این احکام را از آیت‌الله خوشوقت، آیت‌الله مصباح، آیت‌الله خزعلی، آیت‌الله جنتى و گاها نیز از حجت‌الاسلام محسنى اژه‌اى دریافت می‌کرد و بدست ما می‌داد. ما فقط به آقایان اخبار و اطلاعات می‌رساندیم و بعد هم منتظر دستور می‌ماندیم

    سعید امامی در جایی دیگر می گوید: ,…مثلا وقتی باخبر شدیم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولایت امر اهانت می‌کند. آن را ارجاع دادیم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر بگیرید و از مکالمات و ملاقاتهای ایشان نوار تهیه کنید. ما هم بمدت یکسال همین کار را کردیم. متأسفانه حاج احمد آقا به راه یک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحیان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به تردید فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحیان به دیدار آیت‌الله مصباح رفتیم، آقایان محسنی اژه‌ای و بادامچیان هم آنجا بودند البته بعداً حاج آقا خوشبخت هم از بیت آمدند آنجا و نظر جمع بر این بود که نباید به کسانی که با ولی امر مسلمین خصومت می‌کنند، رحم کرد … 

سعید امامی در مورد ترور و قتل فروهرها و جریانات بعدی اینگونه می گوید: از روز قبل من تیم را آماده باش داده بودم و شب قبل هم شبیه سازی عملیات را انجام دادیم، کار در سه گروه انجام شد: گروه اول را خودم سرپرستی کردم و در خیابان ظهیرالسلام مستقر شدیم و زاپاس بودیم تا مسئله ای خلاف برنامه ریزی اتفاق نیفتد. گروه دوم به سرپرستی مصطفی – مصطفی کاظمی – معاون امنیت بود که با نیروهایش در اطراف خانه متمرکز شده بود و رفت و آمدها را زیر نظر داشت. گروه سوم را سید صادق – مهرداد عالیخانی – معاون عملیات سرپرستی می کرد که به داخل منزل رفته بودند. قبلا ما کروکی خانه را داشتیم و مشکلی نبود و تلفن خود منزل را هم چک کرده بودیم و می دانستیم که فقط آن دو نفر در خانه هستند. کار حدود یک ساعتی طول کشیده بود، قرار بر نیم ساعت بود که من نگران شدم با سید صادق تماس گرفتم و علت را جویا شدم که اظهار داشت برای انتقال پروانه فروهر به بالا، مقاومت می کرد. اما کار تمام شده و الان داریم خانه را جستجو می کنیم. بعد از گذشت یک ساعت، سید صادق تماس گرفت و گفت الان در راهیم و کار تمام شد. من باید به ستاد برمی گشتم چون معلوم بود تا ساعاتی دیگر حتما خبر از طریق ناجا به استعلام ما می رسید. بعد از انجام قتل باید گزارش کار داده میشد. فردای آن روز به گمانم دوشنبه بود و طبق روال هر دوشنبه در وزارتخانه ما شورای عالی وزارت داشتیم که از طرف اتفاقا یا طبق هماهنگی (من اطلاعی ندارم) آمده بودند که در آنجا من و آقا مصطفی و سید صادق رفتیم و مشروح عملیات را شرح دادیم، منتها طبیعی بود که چون چند نیروی غیر وزارتی در آن جلسه بودند و هم آنجا بود ما مواردی را ذکر نکردیم که عصر همانروزدر جلسه ای که با حضور حاج آقا دری و حاج آقا فلاحیان در دفتر آقای حجازی تشکیل شده بود، تمام موارد و حتی کشفیات از منزل را ذکر کردیم که آقای حجازی عنوان کردند موید باشید و برای مابقی کار آماده شوید.” 

 

انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۲۸ از ۳۰ اردی‌بهشت تا ۱۲ خرداد ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید