بنا بر اطلاع، خامنه ای که در دوره احمدی نژاد نسبت به 5 وزیر نظر داشت، حالا به روحانی گفته است نسبت به 7 وزیر نظر دارد: وزیران خارجه و دفاع و کشور و نفت و بازرگانی و واواک و ارشاد. با تصدی 7 وزارت خانه مهم توسط دست نشاندگان خامنه ای، برای «رئیس جمهوری» میدان عملی باقی نمی ماند. گروه احمدی نژاد می گوید او نیز با همین مشکل روبرو بوده است. این احمدی نژاد بود که دخالت مستقیم خامنه ای را در نصب وزیران وزارتخانه های اصلی رو کرد. پیش از او، نه هاشمی رفسنجانی و نه خاتمی این کار را نکرده بودند.
باوجود این، نفس لودادن «رهبر» و جلب توجه به مسئولیت او در ایجاد وضعیت کشور در هر چهار بعد، گویای این واقعیت است که برخلاف این دعوی که احمدی نژاد نشان داد که با همین قانون اساسی، رئیس جمهوری کاره ایست و کارها می تواند بکند، نادرست است. در حقیقت، رئیس جمهوری همان تدارکاتچی است که خاتمی گفته است. و این که خامنه ای حالا می خواهد 7 وزیر با نظر او تعیین شوند، می گوید که چون مهندسی انتخابات را او کرده است، نه سهم شیر که نزدیک به تمام حکومت را مطالبه می کند.
☚ دعاوی گروه احمدی نژاد، در آنچه به مسئولیت احمدی نژاد و گروه او در هر چهار قلمرو بالا، نادرست هستند و مسئولیت او کامل است. اما بدون تردید، مسئول اول و اصلی شخص خامنه ایست. حکومت احمدی نژاد و ویرانگری ها که ببار آورده است نیز دست ساخت خامنه ایست و نزدیک به تمام مسئولیت باخامنه ای است. واقعیت نیز اینست که احمدی نژاد و حکومت او، در آشکار کردن ماهیت ولایت مطلقه فقیه و شخص خامنه ای کاری را کرده اند که حکومتهای هاشمی رفسنجانی و خاتمی نه تنها نکردند که تا توانستند آن را پوشاندند.
می ماند این پرسش مهم: با نهاد بار مسئولیتی چنین سنگین بردوش خامنه ای، احمدی نژاد و گروه او از چه رو آینده نزدیک و دور را از آن خود می دانند؟ گروه بنای کار خود را بر پایان یافتن عمر خامنه ای بعلت بیماری گذاشته است. یادآور می شود که مشائی گفته بود معلوم نیست که خامنه ای تا پایان دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد زنده بماند. بنا بر برآورد این گروه، هرگاه خامنه ای بمیرد، اصول گراهائی هم که به او وابستگی مستقیم دارند، یتیم می شوند و در صحنه، سرپرستی جز احمدی نژاد را نمی یابند. ارکان نظام نیز ادامه حیات آن را در گرو تصدی امور کشور توسط کسی چون احمدی نژاد خواهند دید.
اما آیا تصورات احمدی نژاد و گروه او مبنا دارند و یا هموزن وهم و خیال هستند؟ این امر که تحول جامعه را نمی بینند و برای مردم نقشی جز دنباله روی نمی شناسند و ادامه یافتن و یا نیافتن بحران را در تحول «نظام» و رابطه آن با مردم لحاظ نمی کنند و «اصول گرایان» متفرق را که نیروئی بشمار نیستند، نیروی اصلی می انگارند و احمدی نژاد که منش متحد کننده ندارد و پراکندگی ساز دارد، کسی تصور می کنند که می تواند اصول گراها را متحد کند و از این واقعیت غافل هستند که بر فرض مرگ خامنه ای، اگر ولایت فقیه با او به خاک سپرده نشود، جانشین او، با توجه به تجربه، به کسی چون احمدی نژاد مراجعه نمی کند، می گویند که تصورات گروه پایه و مایه ندارند. تنها واقعیت و حقیقت موجود، مسئولیت کامل خامنه ای و نمایان شدن آن و ضعف مفرطی است که ولایت مطلقه فقیه گشته است.
انقلاب اسلامی: یکی از مسئولیتهای سنگین خامنه ای «مهندسی انتخابات» است. گزارش زیر علل و دلایل و هدفهای مهندسی انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد 92 را بر می شمرد:
انقلاب اسلامی در هجرت شماره ۸۳۳ از ۷ تا۲۰ مرداد ۱۳۹۲