back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oدر «انتخابات» ریاست جمهوری 24 خرداد 92 نیز مسئله اصلی، مسئله جانشینی...

در «انتخابات» ریاست جمهوری 24 خرداد 92 نیز مسئله اصلی، مسئله جانشینی خامنه ای است:

 در «انتخابات» 88، مسئله اصلی، مسئله جانشینی خامنه ای بود. صحبت بیماری او بود و سپاه آماده باش داده بود. بعد از تقلب بزرگ و کودتا، در جمع احمدی نژاد، صحبت از این بوده است که ممکن است خامنه ای تا آخر دوره ریاست جمهوری او، زنده نماند. در روزهای اول، باز نشاندن احمدی نژاد بر کرسی ریاست جمهوری، ربط داده می شد با تدارک اسباب رهبر شدن مجتبی خامنه ای فرزند دوم خامنه ای.

  و در روزهائی که هاشمی رفسنجانی و خاتمی می گفتند می آئیم اگر رهبر موافق باشد، هیچ صحبتی از مسئله جانشینی خامنه ای نبود. کار به آنجا کشید که خاتمی اظهار خوشحالی کرد از احتمال نامزد شدن هاشمی رفسنجانی. هم او گفت: نامزد شدن او وضعیت را بدتر می کند و تازه همان تعداد رأی را که بخواهند بنام نامزد اصلاح طلب می خوانند. سایت امروز (21 اردیبهشت) خبر داد که دو مرجع تقلید، آیات الله سیستانی و وحید خراسانی از هاشمی رفسنجانی خواسته اند نامزد شود. وحید خراسانی در جا تکذیب کرد. در مورد سیستانی نیز، خبر راست نبوده است.

   پیش از آن نیز، خبر دو ملاقات واعظ طبسی با خامنه ای در باب نامزد ریاست جمهوری شدن هاشمی رفسنجانی انتشار پیدا کرد. مسموع نیز شد که هاشمی رفسنجانی همه گونه تضمین به خامنه ای داده است که اگر به ریاست جمهوری برسد، از خط رهبری او پا را بیرون نخواهد گذاشت. با وجود این، خامنه ای کوتاه نیامد. گفته شد که علت عمده کوتاه نیامدن خامنه ای، مسئله جانشینی او است. مجتبی خامنه ای، برغم ضربه ها که خورده است (احمدی نژاد و حکومتش را آشی می دانند که او پخته و پیش روی پدرش نهاده است)، همچنان در تدارک جانشین پدر خود شدن است. با وجود هاشمی رفسنجانی در مقام ریاست جمهوری و پیش آمدن مرگ خامنه ای، مجتبی به احتمال نزدیک به یقین، جانشین خامنه ای نمی شود.   

 

٭ خمینی زدائی بر همان روش است که استالین با لنین بکاربرد:

از نیمه اردیبهشت 92، گروههایی که باید برای ایجاد تشنج و شعار دادن به له یا علیه برخی مقامات در مقبره خمینی به راه بیفتند توسط نیروهای سپاه و بسیج و بیت رهبری آماده شده اند در حالیکه هنوز بیش از یک ماه به تاریخ سال مرگ خمینی باقی مانده است. تا تهیه گزارش تفصیلی، بدانیم که:

از خانواده خمینی، احمد خمینی فرزند او را کشتند و هیچکس دیگر از این خانواده در مقامی از مقامهای رﮊیم نیست. انتظار می رفت حسن خمینی در «انتخابات» 24 خرداد 92 شرکت کند، به او اخطار شد سرجای خود بماند و وارد معرکه نشود

 ●  از «خط امامی » ها کسی در مقامی نمانده است. در میان گرایشهای «اصلاح طلب»، کسانی رانده شده اند که دوره خمینی را «عصر طلائی» می خوانند و خامنه ای و باند او را «منحرفین» واقعی از «خط امام»، می دانند

 ●  در دانشگاه ها، دفتر تحکیم وحدت چه گرایشی که جانبدار دموکراسی شد و خواه گرایشی که همچنان خود را «خط امام»، می خواند، از هرگونه فعالیت ممنوع شده اند و حضور و فعالیت سازمانی ندارند.

 ●  در سپاه، طرفداران «خط امام» چند نوبت تصفیه شده اند و در حال حاضر، کسی از آنها در مقامی از مقامهای فرماندهی نیست.

 ●  تا «انتخابات» خرداد 1388، ایران گیتی ها در نزاع رودرو با یکدیگر نبودند. سازشهای پنهانی (اکتبر سورپرایز و ایران گیتهای امریکائی و انگلیسی و فرانسوی و پرتقالی و اسپانیولی و ایتالیائی و اتریشی و آلمانی و سوئدی و…) را با هم انجام داده اند. هم به مک فارلین، مشاور امنیتی ریگان، پیغام دادند که در صورت اطمینان از حمایت امریکا، حاضرند خمینی را هم بکشند و هم صورت افزون بر 1000 «میانه رو» را به سرهنگ نورث، عضو شورای امنیت ملی امریکا دادند. و هم، کودتای برضد منتظری را انجام دادند و هم با جعل نامه از سوی خمینی و تحت فشار قراردادن «مجلس خامنه ای خبرگان»، خامنه ای را رهبر کردند. اما از آن «انتخابات» بدین سو، ایران گیتی ها با یکدیگر رو در رو گشته اند. اینکه  گفته است هاشمی رفسنجانی عامل امریکا است، عقده حقارت کهنه او است که اینک مجال یافته است سرباز کند: وقتی حضور هیأت مک فارلین در تهران بر ملاء شد و افتضاح ایران گیت در شرق و غرب جهان از پرده بیرون افتاد، محمد خامنه ای و 7 تن دیگر از «نمایندگان» مجلس سئوالی در باره آمدن هیأت مک فارلین و افتضاح ایران گیت، از «وزیر» خارجه وقت (ولایتی، نامزد امروز ریاست جمهوری) کردند. خمینی بر آشفت و این 8 «نماینده» پرسش کننده را «پوچ» خواند. از آن زمان تا این اظهار نظر، محمد خامنه ای، عموماً در بند سکوت بود. با این که در سازشهای پنهانی خامنه ای نیز شرکت داشته است، برادر او، هاشمی را عامل امریکا می خواند. اما هاشمی رفسنجانی را عامل امریکا خواندن، اعلان جنگ است.

در حال حاضر، از خمینی، یک مقبره باقی است و «کیش خمینی» همانطور که استالین، از لنین، جز این باقی نگذاشت. همه استبدادها از این نوع، همین کار را کرده اند. زیرا کانون تمرکز قدرت شدن «رهبر» جدید، باقی نگذاشتن شخصیت ها و گروههای مهار ناشدنی متعلق به بنیاد گذار و وابسته به او را ایجاب می کند

 

انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۲۸ از ۳۰ اردی‌بهشت تا ۱۲ خرداد ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید