back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمگزارش‌ها و تحلیل‌ها oرئیس جمهوری پیشاروی ولایت مطلقه سپاه حاضر در تمام ارکان دولت:

رئیس جمهوری پیشاروی ولایت مطلقه سپاه حاضر در تمام ارکان دولت:

    با به قدرت رسیدن حکومت احمدی نژاد و تایید «رهبر»، سپاه کنترل برخی دیگر از امور را بر عهده گرفت. کار مهار اقتصاد و سعی در سلطه بر دولت از کودتای خرداد 60 شروع شد. با پایان یافتن جنگ، بخاطر نقشی که سپاه در رساندن خامنه ای – در مقام دستیار هاشمی رفسنجانی – به «رهبری» و این واقعیت که ستون فقرات رﮊیم شده بود، دایره دخالت سپاه در قلمرو دولت و اقتصاد گسترده تر شد. در حال حاضر، در درون دولت (هر سه قوه) هر تغییری حکومت را با سپاه رویارو می کند. در این جا، قلمروهائی را شناسائی می کنیم که کمتر در معرض دید هستند:

 

٭ سپاه و امور فرهنگی – نظامی – امنیتی:

 

بنابر ادعای سعیدی، نماینده خامنه ای در سپاه: سپاه علاوه بر وظایف معمول و تعریف شده به طور خاص نهادی است جهت حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی لذا شاخصه منحصر به فرد نظامی گری در مورد سپاه جواب نمی دهد و باید ابعاد مختلف دیگر آن را نیز مطرح کرد. سپاه در حوزه های امنیتی، نظامی و فرهنگی فعالیت می کند. از این رو به طور مشخص باید گفت سپاه علاوه بر فعالیت های امنیتی و نظامی، ماهیتی فرهنگی نیز دارد:

سپاه و امور فرهنگی – سعیدی در این مورد میگوید: «… مروری بر تاریخ انقلاب های جهان در گذشته و امروز نشان می دهد بسیاری از تهدیدهای مورد توجه انقلاب ها ماهیتی فرهنگی و سیاسی داشته است. گرچه تهدیدات امنیتی و نظامی نیز همواره مطرح بوده اند ولی انقلاب ها از ناحیه تهاجمات فرهنگی و سیاسی بیشتر ضربه خورده اند تا تهدیدات نظامی و امنیتی. 

…مهم ترین عامل توقف و شکست انقلاب حضرت موسی، تهاجمات و تهدیدهای فرهنگی بود به طوری که تمام ایده ها و آرمان های انقلاب در جامعه بنی اسرائیل را دچار تغییر کرد و جریان سامری را نیز کم و بیش همه می دانند که چگونه او با ابزارهای فرهنگی جامعه را به اغوا کشاند و یک جامعه توحیدی را به گوساله پرستی تبدیل کرد. لذا تمام انقلاب های توحیدی در معرض خطرات فرهنگی قرار دارند و نهادها و دستگاه هایی باید وجود داشته باشند تا در مقابل این خطرات ایستادگی کنند و تلاش گسترده ای داشته باشند جهت تعمیق باورها و فرهنگ انقلاب، که پدیده رجعت و استحاله فرهنگی تکرار نشود. در سال های اخیر نیز پدیده انقلاب های رنگین زنگ خطری است برای انقلاب ها. 

…با توجه به این نوع تهدیدات فرهنگی لزوم یک نیروی انقلابی در جهت واکسینه کردن مردم برای مقابله با خطرات کاملاً محسوس است و از این حیث سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با حداکثر ظرفیت سعی در حفظ ارزش های انقلاب اسلامی و توحیدی دارد.

  …در بخش فرهنگی نیز سپاه می تواند نیروی معین نهادهای فرهنگی همچون صدا و سیما، سازمان تبلیغات و سایر مراکز فرهنگی و هنری باشد زیرا تمام این مراکز جمعاً نمی توانند پاسخگوی نیازهای فرهنگی جامعه باشند.

   یکی از مهم ترین وظایف سپاه و بسیج در شرایط صلح، سازماندهی فرهنگی بسیج 20 میلیونی است تا با تعمیق باورها در تک تک پاسداران و بسیجیان بتوانند حالت بازدارنده در برابر تهدیدات دشمن به وجود آورند. با وجود تمام تلاش هایی که در این حوزه صورت گرفته است ولی باز وضعیت بسیج 20 میلیونی رضایت بخش نیست و ما با آرمان امام در این خصوص فاصله داریم».

    دخالت سپاه در فرهنگ، بنا بر این که فرهنگ فرآورده خلاقیت انسانهای عضو یک جامعه در وطن است و بنابر ویژگی های فرهنگ استقلال و آزادی، مداخله دادن سپاه، جز از راه محدود کردن دایره ابتکار و ابداع و کشف و خلق، نمی تواند بعمل آید. این مداخله به اشاعه ضد فرهنگ قدرت می انجامد و بکار آن می آید که افراد سپاه و بسیج را شستشوی مغزی دهند و بخدمت رﮊیمی مایل به توتالیتاریسم درآورد.

سپاه و امور نظامی: در این رابطه سعیدی می گوید: سپاه نیروی معین بسیاری از دیگر نهادها است: مثلاً نیروی معین ارتش در حفاظت از مرزها است. به عبارتی وقتی شرایط کشور بحرانی باشد و ارتش به تنهایی نتواند از انجام این وظیفه برآید، سپاه به کمک ارتش می آید و وارد عرصه می شود.

سپاه و امور امنیتی- سعیدی نقش سپاه در امور امنیتی را اینگونه بیان می کند: «… در حوزه های امنیتی و اطلاعات نیروی معین وزارت اطلاعات (واواک) است. زیرا سپاه و بسیج با شبکه گسترده ای که در اکثر شهرها و نقاط کشور دارند می توانند با دستیابی به منابع مختلف اطلاعاتی به وزارت اطلاعات کمک کنند. 

     سعیدی در پاسخ به پرسشی میگوید: «…وزارت اطلاعات و حفاظت اطلاعات و بخش اطلاعات سپاه هر کدام وظایف تعریف شده ای دارند. وزارت اطلاعات وظیفه کلان اطلاعاتی و امنیت داخلی همچون مبارزه با اقدامات جاسوسی را بر عهده دارد. اما سپاه و بسیج به لحاظ امکانات و گستره وسیعی که تحت کنترل دارند می توانند هرگونه اخبار و اطلاعاتی که مورد نیاز وزارت اطلاعات است را در اختیارشان قرار دهند ولی در هر حال نیروی اقدام کننده وزارت اطلاعات است و حفاظت اطلاعات سپاه نقش کمک و معین را ایفا می کند …اگر با تعامل و همکاری با خود وزارت اطلاعات باشد، منعی ندارد. 

    هرچند ممکن است در نقاطی وزارت اطلاعات با بخش اطلاعات یا حفاظت اطلاعات سپاه با اختلافاتی مواجه باشند. همان طور که در سایر مراکز و قوا ممکن است این اختلافات بروز کند ولی در کل این نوع مشکلات پایدار نیست. هرچند در شرایط بحرانی ممکن است اطلاعات سپاه مستقیماً وارد عمل شود. مثلاً در ماجرای قتل های زنجیره ای چون دستگاه اطلاعاتی از درون متلاشی شده بود لازم بود اطلاعات سپاه مستقیماً عمل کند تا شرایط عادی و معمولی برقرار شود».

      سعیدی اعترافات خوبی در این مورد می کند: در شرایط بحرانی سپاه مستقیما عمل می کند و نمونه آن را قتل های زنجیره ای می خواند. اما او خوب می داند که سپاه و اطلاعات سپاه در بسیاری از دستگیری ها و قتل ها و ترورها بدون اطلاع دیگران وارد عمل می شود و راسا اقدام می کند. سعیدی خواسته یا ناخواسته سخن از وجود اطلاعات موازی به میان می آورد. تا به حال کسی به این صراحت از وجود دو دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی و سرکوب سخن نگفته بود. جنایتهای سیاسی که رﮊیم به آنها «قتلهای زنجیره ای » نام داده است، بدون دخالت دستگاه ترور سپاه شدنی نبودند. قتلها با دستور خامنه ای انجام گرفتند و اجرای دستور نیز به مشارکت گروه ترور سپاه در اجرای دستور و ارتکاب جنایتها داشت. 

