مقاله در 1 اوت 2013، به قلم گراها آلیزونGraham Allison انتشار یافته و نکات عمده آن عبارتند از
● کشاکش بر سر اتم ایران فوری ترین تهدید برای صلح و امنیت است و در جامعه آنها که در قلمرو امنیت ملی کار می کنند، بخش بزرگی براین باورند که سال 2013، سالی تعیین کننده است. همانطور که افریم هلوی، رئیس پیشین موساد می گوید اسرائیل براین باور است که اواسط سال 2013، از زمان تصمیم در باره ایران است. بتازگی، هانری کیسینجر هشدار داده است که «ما در آخرین سالی هستیم که، در آن، گفتگوها نتیجه بخش می شوند و یا نمی شوند. اگر نشود، رئیس جمهوری ناگزیر می شود تصمیم های سختی را اتخاذ کند».
بسیاری می گویند بدون تردید ایران در سال 2013 بمب اتمی خود را می سازد و باز بسیاری می گویند تردید نباید داشت که در این سال ایران بمباران می شود. اما ارزیابی من اینست که در سال 2013، ایران بمب اتمی نمی سازد و بمباران نمی شود. برای این که دقیق باشیم، حاضرم 51 دلار خود را با 49 دلار کسانی معاوضه کنم که می گویند در 31 دسامبر 2013، ایران یا بمب اتمی خود را ساخته است و یا پیش از آن بمباران شده و نتوانسته است بمب اتمی خود را بسازد.
اما این بدان معنی نیست که موضوع اهمیت و فوریت ندارد. هرکسی بر این باور باشد که 20 درصد احتمای وجود دارد که ایران یا بمباران می شود و یا بمب اتمی خود را ظرف سال خواهد ساخت، ناگزیر از تصدیق است که این امر و پی آمدهایش موضوع اول سیاست خارجی، نه تنها اسرائیل که امریکا نیز هست.
● دیدگاه فنی و امکان تولید بمب توسط ایران یک سخن است و مباحث سیاسی در این باره امری دیگر است. در زیر، برای 12 پرسش کلیدی پاسخ می جوئیم:
1 – زمان لازم برای این که ایران یک بمب اتمی بسازد؟
پاسخ خالی از ابهام من به این پرسش اینست: بستگی دارد به الف – تصمیم ایران به ساختن بمب اتمی و ب – راه و روشی که ایران باید برای ساختن آن اتخاذ کند و ج – موانعی که ایران، برای ساختن بمب، با آنها روبرو است و د – هزینه ها و سودها که تحصیل بمب در بر دارد.
در مقام دادن پاسخ به پرسش اول، من با نظر جامعه اطلاعاتی امریکا موافقم که در مارس 2013، از زبان کلاپر، مدیر امنیت ملی، اظهار شد: « ایران دارد قابلیت و توانائی های خود را برای ساختن بمب اتمی تحصیل می کند به ترتیبی که هر زمان خواست بتواند این بمب را تولید کند. بر اینست که چنین قابلیتی باعث امنیت و اعتبار و نفوذ منطقه ایش می شود. اما در حال حاضر، ما نمی دانیم چه زمانی ایران احتمالاً تصمیم به تولید این بمب خواهد گرفت».
چه زمان ایران بمب اتمی خواهد ساخت؟ پاسخ من به این پرسش اینست که در سال 2013 نخواهد ساخت.
2 – ایران در کدام مرحله از مراحل تولید بمب اتمی است؟
پاسخ کارشناسان به این پرسش اینست که ایران موانع مهم را از سر راه تولید بمب اتمی برداشته است: تکنولوﮊی غنی سازی اورانیوم و دانش آن را تحصیل کرده است. تأسیسات لازم را ایجاد کرده و اورانیوم کم غنی شده را تولید و ذخیره می کند. از سال 2010، اورانیوم 20 درجه نیز تولید می کند. این بدان معنی است که 90 درصد کار لازم را برای اینکه اورانیوم را تا 90 درجه غنی کند و آن را در ساختن بمب بکار برد، انجام داده است. به زبان فوتبالیستها، ایران از خط قرمز ما عبور کرده و اینک در 5 متری دروازه گل ما است.
در حال حاضر، ایران به اندازه ساختن 7 بمب اتمی، ذخیره اورانیوم کم و متوسط غنی شده دارد. ایران بیشتر از 10 هزار سانتریفوﮊ دارد. در ماه 230 کیلو اورانیوم 4 تا 5 درجه و 15 کیلوگرم اورانیوم 20 درجه تولید می کنند. زمانی که همه سانتریفوﮊهای نصب شده را فعال کند، میزان تولید 3 برابر می شود. ایران همچنین اعلام کرده است که چند هزار سانتریفوﮊهای نسل جدید را نصب می کند که سه بار کارآ تر از سانتریفوﮊهای کنونی هستند.
3 – با توجه به تأسیساتی که ایران اینک دارد، کوتاه ترین زمان برای این که بمب اتمی بسازد کدام است؟
با توجه به توان غنی سازی اورانیوم که دارد، ایران به چند ماه وقت نیاز دارد برای ساختن یک بمب اتمی. ارزیابی من اینست که ایران به یک تا دو ماه وقت نیاز دارد برای اینکه مواد لازم برای ساختن نخستین بمب خود را تولید کند. یک ماه نیز لازم دارد برای ساختن بمب اتمی.
سئوال مهم اینست: آیا ایران می توان اورانیوم 90 درجه را تولید کند برای ساختن بمب اتمی، پیش از آنکه امریکا از آن آگاه شود؟ پاسخ مقامات اطلاعاتی امریکا صریح و روشن است: نه. مفتشان آﮊانس بین المللی انرﮊی اتمی مرتب تأسیسات اتمی ایران را تفتیش می کنند و غیر از دولت ایران، منابع دیگر برای مطلع شدن از چند و چون فعالیتهای اتمی ایران وجود دارند و امریکا وسائل فنی دارد که به او امکان می دهند در جریان غنی سازی، از آن آگاه شود. همانطور که در مارس 2013، مدیر امنیت ملی امریکا گفته است ایرانی ها می دانند که امریکا از تولید اورانیوم 90 درجه آگاه می شود. بنا بر این، خطر غافلگیر شدن وجود ندارد.
4 – به چه وسیله دیگری ایران می تواند صاحب بمب اتمی بگردد؟
باتوجه به این که ایران می داند امریکا و اسرائیل از تولید اورانیوم 90 درجه آگاه می شوند، وسیله دیگری که برایش می ماند ایجاد تأسیسات پنهانی و اظهار نشده است. می دانیم که ایران در خفا تأسیسات اتمی خود را ساخته است و این تأسیسات لو رفته اند. اگر لو نمی رفتند ای بسا ایران بمب اتمی خود را ساخته بود. بسیاری می گویند ایران اگر هم چنین تأسیساتی را ایجاد کند، باز غرب از آن آگاه می شود. اما این احتمال وجود دارد که پنهانی این تأسیسات را ایجاد کند و غرب از آن آگاه نشود. در این جا، نویسنده به روشهائی که ایران می تواند بکار برد تا آنچه را می کند از دید غرب پنهان بماند و به این نتیجه می رسد که این روشها کارساز نیستند.
غیر از این راه، راه دیگری هم هست و آن این که ایران یک بمب اتمی بخرد. همانطور که وزیر دفاع سابق، روبرت گیت، گفته است، کره شمالی آماده است بمب اتمی بفروشد. کره شمالی سابقه دار نیز هست. چرا که به سوریه رآکتور تولید پلوتونیوم فروخت که می توانست پلوتونیوم لازم برای تولید بمب اتمی اول سوریه را تولید کند اگر اسرائیل آن را در سال 2007 بمباران نمی کرد. هرگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران به این نتیجه برسد که داشتن بمب اتمی تنها وسیله حفظ رﮊیم است، خریدن بمب در ازای چند میلیارد دلار، معامله جاذبی خواهد شد. آیا در سال 2013، ایران چنین بمبی را خواهد خرید؟ پاسخ منفی است. دلایل فنی نیز می گویند این کار در این سال انجام ناشدنی است.
5 – امریکا چسان کوشیده است ایران را از دست یابی به بمب اتمی بازدارد؟
در دهه گذشته، استراتژی عمده ای که حکومت امریکا، هم در دوره جمهوریخواه ها و هم در دوره دموکراتها، در پیش گرفته است، این بوده است: الف – ایران نباید بمب اتمی بسازد و ب – امریکا نمی گذارد ایران بمب اتمی بسازد.
افزون بر این، امریکا از راه وضع و اجرای مجازاتها کوشیده است اقتصاد ایران را دچار زحمت کند. در آغاز، مجازاتها نمادی بودند. اما در دو سال گذشته امریکا و متحدانش مجازاتهای سخت بر ضد ایران وضع و اجرا کرده اند. بنا بر آنچه وسائل ارتباط جمعی انتشار داده اند، این مجازاتها با جنگهای پنهان، همچون حمله با ویروس استاکس نت و دوکو و شعله و کشتن دانشمندان اتمی ایران و ایجاد انفجار در کارخانه ای تولید موشک و پولاد، همراه بوده اند.
6 – آیا مصالحه ای وجود دارد و می توان انجام داد؟ آیا مصالحه ای وجود دارد که برای امریکا و ایران هردو خوب باشد و نیازی به بمباران ایران نباشد؟
پاسخ خالی از ابهام من به این پرسش آری است. از آنجا که در دهه اخیر، طرف شور سیاست گذاران حکومت امریکا در این باره بوده ام، می توان از دو فرصت یادکنم که مصالحه ای با رعایت منافع ملی هریک از دو طرف میسر بود: یکی در 2004 – 2003، بعد از آنکه امریکا ظرف سه هفته رﮊیم صدام را سرنگون کرد، رﮊیم ایران در این بیم شد که بعد از عراق نوبت به او می رسد. ایران آماده بود توافق در باره غنی سازی اورانیوم و شفاف و تحت مهار بودن فعالیت اتمی خود را بپذیرد. در سال 2009 نیز ، امریکا و ایران بر سر محدود کردن غنی سازی اورانیوم به 5 درصد، و متوقف کردن غنی سازی 20 درصد با حداکثر شفافیت، به توافق نزدیک شدند. ایران حاضر بود تنبیهات شدید را در صورت تخلف، بپذیرد. اما هر بار که مصالحه در حال انجام شد، از یک طرف و یا از دو طرف، مشکل بروز کرد و مصالحه انجام نگرفت.
7 – چرا رسیدن به مصالحه سخت است؟:
شکست بیشتر حاصل ابهام و انشقاق در درون هریک از دو طرف بود تا میان دو طرف. در تدریسم در هاروارد، سعی می کنم دانشجویان دریابند که انجام مصالحه ای در روابط بین المللی، نیازمند، سه گفتگو به قصد رسیدن به مصالحه است: اول گفتگو در درون طرف الف و دوم، گفتگو در طرف ب و پس از آن که هر یک از دو طرف، در درون خود همآهنگ شدند، نوبت به گفتگو دو طرف الف و ب با یکدیگر می شود. در 2004 – 2003 طرف ایران همآهنگ شده بود اما طرف امریکائی نمی خواست تن به مصالحه بدهد. در سال 2009، طرف امریکائی همآهنگ شده بود و این بار، طرف ایران همآهنگ نشد و مصالحه انجام نگرفت.
اینک انتخاب رئیس جمهوری جدید ایران فرصت جدیدی برای مصالحه ایجاد کرده است. در طرف امریکا نیز، تجدید اوباما فرصتی در اختیار او می گذارد برای مصالحه. در دور اول ریاست جمهوری او این فرصت را نداشت.
8 – چه وقت رئیس جمهوری امریکا در موقعیتی قرار می گیرد که مجبور است میان حمله به ایران و ادامه دادن به مجازاتها و عملیات پنهان، یا یکی را برگزیند؟
نتان یاهو، نخست وزیر اسرائیل، همچنان فشار می آورد که امریکا هرچه زودتر تصمیم بگیرد. استدلالش اینست که مجازاتها اثر ندارند و فرصت بیشتری در اختیار ایران می گذارند برای ساختن بمب اتمی. اما اوباما و مقامهای کلیدی امنیت ملی اسرائیل برای نظر هستند که مجازاتها بعلاوه عملیات پنهان، اثر بخش هستند و امریکا را به هدف خود می رسانند. در این جا، نویسنده خط قرمزهائی را که بنا تاریخهای تولید بمب اتمی توسط ایران، اسرائیل رسم می کرده است، می پردازد و به این جا می رسد که ایران از این خط قرمزها عبور کرده و… با غنی کردن اورانیوم 20 درجه در تأسیسات فرود به نقطه برگشت ناپذیر رسیده است.
این امر بدان معنی نیست که هشدار های اسرائیل بی مبنی است. گرچه کارش به کار چوپان دروغگو می ماند اما اینک گرگ به سروقت چوپان آمده است و او فریاد می زند و هرگاه به دادش نرسیم، چوپان را می درد.
رآکتور اراک ممکن است در اواخر 2014 عملیاتی شود و پلوتونیوم لازم برای ساختن بمب اتمی را تولید کند. از طرف دیگر، ایران همچنان اورانیوم کم غنی شده تولید و ذخیره می کند. باوجود این، ایران در سال 2013 بمب اتمی نمی سازد.
هرگاه گفتگوها به نتیجه نرسند و نتان یاهو امکان آن را بیابد که استدلال اوباما و مقامات امنیت ملی اسرائیل را نیز نشنود، مسئله حمله به ایران بقصد به تأخیر انداختن ساختن بمب اتمی جدی می شود. من سه گزینه را تشخیص داده ام و جز این سه، گزینه دیگری وجود ندارد.
9 – چه رویدادی سبب می شود که اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران حمله کند و هدفهای اصلی آن کدامها خواهند بود؟
بیشتر تحلیل گران بر عوامل خارجی است که تأکید می کنند. بخصوص اندازه پیشرفت ایران در زمینه اتمی. تازه ترین خط قرمز «منطقه مصونیت» است که وزیر پیشین دفاع اسرائیل، اهود باراک تعیین کرده است. نتان یاهو، نخست وزیر اسرائیل، در سخنرانی معروف خود در سازمان ملل متحد، خط قرمز روشن دیگری ترسیم کرد: داشتن اورانیوم 20 درجه به اندازه لازم برای رساندن میزان غنای آن به 90 درجه و ساختن بمب اتمی. مسئولان اسرائیلی میزان اورانیوم 20 درجه لازم را 250 کیلو گفته اند. ایران تصمیمی استراتژیک گرفته و آن اینست که فعلاً ذخیره خود را از این اندازه بیشتر نکند. بیشتر اورانیوم 20 درجه خود را هم به سوخت نیروگاه اتمی تهران تبدیل کرده است.
باوجود این، عوامل درونی نیز مهم هستند. در کوتاه مدت، اگر ایران با احتیاط برنامه اتمی خود را به پیش ببرد، ولو به خط قرمز نزدیک شود، خطر جدی تهدیش نمی کند. برفرض که از حالا تا 31 دسامبر 2013، اسرائیل تأسیسات اتمی ایران را بمباران کند، اثر مهمی ببار نخواهد آورد.
نتان یاهو، بعنوان سابقه، از بمباران تأسسیات اتمی عراق در 1981 سخن می گوید. اما آن زمان، علت حمله به تأسیسات اتمی، این نبود که عراق در شرف تولید بمب اتمی بود. بلکه این بود که بگین بیم آن داشت که در انتخابات شکست بخورد و شیمون پرز نخست وزیر شود. او بر این نظر بود که پرز کاری را که باید کرد، یعنی بمباران تأسیسات اتمی عراق را نخواهد کرد. اینک نیز، ارزیابی اثر حمله نظامی به ایران بر تغییر حکومت اسرائیل و حتی در ترکیب حکومت کنونی اسرائیل، بیشتر از گزارش آﮊانس بین المللی انرﮊی اتمی در عبور ایران از خط قرمز اثر دارد.
10 – چه امری می تواند سبب حمله امریکا به تأسیسات اتمی ایران شود؟
هرگاه امریکا بر دلایل و مدارکی دست یابد که در شفافیت کامل حاکی از این باشند که ایران مشغول تولید بمب اتمی است و حمله به تأسیسات اتمی ایران، سبب به تأخیر افتادن تولید بمب می شود، چنین حمله ای محتمل خواهد بود. ایران که از این امر آگاه است، سخت غیر محتمل است که تصمیم به ساختن بمب اتمی بگیرد.
رویداد دیگری که می تواند سبب حمله امریکا به ایران شود، حمله اسرائیل به ایران و حمله متقابل ایران به ترتیبی است که منافع امریکا را تهدید کند. از جمله بستن تنگه هرمز و یا حمله به عربستان سعودی. امریکا بطور واضح حالی رهبر جمهوری اسلامی ایران کرده است که بستن تنگه هرمز «خط قرمز» امریکا و سبب حمله نظامی امریکا به ایران می شود.
11 – محتمل ترین آینده برای سال 2013 کدام است؟ ایران بمب اتمی می سازد و یا بمباران می شود؟
شرط می بندم که ایران همچنان احتیاط را رویه می کند. در حقیقت، من به این ارزیابی که ایران مرحله به مرحله بطرف برخوردار شدن از قابلیت تولید بمب اتمی پیش می رود. اما هنوز تصمیم نگرفته است بمب اتمی را بسازد. بنظر من، حکومت اوباما، با محاسبه هزینه ها و خطرکردنها، به جای حمله به ایران، تمامی بدیل های ممکن را بکار خواهد گرفت.
بنا بر این، بمب اتمی ساختن و یا بمبارن شدن؟ هردو امکانهای واقعی هستند: ایران می تواند به ترتیبی که شرح شد، بمب اتمی خود را بسازد. بنا بر این، حمله به ایران نیز ممکن است. اما ارزیابی من اینست که محتمل نیست که ایران بمب اتمی بسازد و به ایران حمله نظامی بشود.
12 – چرا من نمی توانم بر خطا باشم؟
ﮊرﮊ مارشال، بزرگ ترین وزیر خارجه امریکا، بعد از مشاهده یک امر و یا شنیدن یک استلال قانع کننده، نتیجه گیری می کرد و آنگاه از خود می پرسید: یک پرسش می ماند و آن این که چرا من نمی توانم برخطا باشم؟
باوجود این که آینده دقیقاً نامعلوم است، سرانجام برخی از قراردادها، پیش بینی کردنی تر از بعضی دیگر است. شرط بستن بر سر حمله اسرائیل پیش از پایان سال جاری، شرط بستن بر سر تصمیمی است که یک تن و یا گروه کوچکی می توانند بگیرند و یا نگیرند. برغم مخالفت شدید ارتش اسرائیل و مقامات اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل با حمله به ایران و این امر که 80 درصد اسرائیلی ها با حمله یک جانبه اسرائیل، بدون حمایت امریکا، به ایران مخالف هستند، اگر نتان یاهو، نخست وزیر اسرائیل تصمیم به حمله به ایران بگیرد، می تواند این کار را بکند. این امر بستگی دارد به توانائی نتان یاهو در متقاعد کردن «کابینه امنیتی» جدید اسرائیل به ضرورت حمله است. تا این زمان، دانسته نیست اعضای جدید کابینه، مثل یر لاپید Yair Lapid و زیپی لوینی، موافق یا مخالف رأی خواهند داد.
بدین قرار، شرط بندی بر سر روی ندادن امری، بر مبنای محساسبه ای غیر قطعی که وقوعش بستگی دارد به تصمیم یک شخص و یا یک گروه کوچک، ذاتاً خطا پذیر است. باوجود این، من شرط می بندم.
انقلاب اسلامی: نویسنده عامل «غیر عقلانی» را هم می باید در محاسبه خود لحاظ می کرد. این عامل است با عوامل دیگری جمع شده و بحران اتمی را به این مرحله از شدت رسانده است. اگر به جای عامل غیر عقلانی و محاسبه های غیر علمی و عوامل درونی و بیرونی هریک از دولتهای در رابطه، عامل عقلانی با محاسبه های علمی و حقوق ملی کشورها، از جمله حق زیست و رشد در صلح، جمع می شد، بحران اتمی نبود و ایران تحت تحریمهای اقتصادی نبود و مسئله ای هم چون «یا بمب اتمی می سازد و یا بمب می خورد» نیز در میان نبود. و حالا، سفیر سابق فرانسه در ایران می گوید: پننهان از چشم و گوش سران رﮊیم، برنامه بدست آوردن قابلیت تولید بمب اتمی، پیش از 2003، وجود داشته است و وقتی خامنه ای از وسعت آن آگاه شده، بهتش برده و روحانی مأمور شده است اینگونه فعالیتها ها را متوقف کند:
شماره ۸۳۵ از ۲۱ مرداد تا ۳ شهریور ۱۳۹۲