٭ مجتبی می گوید: پدرش سید علی فاجعه ساخته است:

  بنا بر اطلاع موثق، به خامنه ای سنجش افکاری گزارش می شود که، بنا بر آن، میزان مشارکت مردم در انتخابات، حد اکثر 30 درصد است. آرای مردم تهران نشان می دهد که سنجش افکار دقیق بوده است. از این رو، او ناگزیر می شود، بگوید: اگر هم نظام را قبول ندارید، بخاطر کشور رأی بدهید. اما چون مشاهده می کنند که صبح روز جمعه، مراجعه به صندوقهای رأی ناچیز است، خود او می گوید رأی مردم حق الناس است و باید صیانت شود و ناطق نوری، مشاور خامنه ای، می گوید: انتخابات یک دوری می شود و من می دانم رئیس جمهوری کیست. اسم نمی برد اما می فهماند که روحانی رئیس جمهوری می شود، سخنان او سبب می شود که بعد از ظهر مراجعه به حوزه ها برای دادن رأی زیاد می شود.

 ☚  بنا بر گزارش از ایران: 

    اطلاع هست که مجتبی خامنه ای از وضعیت به وجود آمده سخت ناراحت شده و گفته است نتیجه حاصل از مهندسی انتخابات، از بی تدبیری پدرم است. چرا که پدرش تا لحظه آخر اصرار داشته است جلیلی باشد. در 22 خرداد قانع می شود قالیباف از صندوق بیرون آید. نظر مجتبی و اکثریت مشاورانش بر قالیباف بوده است. وقتی هم خامنه ای خود را زیر فشار سخت تحریم انتخابات می بیند، از قالیباف به روحانی عبور می کند.

    سخن الله کرم، (در 29 خرداد 92 در مسجد ارک به گزارش روزنامه قانون 1 تیر) در جمع حزب اللهی ها گویائی تمام دارد: روز چهارشنبه، ما به این نتیجه رسیدیم که جلیلی باید بنفع قالیباف کنار برود. سعی کردیم او را قانع کنیم بنفع قالیباف کنار برود. سعی ما به جائی نرسید. نامزدهای دیگر، هرکدام کنار می رفتند، آرایشان بطرف روحانی می رفت. تنها رأی جلیلی بود که بطرف قالیباف می رفت. اگر او بنفع قالیباف کنار می رفت، نتیجه انتخابات این نمی شد که شد. این سخن هم با این خبر می سازد که عبور از جلیلی به قالیباف در روز 4 شنبه 22 خرداد بعمل آمده است و هم با اطلاع دیگری می خواند که بنا برآن، از آغاز، بنا بر بیرون آوردن نام روحانی از صندوق بوده است. الا این که اگر هدف از مهندسی انتخابات این بوده که روحانی از صندوق بیرون بیاید، خامنه ای به اندازه الله کرم می دانسته است که رأی به «ولایت مطلقه فقیه و تهدید زدائی» همان رأیی است که به جلیلی داده می شود. بنا براین، می دانسته است یکی از نتایج انتخابات مهندسی شده، اجماع برضد ولایت فقیه و سیاست او می شود. به سخن دیگر، وضعیت رﮊیم ولایت فقیه، بیش از آن خراب بوده است که تصور شود. رﮊیم در استیصال بوده است.

● بعد از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، وضعیت در «بیت» بهم می خورد. مجتبی وقتی می بیند نمیتواند اوضاع را به سامان کند، از پدرش می خواهد هاشمی رفسنجانی را به صحنه انتخابات برگرداند. اما او بهیچ وجه زیر بار نمی رود. 

● دلیل اینکه آرا را هم آنقدر دیر اعلام کردند این بود که دعوا در بیت ادامه داشت. عاقبت روی فرد مورد نظر نمی توانند به تفاهم برسند (در حالیکه قرار بوده در صورتی که تعداد زیادی از مردم رای بدهند-که داده اند- روحانی را با فرد مورد توافق به دور دوم بفرستند و در آن مرحله با حساب اینکه همه اصول گراها پشت قالیباف هستند، به سود قالیباف تقلب کنند). سرانجام رأی خامنه ای بر این می شود مهندسی در حد اعلان روحانی با درصد پائین انجام بگیرد.  

    پس از اخذ تصمیم، شروع می کنند به اعلان نتایج شمارش آرا. کم کم با دستکاری در آراء، به نحوی که مشخص نشود، آراء را اعلام می کنند. به ترتیبی که هر لحظه بتوانند  نظرشان را اعمال کنند. تا اینکه بهنگام غروب، هاشمی رفسنجانی پیغام میدهد که این بساط را جمع کنید و آرا را اعلام کنید و الا من از همه حوزه ها و آرا خبر دارم و آن را اعلام خواهم کرد. نیروهایش هم در بیرون وزارت کشور حضور داشته اند. سرانجام، شب هنگام، آراء را با دستکاری اعلام می کنند .

 ● جالب اینست که نسبت آرای روحانی را کم کرده اند یعنی آرای او حدود 65 درصد آرای رأی دهندگان بوده است (طرفداران او گفته اند 62 در صد). این کار 3 دلیل عمده داشته است – هاشمی رفسنجانی هم برای همین واکنش نشان داده است – یکی اینکه دستشان باز باشد و در جریان  اعلان آرا، اگر توانستند توافق کنند او را به دور دوم بفرستند. دیگر اینکه او را متزلزل کنند و او نتواند به اکثریت قاطع مردم اتکایی داشته باشد ( اگر جایی خواست با مردم همراهی کند و با خواسته های آنان)و نیز در تشکیل کابینه او را در فشار بگذارند.و سوم اینکه بر مردم هم راه اعتراض را ببندند. قبلاً هم اعتراض را ممنوع کرده بودند. باوجود این، هاشمی رفسنجانی قبلاً گفت آرای روحانی بیشتر از 60 درصد است.

نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۱ از ۹ تا۲۳ تیر ۱۳۹۲