سپاه و امور انتظامی: سعیدی میگوید : «…از سوی دیگر در بخش امنیتی شهرها سپاه نیروی معین نیروی انتظامی است و در شرایطی که نیروی انتظامی نیاز به نیروهای کمکی داشته باشد سپاه یاری رسان آنها خواهد بود. طبیعی است حضور بسیج و سپاه در جای جای کشور می تواند بسترساز امنیت و نظم کشور باشد. یعنی در عین آنکه سپاه و بسیج یکسری وظایف معمول و تعریف شده مستقل دارند در زمان های لازم به سایر بخش ها کمک می کنند.

سپاه و امور انتخاباتی: سعیدی در این باره می گوید: «… این جزء شاخصه های یک نهاد انقلابی است که از جمله وظایفش حفظ دستاوردهای انقلاب است لذا سپاه ضمن آنکه اصل ورود در عرصه انتخابات و مشارکت همگانی را جزء وظیفه ذاتی خود فرض می کند، سعی دارد هدفمند و آگاهانه کاندیداها را به نیروهای خود و جامعه معرفی کند تا فریب ها و اغواها در انتخابات خنثی شود. 

     …صحبت ها و فرمایشات امام خمینی(ره) را نباید تحریف کنیم. ایشان هیچگاه نفرمودند نیروهای مسلح کار سیاسی نکنند بلکه تاکید داشتند نیروهای مسلح کار حزبی و جناحی نکنند و احزاب نیز سپاه و بسیج را جولانگاه خود ندانند.

    ما طبق نصیحت های امام خمینی (ره) عمل می کنیم و به حدود و ثغوری که ایشان تعیین کرده اند، پایبندیم. از این رو به سیاست و تغییر و تحولات جامعه حساس هستیم بدون آنکه کار حزبی و جناحی کنیم زیرا این بخش جزء قلمرو ممنوعه نیروهای مسلح است ولی اگر ما گفتیم به متدینین رای دهید، چون رهبرمان فرموده اند به مومنین و انقلابیون رای دهید، این کار حزبی است؟ قطعاً چنین نیست. 

    …ما به این شکل کار سیاسی می کنیم و بی تفاوت نمی نشینیم. از سویی دیگر وقتی می گوییم اصولگرایی، منظورمان یک حزب و گروه خاصی نیست بلکه یک اصطلاح مبنایی است زیرا حزب یک مرامنامه و اساسنامه مشخص دارد و از کاندیدایی خاص هم در هر دوره حمایت می کند. اما ما با این نوع فعالیت های حزبی مرز داریم. ما فقط به اصول اشاره می کنیم مثلاً می گوییم به متدینین و مومنین یا حزب اللهی ها رای دهید که مواضع شان در برابر امریکا محکم است و پایدار یا در مورد فلسطین موضع حمایت قطعی دارند.

    … اول باید حرف امام را عیناً نقل کرد که در این صورت ایشان هیچ گاه نگفتند نیروهای مسلح کار سیاسی نکنند بلکه فرمودند من زنده باشم یا نباشم نباید بگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد. آیا بسیج و سپاه مخاطب این جمله نیستند؟ پس آنها به عنوان یک نهاد انقلابی چه وظیفه ای دارند؟

    …ما تعریفمان از اصولگرایی و شاخص های آن روشن است. اصولگرا یعنی کسی که با توجه به آموزه های دینی و مذهبی پیرو آرمان های امام و رهبری است و به اصول و مبانی جمهوری اسلامی و حکومت دین پایبند است …سپاه و بسیج به این معنا از اصولگرایی و اصولگرایان حمایت می کنند بدون آنکه وارد منطقه ممنوعه احزاب شوند. حزب نیز تعریف و مصداق مشخصی دارد. ما اصولگرایی را همان حزب اللهی می دانیم نه یک مرام حزبی و جناحی خاص.

    … سپاه نیز به دنبال اصول و خطوط امام حرکت می کند و از منویات رهبری تبعیت می کند و در خارج از این چارچوب هیچ اقدامی را مجاز نمی داند. هنجارشکنی های دوران اصلاحات خارج از این چارچوب ها قرار می گرفت.

    …اصولگرایی از این منظر یعنی بازگشت به اصول اولیه و دیدگاه های امام که باید در جامعه جاری و ساری باشد؛ اصولی که از دل حوزه علمیه قم، روحانیت و دانشگاهیان برمی آید و متناسب با فرهنگ دینی و اسلامی مردم است این همان چیزی است که مردم به آن رای داده اند و مقام معظم رهبری نیز در دیدار اخیری که در هفته دولت با دولتمردان داشتند، شاخصه های آن را تعریف کردند. از نظر ایشان اصولگرایی 18مولفه دارد که مهم ترین مورد آن احیای گفتمان حضرت امام خمینی است بنابراین مادامی که اصولگرایی به معنای اصول دین گرایی باشد مورد تایید و تاکید ما است بدون آنکه وارد مصداق خاصی شویم.

     …ما در هر انتخاباتی یکسری کار اساسی را در نظر می گیریم: 

1-نخست ایجاد بستر مناسب جهت مشارکت فعال پاسداران و بسیجیان کشور که متناسب با خواست رهبر انقلاب است  

2-ایجاد فضاسازی برای هدفمند کردن رای ها با ارائه شاخص ها و معیارها. 

    در این بخش، سپاه وظیفه ویژه یی را ایفا می کند تا بتواند فضا را شفاف کند. زیرا در حال حاضر تغییراتی نسبت به گذشته به وجود آمده است که انتخاب درست را مشکل می سازد. مثلاً در صدر اسلام انتخاب رهبری کاملاً نظام مند و مشخص بود. 

…انتخاب رهبر با ذات تعالی و پیامبر صورت می گرفت و مردم در یک بیعت رای کلی به رهبر جامعه می دادند مانند اتفاقی که در رفراندوم جمهوری اسلامی صورت گرفت که به نوعی بیعت مردم با امام و انقلاب بود. 

    …اما به گمان من ما در حال حاضر در دموکراسی افراط کرده ایم حتی انتخاب رهبر نیز از طریق رای مردم توسط مجلس خبرگان صورت می گیرد و سرنوشت قوه مجریه و قوه مقننه نیز با رای مستقیم مردم مشخص می شود.

    … در حال حاضر تقریباً تمام ارکان نظام توسط رای مردم تعیین می شود و ماهیت اسلامیت نظام که همان خبرگان و نظام ولایت فقیه است هم به نحوی دیگر با رای مردم ارتباط دارد. در زمان ما اسلامیت نظام و احکام خدا به رای مردم واگذار شده است و دقیقاً به همین دلیل است که رای دادن در نظام جمهوری اسلامی بالاترین تکلیف برای هر ایرانی محسوب می شود. 

   …سپاه و بسیج نیز بر این اساس تمام تلاش خود را در انتخابات خواهند داشت تا رای های مردم آگاهانه و هدفمند باشد تا در پاسداری نظام و انقلاب خللی به وجود نیاید. اما باز تاکید می کنیم سپاه و بسیج هیچ نقشی در تعیین مصادیق در انتخابات ندارند.

   برای این که بدانیم سعیدی چه می گوید، یکبار دیگر، به قولهای « بزرگان نظام» مراجعه می کنیم:

1- خمینی: «مردم ناقص‌اند و نیازمند کمال‌اند وناکامل‌اند، پس به حاکمی که قیم امین صالح باشد محتاجند». (ولایت فقیه یا حکومت اسلامی،روح‌الله الموسوی الخمینی، بی‌نا، بی‌تا‌، ص 58)

2 – خمینی: «ولایت فقیه واقعیتی جز قرار دادن و تعیین قیم برای صغار ندارد.» (ولایت فقیه، روح‌الله الموسوی الخمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ نهم، تابستان 78،ص41 )

3- خمینی: «اگر فقیه عالم و عادل بپاخاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که پیامبر در امر اداره‌ جامعه داشت دارا می‌باشد، و بر همه‌ مردم لازم است که از او اطاعت کنند». ( ولایت فقیه، ص37 )

5 – خمینی: «استعمارگران فرهنگ اجنبی را میان مسلمانان رواج دادند و مردم را غرب‌زده کردند. این‌ها همه برای این بود که ما قیم و رئیس نداشتیم». ( ولایت فقیه،ص51 )

6- جنتی: «ولی فقیه نسبت به جان و مال و ناموس مردم اختیار دارد. همان اختیاری که پیغمبر اکرم (ص) داشت. فقیه این مقام و ولایت را به منظور حفظ مصلحت امت دارد». (سمینار ولایت فقیه در ساری، رادیو تهران، اخبار ساعت 20 روز 29 اردیبهشت 1361 )

7 – جنتی: «ملت به عنوان ایتام محسوب می‌شوند و عالمان در حکم قیم و والیان امر هستند که کار رسیدگی به تمام امور مردم را دارا هستند». ( گردهمایی ائمه جمعه،8/11/77 )

8- مصباح یزدی:«ولی فقیه در حکومت اسلامی مشروعیت خود را از خدا می‌گیرد«. (خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۸۵/۰۴/۲۶ )

9- مصباح یزدی: «اگر جایی در بیابان خلوتی دور از چشم پلیس کسی به خدا و پیغمبر و اسلام اهانت کرد و شما دسترسی به پلیس در بیابان ندارید، اهانت به مقدسات اسلامی حکمش اعدام است و در جایی که تشکیل دادگاه برای چنین فردی میسر نباشد هر فرد مسلمانی موظف است شخصا اقدام کند این همان فتوای امام در مورد سلمان رشدی است ». (خشونت‌ و بحران‌ سازی‌ در مدیریت‌ استراتژیک‌ – ح‌ پناه‌ – فروردین‌ 1378 ، نشریه صبح شماره ‌ 91 ، صفحه ‌ 36 ) 

10- مصباح یزدی: «وقتی مردم احساس کنند که کیان اسلام در خطر است و توطئه ای علیه نظام اسلامی در کار است. یک وقت دولت اسلامی این توطئه را می شناسد و قبول دارد چنین توطئه ای در کار است وظیفه اش است که خودش اقدام کند. یک وقت اقدام می کند و اقدام او کافی نیست و مردم هم باید کمک کنند همانطور که در خواباندن این ﺁشوب هیجده تیر مردم هم مشارکت کردند و این ﺁشوب به تنهایی به دست قوای دولتی خوابانده نمی شد. اخیرا مسئولین هم تصریح کردند که این کار به همت بسیجی های عزیز انجام گرفت و یک جایی که اساس نظام در خطر باشد مردمی اگر با دلایل قطعی برایشان ثابت شد که توطئه ای علیه نظام اسلامی در کار است و می خواهند این نظام را بر اندازند دیگران به هر دلیلی توجه ندارند یا به صلاح خود نمی دانند اگر مردم قطع پیدا کردند خودشان باید اقدام کنند. این هم از مواردی است که توسل به خشونت جایز است. ( خشونت‌ و بحران‌ سازی‌ در مدیریت‌ استراتژیک‌ – ح‌ پناه‌ – فروردین‌ 1378، نشریه صبح شماره ‌91، صفحه ‌ 36 ). 

11- مصباح یزدی: «اگر تحقق اهداف اسلامی بجز از راه خشونت امکان پذیر نباشد این کار ضروری است». (صبح امروز، 17/3/78

12 – خزعلی: «این چه حرفى است که مىگویند اگر مردم خواستند. مردم چه کاره اند؟ مردم احکام خدا را اجرا مىکنند. مردم محترم و عزیزند اما براى اجراى احکام خدا، نه براى بر هم زدن احکام خدا». ( یا لثارات الحسین، شماره80، ص4 ) 

13- خزعلی: « قانون اساسی می‌گوید قوای ثلاثه زیر نظر ولایت فقیه است. شما وقتی ولایت فقیه را قبول نداشته باشید 20 میلیون که هیچ 30 میلیون هم رای بیاورید تا این رای به تایید مقام ولایت نرسد معتبر نیست». (روزنامه خرداد، 5/3/78 )

خزعلی:«ما در شورای نگهبان مواظب هستیم تا جوانان طعمه جهنم نشوند. شورای نگهبان وقتی در مورد مساله ای اظهار نظر می‌کند و می‌گوید درست است دیگر تمام شد و اگر گفت باطل است دیگر تمام شد».(خرداد11/3/78 )

14 – بهشتی: «چرا جامعه عصر امام صادق جامعه صحیح و سالم اسلامی نبود؟ چون ولایت فقیه نداشت». (رسالت، 13/11/1375)

   این نظرها در باره صغیر بودن مردم و بسط ید «ولی فقیه» بر جان و مال و ناموس مردم در سپاه القاء شده اند و می شوند. آنچه سعیدی می گوید نیز روشن است: 

1 – پاسداری از انقلاب یعنی حمایت قاطع از «اصول گرائی» و مخالفت قاطع با اصلاح طلبی. از دید او، آن حمایت و این مخالفت نه دخالت در سیاست است و نه دخالت در انتخابات بسود «مصادیق». و واقعیت روی داده می گوید این سران سپاه بوده اند که تشخیص داده اند کدام نامزد مصداق اصول گرائی است (مورد ناطق نوری و مورد احمدی نژاد و مورد نامزدهائی که از میانشان، روحانی شد «رئیس جمهوری»).

2 – و می گوید به عقیده او در دموکراسی زیاده روی شده است. زیرا همه مقامها انتخابی هستند. این امر که او طلبه بوده و منطق ارسطوئی را خوانده و صورت را به جای محتوا بکار می برد، بکند، نقشی که به سپاه در تمامی قلمروها می دهد، دروغگوئی او را آشکار می کند. اگر همه مقامها انتخابی هستند و رﮊیم دموکراتیک است، چه نیاز به سپاه و همه کاره کردنش؟ 

3 – باز او به صراحت می گوید که از جمله وظایف سپاه مهار رئیس جمهوری و حکومت است. می دانیم که سپاه این نقش را هم در حکومت خاتمی داشته است و هم در حکومت احمدی نژاد. در این حکومت در حکومت حضور داشته و وزارت خانه هائی را تصدی می کرده است که خامنه ای به آنها نظر داشته است: وزارت نفت و وزارت دفاع و واواک و وزارت ارشاد. در وزارت خارجه نیز سپاه قدس و واواک حضوری تعیین کننده دارند.

4 – پاسداری انقلاب اینک شامل تصدی کار واواک و نیروی انتظامی و نهادهای فرهنگی و نیز تصدی اقتصاد و مهار سه قوه. اما این تصدی ها واقعیت ولایت مطلقه فقیه را عیان می کنند: ولایت مطلقه فقیه ولایت مطلقه عنصر مسلح و زور بدست می گشت و گشته است. نه تنها روحانی – اگر هم ریاست جمهوریش حاصل مهندسی نبود که سران سپاه در تهیه و اجرایش نقش تعیین کننده داشته اند – باوجود این تصدی ها کاره ای نیست، بلکه هر اصلاحی با خلع ید از سپاه آغاز می شود و روحانی بدین کار توانا نیست.  

انقلاب اسلامی: غیر از آن بخش از اقتصاد که سپاه بطور مستقیم تصدی می کند، بنیاد مستضعفان و نیز «اموال رهبری» را هم اداره می کند. حاصل اقتصاد مصرف محوری که نقشش ایجاد رانتهای بزرگ برای رانت خوارها است، وضعیت اقتصادی است که اقتصاددانی آن را «غیر قابل برگشت» توصیف می کند و عیسی کلانتری اعلان خطر می کند که ایران دارد بیابان می شود:

انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۳ از ۷ تا۲۰ مرداد ۱۳۹۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید