back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oدر «انتخابات» تقلب شده است یا نشده است؟ - آیا «انتخابات» از...

در «انتخابات» تقلب شده است یا نشده است؟ – آیا «انتخابات» از آغاز تا پایان مهندسی شده است؟- دو اطلاع مهم:

انقلاب اسلامی: هرگاه مردمی بخواهند رأی آنها ارزش پیدا کند و نیز مسئولیت رأی خود را بپذیرند، بیشتر از این، اگر بخواهند رأی وسیله اظهار حق انتخاب آنها باشد و بدانند در دروغ و با دروغ زندگی کردن، ماندن در مدار بسته انحطاط است و بخواهند به آنها دروغ گفته نشود، می باید نسبت به شمار رأی ها که داده می شوند و رأی ها که داده نمی شوند، حساسیت تمام داشته باشند. وقتی رﮊیم استبدادی از نوع ولایت مطلقه فقیه است، صحت ارقام اهمیتی دو چندان پیدا می کند. هم از نظر مسائل حیاتی که کشور با آنها روبرو است و هم بلحاظ جهت یابی  تحول نظام سیاسی و هم  بدین خاطر که تن دادن به زبان قدرت و دروغ، تن دادن به انفعال و مسلط کردن رﮊیم برخود است. واقعیت آنسان که روی داده است، ما را آگاه می کند از اندیشه های راهنما که جامعه به آنها اقبال کرده است و نیز راستگوئی مدعی ها. توضیح این که هرگاه جامعه به حق انتخاب و حق خود بر در دست گرفتن تغییر خود از راه رشد، اهمیت داده باشد، بیان استقلال و آزادی توجه او را به خود جلب کرده است. و اگر بدون لحاظ کردن این حق، رأی داده باشد، بیان های قدرتی به رواج هستند که برغم اختلاف در صورت، در محتوی یکی هستند (همانطور که از لائیک و ضد اسلام و میانه رو و اصلاح طلب ونظرگاه های خویش را ا زیاد بردند و حامی روحانی شدند). بیهوده نیست که در این «انتخابات» کلمه ای از حق انتخاب انسان نگفتند و کوشیدند رأی دادن را حق کنند و جانشین حق انتخاب کنند

     و نیز، از دید کسانی حق انتخاب را حق هر انسان و خود را موظف به دفاع از این حق می دانند، بلحاظ ارزشی که برای رأی بمثابه روش عمل به حق قائل هستند، از حق آنها که رأی داده اند و آنها که رأی نداده اند، دفاع می کنند. از این رو اصرار دارند، واقعیت (در اینجا میزان مشارکت در دادن رأی و کیفیت آراء) را همان سان که هست بیابند و اظهارش کنند. اما آنها که مردم را مکلف بیش نمی دانند و رأی دادن را تکلیف آنها می شمارند، بنابر این که رأی دادنها برابر دلخواهشان باشد، کم و زیاد کردن آراء را واجب می شمارند و صد البته اعتراضی هم به تقلبی بوده آن نمی کنند. بنگرید به رویه آنها که «انتخابات» سال 88 را بعد از آن که نتایج اعلان شده موافق دلخواهشان نشد، تقلبی خواندند و این بار، باوجودی که بدون کمترین تردید میزان مشارکت در دادن رأی کمتر آن بار بوده است، از سخن گفتن در باره تقلب در انتخابات، دم فرو بسته اند.

     به خاطر دفاع از حق انتخاب و ارزش رأی و نیز برای پرهیز از خطری که تقلب می تواند برای کشور داشته باشد و برای دفاع از حق دانستن حقیقت و در مقام مبارزه با دروغ، تا توانسته ایم، با بکار بردن انواع روشها، کوشیده ایم میزان واقعی مشارکت در «انتخابات» راب دست آوریم:   

 

٭ در تهران، چند درصد صاحبان حق انتخاب، رأی داده اند؟:

● در 26 خرداد 92، بولتن نیوز (متعلق به سپاه) از قول فرهادی، فرماندار تهران به خبرگزاری فارس (باز متعلق به سپاه) آورده است که در انتخابات انجمن شهر، 45 درصد رأی داده اند. او برای این که درصد رأی دهندگان را بالا ببرد، شمار واجدین شرائط رأی دادن در شهر تهران را پائین آورده و گفته است تعداد واجدین شرائط رأی دادن در این شهر، 4 میلیون و 700 هزارتن هستند. 

     او غافل بوده است که براتلو، «رئیس ستاد انتخابات»، باز به خبرگزاری فارس گفته است: « تعداد واجدین شرایط رأی دادن در شهر تهران 6 میلیون و 403 هزار و 308 نفر و در استان تهران 9 میلیون و 737 هزار و 565 نفر هستند». برابر آمار گیری سال 1390 نیز ارقام براتلو صحیح هستند

     اما 45 درصد 4 میلیون و 700 هزار واجدین شرائط رأی دادن، 2 میلیون و 115 هزار نفر می شود (آمار رسمی 2.2 میلیون). این تعداد رأی دهنده نسبت به 6.4 میلیون، تعداد رأی دهندگان در شهر تهران، 33 درصد می شود.

و چون سایت متعلق به مهدی هاشمی، درصد سازی را لو داد، وزارت کشور و ستاد انتخاباتی سکوت گزیدند اما دستگاه تبلیغاتی رﮊیم این توجیه را ساخت: 2.2 هزار رأی شمارش شده 46 درصد 4.6 میلیون رأی بود. اما با شمارش بقیه آراء 46 درصد حدود 5 میلیون نفر می شود. اما 46 درصد 5 میلیون رأی 2.3 میلیون رأی می شود. بنا بر این که براتلو، دارندگان واجدین شرائط رأی در شهر تهران را 6.4 میلیون گفته است و بنابر آمارگیری سال 90 صحیح است، درصد کسانی که در شهر تهران رأی داده اند، حد اکثر 35.5 درصد بوده است

اما بنابر رقمهائی دیگری، نامزدها در تهران، بر روی هم 2.762 میلیون رأی داشته اند. نسبت به 6.4 میلیون دارندگان حق انتخاب، 43.3 درصد می شود. بدیهی است که رقمها مربوط به شهرستان تهران هستند که برابر آمارگیری سال90، حدود 7.3 میلیون صاحب حق انتخاب دارد. بنا بر این، برفرض که آراء مهندسی نشده باشند، 37 درصد تهرانی ها به 6 نامزد رأی داده اند

      اما آرای جلیلی، اگر هم بر آن نیفزوده باشند، 321324 رأی است. این آراء که رأی مستقیم به خامنه ای هستند ( اسلام ناب خلاصه می شود در ولایت مطلقه فقیه و تهدید زدائی) نسبت به دارندگان حق انتخاب در تهران، 4.4 درصد است. بدین قرار، برضد ولایت مطلقه خامنه ای و بحران سازیهای او، اجماع ملی وجود دارد. طرفه این که آرای او در سطح کشور، ولو بر آنها افزوده نشده باشد، باز 7 درصد است. بدین قرار، رﮊیم ولایت مطلقه فقیه، همچنان در کشور، در اقلیت محض است.  

و باز، بنا بر قول مرتضی تمدن در 24 خرداد: «تعداد 11 هزار و 959 صندوق اخذ رای و 5 هزار و 882 شعبه اخذ رای در استان تهران برای برگزاری انتخابات تدارک دیده‌ایم». و رضوانی، مدیر کل سیاسی انتخابات لرستان، گفته است:  «منظور از شعبه اخذ رای مشترک شهری این است که در هر شعبه دو صندوق اخذ رای انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهری پیش بینی شده است». با وجود این، در تهران، شماری از حوزه ها دو صندوق برای ریاست جمهوری داشته اند

     بنا بر این، بطور متوسط هر شعبه 2 صندوق رأی داشته است. یکی برای ریاست جمهوری و یکی برای شورای شهر. متوسط آرای اخذ شده در شعبه ها را محاسبه کرده اند، 

    پرسیدنی است که چه گونه ممکن است مردم بقیه کشور، دو برابر مردم تهران رأی داده باشند؟

اما علت همراه کردن «انتخابات» ریاست جمهوری با انتخابات انجمن شهر، این بود که شمار بیشتری برای رأی دادن به پای صندوقهای رأی بروند. پس اگر فرض کنیم همه آنها که در انتخابات انجمن شهر شرکت کرده اند، در «انتخابات» ریاست جمهوری نیز شرکت کرده اند و با توجه به این که هر رأی دهنده دو رأی می دهد و باید دو تعرفه بگیرد و دو ورقه رأی بنویسد و در صندوق بیاندازد، بر اساس آماری که فرهادی بدست داده است، در هر 3:20 دقیقه، دو رأی به دو صندوق انداخته شده اند. پیش از این که بر پایه این زمان رقم رأی دهندگان کشور را محاسبه کنیم، بر اساس اطلاع دقیق، از حوزه ای که 1000 رأی در 15 ساعت اخذ کرده است، شمار رأی دهندگان در کشور را محاسبه می کنیم:

نشریه انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۱ از ۹ تا۲۳ تیر ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید